• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

معرفي انيميشن هاي جديد و قديمي دنيا

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
راستی این عکسه یکی از کمیاب ترین و ناب ترین عکسای Final Fantasy هستش که تو اون Cloud و Sephiroth که در اصل دشمن خونی یکیگرند اینقدر دوستانه همدیگه رو بقل کردن (الانست که بیان این فورومو فیلتر کنن):D
sephikurawallpaper.jpg
 

Daneel Olivaw

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
2,316
لایک‌ها
31
محل سکونت
In my shell
سلام
اینجا از تاپیک های مورد علاقه ی منه. همیشه میام اینجا سر می زنم اما پست نمی زنم چون اصلا معلوماتم در مورد انیمه ها به پای دوستان نمیرسه :blush:


Sephiroth جان بی صبرانه منتظرم داستان رو بشنوم. چند وقت پیش هم قرار بود توضیح بدی ولی رفتی و برنگشتی
25.gif


من قسمت 7 رو دیدم خیلی خیلی هم خوشم اومد (از آواتارم معلومه دیگه) اما چون داستانشو نمی دونستم خیلی سر در نیاوردم. خلاصه به شدت منتظر توضیحاتت هستم
rainbowf.gif
 

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
سلام
اینجا از تاپیک های مورد علاقه ی منه. همیشه میام اینجا سر می زنم اما پست نمی زنم چون اصلا معلوماتم در مورد انیمه ها به پای دوستان نمیرسه :blush:


Sephiroth جان بی صبرانه منتظرم داستان رو بشنوم. چند وقت پیش هم قرار بود توضیح بدی ولی رفتی و برنگشتی
25.gif


من قسمت 7 رو دیدم خیلی خیلی هم خوشم اومد (از آواتارم معلومه دیگه) اما چون داستانشو نمی دونستم خیلی سر در نیاوردم. خلاصه به شدت منتظر توضیحاتت هستم
rainbowf.gif


ای به چشم دوست عزیز
من راستش از همون اولم قصد داشتم که داستان بی نظیر قسمت هفتم رو برای عزیزان این تاپیک بگم منتهی اون موقع واقعا خیلی برام گرفتاری پیش اومد اما حالا اومدم که به قولی که دادم عمل کنم
خیلی خوب میریم سر ادامه داستان
فقط یه چیزی بچه ها ...اونم اینه که من الان از دانشکده برگشتم خونه دارم با اینترنت دایل آپ وصل میشم به فروم واسه همین فعلا نمیتونم عکسای شخصیتای بازی رو بزنم...یه یکی دو ساعت دیگه بازم یه سر میزنم دانشگاه اونوقت عکساروهم به متن داستان اضافه میکنم
یکی بود یکی نبود (بسه دیگه شورشو درآوردی هی میگی یکی بود یکی نبود:lol: :wacko: مگه ما ها بچه ایم!!! )



شرکت Shin-Ra با تکیه به قدرت اقتصادی ونفوذ سیاسی فراوان خود اقدام به ساختن شهرک هایی به ظاهر برای اسکان کارمندان این شرکت و خانواده های آنان کرد (بعدا در طول بازی معلوم میشود که این شهرک ها که به تدریج تبدیل به شهرهای بزرگی میشدند در اصل محیطی بوده برای کنترل مردم و آزمایش روی انان) که یکی از همین شهرها که در مرکز آن مجموعه خیلی عظیم تاسیسات Mako Reactor {که راکتوری بوده برای جذب LifeSteam (به اختصار LS ) و تبدیل آن به انرژی الکتریکی} شهری بود به نام Midgar . شرکت Shin-Ra در کل نه رآکتور Mako داشته که در اطراف هریک شهری بنا نموده است...اسم همه شهر ها مهم نیست فقط اسم دو شهر Nibelhime و Midgar به علت ارتباط مستقیم با داستان اهمیت دارد
همان طور که شرکت افزایش میافت برای حفظ امنیت رآکتور ها شرکت اقدام به تاسیس یک ارتش خصوصی نمود
ارتش Shin-Ra از چند گروه تشکیل میشد:
1: پایین ترین رده که سرباز های معمولی بودند با نام MP ها شناخته میشدند
2:رده بالاتری که مخصوص مزدوران حرفه ای شرکت بود که کار آنها ساکت کردن مخالفان و از بین بردن رقبا بود به Turks شهرت داشتندکه از این گروه چند اسم قابل توجه اند :
Tseng Reno Rude Elena
FF7_Turks.jpg
]
FF7ACTurks.png

همچنین قابل به ذکر است که شخصیت Vincent Valentine نیز در گذشته یکی از اعضای برجسته Turks بوده که طی حوادثی که بعدا در طی داستان آن را میگویم از این گروه جدا میشود

3: بالاترین رده سربازان که مخصوص فوق سربازانی با قابلیت های استثنایی هست به نام SOLDIER معروفند .این گروه Top ترین و Elite ترین نیروهای نظامی Shin-Ra بوده که تعداد معدودی شانس عضویت در آنها را داشتند
Sephiroth یکی از اعضای SOLDIER بود..قابلیت های فردی وی به قدری از هم رده هایش بالا تر بود که عملا تبدیل به یک افسانه در میان SOLDIER شده بود
مهارت باور نکردنی .سرعت فوق انسانی و بسیاری از قابلیت های دیگر سبب شده بود که Sephiroth یک پله بالاتر از دیگران قرار گیرد که همین امر وی را فردی منزوی و مغرور باراورده بود
از دیگر اسامی قابل ذکر از SOLDIER ها Cloud Strife , Zack هستند
نکته قابل ذکر در مورد افراد SOLDIER اینست که تیم تحقیقاتی Shin-Ra با کشف خاصیت های LS که در واقع جریان حیات سیاره و موجودات ساکن انست متوجه قدرت های غیر عادی از جریان گردید و به همین علت اعضای SOLDIER به وسیله بارانی از Mako شسته شده و به انها ژن Jenova (بعدا در طول داستان براتون میگم Jenova قضیش چیه )
تزریق گردید و همین امر سبب بهبود قابلیت های فیزیکی و ذهنی انان تا حد خیلی زیادی گردید و عملا آنها رو مبدل به یک ابر انسان نمود
اینم عکس Zack و Cloud
ZackandCloudLastOrder.jpg

اینم عکس Cloud به تنهایی
800px-Cloudac1.jpg


خوب بر و بچ چون داستان خیلی طولانیه و من میخوام براتون کامل نقلش کنم این فعلا برای امروز:blink:
بقیشو فردا میگم:f34r: ;)
خوب تا فردا خداحافظ
 

Daneel Olivaw

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
2,316
لایک‌ها
31
محل سکونت
In my shell
ایول. دستت درد نکنه هم به خاطر داستان و هم عکسای قشنگی که گذاشتی
thankyou.gif

منتظر بقیه اش می مونم
287.gif
 

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
ایول. دستت درد نکنه هم به خاطر داستان و هم عکسای قشنگی که گذاشتی
thankyou.gif

منتظر بقیه اش می مونم
287.gif

قابل شما رو نداره دوست گرامی
من بهتون گفته بودم که فردا ادامه داستانو میگم حالا اگه خدا بخواد و مشقای !!!!:blink: ذانشگاهم تموم بشه سعی میکنم قبل از فردا بازم یه تیکه هاشو براتون بگم
فقط به این نکته دقت کنین که داستان فیلم خیلی طولانیه و من نمیخوام کم کاری کنم
فعلا خداحافظ
خواهر فریدا نوبت شماست
بیاین و یه حال اساسی تو آنیمه به من و بر و بچ بدین
خیلی ممنون
 

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
خوب حالا وقتشه که ادامه داستانو براتون بگم
تا الان یه معرفی خیلی مختصر از شخصیت های بازی کردم حالا وقتشه که داستان اصلی شروع بشه:rolleyes:
یکی بود یکی ...آخ چرا میزنی باشه دیگه نمیگم یکی بود...آخ:f34r:

داستان اصلی بازی بر میگرده به 30 سال قبل
شرکت شینرا که روز به روز قدرت بیشتری پیدا میکرد در حقیقت نمیدونست یا اهمیت نمیداد که منبع جدیدی که برای تولید انرژی پیدا کرده در واقع همون چرخه بی پایان زندگیه که مردم وقتی میمیرن بهش برمیگردن و اگر این چرخه مصرف بشه زندگی بر روی اون سیاره به پایان میرسه
همیشه هم دنبال این بود که منابع بیشتری از Mako بدست بیاره
توی همین جستجو های بی پایان رییس بخش تحقیقات شرکت به نام Professor gast که ادم خوبی هم بود پی به راز یک تمدن قدیمی و اسرار آمیز از نژادی به نام Cetra یا Ancients برد
اون طور که از آثار و نوشته های باقی مونده از این مردم برمیومد , Cetra ها قومی بودن که وظیفه اونا پیدا کردن سیاره های غیر قابل سکونت و درست کردن اون سیاره ها برای زندگی موجودات زنده بود (Cetra ها رو از این جهت میشه با تایتان ها توی میتولوژی یونان مقایسه کرد )
سترا ها همچنین اعتقاد به یه سیاره موعود داشتند که یه چیزی شبیه بهشت واسه ماست که میگفتن تو اون سیاره جریان زندگی به قدری قوی و فراگیره که اونا میتونن تمام اقوام و نیاکان در گذشته خودشونو اونجا پیدا کنن و با اونا ارتباط داشته باشن (راستش من خودمم خوب این قسمتو نفهمیدم بعدا میرم اینترنت یه نگاهی میندازم )
ستراموجودات صلح طلبی بودند و وظیفشون محافظت از چرخه طبیعی زندگی یا همون LifeStream بود
اونا سر انجام به قصد بارور کردن سیاره مورد نظر داستان ما بهش وارد میشن و مدت طولانی اونجا به کار ادامه میدن
همه چیز به خوبی پیش میره تا اینکه یک روز اتفاقی براشون میافتاه
تو اینجا بود که منابع و دستنوشته های Professor Gast تموم شده بود
پروفسور که طبعا ادم کنجکاوی بود تصمیم میگیره که بیشتر تحقیق کنه در باره این موضوع و به عنوان نقطه شروع با تکیه به این تصور که سترا ها در اثر شهاب سنگی یا چیزی مشابه مرده اند کارشو از شکاف عظیمی که تو شمال اون سیاره قرار داشت و بیشتر شبیه یه اثر زخم بود تا یه حادثه طبیعی که به نام Northern Crater معروف بود حفاری خودشو آغاز کرد
خب فعلا سرم گیج میزنه و خستم و بعدشم از روی بدجنسی :devil: :devil: میخوام یه ذره دلتونو بسوزونم (شوخی کردم )
بقیه داستان یکی دو ساعت دیگه مینویسم
انیم چند تا عکس از شرکت شینرا و شهر Midgar :
Midgar.jpg

راستی اینم یه عکس از پرسنل رده بالای شرکت و مسوولیت هر کدومشون
ShinraHierarchy3.jpg

بعدا راجع به هر کدوم یه توضیح مفصل میدم



خواهر فریدا کجایین ؟ بیاین دیگه !!! دلمون تنگ شده برای پستای عالی شما
راستی :اوتار جدیدم چطوره میخوام سر اوتار با شما کل کل کنم !!!:p
 

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
خب دلم نیومد دلتونو بشکنم اینم بقیش
درحین حفاری های Professor Gast که از این به بعد پروفسور صداش میزنم اون و دستیارش Doctor Hojo موفق به کشف یک کپسول دفن شده در اعماق خاک آن منطقه شدند
با بررسی کپسول در آزمایشگاه و باز کردن آن آنان با بقایای اسیب دیده موجودی انسان مانند روبرو شدند
هیچ چیزی در اطراف کپسول که بتوواند هویت اسرار آمیز ان موجود هر چه که بود را مشخص کند به جز نوشته ای حک شده بر روی دیواره بیرونی کپسول , نوشته ای به زبان بسیار قدیمی Jenova
پروفسور و دستیارش نتیجه گرفتند که Jenova یکی از باقی مانده های نسل سترا بوده که در هنگام نابودی بقیه ستراها به نحوی سالم مانده
گرچه موجود بیگانه Jenova (بعدا براتون ریشه یابی اسم Jenova و Sephiroth رو سر فرصت میگم ...حسابی موضوع جالبیه ) هیچ گونه علایم حیاتی از خود نشان نمیداد اما پروفسور و دستیارش احساس میکردند که حضور موجود به نوعی بر روی اطرافیان آنها تاثیر میگذارد مانند اینکه افراد به طور غیر عادی قدرتمند تر یا سریعتر میشدند
بنا بر این پروفسور و دستیارش تصمیم به مطالعه Jenova پرداختند
دستیار پروفسور Doctor Hojo بر خلاف رییس خود فردی فاقد وجدان و صلاحیت کاری بود و در این مورد بر خلاف نظر همکار و رییس خود مبنی بر آزمایش تدریجی موجود ناشناخته و بر رسی تاثیر بافت های آن در آزمایشگاه خودسرانه اقدام به تزریق مقادیر متفاوتی از ژن Jenova به نمونه های انسانی موجود در شهر (حالا فهمیدید که چرا اینا اون شهرا رو ساختن ) نمود
نتایج فاجعه آمیز بودند
اکثر نمونه ها به طرزی وحشتناک تغییر شکل داده و با از دست دادن قسمت اعظم هوش و حافظه خود تبدیل به هیولاهایی غیر قابل کنترل و خطرناک گردیدند
پروفسور با دیدن کار دستیارش وی را توبیخ کرد و تصمیم به اخراج وی گرفت اما هوجو که فردی زیرک بود پیش رییس شرکت رفته با قانع کردن وی نسبت به نتیجه آزمایش ها و اینکه او قادر است تا میزان صحیح ژن برای تزریق به مردم به منظور تبدیل نمودن آنها به یکی ابر انسان به منظور قویتر کردن بخش SOLDIER توانست به آزمایش های خود ادامه دهد
هوجو واقعا در کار خود به موفقیت دست پیدا کرد و توانست با اعمالی از تبدیل نمونه ها به هیولا جلوگیری کند
این سرآغاز تولد Sephiroth میباشد
هاها بازم میخوام دلتونو بسوزونم بقیشو میذارم واسه امروز عصر
اینم عکس Jenova :
Jenova.jpg

jenova.jpg
 

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
بر و بچ با حال فروم پس کوشین ؟:blink:
روزبه جان , خواهر فریدا که فعلا نیستش پس شما بیا ما رو با توضیحات ارزندهتون بهره مند کنین:rolleyes:
مخلص همه
Sephiroth
 

Daneel Olivaw

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
12 جولای 2006
نوشته‌ها
2,316
لایک‌ها
31
محل سکونت
In my shell
مرسی خیلی خوب بود. با همین چند تا پستت موضوع برام خیلی روشنتر شد :happy:

راستی چند تا سوال:
1. Final Fantasy I اول همین ماجرا هست یا اصلا ربطی نداره؟
2. این داستان مربوط به قسمتای قبلیه یا پیش زمینه ی داستان قسمت هفتمه و فقط توی بازیش گفته میشه؟
3. ماجرا توی چه سیاره ایه؟ ظاهرا زمین نیست ، درسته؟
 

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
مرسی خیلی خوب بود. با همین چند تا پستت موضوع برام خیلی روشنتر شد :happy:

راستی چند تا سوال:
1. Final Fantasy I اول همین ماجرا هست یا اصلا ربطی نداره؟
2. این داستان مربوط به قسمتای قبلیه یا پیش زمینه ی داستان قسمت هفتمه و فقط توی بازیش گفته میشه؟
3. ماجرا توی چه سیاره ایه؟ ظاهرا زمین نیست ، درسته؟

با سلام و عرض ادب به شما دوست عزیز
هر قسمت از مجموعه زیبای Final Fantasy که تا به حال سیزده بازی از آن تولید شده است داستانی کاملا متفاوت و منحصر به فرد دارد
داستانی که من قصد ذکر آن را دارم داستان بازی Final Fantasy 7 است که فیلم زیبای Advent Children به عنوان ادامه ای بر داستان بازی به وجود آمد و به همین علت فهمیدن داستان فیلم بدون دانستن داستان بازی بسیار سخت میباشد

متاسفانه در هیچ یک از سری های این بازی اشاره ای به نام سیاره نمیشود اما این امر حتمیست که داستان در سیاره زمین اتفاق نمیافتد
احتمالا سیاره ای منحصر به فرد با خصوصیاتی مشابه با زمین است
دوستان گرامی من فعلا تا فردا صبح ساعت 12 هیچ چی نمیتونم بنویسم چون فردا کلاس دینامیک دارم تازه عصرشم مقاومت مصالح و آز فیزیک 2 روی سرم خراب میشن و مشقاشون !!!! (انگار اینجا دبستانه ) از همون الان دیگه دارن به جمع 5 قله برتر دنیا میپیوندند از بس که روی هم تلنبار شدن
پس تا فردا ظهر خداحافظ همگی



خواهر فریدا کجایین ؟:(
نکنه هنوز درگیر اون تصادف هستین:D
 

TOMASS ANJELLO

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
1,158
لایک‌ها
12
با سلام
خب فکر کنم منم اطلاعاتی راجب به
فاینال فانتزی
داشته باشم
فعلا برم و تایپشون کنم
دوباره بر می گردم
موفق باشید
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
خواهر فریدا کجایین ؟:(
نکنه هنوز درگیر اون تصادف هستین:D
من بدبختم، من بيچارم، من در حال زار زدنم!
36_1_4.gif

اگه تا فردا صبح مژه بهم نزنم هم اين لعنتی تموم نميشه، ديشبم نخوابيدم، فردا TA هم هستم!
4_9_2.gif
(البته قروبش يه اتفاق خوب مياوفته ، اونم اينه که تمام بچه های دانشگاه ، anime geeks، قراره جمع شن تو lab من و با هم مبادله anime بکنيم ، که تا الان يه ليست درست کرديم و 305 تا اونوان کارتون توش هست!) اين يکی خيلی مسرت بخشه
4_1_2.gif
ولی من فردا ميميرم
4_11_6.gif


ولی واقعاً دستت درد نکن:happy:، حالا تو که تموم کردی منم در مورده ترتيب ديدن کارتوناش ميگم ! البته اگه نميدونين؟:eek:
راستی از دوسته من پرسيدين که چيزی از FF من براش فرستادم يا نه؟:f34r:
 

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
اشکالی نداره خواهر جون یه کم نخوابیدن نمک زندگی دانشجوییه
فکر کنم کسی نباشه که مکانیک بخونه معنی شب نخوابیدن رو ندونه
من بیچاره چی الان ساعت 8 صبحه من دارم مثل چی تحقیق این درس علم مواد کوفتی رو مینویسم
پدر و مادر انگشتام در اومد....:grrr: دقیقا 16 ساعته که دارم یه نفس مقاله مینویسم یکی بیاد به دادم برسه
اما اشکالی نداره :happy:
خوب شما به سلامتی !!!! Ta هم که هستین :D
دیگه اصلا خوابیدن ممنوعه ! از فردا هر روز باید از 24 ساعت 26 ساعتش رو بیدار باشین:f34r:

راستش من انقدر گیج بازی در اووردم که حد نداره الان تازه شما گفتین یادم افتاد. امروز حتما یه ایمیل واسه دوستتون میفرستم
ممنون از یادآوریتون
بعدشم من هنوز داستانو تموم نکردم امروز که از خوان هفتم درسام بگذرم یه حال حسابی به همتون میدم:rolleyes:
خوب من برم سراغ بقیه مقاله .... :eek:hno: باید تا ساعت 9 صبح امروز تحویلش بدم هنوز 22 صفحه دیگه مونده
من خیلی بدبختم من خیلی بیچارم
خداحافظ
 

TOMASS ANJELLO

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
1,158
لایک‌ها
12
با سلام
امیدوارم که بتوانم اطلاعات مفیدی در خدمت دوستان بگذارم
فاینال فانتزی 7 : فرزندان ظهور

به درخواست دوست عزیزم
سفیروث
به زودی
 

TOMASS ANJELLO

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 فوریه 2006
نوشته‌ها
1,158
لایک‌ها
12
با سلام
ادامه داستان فاینال فانتزی 7


به زودی
 

RoOozbeh

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 جولای 2005
نوشته‌ها
962
لایک‌ها
25
سلام
دوباره من پیدام شد
bis.gif

اوه اوه عجب گردوخاکی کردن
سفیروس و توماس عزیز ممنون حال دادین
حالا از کجا شروع کنم بخونم
bud.gif

راستی خواهر فریدا دو تا از فیلمای فاینال فانتزی رو دادین به دوستتون البته زبون اصلی و بی سانسور که به منم دادن
anime geeks بابا میگم یه چند تا عکس از این کنگره بین و المللیتون بگیرید ما رو بی نسیب نذارید
polling.gif

فعلا
ende.gif
 

Sephiroth

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2006
نوشته‌ها
79
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Shin-Ra Company HQ
با سلام
ادامه داستان فاینال فانتزی 7
هیچ اتفاقی درداستان نمی افتد
حتی سفیروثی در کار نیست که دوباره زنده شود و بازگردد
سازنده ها هیچ قصدی در گمراه کردن ندارند
آن شخص مرموز ویلچر سوار همان دقیقه اول داستان هویتش معلوم می شود
روفوس مدیر شرکت شینرا
ادامه داستان هم کاملا سرراست است
یک گروه جنایتکار 3 نفره آرامش شهر را به هم زده اند
کاداج **** این گروه در جستجوی بقایای سلولهای جنوا
( موجود ساخته شینرا که سفیروث محصول آن بود )
هستند تا جنوا را دوباره احیا کنند
تا بتوانند بار دیگر موجودی همانند سفیروث به وجود آورند


این داستان ادامه دارد

با سلام و عرض ادب نسبت به دوست عزیزم
با تشکر از زحمت شما برای نقل داستان فیلم Advent Children از شما خواهشی دارم
شما با نقل این داستان در واقع انگار دارید ته کتاب را برای دوستان و علاقه مندان این بازی بازگو میکنید
من قصد دارم تا داستان کامل این مجموعه را به ترتیب و با ذکر جزییات کامل بیان کنم
از شما ممنون میشوم که اندکی صبر نمایید
آنوقت اگر مایل بودید من توضیح داستان فیلم رو میگذارم به عهده شما

یه صحبتم با بقیه دوستان داشتم
من امروز همون طور که صبحش پست زدم و گفتم : سرم امروز خیلی شلوغه و واسه همین وقت گفتن داستان رو ندارم ولی سر حرفم هستم و به احتمال زیاد امشب یا نهایتش فردا ادامه کارم رو پی میگیرم

دوست عزیزم Tomas Angello پس اگه اشکالی نداره فعلا دست نگه دارین
ممنون میشم
راستی اگه زحمتی نیست برای جلوگیری از سردرگمی بقیه بچه ها این دو پست آخرتون رو پاک کنید
راستی با اینکه قصد ندارم اینو بگم ولی مجبورم
اطلاعاتتون از داستان این فیلم یه خورده (البته ببخشینا ) غلطه
 

linghuchong

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
14 ژوئن 2006
نوشته‌ها
5,569
لایک‌ها
2
سن
46
محل سکونت
Victoria
خوب يکی به من بگه نسبت اين دوتا با هم چيه؟؟!!!:blink: اين عکسا مشکوکن؟!!!!:blink:
مثل همون عکسی که خودت گزاشتی زياد قيافشون به دشمن نميخوره بيشتر شبيه ... :blink::eek::blink:



فکر کنم اينم ماله FF باشه:

 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
بالا