جاوید ایران
مدیر بازنشسته
مجمر
سید حسین طباطبائی اردستانی، متخلص به " مجمر " فرزند سید علی، در اواخر قرن دوازدهم هجری در زواره اصفهان تولد یافت( تاریخ تولد او به درستی معلوم نیست. مدت زندگانی او را 25 و 26 و به روایت دیگر 35 سال گفته اند) و پس از مختصری به اصفهان آمد و در آنجا به تحصیل علوم ادبی پرداخت و به گروه شعرایی که در پیرامون نشاط انجمن کرده بودند پیوست. مدتی در اصفهان بود و بعد با معتمدالدوله نشاط به تهران آمد. در این هنگام فتحعلی شاه به مناسبت جنگ با دولت روسیه به آذربایجان رفته بود. مجمر به اتفاق نشاط به آذربایجان رفت و در لشگرگاه ایروان به شاه معرفی شد و در آنجا قصاید و غزلیات خود را به سمع رسانید. پس از بازگشت شاه به پایتخت ( ماه رجب 1219 ه. ق. )، مجمر زیر دست معتمدالدوله تربیت شد و در سال 1222 ه. ق. که میر سید محمد سحاب، پسر هاتف، در گذشت، لقب مجتهدالشعرایی گرفت و " میرزا عبدالوهاب معتمدالدوله به خط شریف کذایی فرمان مجتهدالشعرایی او را نوشت".
مجمر سالها ندیم حسنعلی میرزا، فرزند فتحعلی شاه، بود و از پدر و پسر صله و انعام و نوازش می دید و " اگر دیر زیسته بود، همانا ترقی کلی می نمود(رضا قلی خان هدایت، مجمع الفصحا)." افسوس که در عهد جوانی به سال 1225 ه. ق. درگذشت.
اشعار دوره اقامت او در اصفهان در دست نیست، ولی چند تن از ارباب تذکره که او را در اصفهان ملاقات کرده اند، شهرت و معروفیت وی را در آنجا گواهی داده اند.
قصاید و قطعات و ترکیب بند و اشعاری در هزل و هجو و یک مثنوی به سبک " تحفةالعراقین " خاقانی و قطعات منثوری به سبک گلستان شیخ سعدی از مجمر باقی مانده است. دیوان او که محتوی حدود سه هزار بیت است، به سال 1312 در تهران به چاپ رسیده است.
مجمر از شعرای قصیده پرداز است و در اغلب قصاید خود که به سبک انوری و خاقانی و معزی ساخته، شاه و پسرش و اعیان کشور را ستوده است.
از قصاید اوست:
در عرصه دو گیتی، از آشــکار و پـنــهــان .............. زیـبـاتــریــن بـدیـعـی کــآمد ز فضل یزدان
از عقلهاست اول وز نفسهاست قدسی ................ از عضوهاست دیده وز عرقهاست شریان
از پیکهاست جبریل وز مژه هاست بعثت ............... از اصلهاست توحید وز فضلهاست ایمان
از خواجه هاست احمد وز بنده هاست یوسف ................. از اوصیاست حیدر وز اتقیاست سلمان
از خاصه هاست ضاحک وز فصلهاست ناطق .............. از جنسهاست جوهر وز نوعهاست انسان
از فرشهاست سبزه وز قطره هاست ژاله ................ از ابرهاست آذر وز بحرهاست عمان
از قبله هاست کعبه وز کارهاست طاعت ............... از عیدهاست اضحی وز فدیه هاست قربان