مگه این مملکت چقدر پزشک و پرستار و دارو ساز میخواد؟
وقتی من توانایی خودم رو نمیبینم که بتونم رتبه زیر 50 هزار بیارم؟
وقتی بعد از سه سال کنکور قبول نشم؟
وقتی من هرچی میخونم موفق نمیشم؟
وقتی توی اوج درس خوندن فکرم میره که چطوری کاتب رو میشه توی افتر افکت متحرک کرد؟
مگه ی پرستار بیشتر از ماهی 4 تومن میگیره؟
سپاس از نظرتتون
مسئله اینه که اون پرستار حقوقش تضمین شده است،خیالش از بابت آینده زندگیش تا حدی راحته
میتونی با استرس پیدا کردن میکروجاب واسه پروژه هات پیش بری؟الآنم نه،تا سالهای دور و دراز که بالاخره یه شرکت خوب پیدا شد و استخدام شدی یا خودت یه شرکت زدی و سودش قابل اطمینان شد
ببین تا کی خرجتو میتونی بندازی گردن خانواده ،بعدش که از زیر بال و پرشون اومدی بیرون و مخصوصاوقتی ازدواج کردی میتونی با حقوق میکروجاب زندگی رو بگذرونی یا نه؟
من خودم کلی زبان های برنامه نویسی مختلف،طراحی،ریپ کردن،هک کردن،افترافکت،نقاشی دیجیتال، عکاسی و خیلی چیزای دیگرو تو یه برهه هایی از زندگیم از سر علاقه یاد گرفتم،ولی سال کنکور هرچی نگاه کردم دیدم من اون آدمی نیستم که بتونم ازین دانشم به پولی که مناسبم باشه برسم واسه همین ولشون کردم.یکم که بگذره(یکی دو سال) متوجه میشی خیلی ازینا فقط در حد یه علاقه مقطعی بوده و دیگه اصلاً حتی دوسشم نداری؛یه انتخابی نکن که تا آخر عمرت رو بصورت مستقیم هفت روز هفته 24ساعتِ روز حسرت تغییرشو بخوری.
حتما واسه کنکور بخون و لازم شد همه چیزو جمع کن و بده دست کسی واست نگهداره؛نگرانم نباش،هیج پروژه ای نیست که با نبودنت کارش لنگ بمونه.یروز همه رو جمع کن بده بره و دیگه هم فکرشو نکن.
بعدشم شروع کن بدرس خوندن بصورت اصولی تا یه سال سخت تلاش کنی ولی تا آخر عمر زندگیتو تغییر بدی.
وقتی توی اوج درس خوندن فکرم میره که چطوری کاتب رو میشه توی افتر افکت متحرک کرد؟
همه همینجوری ایم،یکی عشق سابقش،یکی دور دور با دوستاش،یکی یه کتاب،یکی یه فیلم .....
باید خودتو مدیریت کنی که کمتر فکر اینا بیوفتی،یه مشاور خوب کمکت میکنه چجوری جلوشونو بگیری(من چون نمیشناسمت راهکار عملی نمیتونم بهت بگم)
یکساله همش،با همون یکسال میتونی هر رشته ای بخوای قبول شی.ولی اگه بخوای ها،
پسر عمه ی همسایه ی دیوار به دیوار دوست سابق مغازه دار سرکوچمون هم که صبح تا شب با لباس پاره پوره ترک موتور دور دور میکنه شبا هم تا وقتی از حال میره عکسای اینستاگرام دخترا رو چک میکنه و لایک میزنه هم میخواد پزشکی قبول شه.
الآن فرق تو با اون چیه؟اون حداقل یه صفایی کرده،تو پای کتاب نشستی،وقتتو گذروندی ،از فعالیت مورد علاقه ات زدی که چی؟جفتتون بشین پشت کنکوری دوباره؟بین 10هزار و 100 هزار چه تفاوتیه واسه کنکور؟
هروقت ازینا سوالا یا ایده های فعالیت های جانبی سراغت اومد سریع تو یه دفتر کوچیک که کنارت گذاشتی یادداشتشون کن و از یاد ببرشون،اخر هفته ها هم بشین بخون نوشته هاتو و روشون کار کن.این بهترین روش واسه کنترل این فکراته؛نباید جلوشونو بگیری تا بشن مثل آب پشت سد و یروز سد ذهنیتو بشکنن و هرچی خوندی رو آب ببره،باید آروم آروم از راه درستش بزاری در جریان باشن ولی در حدی که بهت صدمه نزنه و از راه درستش.
*) یوقتایی یه تصمیمی تو یه ثانیه میگیری که باید تا تهشو بری،وقتی گرفتی اصلاً صبر نکن،درجا عملیش کن که بعد امیال درونت ممکنه جلوتو بگیرن.
