• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

شل سیلورستاین

max pyne

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 جولای 2011
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
21
سلام . امروز میخوام چند تا شعر از این شاعر بذارم تا با شعراش اشنا بشین.هر کی هم بخواد می تونه شعراشو بذاره . اگه بخواین میتونم متن شعر رو به انگلیسی هم بذارم.(هر روز به این متن یک شعر اضافه می شه)
 
Last edited by a moderator:

max pyne

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 جولای 2011
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
21
پاک کن جادویی


طرف باور نمی کرد

که این مداد

یه پاک کن جادویی داره.

به من گفت ((چه گاوی هستی

دروغگو هم که هستی.))

من رو واداشت ثابت کنم که راست می گم

خب چیکار می تونستم بکنم

مجبور شدم پاکش کنم!
 

max pyne

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 جولای 2011
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
21
کلاه تنگ

خواستم کلاهم رو به احترام خانم مک گارفی از سر بردارم

شاید از اول بهتر بود که زور زورکی نمی ذاشتمش سرم

آخه دیگه در نمیاد از سرم

عوضش کش اومده گردنم.

اینه بهایی که من باید بپردازم

واسه مودب بودنم.
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
می خواهم بخوابم

خدا مرا ببخش!

و اگر در خواب مردم

تمام اسباب بازی هایم را بشکن،

تا بچه ی دیگری از آن ها استفاده نکند!

آمین!
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
غم انگیزترین صحنه ای که در عمرم دیدم

دارکوبی بود که بر درخت پلاستیکی نوک می زد.

دارکوب نگاهی به من کرد و گفت:

دوست من! درخت هم درخت های قدیم!
 
Last edited:

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
شريك پولت هستم، شريك عروسك هایت

شريك نانت هستم، شريك مربایت

شريك شيرت هستم، شريك شيريني هات

فقط سخت است كه تو بخواهي شريك چيزاهایم بشوي!
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
راهی کشف کرده ام

که برای همیشه با هم دوست باشیم

این راه، خیلی ساده است:

هر چه من می گویم انجام بده!
 

max pyne

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 جولای 2011
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
21
جویی


جویی جویی یه سنگ برداشت

زد خورشید رو انداخت.

ویژژ! خورشید با چه شدتی

سرازیر شد پایین مدتی

تالاپ تالاپ ورجهید

تا پشت خونه جویی رسید.

بعد اومد یواش یواش

تا رسید دم شست پاش!

دنیا تاریک تاریک شد

نه دیگه گیاهی رویید

نه دیگه هیچ بادی وزید

نه دیگه خروس آواز خوند.

شب همین جور باقی موند.

شب

همیشه ی خدا شب.

همه ش واسه خاطر

یه تکه سنگ و

جویی.
 
Last edited:

max pyne

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 جولای 2011
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
21
کی


کی می تونه توپ فوتبال رو

از اینجا شوت کنه که بره اون سر دنیا؟

من می تونم ،من!

کی توی خیابون با ببر ها می جنگید

در حالی که پلیس ها فرار می کردند و قایم می شدند؟

من بودم،من!

کی پرواز می کنه و چشماش هم اشعه ایکس داره

ملت هم می گن گلوله به تنش کارگر نیست؟

من ،خودمم،من!

کی می تونه بشینه و سر تا سر شب دروغ ببافه؟

شاید ، یه وقت دیدی من!
 

Kasandra

کاربر افتخاری و فعال خاطرات
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
2,876
لایک‌ها
5,889
محل سکونت
Among the untrodden ways...
سلام . امروز میخوام چند تا شعر از این شاعر بذارم تا با شعراش اشنا بشین.هر کی هم بخواد می تونه شعراشو بذاره . اگه بخواین میتونم متن شعر رو به انگلیسی هم بذارم.(هر روز به این متن یک شعر اضافه می شه)

درود

جالب بود واقعا! :) فكر كنم البته اگه در هر پست متن اصلي شعر رو هم در كنار ترجمه ش قرار بديد خيلي خوبه! البته اگه امكان داره.
9.gif
سپاس فراوان!
2yqv8wko6mksqmsl83mp.gif
 

max pyne

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 جولای 2011
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
21
من سر از تخم بیرون نمیارم


من یه جوجه م که هنوز توی تخم زندگی می کنم

اما نمیام بیرون ، سر از تخم بیرون نمیارم.

مرغ ها قدقد قدا می کنن، خروس ها خواهش و تمنا می کنن،

اما من نمیام بیرون، هر چه می خوان، بگن!

آخه همه ش حرف از آلودگی و دعوا و جنگه

مردم همه داد می زنن، هواپیماها غرش می کنن _ انگاری پلنگه؛

در نتیجه همین جا می مونم که هم گرمه و امن و امانه ، هم باحاله ،

و بدونین ، من سر از تخم بیرون نمیارم . محاله !
 

max pyne

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 جولای 2011
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
21
I WON'T HATCH


Oh I am a chickie who lives in an egg

But I will not hatch. I will not hatch.

The hens they all cackle the roosters all beg

But I will not hatch. I will not hatch

For I hear all the talk of pollution and war

As the people all shout and the airplanes roar

So I'm staying in here where it's safe and it's warm

And I WILL NOT HATCH
 

manuela89

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
سلام . امروز میخوام چند تا شعر از این شاعر بذارم تا با شعراش اشنا بشین.هر کی هم بخواد می تونه شعراشو بذاره . اگه بخواین میتونم متن شعر رو به انگلیسی هم بذارم.(هر روز به این متن یک شعر اضافه می شه)

اگه یه توضیح و اطلاعاتی هم در مورد خود شاعر به پست اول اضافه کنید خیلی عالی میشه. :rolleyes:
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
«شلدن آلن سیلوراستاین» (Sheldon Allan Silverstein) شاعر، نويسنده، كاريكاتوريست، آهنگ ساز و

خواننده ي آمريكايي در 25 سپتامبر 1932 در شیکاگو متولد شد.



او يك دختر و يك پسر داشت: دخترش شوشانا در يازده سالگي از دنيا رفت.

شوشانا درزبان عبري يعني گل رز. سيلوراستاين كتاب نوري در اتاقك زير شيرواني را به او تفديم كرده است.

سیلوراستاین از کودکی استعداد ذاتی خاصی در نقاشی و نوشتن داشت.

خودش بعدها در جایی می نویسد که این دو کار- نقاشی و نوشتن- تنها اموری بودند که وی در آنها موفق بود:

"وقتی بچه بودم، حدود 12 الی 14 سالگی، بیشتر ترجیح دادم که یک بازیکن بیس بال باشم و

یا با دوستانم معاشرت داشته باشم. اما بیس بال بلد نبودم و خوشبختانه دختران و پسران دور و برم هم

چندان از من خوششان نمی آمد. در این مورد، کاری از دست من بر نمی آمد.

بنابراین شروع به نوشتن و نقاشی کردم و خوشبختانه در این دو زمینه، کسی را نداشتم که از او تقلید کنم،

و یا تحت تأثیرش قرار بگیرم. بنابراین کم کم به سبک خودم دست پیدا کردم و قبل از این که

با آثار نویسندگان و هنرمندان دیگر آشنا شوم، مشغول کارهای خلاقانه شدم.


در واقع حدود سی سالگی بود که به طور جدی با آثار نویسندگان دیگر آشنا شدم.

در آن زمان با وجود این که مورد توجه مردم قرار گرفته بودم، اما باز هم، کار را به هر چیز دیگر ترجیح می دادم،

چون دیگر کار کردن برایم به شکل عادت درآمده بود."

شل پس از فراغت از تحصيل در دبيرستان روزولت، وارد دانشگاه ناوي پاير شد و به تحصيل در رشته ي هنر پرداخت.

ولي پس از يك سال از آن دانشگاه اخراج شد. بعد به دانشگاه شيكاگو رفت و در رشته ي هنرهاي زيبا تحصيل كرد

و پس از آن براي تحصيل در رشته ي زبان انگليسي در دانشگاه روزولت نام نويسي كرد.

پس از سه سال و در سال 1950به اجبار در ارتش آمریکا به خدمت فراخوانده شده

و از همان زمان، کار نقاشی کارتونی را برای برخی مجلات آغاز کرد.

زمانی که او در لباس سربازي به ارتش آمريكا ملحق شد.

او را نخست به ژاپن و سپس به كره منتقل كردند

سرباز وظيفه شناسي نبود و اغلب با افسران مافوقش درگير مي شد.

پس ازآن او دیگر به دانشگاه بازنگشت. مي گفت، از اينكه به دانشگاه رفته پشيمان است:

«مي توانستم دنيا را ببينم، ولي وقتم را در دانشگاه روزولت تلف كردم.»
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482


معروف ترین آثار سیلور استاین، آثاری است که او برای کودکان نوشته است،

هر چند بیشتر آثار او در گروه سنی خاصی نمی گنجد و به نظر می رسد که همه آدمها در هر سنی

می توانند مخاطب او قرار بگیرند.

آثاری از او که در کتابفروشی های کودک به فروش می رسند هم از سوی مخاطبان بزرگسال

مورد توجه زیادی قرار می گیرند و این از ویژگیهای خاص اشعار اوست که همه گروههای سنی

می توانند با آن هم ذات پنداری کنند.

اشعار او، در عین برخورداری از عنصر طنز، صریح، ساده و تکان دهنده هستند و هر یک،

جنبه ای از زندگی را از بعدی جدید، به نمایش می گذارند.

بعدی که با نظریات شناخته شده فلسفی، روان شناختی و جامعه شناسی کاملاً تفاوت دارد

و نوع نگاه و فلسفه جدیدی را به زندگی مطرح می کند.

فلسفه ای که در طی آن، انسان با ابزار طنز و سادگی، به درک صادقانه ای از خود و جهان پیرامونش نائل می شود

سبک نگارش سیلوراستاین، سرشار از شور و انرژی و احساسی است.

ویژگی اساسی نگاه او، آزادی و رهایی از هر گونه قید و بندی است که

احساس و ادراک انسان را دچار قالبها و کلیشه های از پیش تعریف شده می کند.

خود او در مقدمه کتاب «چراغی زیر شیروانی» می گوید:

"من آزادم، هر کجا که دلم می خواهد می روم و هر کاری که دلم می خواهد انجام می دهم

و معتقدم هر کسی باید چنین زندگی کند. نباید به هیچ کس وابسته بود".

بسیاری از کسانی که فکر می کنند سیلوراستاین تنها نویسنده ای برای کودکان است،

وقتی می فهمند که بزرگسالان بیشتر از کودکان، از آثار او استقبال می کنند، بسیار متعجب می شوند.

اما بزرگ ترها سیلوراستاین را بخشی از وجود خود می دانند. چرا که حرفهای ناگفته آنها را با زبان طنز بیان می کند
.
یکی از لقب هایی که در مورد سیلوراستاین داده شده این است:

"مردی که کودکی اش را در چمدانی با خود می برد".

وقتی که سیلوراستاین در سال 1960، نخستین کتاب کودکش را به نام «درخت بخشنده» به چاپ رساند،

این کتاب را که اولین بار یکی از دوستانش سیلوراستاین را قانع کرد که برای کودکان بنویسد

عدها با موفقیت زیادی روبرو شد و خیلی زود به عنوان نویسنده موفق کودکان به شهرت رسید.

این کتاب ابتدا توسط یک ویراستار مردود شناخته شد. چرا که به نظر می رسد کتاب

میان ادبیات کودک و بزرگسال دست و پا می زند و چون مخاطب مشخصی ندارد، فروش خوبی نخواهد داشت.


البته بعدها هر دو گروه کودک و بزرگسال از این کتاب استقبال کردند

و کتاب "رقصهای مختلف" که حاوی مجموعه شعرها و قصه هایی برای کودکان است نیز

مورد توجه بزرگسالان قرار گرفت. نویسنده در این کتاب از ورای طنز، نگاهی به پوچی

و هرج و مرج حاکم بر جامعه بزرگسالان دارد و همین موضوع جاذبه اصلی کتاب از دید بزرگترها است.

سیلوراستاین، با نگاه دو گانه و طنزآمیز خود، نویسنده ای است

که تحت هیچ قالب معین و بر چسب خاصی نمی گنجد.

روح جسور و آزاد او هیچ گونه محدودیتی را بر نمی تابد و این سرزندگی

مورد توجه هر انسانی با هر سن و موقعیتی قرار می گیرد.

سبک او، نو و منحصر به فرد است، چرا که به قول خودش:

"خوشبختانه کسی در اطرافم نبود که از او تقلید کنم، پس راه خودم را دنبال کردم...."

سرانجام ،شل سیلوراستاین که علاوه بر ادبیات کودک در کاریکاتور ، نمایشنامه ،

شعر و حتی آهنگسازی و خوانندگی دست داشت ، در سال 1999 در خانه شخصی خودش

در کالیفرنیا ، بر اثر سکته قلبی در گذشت .

پسرش ماتيو كه در زمان مرگ پدر 12 سال داشت، وارث 20 ميليون دلار دارايي پدرش شد.
 

max pyne

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 جولای 2011
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
21
ساردین های خواب آلود


دیگه خسته شدم از بس لوبیا خوردم.

پس در قوطی ساردین رو باز کردم.

اما ماهی های ساردین بنا کردند به غرغر کردن،

((اوهوی،ما داشتیم می خوابیدیم ها،مثلا،

محکم به هم چسبیده بودیم قشنگ

تا اینکه تو نور انداختی این تو.مشنگ!

آخه خرس گنده کله پوک،بذار بقیه چرتمون رو بزنیم.

حالا در قوطی رو ببند ببینیم!

در نتیجه،همین کار رو کردم من...

می شه بی زحمت یه نفر اون لوبیا رو بده به من؟
 

max pyne

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 جولای 2011
نوشته‌ها
11
لایک‌ها
21
شست


شست اونایی که شست شون رو مک می زنند

شاید خیس به نظر بیاد و چروکیده،

یا سفید عین برف،آب لمبو و پلاسیده،

اما در عین حال مزه شست دس

شیرین ترین مزه س

(فقط ماها که شست مون رو مک می زنیم،می دونیم و بس)
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
درود

دو سه روزه که به عمو شلبی علاقه ی زیادی پیدا کردم!

ممنون از ندای عزیز که کمک کرد تا این تاپیک رو پیدا کنم.

پیشاپیش اعتراف می کنم که پست های من در این تاپیک تماما کپی/ پیست خواهند بود!

_________________________

401219_102459739880508_100175450108937_9581_315158116_n.jpg

موفق شدم، موفق شدم!
حدس بزنین موفق به چه کاری شدم!
یه چراغ اختراع کردم که پریزش به خورشید می خوره.
خورشید خودش به قدر کافی پُر نوره
لامپ هم به کفایت قدرتمنده
ولی، ای وای، فقط یه چیز کار رو خراب کرده...

سیم به اندازه ی کافی بلند نیست.
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
یه راهی پیدا کردم
که همیشه دوست باشیم
هر چی من میگم،
تو انجام بده!

I've discovered a way to stay friends forever -
There's really nothing to it.
I simply tell you what to do.
And you do it!
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
من خوشحالم که خودم هستم
زیرا شبیه تو نیستم
تو هم خوشحال باش که خودت هستی
چون اصلا شبیه من نیستی
برای همین است که می توانیم با هم دوست باشیم
و چه خوبه دوستی دوتا آدم مثل ما
که اصلا شبیه هم نیستند
اما همدیگر رو دوست دارند...
 
بالا