با سلام
در آسمان پرستاره (!) سینمای ایران هر از چند گاهی میشه فیلم هایی رو پیدا کرد که انصافا گاهی در گیشه و گاهی در معنا فراتر از سینمای سوت و کور ایران تولید میشن فیلم هایی مثل سنتوری در داستان ، یک بوسه کوچولو در معنا ، حریم در ژآنر ترسناک ، اخراجی ها در گیشه و موارد مثل این.
در این تاپیک سعی می کنم بعضی از فیلم هایی رو که از نظر خودم خارج از چارچوب قوطی سینمای ایران تولید میشن رو معرفی کنم و نظر خودمو در موردشون بگم البته این نظرات کاملا شخصی و غیر تخصصی هستند و دوستان می تونن خودشون نظرات خودشون رو اضافه کنن.
سنتوری
ا
سنتوری فیلمی متفاوت در سینمای ایران که به دلیل ممیزی با بی مهری فراوان همراه شد. متاسفانه پخش شدن نسخه کپی از فیلم پیش از ارائه اون توسط شرکت پخش کننده اگر چه فروش فیلم در بازار رو بی فایده کرد ولی باعث شد قریب به اکقریت فیلم دوستان و فیلم ندوستان (!) فیلم رو ببینن.
در فیلم مهرجویی بر خلاف عرف سینمای ایران دردی نشان داده میشه که مربوط به قشر خاصی از جامعه نیست و فقیر و غنی ، جوان و پیر با اون درگیرن . دنیای مهرجویی با دنیای واقعی تفاوت زیادی نداره. دنیای مهرجویی از ما دور نیست. سنتوری پسری معتاد نیست که در شهری دیگه زندگی می کنه. شاید بارها در خیابان سنتوری ها را دیده ایم . جوانهایی معتاد و خمیده که به نظر بی ارزش و تنها دیده می شوند. شاید کمتر فکر کنیم که سنتوری معتاد روزی استاد موسیقی بوده ، روزی عاشق بوده ، روزی زندگی بهتری داشته. سنتوری ها همه روزه در کنار ما هستند و ما آنها را نمی بینیم.
سنتوری داستان یک معتاد نیست. داستان جامعه ای بی اعتناست که در آن استاد موسیقی معتاد می شود و مانند زباله ای از صحن زندگی حذف می شود و پدر و مادر و برادر و زن و همسایه ها و دوستان ذره ای تغییر نمی کنند. جامعه ای که در آن دیگر بنی آدم اعضای همدیگر نیستند . جامعه ای که در آن زنده بودن بر زندگی ارجح می شود.
زندگی سنتوری درس عبرتی است برای هر فرد این جامعه که شاید روزگاری خود سنتوری دیگری شود. درس عبرت از آن جهت که اگر روزی سنتوری شدیم تنهاییم و در تننهایی خودمان فقط می توانیم با تنها هایی بمانیم که از ما تنها ترند (شرمنده جمله کمی سخت شد) .
زندگی سنتوری سنت شکنی نیست . داستان های ایرانی معمولا با داستان غم انگیزی شروع می شن و پایان خوشی دارن . در سنتوری هم داستان خوشی شروع میشه و پایان داستان به بیننده بستگی داره خوشی و نا خوشی بستگی داره به بیننده که آیا دنیای بدون هانیه رو خوش می بینیه یا نه.
داستان فیلم گیرا و کشندست . دنبال کردن داستان خیلی سخت نیست چرا که سنتوری برای هز بیننده ای آشناست. زندگی سنتوری خیلی دور نیست برای مهجویی که ساختن داستان های عامی مثل مهمان مامان را در کارنامه دارد ساختن دنیای مثل سنتوری ساده به نظر میرسه.
سنتوری همان اجاره نشینی است که 20 سال پیش در دنیای طنز تلخ مهرجویی به دنیا آمده بود و اکنون 20 سال بعد به جامعه پا گذاشته است. اگر به فیلم دقت بیشتری بکنیم دنیای 20 سال قبل مهرجویی تفاوت زیادی با امروز سنتوری ندارد. روزگاری چند همسایه که به زندگی هم توجهی نداشتند ساختمانی را به فرسایش کشیدند و امروزه مردمی که درد هم را نمی دانند جامعه را تخریب می کنند.
مقصر در دنیای سنتوری کیست . ؟ آیا علی مقصره ؟ آیا پدر علی مقصره ؟ آیا جامعه مقصره ؟
در دنیای سنتوری مقصر مشخص نیست . همه بی گناهند ، پدری که به واسطه شغلش از پسرش جدا شده. مادری که اعتقاداتی سخت و قدیمی دارد. همسری که به آینده فکر می کند و ...
آیا هانیه مقصر است.؟
سنتوری دانته ای نوین است که می بایست از دوزخ تنهایی و اعتیاد عبور کند. هانیه مقصر نیست در سفر معنایی از دوزخ انسان تنهاست و سنتوری این سفر سخت رو تمام می کند ولی هر سفری سختی پایان خوشی ندارد.
ین بخش از ویکی فیلم برداشته شده با ااجازه نویسندگان
/*
بازیگر نقش
بهرام رادان علی سنتوری
گلشیفته فراهانی هانیه
مسعود رایگان پدر علی
رویا تیموریان مادر علی
مائده طهماسبی مادر هانیه
نادر ******* برادر علی
مهیار پورحسابی تمایل
سیامک خواهانی جاوید
محمد سلوکی دکتر روانشناس
حسن پورشیرازی معتاد
صدرالدین هجرت معتاد
علیاصغر طبسی
نام این فیلم نخست علی سنتوری بود و به دلیل ممیزی به سنتوری تغییر پیدا کرد. سنتوری قرار بود در تاریخ ۳ مرداد ۱۳۸۶ اکران شود که به بهانههای مختلف از سوی وزارت ارشاد از جمله عدم توانایی کنترل جو سالن، اکران آن لغو شد. پس از هفت ماه سرنوشت اکران سنتوری همچنان در ابهام بود تا اینکه سیدی قاچاق آن به بازار آمد و واکنشهای فراوان و متناقضی را برانگیخت. از سویی تهیه کننده از مردم خواست فیلم را نخرند و از سویی مسئولان عوامل فیلم و تهیه کننده را مقصر اصلی توزیع غیر مجاز فیلم دانستند. مهرجویی در مصاحبهای عنوان کرد که نسخهای که به طور غیر قانونی منتشر شده با نسخه نهایی که آماده پخش بود متفاوت است و خرید آن را «شرعاً حرام» دانست.[۴] پس از انتشار سیدی سنتوری شماره حسابی از سوی تهیهکننده و کارگردان فیلم اعلام شد تا علاقمندان بهای بلیت را به این شماره حساب واریز کنند تا عواید حاصل از این طرح صرف امور خیریه شود.[۵] این پیشنهاد مورد استقبال قابل توجهی قرار گرفت و بیش از ۱۰۰۰ میلیون ریال به شماره حساب فوق واریز شد.[۶] دیوان عدالت اداری در پی شکایت سازندگان فیلم پیرامون درخواست لغو ممنوعیت اکران فیلم مذکور و تصدیق خسارات وارده اجازه اکران یا عدم اجازه را حق وزارت ارشاد دانست. همچنین شکایت تصدیق خسارت موجه اعلام شد.بدین ترتیب امکان اکران این فیلم با توجه به مخالف وزارت ارشاد منتفی شد.
علی، نوازنده چیره دست سنتور و خواننده محبوب جوانان ناگهان در اوج شهرت و موفقیت افسار زندگی را از دست میدهد و به بیراهه میرود. او میگوید همه بدبختیها از وقتی شروع شد که عشق بزرگ زندگیم، هانیه مرا ترک کرد، اما هانیه زمانی میرود که علی مدت هاست در بند اعتیاد خانمان سوز خود گرفتار است...
*/
فیلم سنتوری یکی از نقاط عطف سینمای ایران هست که بعد از انقلاب به نظر من برتر از قیلم های هم رده خود تولید شده است.
در آسمان پرستاره (!) سینمای ایران هر از چند گاهی میشه فیلم هایی رو پیدا کرد که انصافا گاهی در گیشه و گاهی در معنا فراتر از سینمای سوت و کور ایران تولید میشن فیلم هایی مثل سنتوری در داستان ، یک بوسه کوچولو در معنا ، حریم در ژآنر ترسناک ، اخراجی ها در گیشه و موارد مثل این.
در این تاپیک سعی می کنم بعضی از فیلم هایی رو که از نظر خودم خارج از چارچوب قوطی سینمای ایران تولید میشن رو معرفی کنم و نظر خودمو در موردشون بگم البته این نظرات کاملا شخصی و غیر تخصصی هستند و دوستان می تونن خودشون نظرات خودشون رو اضافه کنن.
سنتوری
ا
سنتوری فیلمی متفاوت در سینمای ایران که به دلیل ممیزی با بی مهری فراوان همراه شد. متاسفانه پخش شدن نسخه کپی از فیلم پیش از ارائه اون توسط شرکت پخش کننده اگر چه فروش فیلم در بازار رو بی فایده کرد ولی باعث شد قریب به اکقریت فیلم دوستان و فیلم ندوستان (!) فیلم رو ببینن.
در فیلم مهرجویی بر خلاف عرف سینمای ایران دردی نشان داده میشه که مربوط به قشر خاصی از جامعه نیست و فقیر و غنی ، جوان و پیر با اون درگیرن . دنیای مهرجویی با دنیای واقعی تفاوت زیادی نداره. دنیای مهرجویی از ما دور نیست. سنتوری پسری معتاد نیست که در شهری دیگه زندگی می کنه. شاید بارها در خیابان سنتوری ها را دیده ایم . جوانهایی معتاد و خمیده که به نظر بی ارزش و تنها دیده می شوند. شاید کمتر فکر کنیم که سنتوری معتاد روزی استاد موسیقی بوده ، روزی عاشق بوده ، روزی زندگی بهتری داشته. سنتوری ها همه روزه در کنار ما هستند و ما آنها را نمی بینیم.
سنتوری داستان یک معتاد نیست. داستان جامعه ای بی اعتناست که در آن استاد موسیقی معتاد می شود و مانند زباله ای از صحن زندگی حذف می شود و پدر و مادر و برادر و زن و همسایه ها و دوستان ذره ای تغییر نمی کنند. جامعه ای که در آن دیگر بنی آدم اعضای همدیگر نیستند . جامعه ای که در آن زنده بودن بر زندگی ارجح می شود.
زندگی سنتوری درس عبرتی است برای هر فرد این جامعه که شاید روزگاری خود سنتوری دیگری شود. درس عبرت از آن جهت که اگر روزی سنتوری شدیم تنهاییم و در تننهایی خودمان فقط می توانیم با تنها هایی بمانیم که از ما تنها ترند (شرمنده جمله کمی سخت شد) .
زندگی سنتوری سنت شکنی نیست . داستان های ایرانی معمولا با داستان غم انگیزی شروع می شن و پایان خوشی دارن . در سنتوری هم داستان خوشی شروع میشه و پایان داستان به بیننده بستگی داره خوشی و نا خوشی بستگی داره به بیننده که آیا دنیای بدون هانیه رو خوش می بینیه یا نه.
داستان فیلم گیرا و کشندست . دنبال کردن داستان خیلی سخت نیست چرا که سنتوری برای هز بیننده ای آشناست. زندگی سنتوری خیلی دور نیست برای مهجویی که ساختن داستان های عامی مثل مهمان مامان را در کارنامه دارد ساختن دنیای مثل سنتوری ساده به نظر میرسه.
سنتوری همان اجاره نشینی است که 20 سال پیش در دنیای طنز تلخ مهرجویی به دنیا آمده بود و اکنون 20 سال بعد به جامعه پا گذاشته است. اگر به فیلم دقت بیشتری بکنیم دنیای 20 سال قبل مهرجویی تفاوت زیادی با امروز سنتوری ندارد. روزگاری چند همسایه که به زندگی هم توجهی نداشتند ساختمانی را به فرسایش کشیدند و امروزه مردمی که درد هم را نمی دانند جامعه را تخریب می کنند.
مقصر در دنیای سنتوری کیست . ؟ آیا علی مقصره ؟ آیا پدر علی مقصره ؟ آیا جامعه مقصره ؟
در دنیای سنتوری مقصر مشخص نیست . همه بی گناهند ، پدری که به واسطه شغلش از پسرش جدا شده. مادری که اعتقاداتی سخت و قدیمی دارد. همسری که به آینده فکر می کند و ...
آیا هانیه مقصر است.؟
سنتوری دانته ای نوین است که می بایست از دوزخ تنهایی و اعتیاد عبور کند. هانیه مقصر نیست در سفر معنایی از دوزخ انسان تنهاست و سنتوری این سفر سخت رو تمام می کند ولی هر سفری سختی پایان خوشی ندارد.
ین بخش از ویکی فیلم برداشته شده با ااجازه نویسندگان
/*
بازیگر نقش
بهرام رادان علی سنتوری
گلشیفته فراهانی هانیه
مسعود رایگان پدر علی
رویا تیموریان مادر علی
مائده طهماسبی مادر هانیه
نادر ******* برادر علی
مهیار پورحسابی تمایل
سیامک خواهانی جاوید
محمد سلوکی دکتر روانشناس
حسن پورشیرازی معتاد
صدرالدین هجرت معتاد
علیاصغر طبسی
نام این فیلم نخست علی سنتوری بود و به دلیل ممیزی به سنتوری تغییر پیدا کرد. سنتوری قرار بود در تاریخ ۳ مرداد ۱۳۸۶ اکران شود که به بهانههای مختلف از سوی وزارت ارشاد از جمله عدم توانایی کنترل جو سالن، اکران آن لغو شد. پس از هفت ماه سرنوشت اکران سنتوری همچنان در ابهام بود تا اینکه سیدی قاچاق آن به بازار آمد و واکنشهای فراوان و متناقضی را برانگیخت. از سویی تهیه کننده از مردم خواست فیلم را نخرند و از سویی مسئولان عوامل فیلم و تهیه کننده را مقصر اصلی توزیع غیر مجاز فیلم دانستند. مهرجویی در مصاحبهای عنوان کرد که نسخهای که به طور غیر قانونی منتشر شده با نسخه نهایی که آماده پخش بود متفاوت است و خرید آن را «شرعاً حرام» دانست.[۴] پس از انتشار سیدی سنتوری شماره حسابی از سوی تهیهکننده و کارگردان فیلم اعلام شد تا علاقمندان بهای بلیت را به این شماره حساب واریز کنند تا عواید حاصل از این طرح صرف امور خیریه شود.[۵] این پیشنهاد مورد استقبال قابل توجهی قرار گرفت و بیش از ۱۰۰۰ میلیون ریال به شماره حساب فوق واریز شد.[۶] دیوان عدالت اداری در پی شکایت سازندگان فیلم پیرامون درخواست لغو ممنوعیت اکران فیلم مذکور و تصدیق خسارات وارده اجازه اکران یا عدم اجازه را حق وزارت ارشاد دانست. همچنین شکایت تصدیق خسارت موجه اعلام شد.بدین ترتیب امکان اکران این فیلم با توجه به مخالف وزارت ارشاد منتفی شد.
علی، نوازنده چیره دست سنتور و خواننده محبوب جوانان ناگهان در اوج شهرت و موفقیت افسار زندگی را از دست میدهد و به بیراهه میرود. او میگوید همه بدبختیها از وقتی شروع شد که عشق بزرگ زندگیم، هانیه مرا ترک کرد، اما هانیه زمانی میرود که علی مدت هاست در بند اعتیاد خانمان سوز خود گرفتار است...
*/
فیلم سنتوری یکی از نقاط عطف سینمای ایران هست که بعد از انقلاب به نظر من برتر از قیلم های هم رده خود تولید شده است.