مشاعره!!!

[Sir Pendar]

دهان يار كه درمان درد حافظ داشت
فغان كه وقت مروت چه تنگ حوصله بود

 

[farshad10]

درازنای شب از چشم دردمندان پرس
تو قدر آب چه دانی که بر لب جویی

سعدی

 

[m-k]

یارب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت

 

[ibest]

تو ای تنها تر از تنها به دنبال تو می گردم
توای پیدا و ناپیدا به دنبال تو می گردم

 

[m-k]

مردم به سود خویش حسود جماعتند
تو بهر سود جامعه گشتی حسود خویش

 

[imanbaraty]

مردم به سود خویش حسود جماعتند
تو بهر سود جامعه گشتی حسود خویش

شهری ز تو زیر و زبر هم بی‌خبر هم باخبر
وی از تو دل صاحب نظر مستان سلامت می‌کنند

 

[ibest]

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

 

[gaara13]

مــن غلام قمــرم ، غيـــر قمـــر هيــــچ مگو
پيش مـــن جــز سخن شمع و شكــر هيچ مگو

 

[m-k]

وَرِش خَو آدکُلانِ شیکی مُشتَه
وَر سُرون خَو هم کمی ماتیکی مُشتَه
(خود را خوشبو نموده و روی لبانش ماتیک زده بود!!!)

 

[ibest]

هر آن كه ایزدش این چهار روزی كرد
سزد كه شاد زید جاودان و غم نخورد

 

[helia999]

داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پیغام‌
که‌ کند مادر تو با من‌ جنگ‌

هرکجا بیندم‌ از دور کند
چهره‌ پرچین‌ و جبین‌ پر آژنگ‌

 

[Sir Pendar]

گرد دو جهان بگشته عاشق
زاهد بنگر نشسته دلتنگ

من خرقه فکنده‌ام ز عشقت
باشد که به وصل تو زنم چنگ

 

[ibest]

گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت

 

[helia999]

تا روم از پی یار دگری می باید
جز دل من دلی وجز تو دلارای دگر

 

[yaionknowho]

رسم دو رنگی آیین ما نیست - یکرنگ باشد شب و روز من

 

[helia999]

نکته عشق ز من پرس به یک بوسه که دانی

پیر این دیر جهان مست کنم گر چه جوانم

 

[yaionknowho]

مُردم از حسرت به پیغامی، دلم را شاد کن

ای که گفتی، فراموشت نسازم، یاد کن

 

[ibest]

نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت

 

[yaionknowho]

تنی آلوده درد و لبریز غم دارم

ز اسباب پریشانی تو را ای عشق کم دارم

 

[helia999]

من از دلبستگی های تو با آیینه دانستم ***** که بر دیدار طاقت سوز خود عاشق تر از مایی