• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

دلم گرفته...

mohsen25

همکار بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
17 می 2007
نوشته‌ها
7,716
لایک‌ها
4,116
محل سکونت
Hell
امروز امتحانمو خراب کردم خیلییییی دلم گرفته انگاری دنیا رو سرم خراب شده و امیدی به اینده نیست و از دیگران عقب افتادم:(:(:(:(

زمان که بگذره با یه مشکلاتی روبرو میشی که امتحان خراب کردن واست ابزار تفریح میشه :)
 

mohamad alii

Registered User
تاریخ عضویت
22 سپتامبر 2012
نوشته‌ها
593
لایک‌ها
211
محل سکونت
آبادان
اقایون گاهی اوقات یک امتحان خراب کردن به پای 1 ترم عقب افتادن پات در میاد بعدشم بعدشم ادم با چه رویی جواب زحمات مامان باباشو بده خیلی سخته وقتی تو یه خانواده رقابتی بیفتی بعد کسی که 2 سال از کوچیک تره تو تحصیل بهتون برسه چه سرکوفتی میخوری شما درک نمیکید چون تو موقعیتش نبودید.امتحان هم یک امتحان الکی نبود بخاطر این امتحان باید تا خرداد صبر کنم.
 

nima_00989166

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 ژانویه 2012
نوشته‌ها
7,193
لایک‌ها
16,499
اقایون گاهی اوقات یک امتحان خراب کردن به پای 1 ترم عقب افتادن پات در میاد بعدشم بعدشم ادم با چه رویی جواب زحمات مامان باباشو بده خیلی سخته وقتی تو یه خانواده رقابتی بیفتی بعد کسی که 2 سال از کوچیک تره تو تحصیل بهتون برسه چه سرکوفتی میخوری شما درک نمیکید چون تو موقعیتش نبودید.امتحان هم یک امتحان الکی نبود بخاطر این امتحان باید تا خرداد صبر کنم.
من متولد تیر 69 هستم.. الان باید فارغ التحصیل کارشناسیم باشم..
ولی یک سال توی سوم دبیرستان عقب افتادم.. و از اونطرف هم یک ترم دیرتر رفتم دانشگاه.. یعنی مجموعا سه ترم از حالت استانداردم عقبم.. این تا اینجاش..
الانم ترم 6 هستم و مجموعا 20 واحد پاس کردم.. اگه میخوای شماره دانشجوییم + پسوردم رو بت بدام تا باورت شه..
همه چیز باعث درس نخوندنم بود ..بجز تنبلی خودم.. اگه خواستی جزیات رو توی پخ برات بگم..

از من میشنوی آینه های ماشین زندگیت رو بکن و فقط جلوت رو نگاه کن..
 

mohamad alii

Registered User
تاریخ عضویت
22 سپتامبر 2012
نوشته‌ها
593
لایک‌ها
211
محل سکونت
آبادان
من فقط فقط فقط بد شانسی اوردم 4 تا امتحان داشتم 2 تاشو خیلی خوب دادم بد بختیا از اینجا شروع شد سومین امتحان همه خانواده رفتن مسافرت به غیر از بابام به کسی نسپردم مثل همیشه که صبح بیدارم کنن منم خیلی خسته بودم ساعت گزاشتم ساعت 6:30 خوابیدم صبح ساعت 11 بیدار شد به ساعت نگاه کردم خشکم زد رفتم زنگ مبایلو نگاه کردم زده بود 6:30 pm به قدری ناراحت شدم اینقدری که 6 ماه تلاش کردم برای اشتباه همش پرید این درسم فول بودم گفتم مشکلی نیست این درسم بیفتم میشه برم دانشگاه یعنی تعهد میدم که 1 دونه درسو خرداد پاس کنم امتحان بعدی چون رشته بنده حسابداری هست اونایی که تو این رشتن درک میکنن که 3 تا درس اصلی به نام های صنعتی اصول2 و شرکت ها داره که خیلی شبیه هم هستن و ادم یخورده گیج میشه امروز اخرین امتحان یعنی شرکت هارو داشتیم منم توی پلاستیکم که توش ماشین حساب خط کش خدکار بود و یدونه جزوه که میشد ازش تغلبی کرد رو بردم که اگه گیج شدم یه نگاهی بندازم یه محافظی که سالی 1 بار میاد کشیک میده از بین 100 نفر اومد پلاستیک منو برداشت برد جلو گفت امتحان نهاییه از این حرفا خلاصه امتحان شروع شد چون تموم فکر من پیش برگه بود حتی اگه امتحان هم بلد بودم بدجور خراب کردم.تو زندگیم 2 چیزو سر امتحان دادن اموختم 1:هیچ موقع به امید تقلبی نرو سر امتحان 2:هیچ موقع به امید نمره قبلی نرو سر ام تحان همیشه به قصد نمره 20 برو که نمره قبولی بگیری (البته برای امثال من کارسازه)
 

nima_00989166

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 ژانویه 2012
نوشته‌ها
7,193
لایک‌ها
16,499
چی میگی بابا؟!!
من که خوراکم ریاضیاته!!
معادلات دیفرانسیل رو به گاج دادم!!! طوری که شب امتحان سرم خلوت بود نمیدونستم چی بخونم؟!!
اگه همونطوری میخوابیدم و میرفتم سر جلسه حداقل حداقلش 16 میگرفتم..
شب امتحان گفتم بذار واسه قسم خوری و کم کردن روی بقیه نمره max معادلات این ترمو بگیرم تا اونجای همه رو پاره کنم!!
نشستم تا ساعت 3 صبح مثل سگ از کتاب تمرین های سخت سخت حل کردم...
صبح بیدار شدم رفتم سر جلسه اولین سوال رو که خودنم شروع جوابش از محاسبه ی لاپلاس رادیکال t شروع میشد.. هرچی زور زدم نتونستم لاپلاس رادیکال t رو یادم بیارم. جلوتر که رفتم دیدم اصن مغزم پریود شده!!
مغزم نمیتونست فکر کنه!! بخاطر شب بیداری مغزم هنگ کرده بود..!! خلاصه برگه رو سفید تحویل دادم و اومدم خونه!!!
 

mohamad alii

Registered User
تاریخ عضویت
22 سپتامبر 2012
نوشته‌ها
593
لایک‌ها
211
محل سکونت
آبادان
دقیقا منم امتحان اخریمو همینطور خراب کردم واقعا خواب شب امتحان خیلی لازمه.
 

nima_00989166

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 ژانویه 2012
نوشته‌ها
7,193
لایک‌ها
16,499
تنهایی جبر هستی هست . ممکنه وسط یک جمع رفقا باشی و احساس تنهایی کنی . مردمی که از تنهایی فرار می کنند به این دلیل هست که اصلا به درک درستی از تنهایی نرسیدند . تصور می کنند و دوست دارند با لذت ها این جبر رو از ذهن بیرون کنند . تنهایی دقیقا مثل مرگ هست . هر چه بیشتر بهش فکر کنی دچار نو اندیشی میشی و نگاهت متفاوت تر تا جایی که ممکنه با لبخند به اغوشش بری ! در صورتی که عام جامعه و خیلی ها حتی به فکر کردن بهش هم حاضر نمیشن تن بدن .

این حس هم هر چه که هست به این خاطر از واژه " بد " براش استفاده می کنی چون بر خلاف باورها و اعتقادات کنونی ـت هست . به نظر من بهتره خودت رو ملزم به تن دادن بهش نکنی . سعی کن مقاومت کنی و بعد لبخند رضایت روی لبت میشینه جتی اگر به قیمت از دست دادن خیلی از چیزهایی باشه که فکر میکنی باید به خاطرشون حس بد رو قبول کنی .
من 3 سال تنهایی رو چشیدم..
شب بیدای + فکر
لذت بخش تر از لحظه ارضا شدن بود!!
باعث شد خومو بیشتر و بیشتر پیدا کنم...
دیگه ازش زده شدم و اومدم بیرون..
عواقبی هم داره که باید حواست باشه :
از جامعه و دوستان نباید فاصله بگیری
اصلا سمت دنیای غم...موزیک غمگین..دست نوشته های افراد افسرده نباید رفت.. چون برگشتنت به زندگی عادی فوق العاده و فوق العاده سخت میشه..


دلم گرفته . دلشوره دارم برای بی انصافی و بیرحمی خودم . اینکه دارم کجا میرم ؟؟ چرا باید به یکی که هیچ نسبتی باهاش ندارم احساس محبت بکنم ولی همونقدر نه به یاد پدر مادرم باشم نه خواهر و برادر نه فک و فامیل .

خیلی حس بدیه . احساس میکنم خیلی عوضی شدم . تنهایی هم مشکلم رو حل نمیکنه . دور بودن هم همینطور .
من یه مدت دغدغه م این بود که چرا خنده ها برای دیگرانه و اعصاب خورد هام برای خانواده..
خیلی ..خلی با این مساله کلنجار رفتم تا بتونم جوابش رو پیدا کنم!!
جوابش فقط یک چیزه!! احترام!!
خانواده آأم اصلا هیچ احترامی برای آدم قائل نیستن... هیچ "باید و نباید" یی رو توی روابطشون با تو رعایت نمیکنن.. ولی دیگران (افراد غریبه مورد تاییدمون) اون حرمت ها رو رعایت میکنن..
 

Chilbuk

Registered User
تاریخ عضویت
19 می 2012
نوشته‌ها
228
لایک‌ها
190
بی تو شب دوباره آینه روبروی غم گرفته
پنجره بازه به بارون من ولی دلم گرفته

از روزگار دلم گرفته
از این تکرار دلم گرفته
دلم میخواد گریه کنم
بارون ببار دلم گرفته

دلم گرفته هموطن هوای خوندن ندارم
نشسته غصه تو قلب من هوای موندنندارم
گذشت وقت جوونی هدر رفت مهربونی
شدم زندونی غم توبامن همزبونی

منو با تنهاییهام تنها بذار دلم گرفته
روزای آفتابی رو به روم نیار دلم گرفته

در این حریم شبانه ی ستم گرفته
در این شب خوف و خاکستر که غم گرفته
رفیق روزان روشن رهایی من
ستاره ها را صدا بزن دلم گرفته

دلم گرفت از آسمون، هم از زمین هم از زمون
تو زندگی چقدر غمه، دلم گرفته از همه
 

nima_00989166

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 ژانویه 2012
نوشته‌ها
7,193
لایک‌ها
16,499
ناموسن امضای استارتر رو نیگاه کنین :|
 

S.A.M.U.R.A.I

Registered User
تاریخ عضویت
24 جولای 2009
نوشته‌ها
5,330
لایک‌ها
3,455
محل سکونت
WWW.PCMAXHW.COM

Chilbuk

Registered User
تاریخ عضویت
19 می 2012
نوشته‌ها
228
لایک‌ها
190
با پیچ گوشتی بازش کن :blink:
 

natars

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آپریل 2011
نوشته‌ها
1,635
لایک‌ها
1,116
محل سکونت
تک و تنها در یک دشت وسیع
تصاویر: فروش دختران زیبا در بلغارستان











خانواده هاي اين دختران با دريافت پولي که گاهي مبلغ آن به 4500 دلار ميرسد دختر خود را به عقد پسري که خانواده اش اين پول را پرداخت ميکنند در مي آورند، شايد به همين دليل باشد که به اين مکان بازار اطلاق ميشود.


پرداد: دختران جوان و زيباي ارتدوکس بلغاري به خاطر عقايد محدود و تندروي ديني و مذهبي در سنين کم و در حدود 15 سالگي توسط والدين از مدرسه خارج شده و در اين مکان به فروش ميرسند. خانواده ها معتقدند با اين کار وسوسه هاي شيطاني و غرايز جنسي اين دختران را کنترل ميکنند.


هر ساله با جمع شدن در يک مکان خاص در اين کشور جشنواره اي ترتيب داده ميشود که در آن زنان و مردان به همراه دختران و پسر جوان حضور ميابند و با رقص و پايکوبي شاهد وصلت ده ها زوج جوان ميشوند.

خانواده هاي اين دختران با دريافت پولي که گاهي مبلغ آن به 4500 دلار ميرسد دختر خود را به عقد پسري که خانواده اش اين پول را پرداخت ميکنند در مي آورند، شايد به همين دليل باشد که به اين مکان بازار اطلاق ميشود.


به گفته حاضران در اين جشن اين محل بهترين مکان براي انتخاب دختران خوب و هنرمند است و هرکس بتواند در اين بازار عروس خوبي پيدا کند شانس زيادي داشته است. قيمت پيشنهادي خانواده عروس با توجه به مسائلي نظير زيبايي دختران ، تحصيل و هنرمندي آنان متغير است.

بحران اقتصادي اروپا سبب شده است بسياري از جوانان حتي در اين شرايط نيز قادر به ازدواج به صورت رسمي نباشند.
 
بالا