وسط پستای حبیب یه تبلیغی هم ما بکنیم :دی
از این شعرهای عاشقانه حافظ قشنگتر می خوایید ؟
همش هم رو دستبند چرم با خط نستعلیق هست
هر کدوم رو می خوایید بیاد تو تایپیکش
http://www.forum.persiantools.com/t163857.html
برا اینکه اسپم نشه شعراش رو اینجا میزارم :دی
# از صداى سخن عشق، نديدم خوشتر_____ يادگارى که در اين گنبد دوار بماند
# ای که از کوچه ی معشوقه ی ما می گذری _____ برحذر باش که سر می شکند دیوارش.
# گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید _____ گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
# می مخور با همه کس، تا نخورم خون جگر_____ زلف بر باد مده، تا ندهی بر بادم
# شیوه و ناز تو شیرین خط و خال تو ملیح _____ چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش
# گفته بودی که: شوم مست و دو بوست بدهم _____ وعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک
# زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم _____ طره را تاب مده تا ندهی بربادم
# در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن _____ شرط اول قدم آنست که مجنون باشی
# گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر _____ آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم
# می خورد خون دلم مردمک دیده سزاست_____ کـه چرا دل به جگرگوشـه مردم دادم
# بگفتمش: به لبم بوسه ای حوالت كن _____ به خنده گفت : كی ات با من این معامله بود!؟
# فاش می گویم و از گفته خود دلشادم _____ بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم.
# الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها_____ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
# رخ برافروز، که فارغ کنی از برگ گُلم _____ قد برافراز، که از سرو کنی آزادم
# يوسف گم گشته باز آيد به كنعان غم مخور _____ كلبهء احزان شود روزي گلستان غم مخور
# گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد،_____ گفتا اگر بدانی هم اوت **** آید.
# امشب زغمت میان خون خواهم خفت_____ وزبستر عافیت برون خواهم خفت
# روز اول رفت دینم در سر زلفین تو _____ تا چه خواهد شد درین سودا سرانجامم هنوز
# شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را _____ یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم
# تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو _____ پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو
# خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد_____ که از خیال تو خاکم شود عبیر آمیز
# نسيم موي تو پيوند جان آگه ماست_____ خيال روي تو در هر طريق همره ماست
# شهره ي شهر مشو، تا ننهم سر در كوه._____ شور شيرين، منما تا نكني فرهادم
# گفتی که پس از سیاه رنگی نبود. ._____ پس موی سیاه من چرا گشت سپید
# ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم._____ با ما منشین و گرنه بد نام شوی
# تا آسمان ز حلقه بگوشان ما شود._____ کو عشوه اي زابروي همچون هلال تو.
# زلف بر باد مده تا نَدَهی بر بادم._____ , ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
# سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت._____ آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
# غسل در اشك زدم كاهل طريقت گويند._____ پاك شو اول و پس ديده بر آن پاك انداز
# عاشق و رند و نظر بازم و می گویم فاش._____ تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام
# سلطان عزل گنج غم عشق به ما داد._____ تا روی در این منزل ویرانه نهادیم
# اری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد.._____ دوستی کی آخر آمد،دوستداران را چه شد
# عشق من با خط مشكين تو امروزي نيست._____ از ثبات خودم اين نكته خوش آمد كه به جور
# هم گلستان خيالم ز تو پرنقش و نگار ._____ هم مشام دلم از زلف سمن ساي تو خوش
# سایه طوبی و دلجویی حورو لب حوض._____ به هوای سر کوی توام برفت از یادم.
# شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل ._____ کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
# بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر ._____ کز آتش درونم دود از کفن برآید
# گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز._____ گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
# شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر._____ كاين سر پر هوس شود خاك در سراى تو
# خَمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت_____ به قصد جانِ منِ زارِ ناتوان انداخت.
# گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت_____ گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
# رواق منظر چشم من آشیانه توست _____ کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
# رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس _____ تا به خاک در آصف نرسد فریادم
# در ره عشق ز سیلاب بلا نیست گذار_____ کرده ام خاطر خود را به تولاّی تو خوش
# گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد_____ گفتا مگوی با کس تاوقت آن دراید
# ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز_____ کز سر صدق تو میکند شب همه شب دعای تو
# تک مصرع :من از آن روز که در بند توام آزادم
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد