مشاعره!!!

[The Mechanic]

یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود

رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود​

 

[Cya]

دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت
تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت

 

[NaVaZ]

تو دانی که با سلم و تور سترگ
چه آمد ازان تیغ زن پیر گرگ

 

[kyle]

گرچه غم و رنج من درازی دارد

عیش و طرب تو سرفرازی دارد

بر هر دو مکن تکیه که دوران فلک

در پرده هزار گونه بازی دارد

 

[vitrinpro]

دل ميرود زدستم صاحبدلان خدا را ... دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا

 

[kyle]

از همه سوی جهان جلوه‌ی او می‌بینم

جلوه‌ی اوست جهان کز همه سو می‌بینم

 

[ibest]

مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپرده اند به مستی و شرب مدام ما

 

[kyle]

از آن مى ریز در جـــامم كــه جانم را فنا سازد

برون سازد ز هستى، هسته نیرنگ و دامم را

 

[جانور]

ای درد بیازار مـــــــــــــــــرا هرچه تـــــــوانی
خوش باش که میمیرم وکس داد رسم نیست

 

[hossein1376]

تو این شب های تو در تو خداحافظ گل شب بو
هنوز آوار تنهایی داره می باره از هرسو

 

[vitrinpro]

وقت آن است كزين منزل ويران بروم
راحت جان طلبم از پي جانان بروم

 

[The Mechanic]

ماه من پرده از آن چهره زیبا بردار

تا فلک لاف نیاید که چه ماهی دارد​

 

[kyle]

دلم محراب زيبايي چو ابروي تو ميخواهد
بهانه كرده و تنها گل روي تو ميخواهد

 

[vitrinpro]

در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد

 

[kyle]

در خرابات مغان نور خدا می بینم

وین عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم

 

[fathipours]

من نگویم که به درد دل من گوش کنید
بهتر آن است که این قصه فراموش کنید

 

[زهرا خانم]

درک خیریت وجود نهاد

جامی

در نواحی مصر شیرزنی
همچو مردان مرد خودشکنی
به چنین دولتی مشرف شد
نقد هستی تمامش از کف شد

 

[vitrinpro]

دل همه دم به یاد توست , دیده در انتظار توست
بر در و دیوار دلم , نقش تو و نگار توست

 

[sh*m]

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم

 

[vitrinpro]

من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم