مشاعره!!!

[Cya]

تا کی کشم جفای تو؟ این نیز بگذرد
بسیار شد بلای تو، این نیز بگذرد
عمرم گذشت و یک نفسم بیشتر نماند
خوش باش کز جفای تو، این نیز بگذرد

عراقی

 

[ibest]

در دایره وجود موجود علیست

اندر دوجهان مقصد و مقصود علیست

گرخانه اعتقاد ویران نشدی

من فاش بگفتمی که معبود علیست

مولانا

 

[Cya]

تا پای کسی سلسله آرا نشود
او را سر قدر آسمان سا نشود
باز ار نشود صید و نیفتد در قید
او را به سر دست شهان جا نشود

وحشی

 

[Sir Pendar]

دوش غوغای دل سوخته مدهوشم داشت
تا به هوش آمدم از ناله مرغ سحری

 

[Cya]

یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

 

[kyle]

دل به دلبر گر سپاری دل بری

دل بری کن تا بیابی دلبری

 

[Cya]

یارب، به تو در گریختم بپذیرم
در سایهٔ لطف لایزالی گیرم
کس را گذر از جادهٔ تقدیر تو نیست
تقدیر تو کرده‌ای، تو کن تدبیرم

 

[kyle]

من بی می ناب زیستن نتوانم

بی باده کشید بار تن نتوانم

 

[Cya]

مهر مهر دلبری بر جان ماست
جان ما در حضرت جانان ماست
پیش او از درد می‌نالم ولیک
درد آن دلدار ما درمان ماست

 

[kyle]

مکن کاری که بر پا سنگت آیه

جهان با این فراخی تنگت آیه

 

[Cya]

هان! راز دل خستهٔ ما فاش مکن
با یار عزیز خویش پرخاش مکن
آن دل که به هر دو کون سر در ناورد
اکنون که اسیر توست رسواش مکن

 

[kyle]

نقش پیری را ز آب و رنگ ها نتوان زدود

در زمستان برف رسوا بر سر هر بام بود

 

[Cya]

در کوی خرابات، کسی را که نیاز است
هشیاری و مستیش همه عین نماز است

 

[hossein1376]

تنم فرسود و عقلم رفت و عشقم همچنان باقیست
برس بر درد بی درمان الا یا ایها الساقی

 

[Cya]

یار ز من گسست و من بهر موافقت کنون
بند روان گسسته‌ام انس روان من کجا

 

[hossein1376]

از بن هر مژه ام آب روان است بیا
اگرت میل لب جوی و تماشا باشد

 

[Cya]

دیر آمدی‌ای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
بر آتش عشقت آب تدبیر
چندان که زدیم بازننشست

 

[hossein1376]

تو این شب های تو در تو خداحافظ گل شب بو
هنوز آوار تنهایی داره می باره از هرسو

 

[a.sj]

وقتی که حتی از دل و جان دوستش داری
باید هزار آیا و اما را بلد باشی

دکتر محمد حسین بهرامیان

 

[hossein1376]

یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد
که از او خصم به دام آمد و معشوقه ب کام