می بینم که چند روز نبودم تاپیک خوابیده :lol:
خوب دیگه اومدم :دی
(-(-(-(-(-(-(-(-(-(-(-(- ** # ** )-)-)-)-)-)-)-)-)-)-)-)-)
غضنفر در حال مرگ بوده، پسراشو جمع مي كنه دورش كه نصيحتشون كنه! نفري يه چوب مي ده دست پسرا! به پسرا ميگه بشكونيدش! همه چوب رو مي شكونن! اين بار نفري 2 تا چوب مي ده بهشون. بچه هاش 2 تا رو هم مي شكونن! همين طور پيش ميرن تا مي رسن به جايي كه هر كدوم يه دسته چوب رو يه جا مي شكونن! غضنفرعصباني مي شه! داد ميزنه: اه! جنبه نداريد مي خواستم نصيحتتون كنم!
/_________________________
از يک دکتر(غضنفر) مي پرسن خط وسط قرص براي چيه؟ ميگه که اگر قرص با آب پايين نرفت با پيچگوشتي پايين کنند!!!
/________________________
يه روز به غضنفر ميگن شما در روز چقدر نون مي خورين؟ ميگه صبح دوتا لواش، ظهر يه تافتون، بعد از ظهر چهارتا سنگك، شب هم سهتا باگت! به غضنفر ميگن پس نون بربري چي؟ ميگه پس فكر كردي اينا رو لاي چي مي ذاريم مي خوريم؟
/_______________________
همشهريهاي غضنفربه نشانه ي همدردي با مردم بم خونه هاشونو شوخراب کردن.
/_______________________
غضنفر ميره مسابقه بيست سوالي، رفقاش از پشت صحنه بهش ميرسونن كه: جواب خياره، فقط تو زود نگو كه ضايع شه. خلاصه مسابقه شروع ميشه، غضنفر ميپرسه: تو جيب جا ميگيره؟ ميگن: نه. غضنفر ميگه: بابا اين عجب خيار گندهايه!