مشاعره!!!

[kyle]

روزگار دگری هست و بهاران دگر
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر

 

[ibest]

راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهد عالی مقام راحافظ

 

[kyle]

آن حرف که از دلت غمی بگشاید

در صحبت دل شکستگان می‌باید

هر شیشه که بشکند، ندارد قیمت

جز شیشهٔ دل که قیمتش افزاید شیخ بهایی

 

[1985ha]

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راه نشین باده مستانه زدند

 

[mhaf]

دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

[ibest]

از داغ غمت هركه دلش سوختني نيست
از شمع رخت محفلش افروختني نيست

 

[1985ha]

تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی

 

[Sir Pendar]

یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است

 

[m-k]

ترسم این قوم که بر درد کشان می خندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را
(حافظ)

 

[ibest]

افسوس که آنچه بردهام باختنیست
بشناخته ها تمام نشناختنیست
برداشته ام هر آنچه باید بگذاشت
بگذاشته ام هرآنچه برداشتنیست

 

[kyle]

تا کي غم آن خورم که دارم يا نه
وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه
پرکن قدح باده که معلومم نيست
کاين دم که فرو برم برآرم يا نه
خیام

 

[1985ha]

همت سعدی به عشق میل نکردی ولی
می چو فروشد به کام عقل به ناکام رفت

 

[ibest]

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

 

[1985ha]

کسی نمانده دگر تا به تیغ ِ ناز کُشی
........................................................ مگر که زنده کنی مرده را و باز کُشی

 

[m-k]

یا خضر شو گذر به دریا کن
یا چو عیسی سفر به بالا کن
(سنایی)

 

[ibest]

ندارد چون دل خود رای من تاب نظر چندان
چه بر شمشیر مردم کش نگاهی می‌زند خود را

 

[1985ha]

ای قوم به حج رفته کچایید کچایید
.......................................... معشوف همینجاست بیایید بیایید

 

[somayeh60]

در آرزوی با تو دمی همنفس شدن
تنها به شوق آمدنت آرمیده ام

 

[farshad10]

ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون
او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم

 

[ibest]

مراعهدیست باجانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چوجان خویشتن دارم