من بلدم.کسی املت اسپانیایی بلده؟
ممنون میشم بگین...
طلبم رو که بگیرم آموزش میدم طریقه طبخش رو
-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
بفرمایید شام!
- شروع کننده موضوع hajagha
- تاریخ شروع
طلبم رو که بگیرم آموزش میدم طریقه طبخش رو
Penet
کاربر تازه وارد
آقا ما هم اومدیم سر سفره ! امیدوارم جا باشه وگرنه یکی رو پرت می کنم بیرون !
من با املت حال نمی کنم ! شاهد بیا با هم ماکارونی درست کنیم ... !
تنگنا جون قلیون رو وردار بیار ( فقط بعد از ماکارونی ، قلیون با تنباکو انگور خیلی می چسبه ) !
خانوما برن بیرون ما می خوایم قلیون بکشیم برای شما بده !
افشین پیپ رو دربیار بکشیم !
! من با املت حال نمی کنم ! شاهد بیا با هم ماکارونی درست کنیم ...
! تنگنا جون قلیون رو وردار بیار ( فقط بعد از ماکارونی ، قلیون با تنباکو انگور خیلی می چسبه ) !
خانوما برن بیرون ما می خوایم قلیون بکشیم برای شما بده
! افشین پیپ رو دربیار بکشیم
!
سلام
بدینوسیله به اطلاع میرساند که راس ساعت نه و نیم امشب، شام در سالن غذاخوری پی تی آماده ی سرو است.
شام امشب، ته چین مرغ است با ترشی.
ارادتمند
پی تی
به به حاجاقا طبق معمول زحمت کشیدن!
دستتون درد نکنه!
عروسو دوماد کجان؟:lol:
alfredo
نفر اول عکاسی با موبايل
hajagha
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 20 دسامبر 2002
- نوشته‌ها
- 470
- لایک‌ها
- 4
- سن
- 47
سلام
جاهاتون رو که بلدید. فقط تنها تغییری که با دیشب کرده اینه که امشب عروس و دوماد
ما کنار هم میشینند.
به افتخار شاهد و آرام...
به به. چه گل پسر و دختری.
بله بله. شما دو تا اونجا بشینید. بقیه هم هرجا دلشون خواست بشینند.
من و وحید هم که طبق معمول، در خدمتیم.
اول از همه بگم که امروز چون من به اتفاق بچه ها رفته بودیم منزل آرام اینا برای امر خیر، نتونستم به قولم عمل کنم و براتون فسنجونی که لیلا هوسش رو کرده بود، بپزم. آخه فسنجون پختن وقت میبرد و البته که خواستگاری برای شاهد، از اهم واجبات بود.
اما توضیحی درباره چگونگی پختن شام امشب.
قبل از اون وحید همینطور که دارم حرف میزنم، میز و بچین و ترشی رو هم از توی یخچال درار. نه آرام جان، امشب شما بشین. اسپشیال مهمان که پا نمیشه. شاهد نخند!
خب یک قابلمه بر میدارید توش آب میریزد و میذارید رو اجاق تا جوش بیاد. یک قابلمه دیگه بردارید و مرغ رو توش بپزید.
تا آب جوش میاد یک ظرف برمیدارید، یکی دو قاشق ماست رو که ترش هم نباشه، توش میریزید و هم میزنید. بعد بسته به تعداد، یک یا چند تا تخم مرغ هم میندازید توش و باز هم میزنید. بعد یه خورده زعفرون رو توی یه خورده آب جوش حسابی حل میکنید و میریزید توی این ظرف. اویه و نمک و فلفل هم به مقداری که دلتون خواست. من پودر سیر هم ریختم توش. ضمن اینکه خلال بادام و پسته و یه خورده زرشک هم توش ریختم.
حالا برنج رو که قبلاً خوب پاک کردید و شستینش، میریزد توی اون آب جوش. همچین که احساس کردید از حالت سفتی داره درمیاد، برنج رو بریزید توی یک آبکش.
حالا یک ماهیتابه بردارید، توش روغن بریزید و بذارید روی اجاق. ولی اجاق رو روشن نکنید.
حالا دوسه قاشق از اون مایه ای که درست کردید، بریزد توی یک پیاله و بسته به مقدار برنج و اندازه ماهی تابه، یکی دو کفگیر برنج بریزید توی این پیاله. بعد این برنج زرد شده رو بریزید کف اون ماهیتابه. حالا مرغ رو بردارید و استخونهاش رو حسابی جدا کنید و حسابی ریز ریز و ریشه ریشه اش کنید و بریزید توی کاسه مایه. حالا همه برنج رو به جز یکی دو کفگیر بریزد توی این کاسه و با مرغ خوب مخلوطش کنید. بعد این مخلوط رو بریزد روی اون برنج زرده ماهیتابه.
حالا اون یکی دو کفگیر برنحی که نگه داشته بودید بریزید روی همه اینها و زیر اجاق رو روشن کنید و در ماهیتابه با دمکنی ببندید.
فقط حواستان باید به اندازه شعله باشد و اینکه ماهیتابه رو هر ده پانزده دقیقه جا به جا کنید تا حرارت به مقدار مساوی به همه جای اون برسه.
مرسی وحید جان.
راستی افشین کجاست؟ خدا کنه دیر نکنه.
دیگه همه هستید دیگه؟
نوش جان!
جاهاتون رو که بلدید. فقط تنها تغییری که با دیشب کرده اینه که امشب عروس و دوماد
به افتخار شاهد و آرام...
به به. چه گل پسر و دختری.
بله بله. شما دو تا اونجا بشینید. بقیه هم هرجا دلشون خواست بشینند.
من و وحید هم که طبق معمول، در خدمتیم.
اول از همه بگم که امروز چون من به اتفاق بچه ها رفته بودیم منزل آرام اینا برای امر خیر، نتونستم به قولم عمل کنم و براتون فسنجونی که لیلا هوسش رو کرده بود، بپزم. آخه فسنجون پختن وقت میبرد و البته که خواستگاری برای شاهد، از اهم واجبات بود.
اما توضیحی درباره چگونگی پختن شام امشب.
قبل از اون وحید همینطور که دارم حرف میزنم، میز و بچین و ترشی رو هم از توی یخچال درار. نه آرام جان، امشب شما بشین. اسپشیال مهمان که پا نمیشه. شاهد نخند!
خب یک قابلمه بر میدارید توش آب میریزد و میذارید رو اجاق تا جوش بیاد. یک قابلمه دیگه بردارید و مرغ رو توش بپزید.
تا آب جوش میاد یک ظرف برمیدارید، یکی دو قاشق ماست رو که ترش هم نباشه، توش میریزید و هم میزنید. بعد بسته به تعداد، یک یا چند تا تخم مرغ هم میندازید توش و باز هم میزنید. بعد یه خورده زعفرون رو توی یه خورده آب جوش حسابی حل میکنید و میریزید توی این ظرف. اویه و نمک و فلفل هم به مقداری که دلتون خواست. من پودر سیر هم ریختم توش. ضمن اینکه خلال بادام و پسته و یه خورده زرشک هم توش ریختم.
حالا برنج رو که قبلاً خوب پاک کردید و شستینش، میریزد توی اون آب جوش. همچین که احساس کردید از حالت سفتی داره درمیاد، برنج رو بریزید توی یک آبکش.
حالا یک ماهیتابه بردارید، توش روغن بریزید و بذارید روی اجاق. ولی اجاق رو روشن نکنید.
حالا دوسه قاشق از اون مایه ای که درست کردید، بریزد توی یک پیاله و بسته به مقدار برنج و اندازه ماهی تابه، یکی دو کفگیر برنج بریزید توی این پیاله. بعد این برنج زرد شده رو بریزید کف اون ماهیتابه. حالا مرغ رو بردارید و استخونهاش رو حسابی جدا کنید و حسابی ریز ریز و ریشه ریشه اش کنید و بریزید توی کاسه مایه. حالا همه برنج رو به جز یکی دو کفگیر بریزد توی این کاسه و با مرغ خوب مخلوطش کنید. بعد این مخلوط رو بریزد روی اون برنج زرده ماهیتابه.
حالا اون یکی دو کفگیر برنحی که نگه داشته بودید بریزید روی همه اینها و زیر اجاق رو روشن کنید و در ماهیتابه با دمکنی ببندید.
فقط حواستان باید به اندازه شعله باشد و اینکه ماهیتابه رو هر ده پانزده دقیقه جا به جا کنید تا حرارت به مقدار مساوی به همه جای اون برسه.
مرسی وحید جان.
راستی افشین کجاست؟ خدا کنه دیر نکنه.
دیگه همه هستید دیگه؟
نوش جان!
|*|.FaRiBa.|*|
Registered User
- تاریخ عضویت
- 29 نوامبر 2006
- نوشته‌ها
- 630
- لایک‌ها
- 50
واسه غذا خوردن اینقدر حرف میزنید .... مگر مجلس شعره ؟؟؟؟؟؟
Shemshad
Registered User
سلام .
حاجاقا من دير رسيدم ! غذا ديگه نموند ؟ من گشنمه !
حاجاقا من دير رسيدم ! غذا ديگه نموند ؟ من گشنمه !
nemessisor
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 11 جولای 2007
- نوشته‌ها
- 485
- لایک‌ها
- 4
- سن
- 32
برا منم نگه داشتید دیگه؟
راستی آرام جان شما قرار بود برا من یه سالاد خوشمزه درست کنید حالا امشب که سرتون شلوغ بود ولی فردا دیگه باید دست به کار شید
Shemshad
Registered User
ارام جان دستت درد نكنه ..
حالا چيا نگه داشتيد واسم (واي شكمم )@
حالا چيا نگه داشتيد واسم (واي شكمم )@
- تاریخ عضویت
- 26 جولای 2007
- نوشته‌ها
- 6,356
- لایک‌ها
- 5,482
امشب شام بی شام :f34r:
.
.
erroring
Registered User
me tooo!!!!