• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

متن های خواندنی

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
دیروز کودکی در امتداد کوچه های پر از بی کسی این شهر شلوغ
دست تمنایی به سویم دراز کرد
خالی تر از تمامی آرزوهای کودکانه
دنیا عوض شده است
کودکان به دنبال نان اند و ما به دنبال عشق
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
بودن با کسی که دوستش نداری

ونبودن با کسی که دوستش داری هر دو رنج است

پس اگر همچون خود نیافتی همچون خدا تنها باش
 

miladkalantar

Registered User
تاریخ عضویت
4 آگوست 2011
نوشته‌ها
9,199
لایک‌ها
1,710
محل سکونت
همه مرغان هم آواز پراکنده شدند..
آهای سلطان سليمان !

ای پادشاه عثمانی . . .

سريالت ديگر به پايان رسيده است ...

چند وقتی هست ديگر بازارت داغ نيست
حتی خرم سلطان زيبايت هم نتوانست نام تو را در دنيا مشهور كند . . .

حیف که كسی در اين ميان نيست كه سريال كوروش يكتا پرست را به تصوير بكشد ...

كسی در اين ميان نيست نجابت الهه مينو را به تصوير بكشد ...
كسی نيست تا خلوتگاه كوروش نه حرمسرای پر زخاتون كوروش را به تصوير بكشد ...

مهم نيست كوروش ...

تكه سنگی به جا مانده از تو امروز اسمت ، خردت ، يكتا پرستی و نجابت ايرانی را در دنيا زنده نگه داشته ...

الهه ی نجيب ! پسران سرزمين من را ببخشش كه ندانسته محو زيبايي صورت خرم شدند و آنرا بر پس زمينه ي گوشی هايشان گذاشتند ونجابت تو الهه را از ياد بردند...

كوروش ، يك سريال برای سليمان نتوانست نام او را زنده كند اما تو با تكه سنگی دنيا را مجذوب خود كردی ...

كوروش مردم سرزمينم را ببخش كه ندانسته رشادت های عثمانی را تحسين كردند آن زمان كه نيمی از دنيا حاكمش تو بودی ...

ببخش ما را . ..
 

farshad10

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 جولای 2012
نوشته‌ها
5,817
لایک‌ها
4,842
سن
33
محل سکونت
ارومیه
ماهی ها ازتلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان......
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
اگه قرار بود هرکسی

بزرگترین غمش رو برداره و ببره تحویل بده،

با دیدن غمهای دیگران

آهسته غمش رو توی جیبش میگذاشت و

به خونه برمیگشت...

باوركن :)
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
حقیقت نه به رنگ است

و نه بوی نه به های است

و نه هوی نه به این است

و نه اوی نه به جام است و سبوی.

به تو سر بسته و در پرده بگویم تا کسی نشنود

این راز گهربارِ جهان را انچه گفتند و سرودند,

تو آنی خود تو جام جهانی تو ندانی تو ندانی که خود,

آن نقطه ی عشقی تو خودت باغ بهشتی به تو سوگند به تو

سوگند که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی تا

بر در خانه ی متروکه ی هر کس ننشینی و به جز

روشنیه پرتو خود هیچ نبینی و گل وصل نچینی

نه که جزئی، نه چون اب در اندام سبویی خود اویی خود اویی. به خود آی!!!!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
زندگی باید کرد

گاه با یک گل سرخ، گاه با یک دل تنگ

گاه باید رویید، در پس این باران

گاه باید خندید، بر غمی بی پایان...

زندگی را با همین غم ها خوش است

با همین بیش و همین کم ها خوش است

زندگی را خوب باید آزمود

اهل صبر و غصه و اندوه بايد بود...
 

wonnin

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
4,001
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
وقتی بمیرم...
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!

ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ می شود...!

ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ می شود...!

ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ می شود...!

ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ می شود ...!

ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ می شود...!!!

ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!!

ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!!

ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ
ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ می شود ...!

ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...!

ﻫِـــــــــــــــــﻪ ......!

ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...!

ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...!

ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ می گوید
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ می ریزد ...!!!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ
ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...




زنده یاد «حسین پناهی»
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
می دانی
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تـعطیــل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال ســوت بزنی
در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویـی
بگذار منتـظـر بمانند !!!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
من اگه خـــــــــــــــــــــدا بودم ...

یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو میشمردم

ببینم که یه وقت یکیشون تنــــــــــــــها نمونده باشه ...

و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم!!!!
 

wonnin

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
4,001
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
هربار که کودکانه دست کسی رو گرفتم
گم شده ام !
ترس من از گم شدن نیست ..
ترسم از گرفتن دستی ست که بی بهانه رهایم کند !
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
درمکه که رفتم خیال میکردم دیگر تمام گناهانم پاک شده است غافل از اینکه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام درستهایم به نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود
درمکه دیدم خدا چند سالیست که از شهر مکه رفته و انسانها به دور خویش میگردند

در مکه دیدم هیچ انسانی به فکر فقیر دوره گرد نیست دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان خویش را بزداید غافل از اینکه آندوره گرد خود خدا بود

درمکه دیدم خدا نیست و چقدر باید دوباره راه طولانی را طی کنم تا به خانه خویش برگردم و درهمان نماز ساده خویش تصور خدارا در کمک به مردم جستجوکنم
آری شاد کردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مکه ایست که خدایی در آن نیست
حسين پناهي
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
بزرگ که میشوی
غصه هایت زودتر از خودت قد میکشند
دردهایت نیز !
غافل از آنکه لبخندهایت را
در آلبوم کودکی ات جا گذاشتی...!!!
 

wonnin

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
4,001
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
عطرهای خوب،

جای خالیشان هم بوی خوب می دهد….

درست مثل جای خالی تـــو…!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
بهترین آدمای زندگی آنهایند که وقتی کنارشان بنشینی ،

چایت سرد میشود و دلت گرم . . .
 

abas.az

Registered User
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2014
نوشته‌ها
74
لایک‌ها
83
سن
31
چه دلمان بخواهد،

چه دلمان نخواهد،

خدا یک وقت هایی دلش نمیخواهد،

ما چیزی را که دلمان میخواهد

داشته باشیم...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
هیچ وقت...
هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد
امشب دلی کشیدم
شبیه نیمه سیبی..
که به خاطر لرزش دستانم
در زیر آواری از رنگ ها
ناپدبد ماند..
"حسین پناهی"
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
کودکی گرسنه و بيمار گوشه ي قهوه خانه اي مي خفت
راديو باز بود
و گوينده از مضرات پرخوري مي گفت .
 
بالا