• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

معرفي انيميشن هاي جديد و قديمي دنيا

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
اینجا معرفی شده:
http://forum.persiantools.com/showpost.php?p=819758&postcount=506
من روی emule گیرش آوردم و داره download میشه(80%) ولی بدون زیر نویس است. چند تا زیر نویس هم گرفتم ولی باید خودش کامل بشه ببینم با اینها سینک هست یا نه
منم خيلی دنبالش گشتم ولی هيچی گير نيومد!!!:( عجيبه داره 1 سال از در اومدنش ميگزره ولی هنوز خبری ازش نيست!!!:blink::eek::(

من با مادرم مشکل دارم که با وجود اینکه تنها زندگی می کنم بهم غر میزنه که بچه تو 30 سالته بازم کارتون می بینی:blush:
شديداً احساس همدردی ميکنم ;)
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
هم چنین از linghuchong تشکر می کنم که castle in the sky رو توی لیست معرفی انیمه ها قرار داد:D .
خواهش ميکنم.:happy: اون که وظيفه من هست! :p منتظر کارهای ديگه شما هستيم ;)
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,288
محل سکونت
Tehran
من با مادرم مشکل دارم که با وجود اینکه تنها زندگی می کنم بهم غر میزنه که بچه تو 30 سالته بازم کارتون می بینی:blush:

از لحاظ خرید ولی مشکل ندارم:D انقدر آشنا دارم که همشون میدونن من freak هستم:cool:

من هم همین مشکل رو با گیم دارم! :wacko:
میگم ما که مادرامون بهمون انقدر گیر میدن اگه زن بگیریم، زنهامون پوستمون رو زنده زنده می کنندها!!
216.gif

:lol:
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
اگه دوستان تا اين حد زبانشون خوبه من درخواست 1 تاپيك آموزش زبون ژاپني دارم كه بشه چندتا كلمه ياد گرفت:D:blush:
پيشنهاد خوبيه!:D نظرتن چيه بچه ها؟:rolleyes: با داشتن 2 تا استاد بزرگ بابک و حميد فکر نکنم مشگلی داشته باشيم!;):happy:
 

BRADER SHIAN

Registered User
تاریخ عضویت
19 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,491
لایک‌ها
2
محل سکونت
مینشن
از اولين فعاليت سياسي ا ت برايمان بگو؟
11 ساله که بودم در زمان جنگ خليج در مراسمي در واشنگتن شرکت کردم که در آن سناتورها دور ميز نشسته بودند. نشان صلح به لباسم بود و شروع کردم به صحبت کردن درباره جنگ و اينکه چقدر به نظرم منفور است. بعداً تلفني از شرکت ديزني داشتم و يکي از مديرانش مي خواست بداند آيا من کمونيست هستم، من فقط 11 سالم بود، پس از آن خبري از ديزني نشد در حالي که پيش از آن هميشه با من در تماس بودند.
ادامه مطلب و شرح كامل مصاحبه پايين!



دخترک خوش دل قصه هاي جزيره -سارا پلي -امسال داور شصتمين جشنواره کن بود.

هم اکنون 11 سال از پخش جهاني آخرين قسمت از سريال قصه هاي جزيره مي گذرد و هنوز بسياري از ما خاطرمان هست که جمعه شب هاي دلگير سال74را تنها مي شد با تماشاي اتوپياي سبز و شيرين پرنس ادواردز و قصه آدم هايش از سر گذراند.

بهانه اين نوشته بزرگ شدن و حضور دخترک روي فرش قرمز است تا بدانيم بعد از يک دهه جمع رفقاي جمعه شب ها، امروز کجايند؟ چه مي کنند؟ و چقدر -مثل ما - بزرگ تر يا پيرتر شده اند؟

***

سارا پلي هفت سال با مجموعه قصه هاي جزيره همکاري کرد اما از وقتي که کمپاني ديزني توزيع آن در امريکا را به عهده گرفت؛ سارا از امريکايي زده شدن مجموعه ابراز نارضايتي کرد و سرانجام هم دست از همکاري با آن کشيد و فقط در قسمت آخر حضور يافت. البته مدت کوتاهي پس از بيرون آمدن او سريال هم متوقف شد.

سارا پس از بازي در مجموعه قصه هاي جزيره در سال 1996 در سريال تلويزيوني «راست راستي؟» بازي کرد. اين سريال از شبکه سي بي سي پخش شد و تا سال 1998 ادامه يافت. سارا که در اين سريال نقش ليلي را بازي مي کرد براي ايفاي اين نقش برنده جايزه جميناي شد. سارا پس از اين سريال در سال 1997 در فيلم «شيريني جهان پس از مرگ» در نقش نيکول برنل ظاهر شد. اين فيلم توجه امريکايي ها را به وي معطوف کرد و باعث شد در فستيوال فيلم ساندنس چهره بسيار پرطرفداري باشد.

وي در سال 2000 بازي در فيلم پرهزينه «تقريباً مشهور» به کارگرداني کامرون کرو را به عهده گرفت اما سپس از اين پروژه خارج شد تا براي بازي در فيلم کم هزينه «قانون ضمايم» به کانادا برود. کامرون پس از کناره گيري سارا از فيلم نزديک بود ساخت فيلم را لغو کند. همچنين پس از کناره گيري سارا، برد پيت نيز که قرار بود در اين فيلم بازي کند و از همبازي بودن با سارا هم بسيار خوشحال بود از فيلم بيرون رفت. در سال 2003 در «زندگي من بدون من» بازي کرد و يک سال بعد براي اين فيلم جايزه بهترين بازيگر نقش اول زن جيني (معادل کانادايي اسکار) را از آن خود کرد. در همين سال با بازي در نسخه بازسازي شده و موفق «سحرگاه مردگان» چهره متفاوتي از خود در سينما بروز داد.

سارا در سال 2005 در کنار تيم رابينز در فيلم «زندگي پنهان واژه ها» بازي کرد که نقش هانا در اين فيلم هم نامزدي بهترين بازيگر اروپايي در جوايز آکادمي فيلم اروپا را برايش به ارمغان آورد.

سارا سپس وارد عرصه کارگرداني شد. نخستين تجربه کارگردني اش فيلم کوتاه «دوبار فکر نکن» بود که در سال 1999 در فستيوال فيلم تورنتو شرکت کرد. اين فيلم کمدي سياهي است در مورد مردي که در انتخاب ميان عشق و خانواده با خودش درگير است. سارا پس از آن «دور از او» را ساخت که بر اساس داستان کوتاه «خرس به بالاي کوه آمد» نوشته آليس مونرو ساخته شد.

اين فيلم با بازي جولي کريستي نخستين بار درسال 2006 و در فستيوال بين المللي فيلم تورنتو به نمايش درآمد. نشريات ورايتي، هاليوود ريپورتر و روزنامه هاي تورنتو اين فيلم را به خاطر بازي کريستي و همبازي اش گوردون پاينسنت و همچنين به خاطر کارگرداني پلي تحسين کردند.

«دور از او» را کمپاني لاينزگيت به مبلغ 750 هزار دلار براي اکران در امريکا خريداري کرد و در بهار 2007 آن را در اين کشور به نمايش درآورد. انتظار مي رود اين فيلم، هم در بخش بازيگري و هم در بخش کارگرداني و نويسندگي که هر دو را خود پلي به عهده داشته است در اسکار سال آينده نامزد جايزه شود. پلي که اينک هم در عرصه بازيگري و هم کارگرداني تجربه دارد از هر دو اظهار رضايت مي کند. اما قصد ندارد اين دو را با هم بياميزد. خودش مي گويد؛ دوست دارم هر دو را جداي از هم تجربه کنم. برايم غيرقابل تصور است که در يک فيلم هم بازيگر باشم و هم کارگردان. کلاً ترجيح مي دهم بخش هاي مختلف ذهنم را جداگانه به کار بگيرم.

فعاليت هاي سياسي سارا پلي


احتمالاً اولين فعاليت سياسي سارا مربوط به سال 1991 است زماني که سارا 11 ساله بود و اولين جنگ خليج به راه افتاده بود. سارا که در آن زمان با کمپاني ديزني همکاري مي کرد در مراسم اهداي جوايز تلويزيون کودکان در واشنگتن حاضر شد و در حالي به روي سن رفت که آرم صلح را بر روي لباسش داشت. اين کمپاني از او خواست که آرم صلح را از روي لباسش بردارد اما سارا توجهي به خواسته آنها نکرد. در نتيجه کمپاني هم ديگر هيچ گاه او را دعوت به همکاري نکرد.

سارا يکي از اعضاي مهم حزب دموکرات جديد است و گفته مي شود پيتر کورماس عضو هيات قانونگذار اونتاريو کانادا مربي سياسي وي بوده است. وي در سال 1995 در يک درگيري با پليس دو تا از دندان هايش را از دست داد. وي در شورشي عليه دولت محافظه کار مايک هريس در پارک کوئين تورنتو شرکت کرده بود. پس از آن هم با ائتلاف اونتاريو عليه فقر همکاري کرد. در سال 2003 هم عضو گروه مشاوران ديويد ميلر شهردار جديد تورنتو شد.

او روز 10 سپتامبر 2003 با ديويد وارنسبي تدوينگر کانادايي سينما ازدواج کرد و از اين ازدواج کاملاً راضي است و آن را مايه افتخار خود مي داند.

از ديگر فيلم هاي سينمايي که سارا در آنها بازي کرده مي توان به آثار زير اشاره کرد؛ کريسمس جادويي (1985)، آخرين شب (1998)،دروغ هاي سفيد (1998)، برو (1999)، زندگي پيش از اين (1999)، وزن آب (2000)، من درون (2003)، بيولف و گرندل (2006)، جان ادمز (2007)، آقاي هيچ کس (2008).

جوايز سارا

برخي از جوايز سينمايي اش به شرح زير است؛

جوايز فيلم تورنتو/2006/جايزه بهترين بازي

انجمن منتقدين فيلم ونکوور/ 2004 / بهترين بازي براي فيلم زندگي من بدون من

جوايز کمدي کانادا/ 2000/ بهترين بازيگر زن براي فيلم برو

انجمن منتقدين ملي/ 1997/ بهترين بازي براي فيلم شيريني جهان پس از مرگ

انجمن منتقدين سينمايي بوستون/1997/ بهترين بازي براي فيلم شيريني جهان پس از مرگ

سارا پلي در کن

سارا امسال براي چهارمين بار به کن سفر کرد. نخستين سفر وي به کن در هفده سالگي اش بود که در مقام بازيگر فيلم «شيريني جهان پس از مرگ» ساخته اتم ايگويان در پنجاهمين سالگرد فستيوال کن شرکت کرد. اما امسال تجربه متفاوتي در کن داشت چون در کنار بزرگان سينماي جهان وظيفه داوري جشنواره به عهده اش بود.

خودش درباره اين تجربه مي گويد؛ معمولاً زياد به فستيوال هاي سينمايي مي روم و هميشه هم دو روز را به مصاحبه در اتاق هتل اختصاص مي دهم. امسال هم چهارمين باري است که در کن شرکت مي کنم اما احساسم به گونه ديگري است. انگار که اولين تجربه حضور در کن را مي گذرانم.

بسياري از بازيگران سينما روياي بردن جايزه اسکار را در سر دارند اما براي پلي اين طور نيست. براي او داور کن بودن جايزه بزرگتري محسوب مي شود. پلي در هيات داوران کن در کنار مگي چانگ بازيگر هنگ کنگي، توني کولت بازيگر استراليايي، ماريا د مديروس کارگردان و بازيگر پرتغالي، ميشل پوکولو بازيگر فرانسوي، ابدرامان سيساکو کارگردان موريتانيايي، مارکو بلوچيو کارگردان ايتاليايي و اورهان پاموک نويسنده ترک، به فعاليت پرداخت. پلي فقط يکي از آنها را از قبل مي شناخت؛ او و مديروس هردو در فيلم «زندگي من بدون او» بازي کرده اند. اما به سيساکو دورا دور بسيار علاقه مند است و او را محبوب ترين کارگردان زندگي اش مي داند.

سارا از اينکه امسال دربخش مسابقه فستيوال کن هيچ فيلم کانادايي حضور نداشت بسيار خوشحال بود چون بدين ترتيب مي توانست کاملاً عادلانه قضاوت کند. او درباره قضاوتش بسيار حساس است به گونه اي که مثلاً دو فيلم «برهان مرگ» ساخته کوئنتين تارانتينو و «منطقه البروج» ساخته ديويد فينچر از دو هفته قبل از برگزاري کن در امريکاي شمالي به نمايش درآمده بودند و سارا مي توانست آنها را زودتر ببيند اما اين کار را نکرد تا به گفته خودش همه فيلم ها را در شرايط يکسان جشنواره ببيند و شرايط محيطي متفاوت بر ديدگاهش تاثير نگذارد.

مصاحبه با سارا پلي

از اولين فعاليت سياسي ا ت برايمان بگو.

11 ساله که بودم در زمان جنگ خليج در مراسمي در واشنگتن شرکت کردم که در آن سناتورها دور ميز نشسته بودند. نشان صلح به لباسم بود و شروع کردم به صحبت کردن درباره جنگ و اينکه چقدر به نظرم منفور است. بعداً تلفني از شرکت ديزني داشتم و يکي از مديرانش مي خواست بداند آيا من کمونيست هستم، من فقط 11 سالم بود، پس از آن خبري از ديزني نشد در حالي که پيش از آن هميشه با من در تماس بودند.

از ميان شخصيت هايي که تا به حال بازي کرده اي با کدام يک بيشتر همذات پنداري مي کني؟
نيکول در «شيريني جهان پس از مرگ». لحظه اي در زندگي اش هست که مي فهمد جهان ديگر مکاني دو بعدي نيست و ناگهان همه آدم ها در نظرش جان مي گيرند و خيلي واضح خوب و بد آنها را مي فهمد. به جهاني خارج از جهان کودکي اش پرتاب مي شود جهاني که همه در آن راضي و شاد بودند. در جهان جديد همه چيز ناگهان چهره اي ديگر مي يابد و ترس و وحشت را به وي القا مي کند. چنانکه احساس مي کند پا به زمين مين گذاشته است. احساس مي کنم در زندگي من نيز لحظه اي بود که ناگهان هويت اصلي آدم ها برايم آشکار شد به شيوه اي به غايت ترسناک و مهيب.

چه چيزي بيشتر از همه نگرانت مي کند؟
اينکه ندانم کي هستم بزرگترين دغدغه و نگراني ام است اما در عين حال بزرگترين شادي ام را هم تشکيل مي دهد. بنابراين به نظرم تمام زندگي ام را صرف ساختن و شناختن چهره دروني خودم مي کنم.

دوست داري چه نقش هايي را بازي کني؟
دلم مي خواهد نقش آدم هايي را بازي کنم که رازي دارند، کساني که به طريقي خود را به انزوا کشانده اند. تنهايي چيزي است که هميشه از آن گريزانم اما گمان نکنم من تنها کسي باشم که اين احساس را دارد.

نظرت راجع به سينما چيست؟

به نظرم غيرممکن است آدم در کار سينما باشد و در لحظاتي از زندگي اش به يک احمق تمام عيار تبديل نشود. اما من چند سالي خودم را زهرزدايي کردم و نهايتاً به زمين بازگشتم.

نظرت راجع به هاليوود چيست؟

به نظرم آدم بايد از جريان رايج هاليوود فاصله بگيرد تا بتواند فرد نرمالي باشد. من آنجا کار مي کنم و دوست دارم آنجا باشم اما دوست دارم زندگي گمنامي داشته باشم.

يعني نمي خواهي مشهور باشي؟

من براي مشهور شدن ساخته نشده ام. شخصيت من اصلاً به درد چنين موقعيتي نمي خورد.

درمورد حرف هايت چطور فکر مي کني؟

شانس بزرگي است کاري داشته باشي که برايت معنايي داشته باشد و در اين صورت نياز به انتخاب ديگري نيست. مي دانم برخي از مردم اين موقعيت را ندارند اما خوشبختانه من از اين شانس بهره مند شده ام و از اين بابت خوشحالم.

بعد از اين همه سال بازيگري را چطور توصيف مي کني؟

من بازيگري را از 4 سالگي شروع کردم. اولين تجربه ام در صحنه فيلم مربوط به يک زمستان کشنده است. الان مي فهمم که تقريباً هر فيلمي که بازي کرده ام اينچنين بوده؛ آن در واقع آغاز دوره اي طولاني از مناظر سرد و تهي بود.

در کانادا چه تصويري از تو وجود دارد؟
احساس مي کنم رابطه پيچيده اي بين من و مردم اين کشور وجود دارد. وقتي بچه بودم در سريال شاد و خوش «جاده اي به اونلي» يا همان قصه هاي جزيره بازي مي کردم. بسياري از مردم اين سريال را مي ديدند و با آن بزرگ مي شدند. آنها دوست داشتند من همان سارا استنلي بمانم اما من بزرگ شدم و پا به سياست گذاشتم. احساس مي کنم مردم زياد ساراي جديد را دوست ندارند و گاهي اوقات فکر مي کنم آنها فقط دوست دارند من خفه شوم. من با بسياري از فيلمسازاني که دوست داشته ام کار کرده ام اما در کانادا فرهنگ چهره سازي وجود ندارد. وقتي فيلم جديدي کار مي کنم عکسم روي جلد مجلات است ولي در ساير اوقات زندگي گمنامي دارم.

چه چيزي باعث شد از 14 سالگي مستقل زندگي کني؟

يک راهکار عملي براي کنار آمدن با شرايطم بود. پدرم در شهر کوچکي خارج از تورنتو زندگي مي کرد در حالي که من در تورنتو به مدرسه مي رفتم. براي اينکه به مدرسه نزديک باشم بايد اين کار را مي کردم و خيلي زود مستقل شدم.

از احساسات زماني بگو که هنوز کودک بودي اما به شهرت زيادي رسيدي.

در واقع من از 9 تا 15 سالگي در دام تلويزيون و يا بهتر بگويم بازيگري افتادم. در آن سن دوست نداشتم بازيگر باشم اما قراردادم مرا مجبور کرد. در آن سن و سال برايم جالب نبود مردمي که نمي شناختم همه جا دنبالم باشند و برايم نامه هاي عجيب بنويسند، نامه هايي که در نظر من ترسناک مي نمود. هميشه مي ترسيدم. آغاز وحشتناکي در شهرت داشتم.





درباره سارا



* سارا از 14 سالگي و با درآمد خودش به طور مستقل زندگي مي کند.

* بعضي ها معتقدند او شبيه جواني اوما تورمن (بازيگر نقش اول زن بيل را بکش) است.

*‌ از رفتن به روي صحنه تئاتر به شدت واهمه دارد.

* از طرفداران ورزش هاکي است.

*‌ کتاب مورد علاقه اش «فراني و زويي» نوشته جي دي سالينجر است و گفته پنج صفحه آخر اين کتاب بهترين پنج صفحه آخر زندگي اش به شمار مي رود.

* طرفدار فيلم هاي زامبي است و بيشتر از همه «زامبي سفيد» و فيلم هاي رومرو را مي پسندد. خودش مي گويد اولين وآخرين اعتقادش به اسلحه فقط در دوران زامبي هاست؛ «اگر زماني زامبي ها زمين را بگيرند بايد همه مان مسلح باشيم.»

*‌ رفتن به تئاتر فعاليت مورد علاقه اش است.

* محبوب ترين فيلمش را «خط قرمز باريک» ساخته ترنس مليک مي داند.

* در ژانويه 2007 از سوي نشريه سينمايي ورايتي در ليست 10 کارگرداني که کارشان ارزش ديدن دارند قرار گرفت.

* سارا قصد داشت اولين فيلم بلندش فيلمي باشد تحت نام «خارش دار» که فيلمنامه اش را هم خودش نوشته بود و به داستان دختر 12 ساله اي مي پرداخت که در يک سريال تلويزيوني بازي مي کرد اما نتوانست اين پروژه را پيش ببرد و فيلم «دور از او» را به جايش ساخت. اين فيلم ماجراي زني است که به آلزايمر دچار مي شود و تا حدي به مادربزرگ سارا که او هم به همين بيماري دچار شد مربوط است.

* به رانندگي علاقه اي ندارد و هميشه از قطارهاي زيرزميني استفاده مي کند.
17.gif
 

BRADER SHIAN

Registered User
تاریخ عضویت
19 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,491
لایک‌ها
2
محل سکونت
مینشن
:lol::lol::lol:

lol خيلی جالب بود! :lol:

از رابطه پنهانی ساکورا و ناروتو پرده برداری ميشه!
4_1_6.gif


D_Naruto_x_Sakura_t.jpg


نه !اگه ناراتو با هیناتا نره من دیگه ناراتو نمی بینم!;)
راستی چیکار دارین !نکنه اونور امتحانات دانشگاه هست!;)
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
در حال دان هست چون اگه تموم شده بود همش رو می فرستاد.الان هم در نبرد تن یه تن با امتحانات به سر می بره
box.gif
.به محض اینکه برگشت اطلاعات تکمیلی رو ازش می گیرم.
راستی خواهر می شه مورچه و مورچه خوار رو هم بفرستی.
63.gif
دستت درد نکنه، :) پس هديه رو هم درياب.:D راستی مثل اينکه هديه شماره ين ين رو نداره، به email ش هم جواب نميده!:( بهش بگو با هديه يه تماس بگيره!;)

مورچه و مورچه خوار رو هم فرستادم. ;)
 

Kakashi

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2007
نوشته‌ها
1,179
لایک‌ها
2
سن
37
محل سکونت
Tabriz
سری دوم که داره ميآد، فيلمش هم همينطور. اون 2 قسمت هم بايد باشه!!! :rolleyes:
فقط حواستون باشه که بعد از ديدن tsubasa chronicles, کارتون xxxholic رو هم بگيرين و ببينين.:cool: بابک ميدونی يکی از شخصيت های اصليش کيه؟:D ايشون:

و اما در مورد اهورا مزدا: من تا حالا چيزی نشنيدم :blink:، تنها چيزی که ميشه گفت به ايران ربط داره، کارتون امير ارسلان هست. ولی اهورا مزدا ... من حد اقل چيزی نميدونم
4_12_3.gif

[/RIGHT]

آره اینو میدونستم :cool: یووکا هستش دیگه ، نه؟ ( جادوگر بعدها ) - نمیدونم سیزن سومش کی در میاد چون ظاهرا با مانگاش یه ذره متفاوت هستش;)

حالا یکی 2 صحنه از این انیمه (سوباسا کرونیکل ) رو میزارم کیف کنید ;) : ببینید اون پسر اولی رو میشناسید؟: p:rolleyes:
دومین عکس برای دوستداران XXXHolic جالب خواهد بود ;):happy:
سومیش هم برای اینه که یه ذره بترسید:eek::f34r::blink::happy:
4kby6ww.jpg

63lkqcn.jpg

4u9l301.jpg

من هم همین مشکل رو با گیم دارم! :wacko:
میگم ما که مادرامون بهمون انقدر گیر میدن اگه زن بگیریم، زنهامون پوستمون رو زنده زنده می کنندها!!
216.gif

:lol:

من گیم چون زیاد بازی نمیکنم ، بیشتر کتک های که میخورم سر همین انیمه و مخصوصا مانگا هستش;) البته دیگه یاد گرفتم چیکار کنم ، شبها میشینم میبین ، راحت و بی دردسر:cool::happy:
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
فريدا من خودم به شخصه از روي علاقه هست كه دارم دان مي كنم و فكر مي كنم تمام بچه هاي اينجا هم همين طور باشند. اين من هستم كه بايد از شما و پي تي تشكر كنم چرا كه واقعا جمع دوستانه اي ايجاد كرده ايد كه به سرعت به آن علاقه مند مي شي. البته علاقه اكثر بچه ها از قبل بوده ولي اينجا كه اومدند بيشتر شده و شخص شما بشترين علت رو داشتيد. جا داره همين جا از شما تشكر بكنم واقعا با اون روحيه شاد و دوستاشتني كه جو اينجا رو كاملا جو متفاوتي كرده ايد و باعث شديد كه اين بخش به حيات خودش ادامه بده و هر روز با پست هاي خودتون هر چه قدر هم كوتاه يا بلند بچه ها رو مي كشونيد مياريد تشكر كنم. قبلا هم گفتم اگه شما نبوديد و اداره اين بخش هم به دست پسر بود به سرعت اين جو تبديل به يه جو خشك مي شد چرا كه پسر ها واقعا بلد نيستند زياد رابطه بلندمدت برقرار كنند .
در هر صورت از تمام زحمات شما تشكر كنم. من كاري كه مي كنم فقط براي خودم هست ولي كاري كه شما مي كنيد براي همه هست.
من هم تایید میکنم
ومن هم به نوبه خود ازخواهر فریدا تشکر میکنم به خاطر زحماتشون

من ميخواستم از شماها تشکر کنم نه اينکه شماها از من!:p به هر جهت ممنون :blush::blush::blush:

به هر جهت شما دارين حاصل زحمت تون رو با بقيه تقسيم ميکنين :happy: من از طرف همه بچه ها از شما دانلود کننده های عزيز و همينطور از توزيع کننده های خوبمون تشکر ميکنم که از وقت و انرژی خودشون ميزارن و باعث ميشن که بقيه بچه ها هم به کارتون های عزيزشون برسن.:):rolleyes:

از همه ممنون :happy:
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
فریدا - هانشی سالگرد عضویتتون مبارک ، من شیرینی میخوام :p خودشم هر سالگردی بدون کیک نمیشه که :lol:

66af81i.jpg
ممنون ممنون :happy:

ميبينم که زدی تو خط gundam wing!!!:D:lol:
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
من از دنيا بيخبرم كجا داريد ميريد؟
هرجا ميريد من ازتون شيرني مي خواما. زيرآبي و اينا قبول نيست :D . نگيد شبش تا صبح بيدار بوديد ، بيهوش شديد از هواپيما جا مونديد من از اين كلك ها نمي خورم :lol:
شوخي كرديم فريدا. ان شا ا.. توپ حال ببريد جاي ماها هم حال كنيد:guitar:.
ماجرای اين قضيه طولانيه!:wacko: راستش قرار بود نوامبر قبل من برم فلوريدا ، کنفرانس داشتم ولی ويزام دقيقاً 1 روز بعد کنفرانس دستم اومد.:( که باعث از بين رفتن 2 تا بليط و پولش شد!:f34r: بعد من که ويزا رو داشتم و استفاده نشده هم بود با مامی جونم يه بليط خريديم رفتيم کاليفرنيا ديزنی لند! :D که اگه ديده باشی عکس هاش رو هم گزاشتم. البته هنوز کامل نيست. اگه برسم بقيه شون رو هم ميزارم.;)

حالا اينبار يه کنفرانس تو san diego دارم ولی خوبيش به اينه که فاصله san diego از ديزنی فقط 2 ساعت هست و من ميتونم يه بار ديگه برم اونجا، جاهايی که دفعه پيش نرسيدم ببينم رو دوباره ببينم! :D

و البته از اين خوشحال بودم که اين دفعه ويزام به موقع اومده و اگه خدا بخواد ديگه بهم نميخوره!:rolleyes::p
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
- ساما ( sama يا さま ) خيلی مودبانه هست و معمولا واسه اشخاص مهم ( مثل خدا ها و **** های مذهبی يا خان ها ) استفاده ميشه... البته ميتونيم واسه بزرگتر هامون يا خانواده آشنا هامون هم ازش استفاده کنيم که نشون دهنده احترام هست... معمولا sama رو با اسم فاميل يا لقب و عنوان و به ندرت با اسم کوچيک استفاده ميکنن ( nini-sama بعضی وقتا ميشه "نی نی خان"، بعضی وقتا "جناب نی نی"، بعضی وقتا هم "حضرت نی نی" )
قابل توجه علی :D;)

مطمئنی پست ها رو ميخونی؟! :blink: (دعوات کردم!) :p
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
Sensei : خوب اینو ماشاالله همه بلدند و نیاز به توضیح زیاد نیست ، برای صدا زدن استادان بکار برده میشه
اضافه بکنم که sensei برای مواردی که کسی در دانشی بالاتر از کسی باشه استفاده ميشه و حتماً لازم نيست که شخص معلم باشه. مثلاً به دکتر ها هم sensei گفته ميشه.:)
حالا یه چیزی هم در مورد Kun- بگم که در مواردی که شخص بخواد برای کسی اسم مستعار بسازه این رو هم میتونه با اسم فرد ترکیب کنه ، مثل Hamido-Kun که میشه Hamikun :p
مثال بارز و آشکاری که از اين مورد داريم ، اسم Gackt (گاکتو) هست که به Gack-Kun (گاک کون) معروف هست!:happy:

Gackt.tif.big.jpg


Ue- : برای اسم بردن پدر و مادر خود فرد و یا افراد دیگر استفاده میشه که بسیار با احترام است ، مثل Chiuba-Ue
haha Ue: oka san: mother
chichi Ue: oto san: father

بايد ازافه کنم که لغاتی مثل chichiue و hahaue کاملا منسوخ شده هستن و فقط توی کارتون هايی که به گزشته دور مربوط ميشه شما اين لغات رو ميشنوين.;)
Hime : برای اشاره به شاهزادگان استفاده میشه و همچنین میتونه بصورت تکی ( بغیر از حالت پسوندی خودش) ظاهر بشه.
بابک مطمئنی؟ :blink:من فکر ميکنم hime فقط معنی پرنسس رو ميده نه پرنس!:eek: البته مطمئن نيستم.:p


عالی بود.;) از اساتيد بزرگوار بابک و حميد در خواست دارم که بيشتر از اين به ما فيض برسونن! :happy:
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
هنوز چند نفر تست ندادن:blink::eek:. منتظرم! :D

Originally Posted by shinobi

naruto.jpg

Originally Posted by linghuchong

shikamaru.jpg
کسايی که تست ندادن، لطفاً بشتابن:
fan06.jpg

 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
the-last-samurai.jpg


آه ... last samurai ...
36_1_44.gif


حالا چرا يادش افتادم؟:eek: به خاطر اين:D:

[FONT=arial,sans-serif][SIZE=-1]Way of the Samurai 2

[/SIZE][/FONT][FONT=arial,sans-serif][SIZE=-1]
top.jpg
[/SIZE][/FONT]

حتماً اين کليپ رو ببينين;):

[FONT=arial,sans-serif][SIZE=-1]
3979b_004.jpg

[/SIZE][/FONT]​
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,288
محل سکونت
Tehran
من گیم چون زیاد بازی نمیکنم ، بیشتر کتک های که میخورم سر همین انیمه و مخصوصا مانگا هستش;) البته دیگه یاد گرفتم چیکار کنم ، شبها میشینم میبین ، راحت و بی دردسر:cool::happy:
روش خوبیه ای ول. :lol:
فقط اگه بعضی موقع ها آدم به یه گیم گیر بده، مثل Oblivion که من تمام سال 2006 رو داشتم 24 ساعته بازی می کردمش، دیگه روزها رو باید به قیمت کتک بازی کنی.
167.gif

ماجرای اين قضيه طولانيه!:wacko: راستش قرار بود نوامبر قبل من برم فلوريدا ، کنفرانس داشتم ولی ويزام دقيقاً 1 روز بعد کنفرانس دستم اومد.:( که باعث از بين رفتن 2 تا بليط و پولش شد!:f34r: بعد من که ويزا رو داشتم و استفاده نشده هم بود با مامی جونم يه بليط خريديم رفتيم کاليفرنيا ديزنی لند! :D که اگه ديده باشی عکس هاش رو هم گزاشتم. البته هنوز کامل نيست. اگه برسم بقيه شون رو هم ميزارم.;)

حالا اينبار يه کنفرانس تو san diego دارم ولی خوبيش به اينه که فاصله san diego از ديزنی فقط 2 ساعت هست و من ميتونم يه بار ديگه برم اونجا، جاهايی که دفعه پيش نرسيدم ببينم رو دوباره ببينم! :D

و البته از اين خوشحال بودم که اين دفعه ويزام به موقع اومده و اگه خدا بخواد ديگه بهم نميخوره!:rolleyes::p

میگم فریدا خانوم یه فضولی می تونم بکنم؟ این قضیه کنفرانسها چیه؟
یادمه یه بار مهدی بهتون گیر داده بود که شما که دکترید چرا... (قضیه فارسی نویس و این چیزا!) می گم شما دکتر چی هستین؟ اگه پزشکی هستید که خیلی مخلصیم!
2lxe53l.gif
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
خوب مثل اينکه کسی جواب سوال منو نميدونست! :cool:

نصيحت من اينه که خانم ها رو عصبانی نکنين چون نتيجه اش ميتونه اين باشه:D:

 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
میگم فریدا خانوم یه فضولی می تونم بکنم؟ این قضیه کنفرانسها چیه؟
یادمه یه بار مهدی بهتون گیر داده بود که شما که دکترید چرا... (قضیه فارسی نویس و این چیزا!) می گم شما دکتر چی هستین؟ اگه پزشکی هستید که خیلی مخلصیم!
:lol::lol::lol: نه من پزشک نيستم.:p پزشک گروه مون برادر ويلی هست که الان چند وقته دوباره غيبش زده!;):happy:

منم هنوز دکتر نشدم 2 سال ديگه مونده!:wacko: من دکترای مهندسی مکانيک ميخونم.:p
 
بالا