عشق یعنی !!!!!!!!!

[hdavoodh]

عشق یعنی ....

پاره ای ابر بشویم

دلهامان مهربانی بباراند

بی صدا و نم نم

مبادا صدای خوشبختیمان

نسازد به اهل زمین

من از چشم زخم میترسم... ♥‬

 

[hdavoodh]

عشق یعنی وختنها از درون،
عشق یعنی سوختن تا ساختن ،
عشق یعنی عقل و دین را باختن ،
عشق یعنی دل تراشیدن ز گل ،
عشق یعنی گم شدن در باغ دل ،
عشق یعنی تو ملامت کن مرا،
عشق یعنی می ستایم من تو را ،

 

[I Love You]

عشق یعنی :

چون خورشید تابیدن بر شب های دوست و چون برف ، ذوب شدن بر غم های دوست . . .

 

[hdavoodh]

عشق یعنی در پی تو در به در ،
عشق یعنی یک بیابان درد سر،
عشق یعنی با تو آغاز سفر ،
عشق یعنی قلبی آماج خطر،
عشق یعنی تو بران از خود مرا ،
عشق یعنی باز می خوانم تو را ،

 

[wonnin]

Love is bayern munich

 

[hdavoodh]

عشق یعنی بگذری از آبرو ،
عشق یعنی کلبه های آرزو،
عشق یعنی با تو گشتن هم کلام ،
عشق یعنی شاخه ای گل در سبد ،
عشق یعنی دل سپردن تا ابد ،

 

[hdavoodh]

عشق یعنی سروهای سر بلند ،
عشق یعنی خارها هم گل کنند،
عشق یعنی تو بسوزانی مرا ،
عشق یعنی سایه بانم من تو را ،

 

[somayeh60]

عشق یعنی:
من... تو ...حرفهایی که محو نگاهت میشوند و ناگفته می مانند
عشق یعنی:
من...تو...فاصله....

 

[wonnin]

من دلم می خواهد،بنویسم از عشق

قلمم باش و بگو

دل هر پاره ی کاغذ تنگ است

بویس:

دل هر شیشه مه روی زمینی سنگ است

 

[siavash20]

[h=5]عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ
که به عمری نتوان دست در آثارش برد....


حسین منزوی[/h]

 

[hdavoodh]

عشق یعنی کوچک کردن

دنیا به اندازه یه نفر

وبزرگ کردن همون یه نفر به اندازه ی دنیا...!!!!​

 

[hdavoodh]

عشق یعنی انتظار و انتظار

عشق یعنی هرچه بینی عکس یار

عشق یعنی دیده بر در دوختن

عشق یعنی در فراغش سوختن​

 

[hdavoodh]

عشق یعنی شعله بر خرمن زدن
عشق یعنی رسم دل بر هم زدن
عشق یعنی یک تیمم,یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز

 

[Abbath]

عشق یعنی یه پلاک.....که زده بیرون از دل خاک

 

[hdavoodh]

عشق یعنی تک درختی در کویر ،
عشق یعنی عاشقانی سر به زیر،
عشق یعنی بگذری از هفت خان ،
عشق یعنی آرش و تیر و کمان ...

 

[wonnin]

عشق یعنی...!

عشق یعنی مستی و دیوانگی

عشق یعنی با جهان بیگانگی

عشق یعنی شب نخفتن تا سحر

عشق یعنی سجده با چشمان تر

عشق یعنی سر به دار آویختن

عشق یعنی اشک حسرت ریختن

عشق یعنی درجهان رسوا شدن

عشق یعنی سست و بی پروا شدن

عشق یعنی سوختن با ساختن

عشق یعنی زندگی را باختن

 

[m-o-h-s-e-n]

عشق یعنی کوچه ای دور و دراز

با هزاران سختی و شیب و فراز

 

[m-o-h-s-e-n]

عشق یعنی عطر گل های بهشت

عشق یعنی زندگی و سر نوشت

 

[hdavoodh]

عشق یعنی تک درختی در کویر ،
عشق یعنی عاشقانی سر به زیر،

 

[hdavoodh]

عشق یعنی بگذری از هفت خان ،
عشق یعنی آرش و تیر و کمان ...