مشاعره!!!

[mohamadreza-23]

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

 

[wildcat1995]

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

کس بر من بیچاره نکرد لطف
انگار که من خارجم از عرف

 

[wonnin]

کس بر من بیچاره نکرد لطف
انگار که من خارجم از عرف

فال می گیرم فردارا.. دارم به مرگ می رسم. از خستگی ها. در این اتاق کوچک. که قبرستان رویاهای من است !

 

[sedo]

تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

 

[somayeh60]

تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد
این قدر دانم که از شعر ترش خون میچکد

 

[پرنیان]

دوباره سعی و خـطا کردم و نـتــرسیدم
نشانه رفتم و چشمم نشست در تیرش...

 

[somayeh60]

شود چون بید لرزان سرو بستان
اگر بیند قد دلجوی فرخ

بده ساقی شراب ارغوانی
به یاد نرگس جادوی فرخ

دو تا شد قامتم همچون کمانی
ز غم پیوسته چون ابروی فرخ

 

[meysam_s]

خرم آن روز کزین منزل ویران بروم

راحت جان طلبم وز پی جانان برم

 

[wildcat1995]

خرم آن روز کزین منزل ویران بروم

راحت جان طلبم وز پی جانان برم

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آوردمرادرین دیرخراب آبادم

 

[Mehdi14]

ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست می‌گزم و آه می‌کشم
آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش

 

[wildcat1995]

ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست می‌گزم و آه می‌کشم
آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش

شاهان همه مسکین او
خوبان قراضه چین او
شیران زده دم بر زمین
پیش سگان کوی او

 

[mahiye_bala]

ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست می‌گزم و آه می‌کشم
آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش

شد بی قدمت سرا خرابه

باز از تو خراب ها سرا شد

 

[mahiye_bala]

شاهان همه مسکین او
خوبان قراضه چین او
شیران زده دم بر زمین
پیش سگان کوی او

وز حُسن تو تو خاک هم خبر یافت

شد یوسف خوب و دلربا شد

 

[Mehdi14]

دلبرا گر تو یار من باشی
مونس شام تار من باشی
آنقدر می شوی عزیز بر دل
کفر گویم خدای من باشی

 

[wonnin]

دلبرا گر تو یار من باشی
مونس شام تار من باشی
آنقدر می شوی عزیز بر دل
کفر گویم خدای من باشی

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا, یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

 

[Mehdi14]

آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من
ای عقل عقل عقل من ای جان جان جان من
زین سو بگردان یک نظر بر کوی ما کن رهگذر
برجوش اندر نیشکر ای چشمه حیوان من

 

[somayeh60]

نرگس کرشمه می برد از حد برون خرام
ای جان فدای شیوه ی چشم سیاه تو

خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
از دل نیایدش که نویسد گناه تو

 

[Mehdi14]

وصل من با تو همین بس که در آن کو شب تار
کنم افغان و شناسی تو به آواز مرا

 

[Mohamad.Kimiaee]

آسمان بار امانت نتوانست کشید ، قرعه کار به نام من دیوانه زدند.

 

[Mehdi14]

در کار تو ز دست زمانه غمی شدم
ای چون زمانه بد، نظری کن به کار ما