دسته بندی سینماگران ایران

[oggy]

این سینما دارای کارگردان که دارای پارتی است و برای رزیم کار می کنه هست (اما من هنوز اعتقاد دارم که مخملباف و حاتمی کیا در این زمره قرار نمی گیریند)

این دو ( مخملباف و حاتمی کیا) , دیگر چه کار باید می کردند که

چاپلوسی ( اسلنگ =خا....) شان را باور کنی !!!

چاپلوسی آنها اظهرمن الشمس است

آفتاب آمد دلیل آفتاب

به جد میگویم تو شستشوی مغزی شده ای !

 

[F A R A M A R Z]

خب صحبت ليست شد

قابل توجه سراب خان

نخست ليست روزنامه گاردين مربوط به سينماگران زنده دنيا ميشه يعني موقع راگيري بايد سينماگر مورد نظر در قيد حيات باشه بنابراين كيارستمي شق القمر نكرده
دوم همونطور كه در پست قبلي نوشتم معتبر ترين راگيري و نظرسنجي مربوط ميشه به مجله sight and sound كه هر 10 سال يكبار اين نظرسنجي رو برگزار مي كنه و بيش از 300 تن از منتقدين و كارگردانان سرتاسر جهان دست به انتخاب بهترين فيلم هاشون مي زنند اين مجله از سال 1952 تا به امروز 6 بار اين نظرسنجي رو برگزار كرده كه مورد آخر مربوط ميشه به سال 2002 و بهترين مدرك هست براي من كه ثابت كنم سينماي ايران در سطح جهاني محلي از اعراب نداره ليست اول مربوط ميشه به انتخاب كارگردانان و همونطور كه مشخصه در بين 50 فيلم اول هيچ فيلمي از ايران حضور نداره ليست دوم مربوط ميشه به انتخاب منتقدين فيلم باز هم مي بينيم در بين 60 فيلم اول هيچ فيلمي از سينماي ايران برگزيده نشده

نتيجه:لاف بزرگي كه بعضي منتقدين فيلم در خارج از كشور در باره سينماي ايران مي زدند (دهه 90 ميلادي دهه سينماي ايران است) همونطور كه مشخصه يه حرف ياوه و بي اساس بوده

نكته جالبتر ديگه در مورد پر افتخارترين فيلم سينماي ايران يعني طعم گيلاس كذايي از منتقدين فقط 2 نفر به اون راي دادند به نام هاي هوليا اوكانسو و لئون كاكف كه هر دو چهره هاي ناشناخته اي هستند و از ميان 150 كارگردان شخصي به نام استيگ جوركمن كه انهم جزو كارگردان هاي ناشناختس به اين فيلم الطفات كرده http://www.bfi.org.uk/sightandsound/topten/poll/voted.php?film=A%20Taste%20of%20Cherry... (Kiarostami)

عزیز دل برادر من هم که نخواستم مقایسه با کسی بکنم این را فقط گفته اید که عباس کیارستمی برای این کیارستمی شده که منتقدان ایرانی ازش خوب تعریف کردند خوب می بینید که اینطور نبوده و کیارستمی نیازی به این چیز ها نداره
وقتی شما میگی این سینما اصلا بدرد نمی خوره و با نقد الکی منتقدین ایرانی فیلمها را میگن خوبه اونوقت عباس کیارستمی در گاردین بعنوان نفر 6 کارگردانهای زنده جهان قرار می گیره
من هیچ وقت نگفتم که سینمای ایران دارای سطح بالاتر از غرب است بلکه گفته ام اونجور که شما می گوید نیست
فیلم بد توش میتونی به وفور پیدا کنی ولی فیلم خوب هم توش هست
شما میگید سینما گران ایرانی چاپلوس و نون به نرخ روز خوز هستند
یا اینکه اگر فیلمی خوب بود دارند ادای روشنفکری در میارند
خوب در مورد فیلم های خارجی چطور اونها هم دارند ادای شبه روشنفکری در میارند
فیلم های خوب شما نفی می کند ومیگید اینا به خاطر منتقدین فیلم خوب شده
آیا خود شما اگر یک منتقد بگوید که فیلم پدر خوانده فیلم افتضاحی است و شما آنرا نگاه کنید آیا باورتان میشود که این فیلم افتضاح است
فیلم ها دارای منتقد هستند ولی تا وقتی خود فیلم چیزی نداشته باشد نمی توانی از آن تعریف کنید
طعم گیلاس هم اگر فیلم بدی بود جایزه کن را نمی برد
----------------------------------------------------------------
نمی دانم هر کس با کسی موافق نباشد باید به آن گفت مغزت را شستشو دادند یا به آن انگ این که از خودشون هست یا از آن راه ارتزاق کردن رو بزنی یا از همه خنده دار تر اینکه بگوی ادای روشنفکر ها را در میاری در صورتی که اگر می خواهی ادای روشنفکر بودن را در بیاری باید بگویی فیلم های هیچکاک و کیشلوفسکی را می بینم نه فیلم های اصغر فرهادی و پناهی
به هر صورت بجای اینکه خودمون را پشت اینگونه القاب دادن ها پنهان کنیم بهتر بود مثل آقای friends_DVD و آقای blue_system45 با منطق تر بحث میکردید
پیروز و پاینده باشید

 

[Lemmy]

این دو ( مخملباف و حاتمی کیا) , دیگر چه کار باید می کردند که

چاپلوسی ( اسلنگ =خا....) شان را باور کنی !!!

چاپلوسی آنها اظهرمن الشمس است

آفتاب آمد دلیل آفتاب

به جد میگویم تو شستشوی مغزی شده ای !

مخلباف و حاتمی کیا تقریبا کارشون رو از یک سطح شروع کردن ولی سالها بعد مخلباف رسما مسیرش رو جدا کرد و دیگه فیلم تیریپ بچه مثبتی و پاچه خواری نساخت هر چند که به نظر من تو همون مسیر قبلی موفق تر بود. فیلم اخرش هم که تو نمایش جشنواره ایش در اون طرف مرز مورد تمسخر تماشاگرها قرار گرفت و بعد گذشت 20 دقیقه فیلم رو هو کردن و از سالن خارج شدن.

 

[blue_system45]

مخلباف و حاتمی کیا تقریبا کارشون رو از یک سطح شروع کردن ولی سالها بعد مخلباف رسما مسیرش رو جدا کرد و دیگه فیلم تیریپ بچه مثبتی و پاچه خواری نساخت هر چند که به نظر من تو همون مسیر قبلی موفق تر بود. فیلم اخرش هم که تو نمایش جشنواره ایش در اون طرف مرز مورد تمسخر تماشاگرها قرار گرفت و بعد گذشت 20 دقیقه فیلم رو هو کردن و از سالن خارج شدن.

عین این اتفاق واسه امیر نادری افتاد .متاسفانه اونم از سینما گراییه که خودشو خاص می دونه و اصلا هم طا قت انتقاد نداره

 

[Lemmy]

عین این اتفاق واسه امیر نادری افتاد .متاسفانه اونم از سینما گراییه که خودشو خاص می دونه و اصلا هم طا قت انتقاد نداره

من کارای اقای نادری رو دنبال نکردم و تنها فیلمی که ازش دیدم دونده بود که گویا اونم به سفارش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یا یه همچین نهادی ساخته شده بود. فیلم هیچ چیز خاصی نداشت به جز نمایش رنج و بدبختی یه پسر و نوجوان، که البته با توجه اینکه قرار بود مخاطب اصلی فیلم نوجوونا باشن سیاهی و تلخی فیلم نسبت به آثار سیاه رایج دهه شصت متعادل تر بود.

 

[آریامهر]

ای سراب !

بر این باورم که نام کاربری هر شخص , گوشه هایی از

ذهنیت ناخودآکاه او را نشان می دهد.


مثلا در مورد تو می توان گفت:

سینمای ایران برای تو مثل سراب است ,از دور بسیار فریبنده و

دلرباست و از نزدیک توهمی بیش نیست,.


در واقع ج. ا. برای تو وانمایی کرده است که سینمای ایران,

سینمایی قدرتمند و پویا است.


و کلا روی اصطلاح وانمایی تاکید بسیار دارم .


ای سراب !

خود صادقانه بگو آیاواژه سراب از نظر ماهوی بسیار نزدیک با واژه

وانمایی نمی باشد؟:hmm:

ممنون

 

[آریامهر]

سینمای ایران , دقیقا مثل صنعت خودروسازی ایران است .

یک چیز زورکی , پرهزینه , بی خاصیت و بی کیفیت.

مثلا چند سال پیش , در ایران فیلمی به نام خیلی دور , خیلی نزدیک ساخته شد

که از نه از نظر فرم و نه از نظر محتوا , هیچ حرفی برای گفتن نداشت

ولی به کوشش عده ای منتقد جیره خوار , به امثال سراب باورانده شد

که این فیلم شاهکار است

در صورتی که حتی مزخرفترین فیلمهای خارجی( مثلا غارتگر علیه بیگانه)

هم از این فیلم به اصطلاح شاهکار ایرانی خوشساخت تر است.

:wacko:

 

[صفرمطلق]

سینمای ایران , دقیقا مثل صنعت خودروسازی ایران است .

یک چیز زورکی , پرهزینه , بی خاصیت و بی کیفیت.


:wacko:

یکی از بهترین تشبیهاتی که در عمرم شنیده ام همین بود.

:happy:

 

[F A R A M A R Z]

داریوش مهرجوئی
برنده ی جایزه ی برنزی بهترین فیلم از جشنواره ی سینمای هیوستون ۱۹۹۰ برای هامون
برنده ی جایزه ی بهترین فیلم از جشنواره ی سن سپاستین ۱۹۹۱ برای فیلم سارا

بهمن قبادی
جشنواره بين‌المللي فيلم كن، بخش دوربين طلايي، 1381
. جشنواره بين‌المللي فيلم روتردام، هلند، 6 الي 17 بهمن 1384
. جشنواره بين‌المللي فيلم جونجو، كره‌جنوبي، 6 الي 16 ارديبهشت 1385
. جشنواره بين‌المللي فيلم ويلادوكنده، پرتقال، 12 الي 20 تير 1385
. رئيس هيئت داوران بخش مسابقه سومين دوره جشنواره بين‌المللي فيلم آنوني مال، 23 الي 28 مرداد 1385
. جشنواره بين‌المللي فيلم سائوپائولو، آبان 1385

محسن مخملباف
جايزه بهترين فيلم از جشنواره ريميني، ايتاليا 1989، بخاطر فيلم بايسيكل ران
جايزه بهترين فيلم از جشنواره فيلم هاوائي، آمريكا 1991، بخاطر فيلم بايسيكل ران
جايزه بهترين فيلم از جشنواره تائورمينا، ايتاليا 1992، بخاطر فيلم ناصرالدين شاه آكتورسينما
جايزه بهترين فيلم از جشنواره كارلوويواري، جمهوري چك 1992، بخاطر فيلم ناصرالدين شاه آكتور سينما
جايزه بهترين فيلم انجمن منتقدين بين المللي فيبرشي از جشنواره كارلوويواري جمهوري چك 1992، بخاطر فيلم ناصرالدين شاه آكتور سينما
جايزه بهترين كارگرداني” از جشنواره كارلوويواري جمهوري چك 1992 بخاطر فيلم ناصرالدين شاه آكتور سينما
جايزه ويژه هيئت داوران از جشنواره فيلم استانبول تركيه 1993 بخاطر فيلم ناصرالدين شاه آكتور سينما
جايزه مطبوعات از جشنواره فيلم سائوپائولو برزيل 1995بخاطر تمام آثار محسن مخملباف
جايزه بهترين فيلم از جشنواره فيلم مونيخ آلمان 1996 بخاطر فيلم سلام سينما
جايزه بهترين فيلم هنري از جشنواره فيلم توكيو، ژاپن 1996بخاطر فيلم گبه
جايزه بهترين كارگرداني از جشنواره فيلم سيتگس اسپانيا 1996 بخاطر فيلم گبه
جايزه ويژه منتقدين از جشنواره فيلم سيتگس اسپانيا 1996 بخاطر فيلم گبه
يكي از ده فيلم برتر جهان در سال 1996 به انتخاب مجله تايمز، آمريكا 1996 بخاطر فيلم گبه
جايزه بهترين فيلم بلند آسيائي از جشنواره فيلم سنگاپور سنگاپور 1997 بخاطر فيلم گبه
جايزه ويژه هيئت داوران از جشنواره فيلم لوكارنو سوئيس 1996 بخاطر فيلم نون و گلدون
جايزه طلاي جوانان از جشنواره فيلم لوكارنو سوئيس 1996 بخاطر فيلم نون و گلدون
يكي از ده فيلم برتر دهه 90 از طرف مديران جشنواره هاي جهاني 1999 بخاطر فيلم نون و گلدون
جايزه مدال طلا از طرف پارلمان ايتاليا از جشنواره ونيز ايتاليا 1997 بخاطر فيلم سكوت
جايزه انسان،هنر،طبيعت از جشنواره ونيز، ايتاليا 1997 بخاطر فيلم سكوت
جایزه شهر ایسن دوژور، فرانسه 1998 به خاطر مجموعه آثار
جايزه سردار هنر و ادبيات شواليه فرانسه 1998 بخاطر مجموعه آثار ادبي و سينمايي
جايزه بزرگ كليساهاي جهاني از جشنواره فيلم كن، فرانسه ‏2001 بخاطر فيلم سفر قندهار
مدال طلاي فدريكو فليني از يونسكو در پاريس، فرانسه 2001 بخاطر فيلم سفر قندهار
جايزه بهترين فيلم جشنواره آژاكسو فرانسه بخاطر فيلم سفر قندهار 2001
جايزه بهترين فيلم تماشاگران از جشنواره بين المللي فيلم سينماي جنوب فرانسه 2001 بخاطرفيلم سفر قندهار
جايزه بهترين كارگرداني از جشنواره بين المللي فيلم آرسنال لاتويا 2002 بخاطر فيلم سفرقندها
جایزه فرانسووا تروفو از جشنواره جیفونی، ایتالیا 2002 به خاطر مجموعه آثار
سفر قندهار يكي از صد فيلم برتر تاريخ سينماي جهان به انتخاب مجله تايمز آمريكا 2005
جايزه منتقدين بين المللي فيبرشي از جشنواره بين المللي فيلم تسالونيكي، يونان 2001 بخاطر فيلم سفر قندهار
چهارمين دوره جشنواره مستند تسالونيكا افتخار يك عمر دستاوردهاي هنري و مشاركت هاي انسان دوستانه 2002
جايزه بهترين فيلم از جشنواره بين المللي فيلم داكيومنت آرت آلمان 2002 بخاطر فيلم الفباي افغان
جايزه بهترين سينماگر آسياي سال 2003 جشنواره پوسان كره جنوبي 2003
جایزه ویژه به خاطر شجاعت در بیان موضوع و نوآوری هنری جشنواره بین المللی فیلم آسیامدیاتک آیتا لیا 2005بخاطر فيلم فيلم سکس و فلسفه
جایزه پاراجانف برای دستاورد هنری يك عمر از جشنواره ایروان، ارمنستان 2006
جایزه ویژه هیأت داوران به خاطر فیلم فریاد مورچه ها و همچنین قدردانی از یک عمر فعالیت سینمایی جشنواره بین المللی گراند سینه دل سور اسپانیا 2007
جایزه گوزن طلایی برای دستاورد یک عمر فعالیت هنری از جشنواره بین المللی فیلم کیو ملودیست اکراین 2007

جعفر پناهی
برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم سنگاپور برای فیلم آینه در سال ١٣٧٧
دوربین طلایی جشنواره كن برای فیلم بادكنك سفید
یوزپلنگ طلایی جشنواره لوكارنو برای فیلم آینه
شیرطلایی جشنواره ونیز برای فیلم دایره
خرس نقره ای جشنواره برلین برای فیلم آفساید

--------------------------------------------

درسته شاید این جشنواره ها از نظر شما بدرد نمی خوره ولی این بهتون میگه که این جوایز را منتقدین ایرانی نداده اند بهشون
درباره مخملباف هم جوایز بین المللی ایشان نشان دهنده قوت کارگردانی ایشون هست به رقم اینکه شما میگوید چاپلوس است

 

[صفرمطلق]

داریوش مهرجوئی
برنده ی جایزه ی برنزی بهترین فیلم از جشنواره ی سینمای هیوستون ۱۹۹۰ برای هامون
برنده ی جایزه ی بهترین فیلم از جشنواره ی سن سپاستین ۱۹۹۱ برای فیلم سارا

بهمن قبادی
جشنواره بين‌المللي فيلم كن، بخش دوربين طلايي، 1381

خرس نقره ای جشنواره برلین برای فیلم آفساید

.....
.....
.....

درباره مخملباف هم جوایز بین المللی ایشان نشان دهنده قوت کارگردانی ایشون هست به رقم اینکه شما میگوید چاپلوس است

این همه اسم ردیف کردی که چه ؟

انسان باید خود به صورت درونی به بینش

مورد نظر برسد .نه آنکه چشم به دهان دیگران

بدوزد تا که آنها چه فتوا دهند.:hmm:

 

[friends_DVD]

طفلكي هيچكاك كه نصيبي ازاين جايزه ها نبرد و مرد

 

[F A R A M A R Z]

این همه اسم ردیف کردی که چه ؟

انسان باید خود به صورت درونی به بینش

مورد نظر برسد .نه آنکه چشم به دهان دیگران

بدوزد تا که آنها چه فتوا دهند.:hmm:

خوب شما میگید اینارو منتقدین ایرانی میگن خوبه و این فیلم ها چون منتقدین ایران گفتن خوب است امثالی مثل من میگیم خوب است
شما میگید منتقدین ایرانی چیزی حالیشون نیست (که منم تا حدودی موافقم ) خوب پس این فیلم ها خوب نیست
اینها را گذاشتم تا ببینید که تنها منتقدین ایران نیستند بلکه در خارج هم بعضی از فیلم های ایرانی جایزه میگیرند
و اونطور که شما فکر می کنید سینمای ایران تعطیل نیست بلکه باید چشم هایمان را باز کنیم و فیلم های خوبی که درست میشه را نگاه کنیم دور از تعصب و غرور
البته ما ایرانی ها عادت داریم در هر کاری آنقدر افراط بکنیم که یا از اینور پشت بوم میفتیم یا از اونور پشت بوم

 

[کپی رایت پرست]

یکی از چیزهایی که برایم بسیار نفرت انگیز است این است که عده ای

مرفه بی درد (مثلا مجید مجیدی یا مخملباف یا فرهادی و پناهی )

راجع به فقرا فیلمی بسازند و مشتی مرفه بیدرد دیگر (مثلا سراب)

آن را به نظاره بنشینند.


فکر نمیکنم چیزی را نفرت انگیز تر از این سراغ داشته باشم.

مثلا دیدم که یک فیلم ساز ایرانی با همکاری یک فیلمساز هلندی

, فیلم مستندی را درباره یک دهکده جنگزده آفریقایی ساخته بود.

و سپس مراسم جایزه گرفتن آنها را دیدم که کت وشلوار رسمی

سیاه چند هزاردلاری و پاپیون پوشیده بودند و با خنده هایی از روی

رفاه مطلق با دیگر همپالکی هایشان بگوبخند می کردند.:hmm:

 

[friends_DVD]

یکی از چیزهایی که برایم بسیار نفرت انگیز است این است که عده ای

مرفه بی درد (مثلا مجید مجیدی یا مخملباف یا فرهادی و پناهی )

راجع به فقرا فیلمی بسازند و مشتی مرفه بیدرد(مثلا سراب)دیگر

آن را به نظاره بنشینند.


فکر نمیکنم چیزی را نفرت انگیز تر از این سراغ داشته باشم.

مثلا دیدم که یک فیلم ساز ایرانی با همکاری یک فیلمساز هلندی

, فیلم مستندی را درباره یک دهکده جنگزده آفریقایی ساخته بود.

و سپس مراسم جایزه گرفتن آنها را دیدم که کت وشلوار رسمی

سیاه چند هزاردلاری و پاپیون پوشیده بودند و با خنده هایی از روی

رفاه مطلق با دیگر همپالکی هایشان بگوبخند می کردند.:hmm:

تائيد ميشه به شدت

 

[Conker]

یکی از چیزهایی که برایم بسیار نفرت انگیز است این است که عده ای

مرفه بی درد (مثلا مجید مجیدی یا مخملباف یا فرهادی و پناهی )

راجع به فقرا فیلمی بسازند و مشتی مرفه بیدرد دیگر (مثلا سراب)

آن را به نظاره بنشینند.


فکر نمیکنم چیزی را نفرت انگیز تر از این سراغ داشته باشم.

مثلا دیدم که یک فیلم ساز ایرانی با همکاری یک فیلمساز هلندی

, فیلم مستندی را درباره یک دهکده جنگزده آفریقایی ساخته بود.

و سپس مراسم جایزه گرفتن آنها را دیدم که کت وشلوار رسمی

سیاه چند هزاردلاری و پاپیون پوشیده بودند و با خنده هایی از روی

رفاه مطلق با دیگر همپالکی هایشان بگوبخند می کردند.:hmm:

حال اگر همین عده بیایند لوکیشن فیلمهایشان را در خانه های اشرافی شمال تهران قرار دهند و در فیلمهایشان همه را خوشبخت و مرفه نشان دهند، انگاه انگ دیگری بر ایشان زده میشود که دارند واقعیتها را وارونه نشان میدهند و از جامعه درک درستی ندارند

 

[کپی رایت پرست]

حال اگر همین عده بیایند لوکیشن فیلمهایشان را در خانه های اشرافی شمال تهران قرار دهند و در فیلمهایشان همه را خوشبخت و مرفه نشان دهند، انگاه انگ دیگری بر ایشان زده میشود که دارند واقعیتها را وارونه نشان میدهند و از جامعه درک درستی ندارند

در همه کار باید حد میانه را نگه داشت .

 

[Conker]

در همه کار باید حد میانه را نگه داشت .

اخر اگر هم بیش از حد دچار میانه روی شوند انگاه متهم میشوند که دارند سطحی کار میکنند و با کارهایشان جامعه را بیش از پیش به دام روزمرگی خودش میکشانند

 

[کپی رایت پرست]

:hmm:

باید به مجیدمجیدی و پناهی و مخملباف که از

صله های اینوری ها و آنوری ها , مثل خوک فربه

شده اند , گفت:


ای چاپلوس ! تو از فقر و بدبختی چه میدانی !

:hmm:

:hmm:

 

[آریامهر]

خارجی ها هم درباره فقر فیلم میسازند ولی نگاه آنها به قضیه کاملا انسانی است.

مثل شهر خدا( برزیل)


در صورتی که فیلمهایی که ایرانی ها( مخملباف , مجیدی , پناهی و فرهادی) درباره فقر

میسازند از سانتیمانتالیسم احمقانه و مفرط آکنده است.و تعدادی شبه روشنفکر ایرانی

هم که از زور بی دردی , فوق العاده سانتی مانتال شده اند از این فیلم ها لذت می برند.

همین

 

[آریامهر]

و حاتمی کیا علاوه بر آنکه خداوندگار چاپلوسی است

, خداوندگار سانتیمانتالیسم هم هست .


و در عجبم که چرا تا بحال هیچ یک از منتقدان

بی سواد وطنی , به این اشاره نکرده اند.


.