مشاعره!!!

[helia999]

دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست
به فسوسی که کند خصم رها نتوان کرد

 

[The Mechanic]

دستگیری نتوان داشت توقع ز غریق
اهل دنیا همه درمانده تر از یکدگرند

 

[helia999]

دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
بازپرسید خدا را که به پروانه کیست

 

[The Mechanic]

تا دلی آتش نگیرد حرف جانسوزی نگوید
حال ما خواهی اگر از گفته ما جستجو کن

 

[helia999]

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استاد

 

[The Mechanic]

در خرابات مغان نور خدا میبینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم

 

[sh*m]

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

 

[The Mechanic]

یاد باد انکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد

 

[helia999]

داغ فراق بین که طربنامه وصال
ای لاله رخ به خون جگر می نگارمت

 

[sh*m]

تاب بنفشه میدهد طره ی مشک سای تو
پرده ی غنچه میدرد خنده ی دلگشای تو

 

[The Mechanic]

وعده‏ ديدار نزديک است ‏ياران مژده باد
روز وصلش مي‏رسد، ايام هجران مي‏رود

 

[helia999]

دارم امید که یکروز پشیمان گردی
ورنه یکشب بفراق تو سحر نتوان کرد

 

[The Mechanic]

دلم محراب زيبايي چو ابروي تو ميخواهد
بهانه كرده و تنها گل روي تو ميخواهد

 

[helia999]

دنیا وفا ندارد و ایام اعتبار
عاشق نئیم و رند بخود گر جفا کنیم

 

[sh*m]

ما بیغمان مست دل از دست داده ایم
همراز عشق و هم نفس جام باده ایم

 

[helia999]

من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی
که دلپسند تو ای دوست دل بخواه من است

 

[sh*m]

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

 

[helia999]

دانم این ره را چه پایانست و این شب را چه حرمان
دانم این غم را چه آشوب است و این یم را چه طوفان

 

[sh*m]

نهالی کان سر از باغی برآرد
ببارش هر کسی دستی برآرد

 

[The Mechanic]

در حقایق و گنجینه ادب قفل است
کلید فتح به کنج فنا توانی یافت