• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

دانشکده فني دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب

تسلا

Registered User
تاریخ عضویت
31 جولای 2010
نوشته‌ها
877
لایک‌ها
943
محل سکونت
نقطه آبی کمرنگ
دوستان هرکسی میتونه درمورد مسائل مختلف اظهارنظر کنه اما نکته مهم اینه که بی احترامی به کسی نکنیم.
توهین کردن و استفاده از الفاظ نامناسب در شان شما نیست.همچنین وقتی با مخالفت همدیگه روبرو میشیم بهتره به جای اینکه به فکر لجن مال کردن و له کردن طرف مقابل باشیم باهاش گفتگو کنیم و محترمانه نظراتمون رو بگیم.
نه اینکه همدیگر رو متهم به مسائل مختلف کنیم و از کلمات نامناسب استفاده کنیم و سعی در تحقیر همدیگه داشته باشیم.
 

roberty

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2007
نوشته‌ها
552
لایک‌ها
30
دوستان هرکسی میتونه درمورد مسائل مختلف اظهارنظر کنه اما نکته مهم اینه که بی احترامی به کسی نکنیم.
توهین کردن و استفاده از الفاظ نامناسب در شان شما نیست.همچنین وقتی با مخالفت همدیگه روبرو میشیم بهتره به جای اینکه به فکر لجن مال کردن و له کردن طرف مقابل باشیم باهاش گفتگو کنیم و محترمانه نظراتمون رو بگیم.
نه اینکه همدیگر رو متهم به مسائل مختلف کنیم و از کلمات نامناسب استفاده کنیم و سعی در تحقیر همدیگه داشته باشیم.


گفتید که به کسی بی احترامی نکنیم و شان ما خیلی بالاست و از این حرفها

چون قطعا شان اساتید مخصوصا اساتیدی که دکترا دارند خیلی بالاست جواب شما رو با یه خاطره از استاد گرامی جناب دکتر " روحانی " استاد محترم گروه نرم افزار و درس " سیستم عامل " بیان میکنم


یه روز وقتی این استاد گرامی سر کلاسی مختلط تشریف آورده بودند و داشتند حضور و غیاب میکردند وسط حضور و غیاب به دانشجویی دختر رسیدند که نام فامیلی اش " پندار بود "

استاد : خانم باقری
دانشجو : حاضر

استاد : خانم بایرامی
دانشجو : حاضر

استاد : خانم پندار.... هه هه هه هه هه
دانشجویی که نام فامیلی اش پندار بود : استاد چرا خندیدید؟

استاد : هیچی ولش کن

دانشجو : نه استاد چرا خندیدید؟
استاد : گفتم که مهم نیست... ولش کن

دانشجو: توروخدا بگید چرا خندیدید؟

استاد : آخه یاد اون شعر افتادم که میگفت : و مردان روزگار پرده ی پندار دریدند...!!!!

یهو کلاس از خنده دانشجو ها منفجر شد و اون دختره هم دیگه سر کلاس پیداش نشد.

همون ترم وقتی امتحانات پایان ترم در سالن غذا خوری برگذار شده بود (( حتما دیدید اونجا چقدر موقع امتحانات سکوت هست )) این استاد گرامی تشریف آورده بودند و بالای سر دانشجو هایی که داشتند امتحان میدادند به سوالات ایشون پاسخ میدادن که یهو یه مگس به مگس کش برقی برخورد کرد و صدای ( تق) خیلی بلندی ایجاد شد. این استاد محترم بلافاسله سرش رو به سمت مگس کش برقی برگردوندند و گفتن : اه..!! خارش گائیده شد.!!!


قسمتهای ناجور این خاطره رو با حرف سفید نوشتم که تابلو نشه...فقط خواستم بگم ادب و نزاکت هیچ ربطی به مدرک و درس خوندن و دکترا و فوق لیسانس نداره... من با اینکه هنوز لیسانسم رو نگرفتم ولی هرگز مثل این استاد دانشگاه فحاشی نمیکنم و نخواهم کرد.
 

تسلا

Registered User
تاریخ عضویت
31 جولای 2010
نوشته‌ها
877
لایک‌ها
943
محل سکونت
نقطه آبی کمرنگ
کاملا حق با شماست.رفتار و اخلاق درست ارتباطی با مدرک ندارد.در شان یک انسان صرفنظر از مدرک پول یا هرچیزدیگری نیست که بخواهد غیراخلاقی و غیرانسانی رفتار کند.
 

smfgol

Registered User
تاریخ عضویت
9 ژوئن 2010
نوشته‌ها
842
لایک‌ها
36
گفتید که به کسی بی احترامی نکنیم و شان ما خیلی بالاست و از این حرفها

چون قطعا شان اساتید مخصوصا اساتیدی که دکترا دارند خیلی بالاست جواب شما رو با یه خاطره از استاد گرامی جناب دکتر " روحانی " استاد محترم گروه نرم افزار و درس " سیستم عامل " بیان میکنم


یه روز وقتی این استاد گرامی سر کلاسی مختلط تشریف آورده بودند و داشتند حضور و غیاب میکردند وسط حضور و غیاب به دانشجویی دختر رسیدند که نام فامیلی اش " پندار بود "

استاد : خانم باقری
دانشجو : حاضر

استاد : خانم بایرامی
دانشجو : حاضر

استاد : خانم پندار.... هه هه هه هه هه
دانشجویی که نام فامیلی اش پندار بود : استاد چرا خندیدید؟

استاد : هیچی ولش کن

دانشجو : نه استاد چرا خندیدید؟
استاد : گفتم که مهم نیست... ولش کن

دانشجو: توروخدا بگید چرا خندیدید؟

استاد : آخه یاد اون شعر افتادم که میگفت : و مردان روزگار پرده ی پندار دریدند...!!!!

یهو کلاس از خنده دانشجو ها منفجر شد و اون دختره هم دیگه سر کلاس پیداش نشد.

همون ترم وقتی امتحانات پایان ترم در سالن غذا خوری برگذار شده بود (( حتما دیدید اونجا چقدر موقع امتحانات سکوت هست )) این استاد گرامی تشریف آورده بودند و بالای سر دانشجو هایی که داشتند امتحان میدادند به سوالات ایشون پاسخ میدادن که یهو یه مگس به مگس کش برقی برخورد کرد و صدای ( تق) خیلی بلندی ایجاد شد. این استاد محترم بلافاسله سرش رو به سمت مگس کش برقی برگردوندند و گفتن : اه..!! خارش گائیده شد.!!!


قسمتهای ناجور این خاطره رو با حرف سفید نوشتم که تابلو نشه...فقط خواستم بگم ادب و نزاکت هیچ ربطی به مدرک و درس خوندن و دکترا و فوق لیسانس نداره... من با اینکه هنوز لیسانسم رو نگرفتم ولی هرگز مثل این استاد دانشگاه فحاشی نمیکنم و نخواهم کرد.

خداییش این خاطره ای (اولین خاطره رو میگم) رو که نوشتی خودت با گوشهای خودت شنیدی؟ خداوکیلی اگه خودت شنیدی که هیچ ولی اگه خودت نشنیدی بهتره بگم که این خاطره مربوط به یکی از اساتید دانشگاه شاهرود به نام استاد فروهنده بوده که من خودم برای اوللین بار واسه یکی از دوستام تعریف کردم و متاسفانه این خاطره رو بعد از تعریف کردنش واسه اون دوستم (و تحریف شدنش توسط بچه ها) بار ها از دهن بچه ها شنفتم که به روحانی نسبتش داده بودند و ازشون پرسیدم خودت با گوشهای خودت شنیدی که همه میگفتن نه و یکی از بچه هایی که باهاش کلاس داشته واسشون تعریف کرده
تو این که روحانی شخصیت بچه ها رو لگد مال میکنه منم حرفی ندارم ولی من تو طول این ترم که باهاش کلاس داشتم یه بارم ازش فحش و حرفای بد که به بچه ها بزنه نشنیدم(گاگول و زر نزن و ... میگفت ولی حرف زشت نمیزد)
چون باعث پخش این داستان من بودم به نوعی این پست رو دادم.
 
Last edited:

تسلا

Registered User
تاریخ عضویت
31 جولای 2010
نوشته‌ها
877
لایک‌ها
943
محل سکونت
نقطه آبی کمرنگ
دوستان یک تاپیک بزنید و خاطرات خودتون رو از اساتید تهران جنوب بیان کنید تا بیشتر با این اساتید آشنا بشیم!
 

ainaz_70

Registered User
تاریخ عضویت
1 اکتبر 2010
نوشته‌ها
238
لایک‌ها
0
محل سکونت
tehran
ریاضی مهندسی وحشتناکه خود استادام نمیفهمن میندازن :D خود ذاکری میگفت برای هر استادی همونجور بنویسید که درس میده. چون روشها فرق میکنه (ولی ما میدونیم که استادا روش همدیگرو نمیفهمن :D )

فکر کن!! من ۲بار و نیم جزوه کرمی خونده بودم مثل اون هم جواب داده بودم که این تهرانچی بی‌ سواد گند زد به نمرم.. خوب آخه تو که چیزی حالیت نمی‌شه از روی کلید میای جواب هارو چک میکنی‌ نونت نبود آبت نبود امدی استاد دانشگاه شدی اگه سر کلاس ۲تا مثال فقط ۲تا مثال رو با فکر خودت بدون نیاز به اون برگ دستت حل میکردی یه چیزی انقد منو حرص نمیداد..:eek::hmm:
 

roberty

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2007
نوشته‌ها
552
لایک‌ها
30
فکر کن!! من ۲بار و نیم جزوه کرمی خونده بودم مثل اون هم جواب داده بودم که این تهرانچی بی‌ سواد گند زد به نمرم.. خوب آخه تو که چیزی حالیت نمی‌شه از روی کلید میای جواب هارو چک میکنی‌ نونت نبود آبت نبود امدی استاد دانشگاه شدی اگه سر کلاس ۲تا مثال فقط ۲تا مثال رو با فکر خودت بدون نیاز به اون برگ دستت حل میکردی یه چیزی انقد منو حرص نمیداد..:eek::hmm:

ریاضی مهندسی درس زیاد سختی نیست...

شما فوریه و توابع مختلط رو یاد بگیری کافیه... اون سری ها و زیگما ها رو هم نخوندی مهم نیست...

من اون ترم تابستونی که با ذاکری داشتم طفلک تصادف کرد و پایش شکست و جراحی کرد... اصلا نفهمیدیم چی شد... خیلی از بخشها رو خودم خوندم.
 

ainaz_70

Registered User
تاریخ عضویت
1 اکتبر 2010
نوشته‌ها
238
لایک‌ها
0
محل سکونت
tehran
ریاضی مهندسی درس زیاد سختی نیست...

شما فوریه و توابع مختلط رو یاد بگیری کافیه... اون سری ها و زیگما ها رو هم نخوندی مهم نیست...

من اون ترم تابستونی که با ذاکری داشتم طفلک تصادف کرد و پایش شکست و جراحی کرد... اصلا نفهمیدیم چی شد... خیلی از بخشها رو خودم خوندم.

منم خودم خوندم نه که سخت نیس شیرین هم هست.. من خودم با ذاکری معادلات داشتم انقد قشنگ درس میداد آدم حظّ میکرد.:rolleyes:..مطمئنم اگه ذاکری صحیح میکرد برگمو بالای ۱۳،۴ میشودم اما تهرانچی..حالا زیادم مهم نیست ترم دیگه با آمار برمی‌دارم که سیگنال برای ترم دیگمم باز بشه انشااللّه:)
 
Last edited:

MaramKosh

Registered User
تاریخ عضویت
8 فوریه 2009
نوشته‌ها
393
لایک‌ها
147
محل سکونت
inja
حالا که بحث خاطره داغه... همین تهرانچی گرامی،ترم دوم سر کلاس ریاضی،آخرین جلسه قبل از عید که از کلاس رفت بیرون،یهو برگشت تو که من میخوام حضور غیاب کنم.اولین اسم مال یه دختری بود که همون لحظه داشت با گوشی حرف می زد.تهرانچی که انقد آرومه همیشه،یهو داد زد که پاشو برو بیرون!! نمیدونید چقد صداش بلند بود هممون زهره ترک شدیم!! جیک کسی در نمیومد همه شوک شده بودن.مردک باز با همون صدا گفت که چقدر کارت زشته و من "هرگز" سر کلاس با گوشیم حرق نمیزنم و اینا.... باورتون نمیشه اما از همون جلسه بعد،سر کلاس،با گوشیش حرف میزد و پای تخته جزوه مینوشت همزمان! چیزی که خیلی بده اینه که کسی هم بهش چیزی نگفت.. همه فهمیدن روانیه و ترسیدن لج کنه بندازه.خدایی این چند ترم تاحالا ندیدم استادی اونطور داد بزنه سر دانشجو.واقعا مایه آبرو ریزیه که بعضیا گاو گوسفنداشونو میفروشن میان استاد میشن و اینجوری اسم استادای خوبو هم خراب میکنن
 
Last edited:

milad 1000

Registered User
تاریخ عضویت
16 ژوئن 2009
نوشته‌ها
1,124
لایک‌ها
99
محل سکونت
Tehran
حالا که حرف از طهرانچی شد بگم که اخلاقش عجیب بود
به کوچکترین جیزی گیر میداد پای تخته گوشی رو به شارژ میزد
و صحبت میکرد.کلاس 6 تا 8:15 رو 7 تعطیل میکرد.خلاصه کم حوصله
بودن این عزیز
 

SilentStar

Registered User
تاریخ عضویت
20 ژوئن 2007
نوشته‌ها
572
لایک‌ها
230
محل سکونت
Tehran
roberty @

من خودم یه بار با این استاد شهرداد عزت دوست که میگی درس بر داشتم که اون رو هم خیلی پایین شدم! :f34r:

اما خداییش بی انصافیه که به خاطر خودمون بگیم استاد خوبی نیست...

هم خوب درس میده... و خوش اخلاقه... هم وقت میذاره واسه دانشجو...

حالا خیلی اهل شوخی و خنده نیست... یا دست بالا صحیح نمیکنه قبوله...

اما دلیل نمیشه که اینجوری بی انصاف باشیم...

من نمیدونم مشکل شما باهاش چیه ... ولی اگه جامعه درست حسابی باشه ما در مورد همه گفته هامون مسئولیم ...

به نظر من هیچ استادی بی عیب نیست ...

استاد عزت دوست هم هر چی نباشه استاد دلسوز , متشخص و محترمیه...
 

paintball

Registered User
تاریخ عضویت
21 ژوئن 2011
نوشته‌ها
151
لایک‌ها
17
حالا که بحث استاد شد، به نظرتون بهترین استاد ساختمان داده کیه و چرا؟
 

Elfin

Registered User
تاریخ عضویت
9 جولای 2006
نوشته‌ها
798
لایک‌ها
4
roberty هم خیلی وقته بچه فرومه زحمت کش به استادیی نمیگن که دانشگاهو با مدرسه اشتباه بگیرن ولی شاید از نظر تو آدم زحمت کش اینجوریه ولی به نظر خیلی از بچه ها که این ترم باهاش کلاس داشتن استاد خوبی نبود و در نهایت افتضاح برگه ها رو تصی کرد

به نظر من استاد کسیه که خوب تدریس کنه !
وقتی از در کلاسش میام بیرون احساس کنی بار علمیت زیاد شده !
استاد عزت دوست از معدود استادائیه که هر بار باهاش حرف زدم (حتی یک مکالمه ی کوتاه چه برسه به کلاس رفتن)ازش چیز یاد گرفتم!
 
Last edited:

Elfin

Registered User
تاریخ عضویت
9 جولای 2006
نوشته‌ها
798
لایک‌ها
4
دوستان هرکسی میتونه درمورد مسائل مختلف اظهارنظر کنه اما نکته مهم اینه که بی احترامی به کسی نکنیم.
توهین کردن و استفاده از الفاظ نامناسب در شان شما نیست.همچنین وقتی با مخالفت همدیگه روبرو میشیم بهتره به جای اینکه به فکر لجن مال کردن و له کردن طرف مقابل باشیم باهاش گفتگو کنیم و محترمانه نظراتمون رو بگیم.
نه اینکه همدیگر رو متهم به مسائل مختلف کنیم و از کلمات نامناسب استفاده کنیم و سعی در تحقیر همدیگه داشته باشیم.

LIKE:)
 

Elfin

Registered User
تاریخ عضویت
9 جولای 2006
نوشته‌ها
798
لایک‌ها
4
roberty @

من خودم یه بار با این استاد شهرداد عزت دوست که میگی درس بر داشتم که اون رو هم خیلی پایین شدم! :f34r:

اما خداییش بی انصافیه که به خاطر خودمون بگیم استاد خوبی نیست...

هم خوب درس میده... و خوش اخلاقه... هم وقت میذاره واسه دانشجو...

حالا خیلی اهل شوخی و خنده نیست... یا دست بالا صحیح نمیکنه قبوله...

اما دلیل نمیشه که اینجوری بی انصاف باشیم...

من نمیدونم مشکل شما باهاش چیه ... ولی اگه جامعه درست حسابی باشه ما در مورد همه گفته هامون مسئولیم ...

به نظر من هیچ استادی بی عیب نیست ...

استاد عزت دوست هم هر چی نباشه استاد دلسوز , متشخص و محترمیه...

LIKE:)
 

تسلا

Registered User
تاریخ عضویت
31 جولای 2010
نوشته‌ها
877
لایک‌ها
943
محل سکونت
نقطه آبی کمرنگ
فکرمی کنم اینجا تقریبا همه رشته شون کامپیوتر باشه.من یک انجمن یا فروم تهران جنوب پیدا نکردم که دو تا برقی فعال توش عضو باشند! ظاهرا سر برقی ها شلوغ تر از این حرفاست! :rolleyes:
 
بالا