من ميخوهم كاملا شبيه يك درخت باشم.ميخواهم همواره نمو كنم.از بالا ميوه هايي داشته باشم و از پايين با استحكام روح و ريشه خود را در اعماق زمين فرو برم تا بتوانم بزندگاني عملي خود روش و نيرويي بدهم..
بتهوون ..
من برای درد خود نامی انتخاب کرده و آن را سگ می نامم....
درد من به اندازه ی هر سگی وفادار,مزاحم , بی شرم ,سرگرم کننده وباهوش است.
من می توانم این درد را صدا کنم و دق دلی های خود را بر سر آن خالی کنم.
آن گونه که دیگران روی سگ خود .نوکر خود و همسر خود خالی می کنند.