عشق و ایمان در اوج پروازش از سطح ستایش ها می گذرد و معشوق در انتهای صعودش در چشم عاشق سراپا غرق سرزنش می شود , و این هنگامی ست که دوست , استحقاق بخشوده شدنش را در چشم دوست از دست می دهد
به نظر شما چه لباسي را به زن امروز بپوشانيم ؟ دکتر علي شريعتي در جواب گفتند : نمي خواهد لباسي بدوزيد و بر تن زن امروز نماييد . فکر زن را اصلاح کنيد او خود تصميم مي گيرد که چه لباسي برازنده اوست.
زندگی جاده ای است بی انتها... که عده ای سواره اند... عده ای پیاده... و عده ای هم می خزند... و ما از جمله پیادگانیم که سواره ها حتی دستی هم برایمان تکان نمی دهند.. و آنها که می خزند تا ابد می خزند و تا قیامت نمی رسند...
گاهی گمان نمی کنی ولی می شود... گاهی نمی شود که نمی شود! گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست! گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود! گاهی گدایی و بخت یار نیست! گاهی تمام شهر گدای تو می شود!!!
دکتر شریعتی : «کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ،آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !... چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم