زین عمر دو روزه کس نبینی
هرگز به مراد خویش پیروز
امروز همه امید فردا
فردا همه ارزوی دیروز
هرگز به مراد خویش پیروز
امروز همه امید فردا
فردا همه ارزوی دیروز
-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
زیباترین ابیات
- شروع کننده موضوع vahidrk
- تاریخ شروع
roje_aria79
Registered User
ما کوچه به کوچه عشق را در زده ايم
بی واسطه پا بر سر باور زده ايم
زان پيش که زند گی به ما پشت کند
با عشق نشسته ايم و ساغر زده ايم
بی واسطه پا بر سر باور زده ايم
زان پيش که زند گی به ما پشت کند
با عشق نشسته ايم و ساغر زده ايم
roje_aria79
Registered User
شب بود...
و من از فکر صبح بیرون نمی رفتم
وتا صبح چشمم به ستاره ای بود
که فروغش مسیر زندگی ام بود!
به امید صبح
چشم بر ستاره دوختم
اما افسوس...
صبح که شد
دیگر ستاره را ندیدم!
و من از فکر صبح بیرون نمی رفتم
وتا صبح چشمم به ستاره ای بود
که فروغش مسیر زندگی ام بود!
به امید صبح
چشم بر ستاره دوختم
اما افسوس...
صبح که شد
دیگر ستاره را ندیدم!
LIN KHU CHU
Registered User
دگر به کوی غیر آشیانه نگیرد............کبوتری که نشیند به بام حضرت زهرا
هر ذره با تو رفته به خورشید میرسد
آنجا که هیچ سو به بهاری نمی رسد
هر کوچه ای به سوی تو مسدود میشود
آنجا که هیچ سو به بهاری نمی رسد
هر کوچه ای به سوی تو مسدود میشود
roje_aria79
Registered User
آن روز با تو بودم
امروز بي توام
آن روز كه با تو بودم
بي تو بودم
امروز كه بي توام با توام
امروز بي توام
آن روز كه با تو بودم
بي تو بودم
امروز كه بي توام با توام
در پیش چشم تو هر چند لکه ای ننگم
برای یک لحظه دیدنت باز دلتنگم
برای یک لحظه دیدنت باز دلتنگم
غروب اخر شعرم پر از ارامش دریاست
و من امشب قسم خوردم تو را هرگز نرنجانم
و من امشب قسم خوردم تو را هرگز نرنجانم
هر چه هست از قامت ناسازو بی اندام ماست
ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
roje_aria79
Registered User
يك بحر ... سرشك بودم و عمري سوز
افسرده و پير مي شدم روز به روز
با خيل گرسنگان چو همرزم شدم
سوزم : همه ساز گشت و شامم همه روز
افسرده و پير مي شدم روز به روز
با خيل گرسنگان چو همرزم شدم
سوزم : همه ساز گشت و شامم همه روز
نمی دانم د این عالم چه لطفی دیده از ما غم
که بر هر کس رسد گیرد سراغ خانه ی ما
از ان شادم که غم پیوسته می اید به بالینم
چه سازم که غم هم گم کند سراغ خانه ما
که بر هر کس رسد گیرد سراغ خانه ی ما
از ان شادم که غم پیوسته می اید به بالینم
چه سازم که غم هم گم کند سراغ خانه ما
هر ان دلبر که چشم مست داره
هزاران چون منی پابست داره
هزاران چون منی پابست داره
خدا یا دل ز من بستان به زاری
نمی اید ز من بیمار داری
نمی اید ز من بیمار داری
عبور از سایه شب کار ما نیست
در این شبها کسی غیر خدا نیست
سکوت قطره ها بر شیشه ها ماند
به روی لب نوایی چز دعا نیست
در این شبها کسی غیر خدا نیست
سکوت قطره ها بر شیشه ها ماند
به روی لب نوایی چز دعا نیست
نگاه اولت عاشقم کرد
نگاه دومت عاشقترم کرد
نگاه سومت شعله ورم کرد
نگاه چهارت خاکسترم کرد
نگاه دومت عاشقترم کرد
نگاه سومت شعله ورم کرد
نگاه چهارت خاکسترم کرد
ابروی اهل دل از خاک پای مادر است
هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است
ان بهشتی را که قران میدهد تو صیف ان
صاحب قران بگفتا زیر پای مادر است
هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است
ان بهشتی را که قران میدهد تو صیف ان
صاحب قران بگفتا زیر پای مادر است
اگر با من نبودش هیچ میلی
چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟
چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟
اون کدوم ابره که دلتنگ تو باشه نباره
کیه که با چشم تو روبه رو بشه کم نیاره
کیه که با چشم تو روبه رو بشه کم نیاره
DOOSTeKHOOB
Registered User
يادش به خير استاد ادبيات ما همه اش اين بيت و تكرار ميكرد و ميگفت كه اگه فردا به جائي رسيدين اين بيت يادتون باشه تا اگه روزي زمين خوردين بتونين دوباره پاشين.به نقل از Behrooz :
roje_aria79
Registered User
سعی طبیب موجب در مان درد نیست
از خود طلب دوای دل مبتلای خویش
از خود طلب دوای دل مبتلای خویش