مشاعره!!!

[mhaf]

آن صحبت و آن حرفِ قدیمی به گمانم
سفر از پیشِ تو هرگز، نتوانم، نتوانم
سیاوش صادقی

 

[Max.Pain]

من می نه ز بهر تنگ دستی نخورم
یا از غم رسوایی و مستی و نخورم
من می ز برای خوش دلی میخوردم
اکنون که تو بر دلم نشستی نخورم

 

[moHamad90]

آن صحبت و آن حرفِ قدیمی به گمانم
سفر از پیشِ تو هرگز، نتوانم، نتوانم
سیاوش صادقی

 

[ibest]

ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست

 

[moHamad90]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

 

[javad93]

همه کس طالب یارند چه هشیار چه مست///همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت

 

[m-k]

آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد

 

[Sir Pendar]

دست مشاطه طبع تو بنازم که هنوز
زیور زلف عروسان سخن شانه توست

 

[Max.Pain]

تـــا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
هر بیشه گمان مبر که خالیست
شایــد کـــه پـلنگ خفتــه باشد

 

[mhaf]

دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه راه رفتن آموخت

 

[ibest]

تــنــهــا نــه مـن از شـوق سـر از پـا نـشـنـاسـم
یک دسته چو من عاشق بی پا و سر اینجاست***

 

[m-k]

تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
ویـن عـمـر به خوشدلی گذارم یا نه
پـرکـن قـدح بـاده که معلومم نیست
کـایـن دم کـه فـرو برم برآرم یا نه
(خیام)

 

[hernandez]

هرکه عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
به یقین عیب تو پیش دگران خواهد برد

 

[ibest]

دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان
لب میگزد چو غنچه‌ی خندان که خامشم
هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و ماه پری‌وشم

 

[m-k]

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

 

[reza11503]

تو اي مادر كه يك عمره دلت با غصه دمسازه
صبوریهای تو اي مادر مرا به گریه می اندازه

 

[mhaf]

هر نفس آواز عشق می رسد از چپ و راست
با به فلک می رویم عزم تماشا که راست

 

[.aligamer]

دست مشاطه طبع تو بنازم که هنوز
زیور زلف عروسان سخن شانه توست

 

[Sir Pendar]

توان در بلاغت به سحبان رسید
نه در کنه بی چون سبحان رسید

 

[.aligamer]

در سر راه دید مزرعه‌ای
که در آن بود مردم بسیار