مشاعره!!!

[kyle]

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند.

درخت آمده از پشت در به دیدن من
که بشنود خبر لب به جان رسیدن من

آخرش چی شد؟؟؟ شعر کامل رو اگه جالب بود کلاً نذاریم یا داخل اسپویلر بذاریم!!!!!؟؟؟؟؟

بابا شعرو بروو بزار تو تاپیک قشنگترین شعر عاشقانه یا هر روز یک شعر تازه

 

[m-k]

نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی
نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی
(رهی معیری)

 

[ibest]

یار با ما بی وفایی می کند

بی دلیل از ما جدایی می کند

 

[Sir Pendar]

درد عشق تو که جان می‌سوزدم
گر همه زهر است از جان خوشتر است

درد بر من ریز و درمانم مکن
زانکه درد تو ز درمان خوشتر است

 

[old_boy]

تا چند بسته ماندن در دام خود فــریبــی
با غــیر آشنایی؛با آشـــنا غـــریبی ؟

 

[ibest]

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشمم

 

[old_boy]

من عاشـــقم و دلــم بــدو گشته تباه
عاشق نبود ز عــیب معشوق آگاه

 

[m-k]

هـمـچـو آن شـمـعـی کـه افـروزنـد پـیـش آفتاب
سـوخـتـم در پـیـش مه رویان و بیجا سوختم
(رهی معیری)

 

[ibest]

ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن
سایه‌ی دولت همه ارزانی نودولتان
من سری آسوده خواهم زیر بال خویشتن

 

[m-k]

نـپـرسی حال یار دفکارت
که هجران چون کند با روزگارت
ته که روز و شوان در یاد مویی
هزارت عاشق با مو چه کارت
(بابا طاهر)

 

[ibest]

تواضع زگردان فرازان نکوست
گدا گرتواضع کن خوی اوست

 

[m-k]

تیر آه ما زگردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما

 

[ibest]

ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند
گر از آن یار سفر کرده پیامی داری

 

[azzaa]

يك حرف صوفيانه بگم اجازت هست
اي نور ديده صلح به از جنگ و داوري

 

[ibest]

یوسف به زر قلب فروشان دگرانند ما وقت خوش خویش به عالم نفروشی
مصائب

 

[Sir Pendar]

یک شعر عاقلی و دگر شعر عاشقی است
سعدی یکی سخنور و حافظ قلندر است

 

[ibest]

توخود ای گوهر یکدانه کجایی آخر
کز غمت دیده مردم همه دریا باشد

 

[helia999]

دست طمع چو پیش کسان میکنی دراز

پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش

 

[m-k]

شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر، نعمت از کفت بیرون کند

 

[ibest]

در دنیایی ک نیست کسی یار کسی
یا رب نیفتد ب کسی کار کسی