• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

زیباترین ابیات

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
مايه اميد مدان غير را
كعبه حاجات مخوان دير را
خواهش مرهم ز دل ريش كن
هرچه طلب ميكني از خويش كن
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
داني كدام دولت در وصف مي نيايد
چشمي كه باز باشد هر لحظه بر جمالي
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
داني كدام جاهل بر حال ما بخندد
كو را نبوده باشد در عمر خويش حالي
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
سالي وصال با او يك روز بود گويي
روزي گرش نبينم باشد بقدر سالي
 

ashena55

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
688
لایک‌ها
2
به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند
چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
حالت سوخته را سوخته دل داند و بس
شمع دانست كه جان دادن پروانه ز چيست
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
در ره منزل ليلي كه خطر هاست به جان
شرط اول قدم آنست كه مجنون باشي
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
بحري است بحر عشق كه هيچش كناره نيست
آنجا جز آن كه جان بسپارند چاره نيست
هر گه كه دل به عشق دهي خوش دمي بود
در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
فاش ميگويم از گفته خود دلشادم
بنده عشقم از هر دو جهان آزادم
نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
امشب به قصه دل من گوش ميكني
فردا مرا چو قصه فرا موش مي كني
در ساغر تو چيست كه با جر عه نخست
هشيار و مست را همه مدهوش مي كني
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
ما را گلي از روي تو چيدن نگذارند
چيدن چه خيال است كه ديدن نگذارند
گفتم شنود وعده ديدار تو گوشم
آن نيز شنيدم كه شنيدن نگذارند
 

پری

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 مارس 2006
نوشته‌ها
1,599
لایک‌ها
20
محل سکونت
اونجایی که نیستی هست
زدست دیده ودل هر دو فریاد ^^^^^ که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد ^^^^^زنم بر دیده تا دل گردد ازاد
 

alireza_zebel

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
0
هرگز گمان مبر كه زياد تو غافلم

بنشسته ام خموش و خدا داند دلم

يك آسمان ملالم ويك داستان غمم

شادي ز من نخواه كه دنياي ماتمم
 

alireza_zebel

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
0
بد خواه كسان هيچ به مقصد نرسد

يك بد نكند تا به خودش صد نرسد

من نيك تو خواهم و تو خواهي بد من

تو نيك نبيني و به من بد نرسد
 

alireza_zebel

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
0
با من بيكس تنها شده يارا تو بمان

همه رفتند از اين خانه خدارا تو بمان

من بي برگ خزان ديده دگر رفتني ام

تو همه بارو بري تازه بهارا تو بمان
 

alireza_zebel

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
0
نه وصلت ديده بودم كاشكي اي گل نه هجرانت

كه جانم در جواني سوخت اي جانم بقربانت

تحمل گفتي و من هم كه كردم سالها اما

چقدر آخر تحمل بلكه يادت رفته پيمانت
 

alireza_zebel

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
0
چه كرده اي تو با دلم كه اين چنين شكسته ام شكسته ام چو تار غم چه كرده اي تو با دلم
صداي خسته مرا نمي دهي دگر جواب دو چشم من نمي رود بدون تو دگر بخواب
به هر دري كه مي روم تو را نظاره مي كنم به جاي بو سه بر لبت به گل اشاره مي كنم
تمام شعرها ي من به پاي يك نگاه تو گر از توام جدا كنند فنا شوم به راه تو
 

ashena55

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
688
لایک‌ها
2
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا درنگرد که بی تو چون خواهم خفت
 

ashena55

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
688
لایک‌ها
2
گنج زرگر نبود کنج قناعت باقی ست
آنکه آن داد به شاهان به گدایان این داد
 

ashena55

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
688
لایک‌ها
2
ما گدایان خیل سلطانیم
شهربند هوای جانانیم
بنده را نام خویشتن نبود
هرچه ما را لقب دهند آنیم
 
بالا