-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
خیانت
- شروع کننده موضوع mahiye_bala
- تاریخ شروع
ُسینا تو مدیریت می شه دید ! خیالت راحت
sinnaa
Registered User
انیس کیه؟
Faridbahrami
Registered User
sسلام
خیانت همونطور که خودت گفتی انواع مختلف داره و فقط شامل روابط بین دو جنس مخالف نیست.
انسان ها به خیلی چیزا تعهد دارن. به انسان، جامعه، طبیعت و موجودات دیگه. حد و مرز این تعهد رو شناخت ما از زندگی مشخص میکنه و هرچی عقلمون کاملتر بشه بهتر از پسش بر میایم.
وقتی این تعهد بین دو انسان بصورت دوطرفه قرارداد بسته میشه، یعنی تو دو مرحله عقیده و عمل یه سری وظایف لازم الاجرا میشن طوری که عدم انجامشون ضربه ای غیرقابل انتظار و توجیه به طرف مقابل وارد کنه، مفهوم خیانت و وفاداری پررنگ تر و ملموس تر میشن.
اما خیانت مثل همه مفهوم های اخلاقی دیگه معنا و تعریف مطلق و مشخصی نداره و بسته به موقعیت به طور نسبی معنا پیدا میکنه. شاید خیلی از خیانت هایی که داستانشو میشنویم یا حتی برای خودمون اتفاق میوفته اصلن خیانت نباشه و فقط برداشت سطحی ای از یه موقعیت عاطفی باشه.
اما برای اینکه ببینیم خیانتی درکاره یا نه، باید با میزان اخلاق بررسیش کنیم. این میزان که همه مون دوست داریم نهایت بهره رو تو هر زمینه زندگی ازش ببریم به ما میگه :
اگر با انسان ها کاری کردی که ازت ازرده شدن و به دل گرفتن، اگر اونهام دقیقن همون کارو باهات بکنن ازرده میشی و به دل میگیری؟ اگه اره پس کار غیر اخلاقی انجام دادی اگه نه که هیچ.
تو روابط انسانی این توقعات متقابل هستن که باعث سست شدن و یا تقویت رابطه میشن. گاهی انتظارمون از طرف اینقدر بیجا و ناعادلانه است که هر واکنشی رو بی مهری تلقی میکنیم. گاهی هم برعکس، از روی اشتباه وظیفه ای که انجامش بدیهی و لازمه برامون بیدلیل میشه و باعث میشه فکر کنیم انتظار زیادی ازمون میره که بیجاست.
چنتا مثال
1. تو روابط با جنس مخالف قبل از ازدواج : دوست دختر و دوست پسری که از خیانت طرف مقابلش ضربه خورده، باید خودشو بزاره جای طرف ببینه شرایط چه طوریه. یه وقتایی همون اول کار نه میشنوه چند بارم سعی میکنه طرف راضی نمیشه و بعدم با یکی دیگه میریزه روهم یا ازدواج میکنه اونم میره تو خودشو یبث میشه . اینکه مشخصه خیانت نیست. باید یه قول و قراری وجود داشته باشه که اگه کوتاهی شد تو انجامش اونوقت طرف تصمیم بگیره. گاهیم رابطه شکل میگیره بعد از یه مدت یه طرفش دلسرد یا خسته میشه. دلیلشم میتونه هرچیزی باشه ولی معمولن تنوع طلب بودن دخترپسرای مملکتمونه. طرف بعد از یه مدت یکی دیگه رو ÷یدا میکنه و ذهنشو مشغول میکنه بعد ازینکه بحران دوراهی رو پشت سر گذاشت کم کم نقاط ضعف طرف اول براش پررنگ و نقاط قوتش کمرنگ و فراموش میشه و ازونطرف برعکس با نفر دومی. یه دلیل مهم دیگه هم عدم رضایت جنسیه دختر یا پسر بودن فرقی نمیکنه هردو امکان داره دچار این مشکل بشن. اینجا راه عاقلانه و عادلانه دیگه ای غیر از مطرح کردن این دلسردی با خود طرف وجود نداره. اگه همین مطرح کردن اتفاق بیوفته امکان داره خیلی از مشکلا حل بشه اما متاسفانه به چند دلیل امکان داره مطرح نشه: یکی اینکه یه طرف از عنوان کردنش میترسه و از طرف مقابلش اجازه جداشدن نداره. تو این مورد بیشتر دختر ها هستن که از عنوان کردن و عواقبش واحمه دارن ازونجایی که خیلی از روابط بیشتر شبیه برده داریه تا رابطه انسانی. تصور پسر ها ازین درخواست طرفشون معمولن فروخته شدن خودشونه به یه پسر دیگه با شرایط و مزایای بیشتر به خاطر همین تو طول رابطه همش هشدار میدن که بعد از تو فلان میشه و بیسار.. دلیل دیگه بروز ندادن دلسردی حفظ منافع غیر عاطفی میتونه باشه؛ طوری که منافع عاطفی هم جای دیگه جبران بشه هرچند در خفا و زیر بار دروغ های مختلف.
2.. رابطه زناشویی هم مشابه قبلیه تقریبن. اما اینجا اون مطرح نکردن عواقب شدیدتر و گسترده تری داره. زن ها و شوهر ها این حق رو دارن با هر کسی که خواستن زندگی کنن. گاهی بعد از ازدواج سرو کله عشق دوران جوونی یا مثلن کودکی پیدا میشه و زن یا شوهر رو دچار دغدغه ذهنی و یا تردید میکنه. مثل داستان کتاب و فیلم "چهل سالگی". شاید از روی وفاداری به همسر، حس عشق قدیمی رو هوا و هوس برداشت کنیم و دائم بین عشق واقعی و هوس کلنجار بریم. شاید هم اخرش به این نتیجه برسیم که هیچ حسی قشنگ تر از دوست داشتن معشوق قدیمیمون نداشته باشیم و برای رسیدن بهش دست به کار بشیم. اینجا هم بهترین تصمیم ( شاید هم سخت ترینش ) مطرح کردن با همسره. ماه یا سال یا سال های گذشته از ازدواج و تمام خاطرات مشترک نمیتونه رو مطرح کردن این موضوع بیتاثیر باشه. مگه اینکه یزید یا هند جگرخوار باشه طرفت که بخوای فرار کنی از دستش. دلایل تمکین هم تقریبن مث مورد قبل. اما نتایجش متفاوت با قبله. اینجا اگر مردی بعد از ازدواجش با زن دیگه ای رابطه داشته باشه، اوضاعش فرق میکنه با زنی که با مرد دیگه ای در ارتباطه، مرد اگر لو بره، زنش اونچنان ضربه ای نمیخوره اما اگه زن لو بره، مرد ضربه ای با چند برابر شدت میخوره. این اینجا اینجوریه با ارث 1400 سالمون از دینی که مرد رو ازاد میزاره تا با چند زن باشه و تاوان زن چند مرده رو سنگسار میدونه. به هر حال نفس هر عملی که روی دروغ بنیان بشه اشتباه و مردوده جنسیت هم نمیتونه دخیل باشه البته اگر زن و مرد رو برابر بدونیم. در مورد زن ها عدم رضایت جنسی دلیل مشهودیه واسه رابطه پنهانی.
3. خانواده جای نیست که برای ازدواج و تعهد به جنس مخالف تمرین کنیم. متاسفانه فک میکنیم تعهد فقط به جنس مخالفه. تو خانواده معمولن پدر و مادر و به خصوص خواهر فراموش میشه طوری که به بهانه هایی مثل تنهایی خودمون رو از خانواده دریغ میکنیم. مهم نیست که خودمون هزارتا مشکل و دغدغه داریم، مهم اینکه یادمون نره نزدیکترین انسان ها به ما، به ما نیاز دارن و ما با بودنمون و خوب بودنمون بهشون تعهد داریم.
موارد دیگه ای هم هست که از قدرت انگشتام برای تایپ فارسی خارجه
یادمون نره،
اگه بتونیم به خودمون و اونچیزی که به عنوان ارزش بهش اعتقاد داریم وفادار بمونیم، به هیچ کس خیانت نمیکنیم.
موفق باشید
خیانت همونطور که خودت گفتی انواع مختلف داره و فقط شامل روابط بین دو جنس مخالف نیست.
انسان ها به خیلی چیزا تعهد دارن. به انسان، جامعه، طبیعت و موجودات دیگه. حد و مرز این تعهد رو شناخت ما از زندگی مشخص میکنه و هرچی عقلمون کاملتر بشه بهتر از پسش بر میایم.
وقتی این تعهد بین دو انسان بصورت دوطرفه قرارداد بسته میشه، یعنی تو دو مرحله عقیده و عمل یه سری وظایف لازم الاجرا میشن طوری که عدم انجامشون ضربه ای غیرقابل انتظار و توجیه به طرف مقابل وارد کنه، مفهوم خیانت و وفاداری پررنگ تر و ملموس تر میشن.
اما خیانت مثل همه مفهوم های اخلاقی دیگه معنا و تعریف مطلق و مشخصی نداره و بسته به موقعیت به طور نسبی معنا پیدا میکنه. شاید خیلی از خیانت هایی که داستانشو میشنویم یا حتی برای خودمون اتفاق میوفته اصلن خیانت نباشه و فقط برداشت سطحی ای از یه موقعیت عاطفی باشه.
اما برای اینکه ببینیم خیانتی درکاره یا نه، باید با میزان اخلاق بررسیش کنیم. این میزان که همه مون دوست داریم نهایت بهره رو تو هر زمینه زندگی ازش ببریم به ما میگه :
اگر با انسان ها کاری کردی که ازت ازرده شدن و به دل گرفتن، اگر اونهام دقیقن همون کارو باهات بکنن ازرده میشی و به دل میگیری؟ اگه اره پس کار غیر اخلاقی انجام دادی اگه نه که هیچ.
تو روابط انسانی این توقعات متقابل هستن که باعث سست شدن و یا تقویت رابطه میشن. گاهی انتظارمون از طرف اینقدر بیجا و ناعادلانه است که هر واکنشی رو بی مهری تلقی میکنیم. گاهی هم برعکس، از روی اشتباه وظیفه ای که انجامش بدیهی و لازمه برامون بیدلیل میشه و باعث میشه فکر کنیم انتظار زیادی ازمون میره که بیجاست.
چنتا مثال
1. تو روابط با جنس مخالف قبل از ازدواج : دوست دختر و دوست پسری که از خیانت طرف مقابلش ضربه خورده، باید خودشو بزاره جای طرف ببینه شرایط چه طوریه. یه وقتایی همون اول کار نه میشنوه چند بارم سعی میکنه طرف راضی نمیشه و بعدم با یکی دیگه میریزه روهم یا ازدواج میکنه اونم میره تو خودشو یبث میشه . اینکه مشخصه خیانت نیست. باید یه قول و قراری وجود داشته باشه که اگه کوتاهی شد تو انجامش اونوقت طرف تصمیم بگیره. گاهیم رابطه شکل میگیره بعد از یه مدت یه طرفش دلسرد یا خسته میشه. دلیلشم میتونه هرچیزی باشه ولی معمولن تنوع طلب بودن دخترپسرای مملکتمونه. طرف بعد از یه مدت یکی دیگه رو ÷یدا میکنه و ذهنشو مشغول میکنه بعد ازینکه بحران دوراهی رو پشت سر گذاشت کم کم نقاط ضعف طرف اول براش پررنگ و نقاط قوتش کمرنگ و فراموش میشه و ازونطرف برعکس با نفر دومی. یه دلیل مهم دیگه هم عدم رضایت جنسیه دختر یا پسر بودن فرقی نمیکنه هردو امکان داره دچار این مشکل بشن. اینجا راه عاقلانه و عادلانه دیگه ای غیر از مطرح کردن این دلسردی با خود طرف وجود نداره. اگه همین مطرح کردن اتفاق بیوفته امکان داره خیلی از مشکلا حل بشه اما متاسفانه به چند دلیل امکان داره مطرح نشه: یکی اینکه یه طرف از عنوان کردنش میترسه و از طرف مقابلش اجازه جداشدن نداره. تو این مورد بیشتر دختر ها هستن که از عنوان کردن و عواقبش واحمه دارن ازونجایی که خیلی از روابط بیشتر شبیه برده داریه تا رابطه انسانی. تصور پسر ها ازین درخواست طرفشون معمولن فروخته شدن خودشونه به یه پسر دیگه با شرایط و مزایای بیشتر به خاطر همین تو طول رابطه همش هشدار میدن که بعد از تو فلان میشه و بیسار.. دلیل دیگه بروز ندادن دلسردی حفظ منافع غیر عاطفی میتونه باشه؛ طوری که منافع عاطفی هم جای دیگه جبران بشه هرچند در خفا و زیر بار دروغ های مختلف.
2.. رابطه زناشویی هم مشابه قبلیه تقریبن. اما اینجا اون مطرح نکردن عواقب شدیدتر و گسترده تری داره. زن ها و شوهر ها این حق رو دارن با هر کسی که خواستن زندگی کنن. گاهی بعد از ازدواج سرو کله عشق دوران جوونی یا مثلن کودکی پیدا میشه و زن یا شوهر رو دچار دغدغه ذهنی و یا تردید میکنه. مثل داستان کتاب و فیلم "چهل سالگی". شاید از روی وفاداری به همسر، حس عشق قدیمی رو هوا و هوس برداشت کنیم و دائم بین عشق واقعی و هوس کلنجار بریم. شاید هم اخرش به این نتیجه برسیم که هیچ حسی قشنگ تر از دوست داشتن معشوق قدیمیمون نداشته باشیم و برای رسیدن بهش دست به کار بشیم. اینجا هم بهترین تصمیم ( شاید هم سخت ترینش ) مطرح کردن با همسره. ماه یا سال یا سال های گذشته از ازدواج و تمام خاطرات مشترک نمیتونه رو مطرح کردن این موضوع بیتاثیر باشه. مگه اینکه یزید یا هند جگرخوار باشه طرفت که بخوای فرار کنی از دستش. دلایل تمکین هم تقریبن مث مورد قبل. اما نتایجش متفاوت با قبله. اینجا اگر مردی بعد از ازدواجش با زن دیگه ای رابطه داشته باشه، اوضاعش فرق میکنه با زنی که با مرد دیگه ای در ارتباطه، مرد اگر لو بره، زنش اونچنان ضربه ای نمیخوره اما اگه زن لو بره، مرد ضربه ای با چند برابر شدت میخوره. این اینجا اینجوریه با ارث 1400 سالمون از دینی که مرد رو ازاد میزاره تا با چند زن باشه و تاوان زن چند مرده رو سنگسار میدونه. به هر حال نفس هر عملی که روی دروغ بنیان بشه اشتباه و مردوده جنسیت هم نمیتونه دخیل باشه البته اگر زن و مرد رو برابر بدونیم. در مورد زن ها عدم رضایت جنسی دلیل مشهودیه واسه رابطه پنهانی.
3. خانواده جای نیست که برای ازدواج و تعهد به جنس مخالف تمرین کنیم. متاسفانه فک میکنیم تعهد فقط به جنس مخالفه. تو خانواده معمولن پدر و مادر و به خصوص خواهر فراموش میشه طوری که به بهانه هایی مثل تنهایی خودمون رو از خانواده دریغ میکنیم. مهم نیست که خودمون هزارتا مشکل و دغدغه داریم، مهم اینکه یادمون نره نزدیکترین انسان ها به ما، به ما نیاز دارن و ما با بودنمون و خوب بودنمون بهشون تعهد داریم.
موارد دیگه ای هم هست که از قدرت انگشتام برای تایپ فارسی خارجه
یادمون نره،
اگه بتونیم به خودمون و اونچیزی که به عنوان ارزش بهش اعتقاد داریم وفادار بمونیم، به هیچ کس خیانت نمیکنیم.
موفق باشید
payamb
Registered User
خیانت خیلی چیز خوبیه..پیشنهاد میشه به همه دوستان...
در همه کارهایتان خیانت پیشه کنید تا بتونید توی این جامعه ای که هستید پیشرفت و ترقی کنید...
در همه کارهایتان خیانت پیشه کنید تا بتونید توی این جامعه ای که هستید پیشرفت و ترقی کنید...
اهورا مزدا
Registered User
- تاریخ عضویت
- 27 نوامبر 2012
- نوشته‌ها
- 698
- لایک‌ها
- 684
طرز نگرش يك جهان سومي
HAM!D
کاربر فعال vBulletin
اجازه نمیدم بری از دلم ، اجازه نمیدم که تنها بشم
@ArMin_KhAn
@ArMin_KhAn
حمیداجازه نمیدم بری از دلم ، اجازه نمیدم که تنها بشم
@ArMin_KhAn
!
HAM!D
کاربر فعال vBulletin
حمید
دردُ بلات بخوره سر میتی دابوتی
دیدی چجور خیانت کرد به بهونه اردک رفت بچه دارم شد
خودت در جریان بودی دیگه زایشگاه شفاء لاهیجان
دردُ بلات بخوره سر میتی دابوتی
دیدی چجور خیانت کرد به بهونه اردک رفت بچه دارم شد
خودت در جریان بودی دیگه زایشگاه شفاء لاهیجان
حمید تو بهش بد کردی ، بد دل بودی ، هی بهش گیر می دادی ، نمی زاشتی از فروم بیرون بره
آخرش هم که بچه رو زدی زیرش !
نام : حمید
فامیلی : عرمین
پسر عمو و دختر عمو
HAM!D
کاربر فعال vBulletin
خدا شاهده باور کن هنوز فایلشُ دارم هر چند وقت یکبار گوش میکنم دعات میکنم
نادر.
Registered User
داداش میشه بشکافی قضیه رو؟
از ریسک منظورت اینه که زندگیت با طرف سر بگیره یانه؟ بعد چون مطمئن نیستی که بشه... با چند نفر همزمان میمونی تا ببینی کدوم میشه؟(روی این فرض میریم جلو
)حالا من یه تعریف دیگه از ریسک بهت بدم.یکیشون بفهمه (که اصلا بعید نیست.چند نفرو داشتن علاوه بر خیانتکاری نیاز به هوش و حواس جمع داره ) بعد خشتکتو پرچم کنه پیش بقیه. اینجوری که خرو خدا و خرما با هم از دست میره.
Takesh-2
کاربر تازه وارد
-----------------------,dvhda -------------------------
داداش میشه بشکافی قضیه رو؟
از ریسک منظورت اینه که زندگیت با طرف سر بگیره یانه؟ بعد چون مطمئن نیستی که بشه... با چند نفر همزمان میمونی تا ببینی کدوم میشه؟(روی این فرض میریم جلو
حالا من یه تعریف دیگه از ریسک بهت بدم.یکیشون بفهمه (که اصلا بعید نیست.چند نفرو داشتن علاوه بر خیانتکاری نیاز به هوش و حواس جمع داره ) بعد خشتکتو پرچم کنه پیش بقیه. اینجوری که خرو خدا و خرما با هم از دست میره.
الان همچین عمیق میشكافم :
1. ریسك اندر جمله من یعنی اونی كه می‌خوای نباشه، زندگی كی خواست سر بگیره حالا !
2. دیگه چند نفر ؟! چه خبره بابا
دو نفر حداكثر زیاد شد كه دیگه كنترلش نمیشه كرد همش میره رو هوا 3. هوش و حواس جمع كه می‌خواد صد البته ولی تو ایران زیاد نیاز نیست انیشتین باشم ، چون مثل كشورهای اروپایی كه نیست یه حدی از حریم خصوصیت حفظ میشه كه كار رو خیلی راحت می‌كنه.
4. قرار نیست مثلا یك سال تصمیم گیریت طول بكشه كه این موارد دو تا شدن كه پیش میاد معمولا دیگه سر یكی دو ماه میشه تصمیم گرفت
5. دنبال اون خشتك پرچم كن هاش هم نمیرویم :lol
كاش با یه یوزر دیگه اومده بودم می‌نوشتم !
h34r2:
