kianoosh_p
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 26 جولای 2007
- نوشتهها
- 33
- لایکها
- 0
وقتی بهت میگم بد جوری جو گرفتت یعنی این !!!![]()
![]()
نفهمیدم چی شد ؟ جان شوتر منو از دست TR نجات داد و من به اون مدیونم ؟![]()
![]()
جان شوتر از تو دیگه انتظار نداشتم که بیای و واسه اینا خالی ببندی !!!![]()
![]()
نه داداش اینجوریا هم که میگی نیست . من قبلا هم گفتم قضیه چی بوده !!! و کاملا برعکس هست !!! من جان شوتر رو نجات دادم نه اون منو !![]()
این mimicman of electron داشت به جان شوتر حمله میکرد . این رفیق ما هم توی خواب ناز بود و از قضا هیچ نیرویی نداشت . من اومدم و نیرو های خودم رو فرستادم توی کلونی اون و از قضا جنگ رو هم بردم ولی موقع بگشت این اینترنت بی پدر من دیگه رسیو نمیداد و نیروهای من توی کلونی جان شوتر موند تا فردا حدودای ظهر که من رفتم دیدم که اون TR داره به من حمله میکنه و من هم 1 تیک دیر رسیدم و کلونی منو گرفت !![]()
![]()
جان شوتر هم وظیفش بود که به TR حمله کنه و منو آزاد کنه .
که البته کم نصیب هم نموند و اون کریستای که TR از من گرفته بود نصیب جان شوتر شد .![]()
رفیق (البته توی فروم) حالا فهمیدی که قضیه چی به چی بوده ؟![]()
مهدی جان چه وقتی حمله کردی. من تازه میخواستم بگم بیخیال جنگ و بیا صلح. چون من فردا صبح باید به یک مسافرت حداقل یک هفته ای برم و تو سفر خیلی کم می تونم از اینترنت استفاده کنم. بچه ها اگه بعدا تو بازی برنگشتم حلالم کنین.