مشاعره!!!

[hossein1376]

شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
+++++++++++++++++++++
:general710:

 

[MOHAMMAD026_1]

تا نیست نگری ره هستت ندهند

وین مرتبه با همت پستت ندهند

 

[عاشق افسرده]

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعدازاین تدبیرما؟

 

[MOHAMMAD026_1]

آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع

آتش آن است مه در خرمن پروانه زدند

----------------------------------------------
پ.ن: پست هام تک رقمی شد
نوشته ها: 1,111

 

[hossein1376]

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که درد پنهان خواهد آشکارا

 

[MOHAMMAD026_1]

اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل

کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی

 

[عاشق افسرده]

یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست

 

[hossein1376]

تیر روانه می رود سوی نشانه می رود
گو چه نشسته اید پس شه ز شکار می رسد

 

[عاشق افسرده]

دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه راه رفتن آموخت

 

[hossein1376]

تنت به ناز طبیبان نیاز مند مباد
وجود نازکتازرده گزند مباد

 

[MOHAMMAD026_1]

دردم از يار است و درمان نيز هم

دل فداي او شد و جان نيز هم


پ.ن: @hossein1376 جان بچت یکم آروم تر پست بده. بزار ما بدبخت بیچاره هم برسیم بنویسیم :general503:

 

[hossein1376]

ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
+++++++++++++++++++++++
پ.ن نوشتن بلد نیستم

 

[MOHAMMAD026_1]

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند


در شگفتم من نمی پاشد زهم دنیا چرا؟

 

[hossein1376]

الهی سینه ای ده آتش افروز
درآنسینه دلی وان دل همه سوز

 

[F A R Z A D]

زندگی سرخی سیبیست که افتاد به خاک
به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم

 

[hossein1376]

من اگر آشفته و شیدا شوم
پیش خدایان همه رسوا شوم

 

[Cya]

مست تمام آمده است بر در من نیم شب
آن بت خورشید روی و آن مه یاقوت لب

 

[hossein1376]

به دریا شکوه بردم از شب دشت
از این عمری که تلخ تلخ بگذشت
به هر موجی که می گفتم غم خویش
سری میزد به سنگ و باز میگشت

 

[Cya]

ترک خواهش کن و با راحت و آرام بخسب
خاطر آسوده ازین گردش ایام بخسب

 

[hossein1376]

به رغم مُدَّعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره‌ی تو، حجت مُوجَّه ماست