خوب سوال اینجاس!
اصولآ بازگشت یک سبکه؟!
حتمآ متوجه تفاوت های بارز در قالب و محتوی شعر نیما و مثلآ احد شاملو شدید!
سوال من اینه که!
دوستانیکه اینجا هستند
شعر سفید رو یک قالب میدونن یا یک سبک
و اصولآ معتقد به وجود سبک آزاد هستند یا نه؟
و سوال دیگه!؟
زمان معیاری خوبی برای جدا سازی سبکها هست یا نه؟!
اول از توجه و لطف همه دوستان متشکرم:happy: امیدوارم مجموع مطالب مفید واقع بشه.
همانطور که Freedom Fighter عزیز اشاره کردند سبکهای ادبی در شعر فارسی به چند بخش مهم و اساسی تقسیم شده اند :
1- سبک خراسانی
2- سبک عراقی
3- سبک هندی
4- بازگشت ادبی یا سبکهای جدید که منتهی به سبک جدید دوره معاصر شده اند.
که در این تقسیم بندی " بازگشت ادبی " و " شعر معاصر " در یک طبقه بندی قرار گرفتند. " این سبکها مربوط به زمان است نه مکان ، و مکان را در آن تأثیری نبوده و نیست و همچنین سبکهای بین بین نیز هست که استادانی داشته است."
اما به نظر شخصی من می توانیم " باز گشت ادبی " را هم به صورت یک سبک مستقل در نظر بگیریم.در مورد سوال دوم ( سبک های آزاد )1 اطلاعات زیادی ندارم و به جای ارائه نظرات شخصی بهتره بگم : "
نمی دانم " .
در مورد عامل زمان به عنوان معیار جدا سازی سبکها ... تا حدودی به این مساله انتقاد دارم اما گویا بیشتر تقسیم بندی ها با توجه به همین موضوع انجام گرفته !
اصولا این نوع تقسیم بندیها برای طبقه بندی راحت تر شعر فارسی و در دوران بعد از آن شاعران ایجاد شده . معرفی این سبکها و مکاتب فکری برای آشنایی
با شاعران و شرایط اجتماعی زمان آنها بسیار مفید است. همانطور که در پست قبلی هم اشاره کردم بحثها و نظرات در مورد سبکهای ادبی خیلی زیاد
و متنوع هستند اگه اجازه بدهید اول به معرفی کلی آنها بپردازیم بعدا در مورد هر تقسیم بندی مفصلا صحبت کنیم. ضمن اینکه به نظر من بحث در مورد انواع
تقسم بندیها و جزییات آنها نهایتا به همین اختلافاتی که بین صاحب نظران و اساتید ادبیات هست منتهی خواهد شد و چندان مفید نمی باشد . ( البته این نظر شخصی من هست و حتما بقیه دوستان نظرات دیگری دارند)
اساسا سبک چیست ؟ :
سبک شعر، یعنی مجموع کلمات و لغات و طرز ترکیب آنها، از لحاظ قواعد زبان و مفاد معنی هر کلمه در آن عصر، و طرز تخیل و ادای آن تخیلات از لحاظ حالات روحی شاعر، که وابسته به تأثیر محیط و طرز معیشت و علوم و زندگی مادی و معنوی هر دوره باشد، آنچه از این کلیات حاصل می شود آب و رنگی خاص به شعر می دهد که آن را « سبک شعر» می نامیم، و پیشینیان گاهی به جای سبک « طرز» و گاه « طریقه» و گاه « شیوه» استعمال می کردند.
شعر فارسی ، به طور کلی ، از زیر سیطره و تسلط چهار سبک بیرون نیست ، اگر چه باز هر سبکی به طریقه و طرزهای مختلفی تبدیل می شود تا می رسد به جایی که هر شاعری استیل و طرز خاصی را به خود اختصاص می دهد که قابل حصر نیست ، بنابر این در مدارس امروز ما تنها چهار سبک را اصیل و مبدأ سبکها قرار داده ایم . 2
در پست قبلی در کورد علت و نحوه به وجود آمدن سبک هندی مطالبی گفته شد. و در پایان گفته شد که این سبک به تنزل و سقوط گرایید _ به قول ملک الشعرا بهار : زان سبب شد سبک هندی مبتذل _ بر این مبنا بود که شاعران دوران زندیه و اوایل دوران قاجاریه به فکر بازگشت ادبی و رجوع به سرچشمهء زلال ِ شعر و زبان روشن و رسای فارسی افتادند و بازگشت به سبک های خراسانی ونیز سبک عراقی را که یاد آور دوران های طلایی شعر فارسی بود، سرلوحه کوشش ها و زبان ورزی های شاعرانه و زیباشناسانهء ادبی خود قرار دادند.
پس شعر دورهء بازگشت ،همانا بازگشت به شعر دوران گذشته و رجوع به دو سبک پیشین ِ خراسانی و عراقی بود.
شعر دری چون ملول گشت و تن آسان
آمد، از هند زی عراق و خراسان
روی سرایش ز سبک هندی برتافت
روح خراسانی و عراقی دریافت
ذوق و هنر را به روشنی و رسایی
کرد بدین «بازگشت» ، راهگشایی
ذهن و زبان را ز نهر گم شده ای خُرد
جانب رود بزرگ شعر دری برد
گرچه به مضمون و نکته از پی تقلید
رخ ننمود آستان شعر اساتید ،
لیک زبان زنده گشت و ناطقه آزاد
شاعر آینده را مجال سخن داد
از م. سحر
1 . توضیح : در جایی خواندم که :
" البته بحث نیما جداست . اما تنها به عنوان اشاره همینجا ذکر می کنم که نیما یوشیج از نظر زبان و شیوهء بیان(langage poétique) ـ و نه از نظر شکل (Forme) و مضمون و نگاه ، چه در شعر هایی که به فرم کلاسیک سروده و چه در شعر های جدید و ابداعی خودش متکی به زبان شعری سبک خراسانی ست و از این بابت نیما نیز همچون دیگران وامدار شعر دورهء بازگشت محسوب می شود."
2.این مطلب از نوشته های آقای محسن قاسمی شاد است.
انشاء الله بقیه مطالب در مورد دوران
باز گشت ادبی و همین طور
سبک هندی را در پستهای بعدی مطرح خواهم کرد.
موفق باشید.