تنها شاعری که برای سنگ قبر خود شعری سروده پروین اعتصامی هست ...
((برای سنگ مزارم سروده ام ...))
الا ای رهگذر، کز راه یاری
قدم بر تربت ما، میگذاری
در اینجا، شاعری غمناک خفته است
رهی، در سینه این خاک خفته است
فروخفته چو گل، با سینه چاک
فروزان آتشی، در سینه خاک
بنه مرهم ز اشکی داغ ما را
بزن آبی بر این آتش خدا را
به شب ها، شمع بزم افروز بودیم
که از روشندلی، چون روز بودیم
کنون شمع مزاری نیست ما را
چراغ شام تاری نیست ما را
سراغی کن ز جان دردناکی
برافکن پرتوی، بر تیره خاکی
ز سوز سینه، با ما همرهی کن
چو بینی عاشقی؛ یاد رهی کن
(( این شعر پس از فوت من، بر سنگ مزارم حک و در پایان کتاب ((سایه عمر)) چاپ شود ... ))
این قطعه بنا به وصیت رهی در صفحه پایانی مجموعه ((سایه عمر)) که اولین و آخرین کتاب دوران حیات او بود و در سال 1343 خورشیدی به چاپ اول رسید و منتشر گردید؛ جای داده شد.اینک اگر گذری به ظهیر داشته باشیم ( و اگر درب آرامگاه به روی عامه عشاق گشوده باشد نه جماعت درویش مسلک پر هیاهو و پر شعار ...) شعر بر سنگ مزار به چشم می خورد.