• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

تیم ملی فوتبال ایران

millennium

Registered User
تاریخ عضویت
30 ژانویه 2011
نوشته‌ها
474
لایک‌ها
760
حالا كه تيم تغيير شكل داده و ژاپني هم داريم بد نيست نيلسون هم تغيير تابعيت بديم بياريمش دروازه تيم ملي سياه پوست نداريم تو تيم كه اونم بياد ديگه تيم منتخب داريم !
اسپانیا تیم اول دنیاست از بازیکن برزیلی تو تیمش استفاده میکنه !
هاسه گاوا که یه رگشم ایرانیه ! ما که دیگه از اسپانیا بالاتر نیستیم :hmm:
اگه نیلسون تابعیت ایرانی داشت 100% از گروه میرفتیم بالا :D
 

Error73

Registered User
تاریخ عضویت
1 نوامبر 2012
نوشته‌ها
2,767
لایک‌ها
3,504
محل سکونت
D@##$@\/\/
اگه استفاده از دورگه ها تدوام داشته باشه و ازش درست استفاده کنیم خیلی هم خوبه....

ولی اگه قراره ازشون برای بازی درجام جهانی استفاده کنیم تا تا خراب باخت ندیم و انگشت نما نشیم بعدشم یه سرمربی دیگه بیاد اونا رو دعوت نکنه.....خیلی بده خیلی بده....
 

amir110011

Registered User
تاریخ عضویت
18 ژانویه 2012
نوشته‌ها
1,718
لایک‌ها
1,806
محل سکونت
***golestan***

xuvi

Registered User
تاریخ عضویت
13 اکتبر 2013
نوشته‌ها
506
لایک‌ها
273
سن
34
اره داداش البته قطعی نشده ولی احتمال 70 به 30 میره :(
انصافا تو تمام دورانایی که توفوتبال مملکتم دیدم هنوز مثله کیروش و سردار رویانیان ندیدم این دوتا اگه بزارنشون فوتبال ایرانو به اوج میرسونن

قبل جام جهانی میخواد بره ؟
جریان چیه؟خودش گفته؟

ارسال شده با شیپینگ رایگان
 

Error73

Registered User
تاریخ عضویت
1 نوامبر 2012
نوشته‌ها
2,767
لایک‌ها
3,504
محل سکونت
D@##$@\/\/
دی: همینو کم داشتیم نسلمون به کجاها که نرفته:Dولی خوبه ژاپنی هم داشته باشیم جنسمون جور شه

فقط یکی دوتا سیاه پوست کم داریم اونم بتونیم از افریقا پیدا کنیم دیگه ته تیم میشیم ها
biggrinsmiley.gif



قدریت ایرانیا رو اینجا میشه فهمید....تازه داره گندش در میاد که کجا ایرانش پس انداختیم:lol: فکر کنم اگر همینطور جستجو کنیم نصف کره زمین یه رگشون باید ایرانی باشه
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
دی: همینو کم داشتیم نسلمون به کجاها که نرفته:Dولی خوبه ژاپنی هم داشته باشیم جنسمون جور شه

یه برزیل و امریکا و افریقا بگیریم تازه میشیم المان:دی
البته یکم گشتو گذار کنیم یه 1000000نفری میان میگن ماهم دورگه بلکه 3رگه ایرانی هستیم :D
 

Miracles

Registered User
تاریخ عضویت
18 می 2010
نوشته‌ها
446
لایک‌ها
805
یه برزیل و امریکا و افریقا بگیریم تازه میشیم المان:دی
البته یکم گشتو گذار کنیم یه 1000000نفری میان میگن ماهم دورگه بلکه 3رگه ایرانی هستیم :D

دوست عزیز بازیکنان دو رگه های آلمان همه متولد و بزرگ شده آلمان هستن کسی نرفته اونا رو تو 25 سالگی از خارج برداره بیاره تو تیم ملی!
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
دوست عزیز دو رگه های آلمان همه متولد و بزرگ شده آلمان هستن کسی نرفته اونا رو تو 25 سالگی از خارج برداره بیاره!

واسه ما هم همه مقیم ایرانن ولی میرن خارج از ایران زندگی میکنن/
دوما منظور من این بود ک المان از هرنقطه جهان بازیکن داره من به2رگه های المان جسارت نکرد:lol:
 

mori.54

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
1 می 2006
نوشته‌ها
2,599
لایک‌ها
4,675
سن
49
محل سکونت
Tehran
کيروش يه مربي بين المللي با کارنامه روشن و اعتبار مشخصه.

... سيستمهاي نظارتي قوي و بدون تعارف هم وجود داره که به موقع، از کم کاريها و سوء مديريتها حساب بکشه.

کی‌روش ... نه وضعيتش اونقدر بده که کل ماجرا رو رها کنه و استعفا بده و نه اونقدر مناسب هست که با خيال راحت به هدف اصليش (طبق گفته خودش) يعني ارتقاء سطح فوتبال ايران بپردازه.

در نتيجه با وصله و پينه و استفاده حداکثري از اين حداقل امکانات تلاش ميکنه تا بخاطر حفظ اعتبار خودش هم که شده در جام جهاني نتيجه آبرومندي بگيره ...

و قطعا بعد از جام جهاني از ايران خواهد رفت.

همين اتکا به بازيکنان دومليتي (با واژه دورگه براي همه اونها مخالفم) بخاطر رسوندن ريسک کار در تيم ملي ايران به پايين ترين حد ممکن هست. از نظر کيروش فرهنگ فوتبال بين المللي در اين دسته از فوتباليستها بالاتر از بازيکنهاي مستعد اما داخلي ايران هست.

... اين يک شمشير دولبه است...

فوتبال ما به هر حال بعد از جام جهاني به تعويض نسل اساسي نياز خواهد داشت.

... با وجود اين شرايط، در مجموع فوتبال ايران در بهترين حالت اگر ضرر نکرده باشه، استفاده اي هم از وجود کارلوس کيروش نبرده.

در همين راستا و با پذيرش اين واقعيت که بسترهاي لازم براي تحقق خواسته هاي کيروش در ايران فراهم نيست

... اون ناچار ميشه براي بدست آوردن حداقل نتيجه از حضورش در ايران که همون کسب نتايج آبرومند در برزيل باشه، دست به هر کاري بزنه، تعارض مهمي پيش مياد بين منافع تيم ملي تحت نظر کيروش با منافع باشگاههاي ايران.

... از يک طرف باشگاهها حق دارن براي منافع خودشون از همه پتانسيلشون استفاده کنن و از طرف ديگه با فدراسيوني مواجه هستيم که براي موفق نشون دادن کارنامه اش، از هيچ پيچ و خم قانوني و فراقانوني منصرف نميشه. بنابراين با تبليغ اين نظريه که همه بايد در خدمت تيم ملي باشن، درنهايت کار رو به نفع تيم ملي به پايان خواهد برد (هرچند نسبي) و اين وسط دست باشگاهها کوتاه خواهد موند.


... بايد بپذيريم که فوتبال باشگاهي ما به دلايل متعدد که جاي بحثش اينجا نيست از قافله باشگاههاي آسيا بسيار عقبه.

يک فرض جدي براي مديران نتيجه گراي باشگاهي که از هيچ تلاشي براي توجيه عملکرد احيانا ناموفقشون کوتاه نميان اينه که بار عدم کاميابي احتماليشون رو به گردن ديگران (اينجا تيم ملي) بندازن.

از سوي ديگه فدراسيون اونقدر هميت و ابهت نداره که براي آينده فوتبال ايران (که احتمالا مديران فعلي در اون جايي نخواهند داشت) جلوي ورود بي رويه دومليتي ها رو بگيره و يا دست کم راه رو براي جوانهايي که جام جهاني بهترين انگيزه و ويترين براي اونهاست باز کنه.

... همين "در" اگر براي پيام صادقيان و امثالهم باز بشه شايد براي بالابردن وزن بين المللي تيم مليمون در آينده ناچار نباشيم در دنيا دنبال بازيکن دومليتي بگرديم.

در نهايت... کيروش منطبق با واقعيت حرف زده... اما نه همه واقعيتها...

... فصل آينده فوتبال ايران بعد از جام جهاني آغاز ميشه.

اميدوارم در وهله اول تکليف فدراسيون روشن بشه و کساني روي کار بيان که دغدغه فوتبال ملي (که باشگاهها رو هم شامل ميشه) داشته باشن.


بحث های خیلی خوب و مهمی است، اجازه بدهید چند کلامی در این باره با هم بیشتر گپ بزنیم:



بله، کارلوس کی‌روش یک مربی با کارنامه و اعتبار مشخص هست. من روی همین کلمه "اعتبار" می خواهم قدری مکث کنم:

تا همین الان هم ما (ما یعنی فوتبال ما) از اعتبار این مربی نامدار بهره زیادی برده ایم و به عنوان "نمونه" در همین مراسم قرعه کشی جام جهانی نگاه های اهالی فوتبال به سمت و سوی ایران توام با احترام بود. این دستاورد مهم و با ارزشی است. وقتی رقبای شما، شما را با دیده یک رقیب قابل احترام نگاه می کنند، بار روانی منفی روی کل تیم کم شده و به همین نسبت و شدت بار روانی مثبت و انگیزه نمایش بهتر ایجاد می شود. این در حالی است که یک اسم ولو مشهور در ایران ولی غیر معتبر در عرصه بین المللی، چنین فیدبکی را نمی توانست و نمی تواند همراه خود با تیم ملی داشته باشد.

اما در اینجا باید به این پرسش مهم پاسخ بدهیم که آوردن یک مربی اسم و رسم دار مثل کی‌روش با چه هدفی بوده؟

من به جنبه هایی از این پرسش پاسخ می دهم:

- ما در مقدماتی جام جهانی قبل وداعی تلخ داشتیم و نمی خواستیم مجددا این تلخی و به تبع آن دور شدن 4 سال دیگر از فوتبال روز دنیا را بچشیم. (گرچه در عمل این دور شدن به لحاظ فاصله گرفتن از واقعیت های فوتبال خیلی طولانی تر از 4 سال می شد)

- ما پذیرفته بودیم که مربیان داخلی ما در کسب نتیجه دلخواه موفق نبوده اند و نیاز داشتیم که یک اسم قوی سرپوش بگذارد بر ناکامی های قبلی.

- ماموریت اصلی که برای سرمربی جدید در نظر گرفتیم "راه یابی به جام جهانی" بود.

- ماموریت فرعی سرمربی نامدار مورد نظر، تحول ساختاری و اشکال زدایی از آن با ارایه راه حل هایی کوتاه مدت و یا میان مدت بود.


اینها به اعتقاد من از مهم ترین وجوه جذب یک سرمربی با اعتبار همچون کارلوس کی‌روش بوده.

حالا باید بررسی کنیم در حدود 3 سال حضور این سرمربی سرد و گرم چشیده فوتبال در ایران چه دستاوردهایی داشته ایم و او چه کرده و ما در برابرش چه کرده ایم و در واقع تا چه اندازه همراهش بوده ایم؟

کی‌روش در این مدت به اندازه کافی روی فوتبال داخلی ما، هم فکر کرد و هم وقت گذاشت. همین بازیکنان لیگ را در تیم ملی به دفعات مورد آزمایش قرار داد و انواع آرایش ها را آزمایش کرد. اما او از کیفیت این فوتبال و این بازیکنان اقناع نشد. او می خواست از یک مسیر کوتاه تر ایران را دوباره در کورس توجه مجامع بین المللی فوتبال قرار بدهد. چون هم فرصتش محدود و کم بود هم ابزار در اختیارش کافی نبود.

او نهایتا با یک سری بازیکن های جدید (دو ملیتی/ دو رگه یا هر عبارت دیگر!) موفق شد تیم ملی ما را به جام جهانی برساند و در انجام ماموریت اولش موفق بود.

اما ماموریت دوم که ارتقای سطح فوتبال باشد به این سادگی ها به دست نمی آید و کاری بسیار سخت تر و زمان بر تر است.

او تلاش می کند تا ایران در بازی های پیش رویش در جام جهانی آبرومند بازی کند و حتی اگر بتواند نیم نگاهی هم به صعود داشته باشد.

حالا دوباره سوال کنیم: آیا او ابزار کافی و مناسب برای این مقصود مهم در اختیار دارد؟

پاسخ من منفی است! ما سال ها در خواب خرگوشی بوده ایم و محصول قابل اعتنایی نداشته ایم (بازیکن با کیفیت/فوتبال باشگاهی قوی و خوب/ امکانات سخت افزاری مناسب) و علاوه بر اینها فرصت کافی هم برای ساختن نداشته ایم و اگر هم قصد و عزمی در کار بوده (که بعید می دانم!) پول و سرمایه کافی نبوده تا اهداف از پیش تعیین شده را محقق کند.

حالا کی‌روش چه باید بکند؟ او هنوز بر این عزم هست که در "کوتاه ترین زمان" و "با حداقل امکانات" بیشترین آورده را برای فوتبال کم جان ما داشته باشد.

او ناچار می شود برود سراغ ابزارهایی خارج از فوتبال داخلی. البته این یکی از راه های کوتاه مدتی است که می توانسته به آن فکر کند و از آن بهره ببرد. این یکی از جملات اخیر کی‌روش در باره علیرضا جهانبخش است: "راهی که علیرضا می خواست در فوتبال ایران در مدت 5 سال کسب کند در این 6 ماه یاد گرفت چون آنجا می فهمد فوتبال یعنی چه!" این نکته خیلی حرف دارد! به نظر من که عین واقعیت هست، این فوتبال ما بسیار ساکن و ایستا بوده و آن جمله معروف را هم باز به خاطر داریم که گفت: "در زمان تماشای این فوتبال می شود به راحتی رفت و قهوه خورد و برگشت!" بعد هم که دوربین ها یک بار او در حال چرت دیدند و نهایتا هم به او حق دادند که از تماشای این فوتبال ضعیف و به درد نخور! خوابش ببرد.

این حقیقت فوتبال ماست. خواه قبول داشته باشیم خواه نه. بنابراین من کاملا به کی‌روش برای جذب بازیکنانی مثل دژاگه، قوچان نژاد و این اواخر بیت آشور، داوری و نهایتا این گزینه جدید: آریا جسورو هاساگاوا! حق می دهم. شاید شما مرا به اجنبی پرستی محکوم کنید و بگویید دچار سندروم کی‌روش پرستی شده ام! اما نه، من بر این باور هستم که کی‌روش ناچار بوده و هست که برای این فوتبال درب و داغان ما از سایر سرمایه هایش و هر نوع پتانسیلی که دارد! استفاده کند.

اما مطلب بعد منافع باشگاه هاست.

باید ببینیم منفعت کدامیک در اولویت است و توجه ببشتر به کدام برای فوتبال ما مفیدتر هست؟

من می گویم هر دو مهم هستند ولی بدون شک توجه بیشتر به تیم ملی "میان بر" است. الان فرض کنید که تیم ملی و کی‌روش بازیکنان ملی پوش را رها کردند و در اختیار باشگاه قرار دادند که بروند در آسیا مقام کسب کنند! شما کسب اعتبار در جام باشگاه های آسیا را با جام جهانی فوتبال با آن پوشش خبری عجیب و غریب و بیننده صدها میلیونی با جام باشگاه های آسیا یکی می کنید؟! همین جام جهانی که ما الان در آن حضور پیدا کرده ایم، امثال زلاتان ابراهیموویچ نتوانسته اند راه پیدا کنند! این خیلی واضح هست که جام جهانی حتی اگر در آنجا ببازیم ارزشش بیشتر از جام باشگاه های آسیاست! تازه ما هیچ معلوم نیست که همین جام باشگاه های آسیا را با این پتانسیل و ظرفیت فعلی بتوانیم موفق ظاهر بشویم، نمونه عینی و دم دستی اش استقلال بود که سال گذشته قهرمان لیگ برتر شد و جزء 4 تیم نهایی آسیا هم قرار گرفت ولی در نهایت از کسب مقام قهرمانی باز ماند. اما تیم چینی که قهرمان شد در جام جهانی حضور ندارد و در حقیقت فرصتی برای عرضه اندام در این شوی بین المللی ندارد!

اما شما در نظر بگیرید و تصور کنید: اگر باشگاه ها همکاری کنند و همه عوامل داخلی، تمرکز و نیروهایشان را برای تیم ملی خرج کنند و بعد ما توانستیم در جام جهانی از گروه خود صعود کنیم یا حداقل یک نمایش درخور و قابل قبول داشته باشیم، این فوتبال ما را بیشتر جلو می برد یا کسب کاپ قهرمانی باشگاه های آسیا؟!

الان هم اگر دقت کرده باشید کی‎‌روش در کنفرانس خبری اش گفته من چیزی را به شما تحمیل نمی کنم، من فقط پیشنهاد می دهم، اجرای پیشنهادات من به خود شما بستگی دارد.

من بر این عقیده ام که اگر دنبال پیشرفت در کوتاه مدت هستیم (چاره ای هم جز این نداریم!)، باید برنامه های کی‌روش را بپذیریم.

نکته ای که به درستی اشاره شد:

وضعیت فوتبال ما بعد از جام جهانی و بعد هم تکلیف کی‌روش برای ادامه کار یا فسخ قرار دادش است.

بله، فوتبال ما بعد از جام جهانی می تواند پوست اندازی کند و فصل دیگری از تاریخ خود را ورق بزند. این موضوع فوق العاده مهم است. درهای فوتبال دوباره به روی ما باز می شود و ما باید تا این در باز شده و هنوز مجددا بسته نشده! از آن استفاده کنیم. ساختار فوتبال باید در یک پروسه حساب شده اصلاح بشود. که مهم ترین رکنش روی کار آمدن یک مدیر فوتبالی لایق هست، به علاوه تزریق پول و سرمایه کافی.

ما باید بپذیریم که در چند سال اخیر با توجه به مشکلات اقتصادی مهم ناشی از تحریم ها و غیره نتوانسته ایم در توسعه و جذب امکانات دیگر خوب عمل کنیم.

همین الان یکی از دغدغه های کی‌روش انجام بازی های تدارکاتی و اردوهای مناسب هست که عملا با این بودجه امکان زیادی نداشته ایم. ما تا امروز چند فیفا دی از دست داده ایم، همین کره جنوبی که گاهی ازش نام می بریم تا الان 11 بازی تدارکاتی خوب انجام داده و 7 بازی دیگر در پیش رو دارد و ما اگر بتوانیم فقط 4 بازی تدارکاتی مناسب خواهیم داشت.

اینها را باید یک به یک در نظر گرفت. همین طوری کتره ای و بدون پشتوانه نمی شود نظر داد که کی‌روش چه گلی به سر ما زده؟ (منظورم مخاطب خاصی نیست، کسی بد برداشت نکند) سوال این هست که ما چه کرده ایم برای موفقیتش؟!

ما یک زمان ایویچ را آوردیم که او هم زر ناب بود ولی خیلی بد با او تا کردیم و از دستش دادیم و بعدها تک تک جملاتش و برنامه هایش برای ما در حکم نسخه شفابخش و مرده زنده کن! درآمد. امروز هم در دوران کی‌روشی قرار داریم که خیلی ها چشم دیدنش را ندارند یا او و برنامه هایش را قبول ندارند. مانند خداداد عزیزی یا منصور پورحیدری که می گویند چرا اینهمه اختیار به او باید بدهیم و ... در حالی که من تا الان دروغی از کی‌روش به خاطر نمی آورم و ندیده ام که بی احترامی هم به مربیان باشگاه ها کرده باشد، او دارد با تدبیر برنامه هایش را جلو می برد، این با ماست که از زمان باقی مانده از حضور کی‌روش چه استفاده ای بکنیم. مثل این می ماند که به بنده یک لپ تاپ بسیار پبشرفته و حرفه ای بدهند برای یک هفته و بعد بخواهند آن را پس بگیرند، حالا با من هست که در این یک هفته با این لپ تاپ چه کنم؟ بگذارم یک گوشه خاک بخورد، یا چند تا گیم رویش بریزم و سرگرم شوم یا از حداکثر امکاناتش بیشترین استفاده را ببرم؟

"زمان" همه چیز را مشخص خواهد کرد. این نوشته در این فوروم ثبت می شود، تا بعدها مشخص شود که امروز چه دیدی درباره فوتبال مان داشته ایم.

در نهایت:

دوباره تاکید می کنم که مهمترین اتفاق برای فوتبال ما مدیریت جدید و شایسته فوتبالی و به عبارتی منابع انسانی لایق در بدنه فوتبال همراه با بودجه و امکانات مالی کافی است. اگر این دو اتفاق افتاد، می شود به روغن کاری شدن چرخ های فوتبال و همینطور حرکت سریع ترش امیدوار شد، در غیر این صورت ما همان لاک پشتی خواهیم بود که تا حالا بوده ایم، فقط فرقش این هست که گاهی یک چرخ زیر این لاک پشت گذاشته اند و چند متری جلو رفته و دوباره آن را برداشته اند و مانده بین راه ...
 

Error73

Registered User
تاریخ عضویت
1 نوامبر 2012
نوشته‌ها
2,767
لایک‌ها
3,504
محل سکونت
D@##$@\/\/
اقا یه راه حل پیدا کنید تا بتونیم این پست های طولانی رو بخونیم:دی

اگه صداتون رو ضبط کنید و یا فیلم بگیرید و آپ کنید بزارید ما اینجا دان کنیم در حین انجام کارای دیگه خودمون گوش نیم اینا رو هم تا هم کارامون انجام بشه و هم توی بحث بتونیم شرکت کنیم:rolleyes:

:wacko:راه حل فضایی بود:D
 

Error73

Registered User
تاریخ عضویت
1 نوامبر 2012
نوشته‌ها
2,767
لایک‌ها
3,504
محل سکونت
D@##$@\/\/
[h=1]دستياران کي‌روش ليگ برتر را زيرنظر مي‌گيرند[/h]
[h=2] دستياران کي‌روش در غياب وي ديدارهاي ليگ برتر را زيرنظر مي‌گيرند.[/h]
00946163.jpg

با سفر کارلوس کي‌روش،سرمربي تيم ملي ايران به پرتغال، ساير اعضاي کادرفني در غياب وي ديدارهاي ليگ برتر را زيرنظر مي‌گيرند.

به گزارش فارس،طبق برنامه تنظيمي قرار است هرکدام از دستياران کي‌روش در تيم ملي، در ديدارهاي هفته‌هاي آينده ليگ برتر حاضر شده و مسابقات را زير نظر بگيرند.

کي‌روش پس از تعطيلات ژانويه به ايران بازخواهد گشت.

 

Error73

Registered User
تاریخ عضویت
1 نوامبر 2012
نوشته‌ها
2,767
لایک‌ها
3,504
محل سکونت
D@##$@\/\/
فوق العاده بود این راه حل! :lol:

دست خودم نیست برادر، گاهی اوقات پیش میاد این روده درازی من ...!

قبول ولی برادر هوای بچه های اینجا رو هم داشته باشین ما گناه داریم به خدا:D
 

ARMF

مدیر بازنشسته ورزش
تاریخ عضویت
15 نوامبر 2009
نوشته‌ها
8,194
لایک‌ها
18,108
محل سکونت
Somewhere close to here
بحث های خیلی خوب و مهمی است، اجازه بدهید چند کلامی در این باره با هم بیشتر گپ بزنیم:

کل مساله در دو موضوع قابل خلاصه کردن هست : قبل از جام جهانی - بعد از جام جهانی

فوتبال ما به پیروی از مردم اجتماعمون، به شدت نتیجه گرا و کوتاه نگر هست (با کوته فکر اشتباه نکنید). مجموعه همه فشارها و محدودیتهای موجود طی سالیان اخیر، سطح توقع ملی رو تا به جایی پایین آورده که هیچ پروژه بلندمدتی رو برنمیتابه و تحمل نمیکنه. با کوچکترین موفقیت غرق سرخوشی میشه و با هر ناکامی غرق سرخوردگی. فوتبال ما و مسوولانش تابعی از همین نگاه جامعه هستن... در چنین شرایطی، هیچ برنامه آینده نگر و بلندمدتی مورد پذیرش قرار نمیگیره.

قبل از جام جهانی :

با مقدمه ای که گفتم، و با فرض اینکه کیروش رو برای جام جهانی کنار خودمون داشته باشیم (که قطعی هم نیست) هدف همه، از بازیکنش بگیر تا رییس فدراسیونش، رفتن به برزیل خواهد بود. فارغ از هر نتیجه ای که گرفته بشه. البته ترجیح بر آبرومند بودن نتایج هست. اما از حالا مقدمات توجیه ناکامیها در حال فراهم شدنه. کیروش اما برای اعتبار حرفه ای خودش ارزش بیشتری از این حرفها قائل هست و درکنار اینکه نمیخواد موقعیت حضور بر نیمکت یک کشور جدید رو در جام جهانی از دست بده، تلاش میکنه تا از حداقل ها، برای خودش موقعیتی ایجاد کنه تا خدشه ای بر سابقه اش وارد نشه... بازیکنها هم سر و دست میشکنن برای قرار گرفتن اسمشون در لیست نهایی و اگر جز این بگن، واقعیت رو نگفتن... برای مسوولان فوتبال هم پروژه جام جهانی با صعود به برزیل تمام شده است و سوای کسب هر نتیجه ای، اونها خودشون رو موفق قلمداد میکنن و تلاش میکنن سطح توقع مردم از این که هست بالاتر نره...

بعد از جام جهانی :

جام جهانی فرصتیه برای ایران تا فصل جدیدش رو آغاز کنه. پنجره ای که فوتبال ما و حقایقش رو به دنیا نشون میده. من به شخصه عامل جذاب دیگه ای برای کیروش نمیبینم که بخواد در فوتبال ایران بمونه. شاید تنها چالش قهرمان شدن در جام ملتهای آسیا بتونه انگیزه ای برای ادامه این همکاری باشه. پس فرض رو بر این میذاریم که کیروش در پایان آخرین بازی ایران در برزیل با فوتبال ما خداحافظی خواهد کرد...
آنچه که برجا میمونه مجموعه ای از برنامه های نیمه کاره و تفکرهای عقیم، با فدراسیونی به شدت فشل و مسوولانی به شدت ناکارآمد درکنار بازیکنها و مربیهای مدعی و حق به جانب. اونچه که مرتضی عزیز در دو عبارت "منابع انسانی" و "منابع مالی" برای آینده این فوتبال ذکر کردن بنا به دلایل متعدد دور از دسترس هستند. مثلا : مکانیزم انتخابات در فدراسیون فوتبال ایران به شدت قابل مدیریته و تفکر حاکم فعلی یا هر تفکر حاکم دیگه ای با مدیریت این عوامل به سادگی میتونه عمر حضورش رو در مسند مدیریت طولانی تر بکنه. صاحبان آرا در یک فرآیند مشکل دار به شدت تحت تاثیر فدراسیون و وزارت ورزش هستن و این کمترین فضا رو به افرادی میده که مستقل فکر میکنن و تمایلی به قرار گرفتن در تیم افراد صاحب قدرت ندارن. در نتیجه یک نیروی انسانی کارآمد تقریبا مجبوره به قواعدی تن بده که شاید در اولین قدم استقلال عملش رو محدود میکنه و خودش آغاز سقوط در کیفیت تصمیم گیریها و عملکردهاست. در برنامه کارنامه فوتبال که از شبکه ورزش پخش میشه، منوچهر زندی راه حل خوبی رو عنوان کرد برای این معضل که من امیدی به اجرایی شدنش ندارم. به دلایلی که روشنه...
درباره منابع مالی هم که باید از ردیفهای بودجه ای چشم پوشید... این رو مصاحبه های دولتیها و مجلسیها در روزهای اخیر گواهی میکنن... حرکت به سوی جذب منابع غیر دولتی هم نیاز به دو پیش فاکتور داره که در مدیران فعلی اساسا دیده نمیشه : "خلاقیت" و "استقلال عمل". پس ظاهرا ناچاریم با حداقلها بسازیم... سر باشگاهها رو برای گرفتن حق رشد ملی پوشهاشون در جام جهانی کلاه بذاریم... برای کمترین پرداختی تلویزیون بابت حق پخش، گردن کج کنیم، دلمون به بودجه های حمایتی بین المللی مثل پولی که فیفا به حاضرین در جام جهانی میپردازه خوش کنیم و در نهایت باشگاهها رو جریمه کنیم و یه پولی به جیب بزنیم برای گذران روزگار... خب واضحه که چنین روشی از ابتدا محکوم به شکست خواهد بود...

راه حل میانی :

با همه تلاشی که میکنم تا خوشبین باشم، اما تصور میکنم این هم به آسانی مقدور نخواهد بود... به باور من، ما میتونیم بهترین استفاده رو از ویترین جام جهانی برای معرفی استعدادهای داخلی به دنیا بکنیم. مثل آنچه که بعد از جام جهانی 98 اتفاق افتاد... لازمه اش فضا دادن به بازیکنهای جوان و الزام باشگاه هاشون به هدایت اونها به سمت باشگاه های اروپایی که احتمالا خواستارشون خواهند شد. مثل کاری که عابدینی با جهانبخش کرد... در اینصورت یکبار دیگه در بازارهای جهانی به روی بازیکنهای مستعد ایرانی باز میشه و نتیجه اش ارز آوری و استقلال مالی بیشتر باشگاههاست. صد البته فدراسیون هم این وسط منتفع خواهد شد. در کنار این پول سازی، شما جمعی از بهترین استعدادهاتون رو به جایی میفرستید که زندگی، تمرین، تغذیه و آموزش درست رو فرا میگیرن و همینها در بازگشت میتونن نتایج بهتری برای تیم ملی رقم بزنن.
به موازات این کار، اون دسته از فوتبالی هایی که هنوز در بدنه تصمیم گیری فوتبال حضور دارن، با کم کردن از خودبینی ها و رنگی بازیها، فضای انتخابات فدراسیون رو به سمتی ببرن که خروجی اش نه بر مبنای مصلحت، که برمبنای منطق و اصول، حاصل بشه...

در نهایت، موانع بزرگی بر سر این راه هست... اول موقعیت فعلی تیم ملی که همه رو پشت کیروش پنهان میکنه تا ذره ای از ناکامی احتمالی بر گردنشون نیفته و کیروش هم برای حفظ وجهه خودش همونطور که در پست قبلیم گفتم، نگاه تنگ نظرانه ای به اون قسمت از استعدادهای داخلی داره که بعدها فوتبال ایران رو خواهند ساخت. و بعد عزم و اراده ای که وجود نداره تا قدمی برای بسترسازی برای آینده فوتبال ایران برداشته بشه... راه حل بسیاره... مرد عمل و میدان عمل اما فراهم نیست...
 

arambash

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2013
نوشته‌ها
835
لایک‌ها
563
محل سکونت
گرم ترین شهر دنیا (کوره آجرپزی!!)
بی بی مسی ایرانی بوده:D
مسی پدر مادرش ایتالیایی هستن که با یه کم ارفاق میشه گفت اونا هم نژادشون آریاییه و مایه افتخار همه آریاییها و آریایی دوستان دنیا میشه
البته این ربطی به نزدیکیش به تیم ایران نداشت !!!! :lol:
 
بالا