• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

متن های خواندنی

ehsan_kingg

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2014
نوشته‌ها
53
لایک‌ها
70
سن
44
محل سکونت
EsFaHaAnNn
گفتم: تو شیرین منی؟
گفتی : تو فرهادی مگر؟
گفتم: خرابت میشوم
گفتی: تو آبادی مگر؟
گفتم: ندادی دل به من؟
گفتی: تو جان دادی مگر؟
گفتم : ز کویت می روم
گفتی: تو آزادی مگر؟
گفتم : فراموشم نکن
گفتی: تو در یادی مگر؟
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
کسی که از صدا میگفت به لب مهر سکوتم زد...مرا بالای بالا برد ولی سنگ سقوطم زد... چه ها گفتند و نشنیدم بدی کردند و بخشیدم... ز تیغ گریه اشکم ریخت ولی من باز خندیدم... سکوتم حرفها دارد ولی چشم و دهان بستم... ببین ای خوب دیروزی کجا بودم کجا هستم...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
نــه مـن دستــهـایَـش را رَهـــآ مــیکُنــم... نــه او دِلـش مـی آیـَـد از مـن جُــدا شــود... همیـشــه و همـــه جــا بـا همیــــم، مـَن و تَنهـــــایـی...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
چه حرف بی ربطیست که

مرد گریه نمی کند...

گاهی آنقدر بغض داری

که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی !!!
 

equinoxx

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2014
نوشته‌ها
65
لایک‌ها
173
سن
34
محل سکونت
اصفهان
مردي متوجه شد که گوش همسرش سنگين شده و شنوايی اش کم شده است...
به نظرش رسيد که همسرش بايد سمعک بگذارد ولی نمی دانست اين موضوع را چگونه با او درميان بگذارد
به اين خاطر، نزد دکتر خانوادگي شان رفت و مشکل را با او درميان گذاشت.دکتر گفت:
برای اينکه بتوانی دقيقتر به من بگويی که ميزان ناشنوايی همسرت چقدر است ،آزمايش ساده ای وجود دارد... اين کار را انجام بده و جوابش را به من بگو...« ابتدا در فاصله 4 متری او بايست و با صدای معمولی ، مطلبی را به او بگو.اگر نشنيد ، همين کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همين ترتيب تا بالاخره جواب بدهد. »
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذيرايی نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است.بگذار امتحان کنم. سپس با صدای معمولی از همسرش پرسيد: « عزيزم ، شام چی داريم؟ »
جوابی نشنيد بعد بلند شد و يک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسيد و باز هم جوابی نشنيد. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسيد.سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابی نشنيد. اين بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت:
« عزيزم شام چی داريم؟ »
و همسرش گفت: « مگه کری؟! » برای چهارمين بار ميگم: « خوراک مرغ » !!


حقيقت به همين سادگي و صراحت است.مشکل ، ممکن است آن طور که ما هميشه فکر ميکنيم ،
در ديگران نباشد ؛ شايد در خودمان باشد...
 

sasannnnn

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2009
نوشته‌ها
215
لایک‌ها
695
کودکی فال فروش را پرسیدم چه میکنی؟
گفت : به آنانی که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم
 

sasannnnn

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2009
نوشته‌ها
215
لایک‌ها
695
صبورانه در انتظار زمان بمان! هر چیز در زمان خودش رخ میدهد.
باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند درختان خارج از فصل خود میوه نمیدهند
 

sasannnnn

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2009
نوشته‌ها
215
لایک‌ها
695
مرد زندانی ميخنديد!
شايد به زندانی بودن خويش، شايد هم به آزاد بودن ما!
راستی زندان كدام سوی ميله هاست؟
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
به هوس بازي اين بي خبران ميخندم هركه گويد سخن از عشق بدان ميخندم
خندهء تلخ من از گريه غم انگيزتر است كارم از گريه گذشته بدان ميخندم
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
روزگارا که چنین سخت به من میگیری
باخبر باش که پژمردن من آسان نیست...
گرچه دلگیرتر از دیروزم، گرچه فردایی غم انگیز مرا میخواند!
لیک باور دارم، دلخوشی ها کم نیست...زندگی باید کرد...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
من به این فاصله عادت دارم،

به همه وسعت این دوری ها،

نه صدایت کردم،

نه شکایت کردم،

من به این قلب پُر از آدمک تو
به همه وسعت بی حد هوس های تو عادت دارم

نه نگاهت کردم،

نه شکایت کردم،
 

davod.

Registered User
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2012
نوشته‌ها
978
لایک‌ها
308
0eef417513c069f34a780042abfaf365-425

گفتم : تمام وجودم از آن تو بود
مشکلم چیست که با من چنین میکنی ؟
گفت : آنقدر خوبی که حالم را بهم میزنی . . . !!
 

davod.

Registered User
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2012
نوشته‌ها
978
لایک‌ها
308
این روزها من

خدای سکوت شده ام

خفقان گرفته ام تا

آرامش اهالی دنیا

خط خطی نشود...

اینجا زمین است

اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است

اینجا گم که میشوی

بجای اینکه دنبالت بگردنن

فراموشت میکندد.........
 

sasannnnn

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2009
نوشته‌ها
215
لایک‌ها
695
متاسفانه قانون جذب را بد بیان کردند!
قانون جذب نمی گوید تو هر چیزی که بخواهی را جذب می کنی و بدست می آوری!
قانون جذب می گوید تو همان چیزی را جذب می کنی که هستی!
این معنای واقعی قانون جذب است.
می خواهی چیز متفاوتی جذب زندگی تو شود؟
راه حل آن ساده است. متفاوت شو
 

sasannnnn

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2009
نوشته‌ها
215
لایک‌ها
695
غنچه از خواب پريد و گلی تازه به دنیا آمد
خار خندید و بدو گفت : سلام ... لیک افسوس جوابی نشنید
ساعتی چند گذشت «گل چه زیبا شده بود»
دست بی رحم که آمد نزدیک ... گل مغرور ز وحشت پژمرد
یک خار در دست خلید و گل از مرگ رهید
صبح فردا خار با شبنمی از خواب پريد
گل صمیمانه به او گفت : سلام
 

sasannnnn

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2009
نوشته‌ها
215
لایک‌ها
695
وقتی زیبا هستی به خودت مغرور نباش!
فاصله بین زیبایی و زشتی یک حادثه ست
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
می خواهمت چنانکه شب خواب را

می جویمت چنانکه لب تشنه آب را

حتی اگر نباشی می آفرینمت

چنانکه التهاب بیابان سراب را
 

sasannnnn

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2009
نوشته‌ها
215
لایک‌ها
695
خدایا
ما را ببخش که در کار خیر
یا " جار " زدیم…
یا " جا " زدیم
 

sasannnnn

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2009
نوشته‌ها
215
لایک‌ها
695
از شکستن دو چیز بترس ...
قلبی که صادقانه دوستت داره ... و دلی که عاشقانه به یادته
 

sasannnnn

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آگوست 2009
نوشته‌ها
215
لایک‌ها
695
بچه‌ها هرگز مادرشان را زشت نمی‌دانند ...
سگ‌ها هیچگاه صاحبان فقیرشان را ترک نمی‌کنند ...
اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمی‌آید ...
اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید ،
آن را زیبا هم خواهید یافت ...
زیرا " حس زیبا دیدن " همان عشق است
 
بالا