مشاعره!!!

[Fereydoon74]

تیر روانه میرود سوی نشانه میرود
ما چه نشسته ایم پس شه ز شکار میرسد

 

[F A R Z A D]

در ره تو کمین خسم از ره دور می رسم
ای دل من به دست تو بشنو داستان من

 

[Fereydoon74]

ناله سرنای تو در جان رسید
در پی سرنای تو باز آمدیم

 

[F A R Z A D]

منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را
هر که باشد، دوست دارد دوستار خویش را

 

[Fereydoon74]

آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد

 

[F A R Z A D]

در آدم شد پدید این عقل و تمییز
که تا دانست از آن اصل همه چیز

 

[Fereydoon74]

ز عکس نخلها بر صفحه آب
نمایان صد هزاران نخل وارون

 

[F A R Z A D]

ناله​ای می​کند چو گریه طفل
که ندانند درد پنهانش

 

[Fereydoon74]

شمع اگر کشته شد از یاد مدارید عجب
یاد پروانه هستی شده بر باد کنید

 

[F A R Z A D]

داني كه چيست حاصل ايام عاشقي
جانانه را ببيني و جان را فدا كني

 

[Fereydoon74]

یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

 

[F A R Z A D]

يارب مباد كه گدامعتبرشود
گرمعتبرشودزخدا بي خبر شود

 

[Fereydoon74]

درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس

 

[F A R Z A D]

سرتــاسر آفــاق دویــــدی هیـچ است
وان نیز که در خانه خزیـدی هیــچ است

 

[payamb]

ترکیب پیاله‌ای که درهم پیوست
بشکستن آن روا نمیدارد مست

خیام

 

[F A R Z A D]

تا شود بتخانه از روی حقیقت کعبه‌ات
با هوای کعبه در بتخانه می‌باید شدن

 

[cheshayer]

نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی!
چو دل به عشق دهی، دلبران یغما را

 

[Agha_Jo0n]

الا یا ایها الساقی ادرکاسا واناولها
که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

 

[payamb]

آنجا که طبیب شد بداندیش
افزوده شود به دردمندی

پروین اعتصامی

 

[sara.n]

یا مراد خویش باید جست یا کام رفیقان
کار خود یک سو نه ار در بند کار دیگرانی