مقالات و اخبار مرتبط با فیلم و سینما

[esfandiyar2002]

«كينگ كونگ» در چين ركوردشكني مي كند.
درام حماسي عاشقانه «كينگ كونگ» در اين كشور آسيايي به يك فروش ۱۰۰ ميليون يوآني (حدود ۵/۱۲ ميليون دلار آمريكا) دست يافته است. اين رقم فروش، ساخته جديد پيتر جكسن را در مقام پرفروش ترين فيلم خارجي سينماهاي چين در پنج سال اخير قرار داده است.
«كينگ كونگ» دوازدهم ژانويه در چين روي پرده سينماها رفت و اكنون حدود ۴۵ روز از نمايش عمومي آن در اين كشور مي گذرد. تحليل گران اقتصادي پيش بيني مي كنند اين فيلم بتواند ركورددار قبلي فروش يعني «پرل هاربر» را از صدرنشيني خود به پايين بكشد.
درام جنگي «پرل هاربر» - با بازي بن افلك در سال ۲۰۰۱ در چين اكران عمومي شد و ۱۰۵ ميليون يوآن (حدود ۱۳ ميليون دلار) فروش كرد. كينگ كونگ پيتر جكسن كه دوباره سازي فيلم كلاسيك سال ۱۹۳۵ «كينگ كونگ» است، با هزينه اي ۲۰۷ ميليون دلاري تهيه شد.
فيلم در آمريكا و ديگر كشورهاي جهان به يك فروش كلي ۵۴۰ ميليون دلاري دست پيدا كرد. نائومي واتس، آدرين برودي، جك بلك و اندي سركيس نقش هاي اصلي فيلم را بازي كرده اند.

 

[Behrooz]

شب 14 اسفند اسكار 2006 هم برگزار شد و مجسمه اسكار رشته هاي اصلي بين دو فيلم « كوهستان بروكبك » و « تصادف » تقسيم شد و هر فيلم 3 اسكار را از آن خود كرد.

در رشته هاي فرعي نيز دو فيلم « خاطرات يك گيشا » و « كينگ كنگ » هم با كسب 3 اسكار در رده هاي بعدي قرار گرفتند. نكته جالب در رشته بهترين فيلم غيرانگليسي زبان است كه برخلاف تصور همگان فيلم فلسطيني « اينك بهشت » نصيبي از اسكار نبرد.

فليپ سايمور هافمن و ريز ويتراسپون (در عكس سمت راست) هم طبق پيش بيني ها اسكار بهترين بازيگر نقش اول مرد و زن را به ترتيب براي فيلم هاي « كاپوتي » و « قدم زني در مسير » از آن خود كردند.

ليست كامل برندگان و كانديداهاي اسكار 2006 به شرح زير است.





بهترين فيلم:

تصادف

ديگر كانديداها:

- كوهستان بروكبك

- مونيخ

- شب بخير و موفق باشي

- كاپوتي

بهترين كارگرداني:

آنگ لی براي « كوهستان بروكبك »

ديگر كانديداها:

- استيون اسپيلبرگ براي « مونيخ »

- جرج کلونی براي « شب بخير و موفق باشي »

- بنت ميلر « كاپوتي »

- پل هاگيس « تصادف »

بهترين بازيگر نقش اول مرد:

فيليپ سيمور هافمن برای « كاپوتي »

ديگر كانديداها:

- يواکين فونيكس برای « قدم‌زنی در مسير »

- هيث لجر برای « كوهستان بروكبك »

- ديويد استراترن برای « شب بخير و موفق باشي »

- ترنس هوارد برای « Hustle & Flow »

بهترين بازيگر نقش اول زن:

ريس ويترسپون برای « قدم‌زنی در مسير »

ديگر كانديداها:

- چارليز ترون برای « نورث کانتری »

- فليسيتی هافمن برای « ترنس ‌امريکا »

- جودی دنچ برای « خانم هندرسن تقديم مي‌کند »

- کايرا نايتلی برای « غرور و تعصب »

بهترين فيلمنامه ارژينال:

پل هاگيس و رابرت مورسکو برای « تصادف »

ديگر كانديداها:

- استفن گاگان برای « سيريانا »

- جرج کلونی و گرنت هسلوف برای « شب بخير و موفق باشي »

- وودی آلن برای « آخرين امتياز »

- نواه بومباچ برای « مرکب ماهی و وال »

بهترين فيلمنامه اقتباسي:

لری مکمورترای و دايانا اوسانا برای « كوهستان بروكبك »

ديگر كانديداها:

- جاش اولسن برای « تاريخ خشونت »

- دن فاترمن برای « كاپوتي »

- جفری کين برای « باغبان وفادار »

- تونی کوشنر و اريک راث برای « مونيخ »

بهترين بازيگر نقش دوم مرد:

جرج کلونی برای « سيريانا »

ديگر كانديداها:

- ويليام هرت برای « تاريخ خشونت »

- پل جياماتی برای « مرد سيندرلايي »

- مت ديلون برای « تصادف »

- جيک گيلنهال برای « كوهستان بروكبك »

بهترين بازيگر نقش دوم زن:

ريچل ويتس برای « باغبان وفادار »

ديگر كانديداها:

- فرانسيس مکدورمند برای « نورث کانتری »

- ميچله ويليامز برای « كوهستان بروكبك »

- ايمی آدامز برای Junebug

- کاترين کينير برای « كاپوتي »

بهترين فيلم غيرانگليسي زبان:

« تسوتسی » از آفريقای جنوبی

ديگر كانديداها:

- « اينک بهشت » از فلسطين

- « کريسمس مبارک » از فرانسه

- « سوفی شول: روزهای آخر » از آلمان

- « نگو » از ايتاليا

بهترين فيلمبرداري:

- دايان بيبي براي « خاطرات يك گيشا »

ديگر كانديداها:

- والري فيستر براي « بتمن آغاز مي كند »

- رودريگو پريتو براي « كوهستان بروكبك »

- رابرت السوييت براي « شب بخير و موفق باشي »

- امانوئل لوبزكي براي « دنياي جديد »

بهترين تدوين:

هيوز وينبورن برای « تصادف »

ديگر كانديداها:

- مايک هيل و دن هانلی برای « مرد سيندرلايي »

- کلر سيمپسن برای « باغبان وفادار »

- مايکل کان برای « مونيخ »

- مايکل مکيوزکر برای « قدم زنی در مسير »

بهترين موسيقي متن:

گوستاو سانتولالا براي « كوهستان بروكبك »

ديگر كانديداها:

- جان ويليامز براي « مونيخ »

- آلبرتو ايگلسياس براي » باغبان وفادار »

- داريو ماريانلي براي « غرور و تعصب »

- جان ويليامز براي « خاطرات يك گيشا »

بهترين ترانه:

Hustle & Flew

ديگر كانديداها:

- ترنس آمريكا

- تصادف

بهترين تدوين صدا:

كينگ كنگ

ديگر كانديداها:

- جنگ دنياها

- خاطرات يک گيشا

بهترين صداگذاري:

كينگ كنگ

ديگر كانديداها:

- تاريخچه نارنيا: شير و جادوگر و كمد

- جنگ دنياها

- خاطرات يک گيشا

- قدم‌زني در مسير

بهترين جلوه هاي ويژه:

كينگ كنگ

ديگر كانديداها:

- تاريخچه نارنيا: شير و جادوگر و كمد

- جنگ دنياها

بهترين فيلم مستند:

رژه پنگوئن‌ها

ديگر كانديداها:

- کابوس داروين

- انرون: هوشمندترين افراد دفتر

- مردربال

- جنگ خيابانی

بهترين طراحي هنري:

خاطرات يک گيشا

ديگر كانديداها:

- شب بخير و موفق باشي

- هري پاتر و جام آتش

- كينگ كنگ

- غرور و تعصب

بهترين طراحي لباس:

خاطرات يک گيشا

ديگر كانديداها:

- چارلي و كارخانه شكلات

- خانم هندرسن تقديم مي‌کند

- غرور و تعصب

- قدم‌زنی در مسير

بهترين چهره پردازي:

تاريخچه نارنيا: شير و جادوگر و كمد

ديگر كانديداها:

- مرد سيندرلايي

- جنگهاي ستاره اي: اپيزود سوم - انتقام سيت

بهترين فيلم انيميشن:

والاس و گروميت: نفرين خرگوش‌نما

ديگر كانديداها:

- عروس مرده تيم برتن

- قلعه متحرک هاول

اسكار افتخاري:

رابرت آلتمن

 

[vahidrk]

ریس ویترسپون، نامزد تندیس اسکار بهترین هنرپیشه زن، بیشترین میزان دستمزد را درمیان بازیگران زن هالیوود دریافت می‌کند.

این هنرپیشه که به پاس ایفای نقش همسر جانی کش در فیلم "قدم زنی در مسیر" یکی از شانس های برتر کسب تندیس اسکار است برای ایفای نقش در فیلم "مشکل خانوادگی ما" دستمزدی بالغ بر 30 میلیون دلار دریافت کرد و رکورد جدیدی بر جای گذاشت.
ویترسپون در این فیلم نقش مادری را بازی می کند که ناگزیر به مبارزه با شیاطینی است که پیکره کودکش را تصاحب کرده اند. این هنرپیشه 29 ساله نه تنها دراین فیلم بازی می کند بلکه تهیه و تولید آن را نیز بر عهده گرفته است.

جولیا رابرتز، هنرپیشه فیلم های "نزدیکتر"، "زن زیبا"، "ناتینگ هیل" و "عروس فراری" برای ایفای نقش در فیلم "لبخند مونالیزا" دستمزد 25 میلیون دلاری دریافت کرد و تاکنون گرانترین هنرپیشه زن سینمای آمریکا به شمار می رفت. اما به نظر می رسد که ویترسپون گوی رقابت را از وی ربوده است.

هنرپیشه فیلم های "انتخابات"، "نیکی کوچولو"، "قانونا بلوند"، "اهمیت ارنست بودن" و "درست مثل بهشت" برای کسب تندیس اسکار باید با رقبایی چون چارلیز ترون برای "نورث کانتری"، فلیسیتی هافمن برای "ترنس‌امریکا"، جودی دنچ برای "خانم هندرسن تقدیم می‌کند" و کایرا نایتلی برای "غرور و تعصب" به رقابت بپردازد. ویترسپون تا به حال در 32 فیلم سینمایی و تلویزیونی حضور داشته است.


منبع:www.inroozha.com

 

[esfandiyar2002]

از اواخر دهه 1920 و ورود صدا به سينما تا قرن 21 و استفاده از تصاويری که به کمک کامپيوتر توليد شده، دهه‌های متمادی شاهد پيدايش و از ميان رفتن سبک‌های گوناگون بوده اند.
هاليوود پيوسته سلطه خود را بر عالم خيال حفظ کرده و بر فيلم‌های اروپايی، بريتانيايی و هندی - که البته تماشاگران خود را داشته اند – سايه افکنده است.
ستارگان‌هاليوود نيز از نخستين بازيگران جهانی در دهه 1930 تا ستارگان شکوهمند دهه 1950 و چهره‌های پر زرق و برق دهه 1970 و بازيگران امروزی که روابطشان موضوع بحث رسانه‌هاست، دستخوش تغيير‌های بسياری شده‌اند.
در تمام اين سالها، جايزه اسکار نشان دهنده وضعيت کلی سينما بوده و به عنوان پاداشی به فيلم‌ها، بازيگران و کارگردانانی که دستاوردهای پايداری داشته‌اند اهدا شده است. حتی هرگاه که آکادمی از يکی از اين نشانه‌ها غافل مانده، باز هم معيارهای مفيدی برای درک روندهای جاری در صنعت فيلم در اختيار مورخان گذاشته است.

دهه 1920و30
اسکار همزمان با ورود صدا به سينما پا به عرصه گذاشت. البته اين جايزه تا سال 1939 رسما نام اسکار را بر خود نداشت.
با ورود صدا، استوديوهای فيلمسازی آمريکا بر صنعت فيلم مسلط شدند و آغاز عصر طلايی‌هاليوود را نويد دادند. با پيدايش فناوری تکنی کالر، بيشتر فيلم‌ها به صورت رنگی فيلمبرداری شدند.
اولين مراسم اسکار يا در واقع جايزه آکادمی در سال 1929 در کنار يک مراسم شام رسمی در تالار "بلاسام" يا همان "شکوفه" روم هتل روزولت‌هاليوود برگزار شد.
فيلم بال‌ها با داستانی درباره 2 خلبان آمريکايی که هر 2 عاشق يک دختر می‌شدند، جايزه بهترين فيلم را برد و اميل يانينگز برای بازی در فيلم جسم يا همه نفر جايزه بهترين بازيگر مرد را دريافت کرد. جنت گينور برای بازی در فيلم آسمان هفتم جايزه بهترين بازيگر زن را گرفت.
سال 1930 شاهد پا به عرصه گذاشتن نخستين ستارگان جهانی بود: اسپنسر تریسی، کلارک گيبل، بت ديويس و کاترين هپبورن همه برای نخستين بار جايزه گرفتند و هر 4 نفر بعد‌ها در دهه‌های بعد نيز برنده جايزه اسکار شدند.
نخستين کارگردان- ستاره‌ها نيز رفته رفته وارد ميدان شدند. فرانک کاپرا در اين دهه 3 بار (از جمله برای فيلم يک شب اتفاق افتاد) جايزه برد و جان فورد نيز اولين اسکار از 4 اسکار بهترين کارگردانی را در همين دهه برای فيلم خبرچين گرفت.
در دهه 1930، 2 فيلم کلاسيک از 2 فيلم برنده جايزه شکست خوردند. در سال 1932 وداع با اسلحه با شرکت گری کوپر و آلن هيز جايزه را به سواره **** باخت و فيلم صفحه اول با شرکت پت اوبراين نيز در سال 1930 – 31 در برابر فيلم وسترن سيمارون که برنده جايزه شد، ناکام ماند.
در سال 1935 فيلم يک شب اتفاق افتاد به کارگردانی فرانک کاپرا نخستين فيلمی بود که 5 جايزه بهترين کارگردانی، بهترين بازيگران زن و مرد، بهترين فيلم و بهترين فيلمنامه را يکجا برد. داستان روزنامه نگاری که عاشق خانمی می‌شود که وارث ارثيه هنگفتی است، اما از خانواده اش گريزان است، جايزه بهترين بازيگر مرد را برای کلارک گيبل به ارمغان آورد.
در همان سال يکی از بزرگترين پيشگامان سينما، ديويد وارک گريفيث که "به مردی که‌هاليوود را اختراع کرد" شهرت داشت جايزه ويژه آکادمی را برد.
گريفيث پيشگام ابداع و استفاده از بسياری از فنون داستانگويی در سينما بود و يکی از نخستين آثار کلاسيک سينما موسوم به تولد يک ملت را در سال 1915 کارگردانی کرد.

دهه 40
سينما همچنان ه از نظر اندازه و اهميت رشد می‌کرد، تعداد ستارگانش نيز رو به فزونی بود.
اينگريد برگمان در اين دهه 4 بار نامزد دريافت جايزه بهترين بازيگر زن شد و سرانجام در سال 1944 اين جايزه را برای ايفای نقش در فيلم چراغ گاز گرفت.
لارنس اوليوير، بازيگر تئاتر بريتانيا با موفقيت به‌هاليوود راه يافت و 6 بار نامزد دريافت جايزه بهترين بازيگری و بهترين کارگردانی شد. جيمز استوارت نيز که جمعا 5 بار نامزد دريافت جايزه اسکار شد، 3 بار در اين دهه نامزد شد و در سال 1940 جايزه اسکار را برای بازی در فيلم داستان فيلادلفيا برد.
به روايتی غول‌های پيشگام سينمای آمريکا، فرانک کاپرا، بيلی وايلدر، جان فورد و اورسن ولز قويترين آثار خود را در اين دهه خلق کردند.
در سال 1940 فيلم بربادرفته بيشتر جوايز اصلی اسکار را درو کرد. در حالي که اين فيلم هنوز يک اثر کلاسيک به شمار می‌آيد، کارگردانش ويکتور فلمينگ در بوته فراموشی مانده است.
در سال 1941 رقابت بر سر جايزه بهترين فيلم ميان فيلم‌های خوشه‌های خشم، ربکا، داستان فيلادلفيا و ديکتاتور بزرگ بسيار فشرده بود.
ربکای هيچکاک جايزه را برد؛، اما از آنجا که جايزه بهترين فيلم هميشه به تهيه کننده داده می‌شود، دست خود هيچکاک هرگز به جايزه اسکار نرسيد.
در رقابت بر سر جايزه بهترين کارگردانی جان فورد از هيچکاک پيش افتاد. هيچکاک انگليسی چند بار ديگر نيز نامزد اسکار شد، اما به آن دست نيافت.
مراسم اسکار سال 1942 يکی از بحث انگيزترين مراسم در نوع خود بود. دره من چه سبز بود به کارگردانی جان فورد اسکار بهترين فيلم را برد و همشهری کين اورسن ولز را ناکام گذاشت. فورد در زمينه بهترين کارگردانی هم اورسن ولز تازه کار را از جايزه محروم کرد. برخی استدلال می‌کند که اين بزرگترين بی‌عدالتی در تاريخ اسکار بود.

دهه 50
اين دهه تحت تاثير نام تعدادی از بزرگترين کارگردانانی که به سينما شکوه بخشيده اند قرار داشت. ديويد لين، آلفرد هيچکاک، اليا کازان، جان هيوستن و جان فورد، همه شاهکارهای خود را در دهه 50 آفريده اند.
اين همان دهه‌ای بود که شاهد نمايش سرگيجه، پل رودخانه کوای، در بارانداز، اتوبوسی به نام هوس و قايق افريکن کوئين (مشهور به ملکه آفريقايی) بود.
مارلون براندو، يکی از تيزهوش ترين ستارگان‌هاليوود در دهه 50 بر پرده درخشيد. او 5 بار نامزد دريافت اسکار شد، اما برای دريافت اسکار باید تا سال 1954 که به خاطر بازی در فيلم در بارانداز جايزه گرفت منتظر اسکار می‌ماند.
کاترين هپبورن که 2بار هم در دهه‌های 30 و 40 نامزد دريافت اسکار شد بود 3 بار هم در دهه 50 نامزد شد و 4 بار در دهه 60 و برای آخرين بار در سال 1982 نامزد اسکار شد. هپبورن در مجموع 12 بار نامزد اسکار شد و 4 بار به اين جايزه دست يافت که هنوز هيچ بازيگری به اين رکورد دست نيافته است. جذابيت و محبوبيت هيچ بازيگر زن ديگری به اندازه او طولانی نشد و هيچ زنی هم به اندازه او در مراسم اسکار سالهای مختلف موفقيت کسب نکرد.
وجه غالب فيلم‌های اين دوره ترکيبی از شگفت انگيزی و مسخرگی بود. با اين حال آکادمی در سال 1951 جايزه بهترين فيلم را – به درستی - به همه چيز درباره ايو و در سال 1955 به از اينجا تا ابديت اعطا کرد.
اما در سال 1952 که اسکار بهترين فيلم به يک آمريکايی در پاريس داده شد (آن هم در برابر اتوبوسی به نام هوس) و در سال 1957 که اسکار را به دور دنيا در 80 روز دادند، آکادمی آشکارا به خطا رفته بود.
در سال بعد از آن هم همين اتفاق افتاد. وقتی اسکار بهترين فيلم را به بزرگترين نمايش روی زمين دادند حتی مری پيکفورد که مجری بر برنامه بود، موقع اعلام نام فيلم برنده کاملا جاخورده بود.

دهه 60
در سال 1968 برنده اسکار بهترين فيلم، يعنی در گرمای شب و نامزدهای دريافت اين جايزه يعنی بانی و کلايد و گراجوئت نشان دهنده آمريکايی هشيارتر و با آگاهی سياسی بيشتر بودند. آمريکايی که قرار بود در دهه 1970 متحول شود.
اسپنسر تريسی با 3 بار نامزد شدن برای اسکار در اين دهه دوام کار حرفه‌ای‌اش را به اثبات رساند و در همان حال بت ديويس و کاترين هپبورن همچنان ستاره‌های محبوبی بودند.
يکی از موفقترين فيلم‌های اين دهه بن هور بود که در سال 1960 با بردن 11 جايزه اسکار رکورد‌های قبلی را شکست و به مفهوم "فيلم عظيم حماسی" برنده جايزه اسکار معنی داد. بعدها فيلم‌هايی مانند رقصنده با گرگ‌ها، دلاور و گلادياتور از همين الگو پيروی کردند.
در سال 1964 سيدنی پواتيه اولين بازيگر سياهپوستی بود که جايزه اسکار بهترين بازيگری را ( به خاطر بازی در فيلم سوسن‌های مزرعه) گرفت. بازيگر سياهپوست بعدی که اسکار گرفت دنزل واشينگتن بود که اين جايزه را 3 دهه بعد از آن برد.
در سال 1967 آکادمی سرانجام مشکل اعطای جايزه اسکار به آلفرد هيچکاک را با دادن جايزه دستاورد تمام عمر حل کرد. اين تنها باری بود که دست هيچکاک به مجسمه اسکار خورد. او فقط زير لب گفت: "ممنون!" و از صحنه پایين آمد.
2001: اديسه فضايی ( در ايران: راز کيهان) استنلی کوبريک که اينک يکی از تاثيرگذارترين فيلم‌های تاريخ سينما به شمار می‌آيد هم در رشته بهترين فيلم و هم در زمينه بهترين کارگردانی ناديده گرفته شد. در عوض جايزه بهترين فيلم را به فيلم اوليور و اسکار بهترين کارگردانی را به کارول ريد دادند.

دهه 70
سالهای 1970 برای فيلمسازان آمريکا دهه تجربه‌های بزرگ بود. فيلمسازان آمريکايی در اين دهه تعدادی از بهترين فيلمهای آمريکايی را ساختند.
نسل جديدی از فيلمسازان جوان آمريکايی مانند مارتين اسکورسيزی، ويليام فريدکين، فرانسيس فورد کاپولا، استيون اسپيلبرگ، نورمن جيوسون و سيدنی پولاک در اين دهه پا به عرصه فيلمسازی گذاشتند.
چايناتاون (محله چينی‌ها)، پدرخوانده، ارتباط فرانسوی، آخرين نمايش و مش همگی در آغاز اين دهه نامزد جايزه اسکار شدند.
در اين دهه نسل تازه‌ای از بازيگران هم در‌هاليوود به عرصه رسيد. رابرت دنيرو و جک نيکلسون هم از نظر ظاهری و هم از نظر طرز تلقی با بازيگران کلاسيک مانند کلارک گيبل و کری گرانت تفاوت داشتند.
در سال 1971 آکادمی بار ديگر به تصحيح يکی از اشتباهاتش اقدام کرد و به اورسن ولز يک اسکار افتخاری داد. در همان سال، جورج سی اسکات اولين بازيگری بود که جايزه اسکار را رد کرد. او پيش از مراسم پيغام داد که برای دريافت جايزه نخواهد رفت و مراسم را "يک رژه گوشتی دو ساعته" ناميد.
در سال 1972 به چارلی چاپلين هم يک اسکار افتخاری دادند. بسياری لحظه دريافت جايزه او را عاطفی ترين لحظه در تاريخ اسکار ناميدند.

دهه80
فيلم‌های بزرگ نامزد اسکار در اين دهه به خوبی فيلم‌های دهه 1970 نبودند. در اين دهه فيلم‌های احساساتی مانند رانندگی برای خانم ديزی، دست و دل باز، دختر شاغل، و کنار برکه طلايی نامزد اسکار شدند.
اما فيلم‌های خوبی مانند گمشده، عين جنس، رنگ ارغوانی، جوخه، فرزندان خدايی کهتر، اميد و جلال و می‌سی سی پی می‌سوزد هم که ترکيبی از يک حس تاريخی و وجدان اجتماعی را بازتاب می‌دادند نيز در ميان نامزدهای اسکار ديده می‌شد.
سال 1981 يک تجديد حيات کوچک هم برای سينمای بريتانيا بود. ارابه‌های آتش در 7 رشته نامزد شد و 4 جايزه اسکار را برد. سال بعد از آن، گاندی در 11 رشته نامزد شد و 8 جايزه را برد.
ارابه‌های آتش فيلم محبوب سال 1981 يعنی فيلم سرخ‌های وارن بيتی که در 12 رشته نامزد اسکار شده بود، اما تنها 3 جايزه برد را تحت الشعاع قرار داد. يکی از اين 3 جايزه، اسکار بهترين کارگردانی بود.
2 نفر از مهمترين بازيگران اين دوره، مريل استريپ و داستين‌هافمن برای بازی در فيلم کريمر عليه کريمر اسکار گرفتند.
استريپ که بعد از کاترين هپبورن موفقترين بازيگر برنده اسکار است، در اين دهه 5 بار ديگر هم نامزد دريافت جايزه شد.
هافمن در سال 1983 برای فيلم توتسی نامزد شد و در آغاز دهه 1990 دومين اسکار بهترين بازيگری را برد.
اين دهه با اين اتفاق ناميمون آغاز شد که درام خانوادگی رابرت ردفورد به نام مردم معمولی، اسکار بهترين فيلم و بهترين کارگردانی را از چنگ شاهکار مارتين اسکورسيزی به نام گاو خشمگين درآورد.
در سال 1984 فيلم شرايط مهرورزی 5 جايزه اسکار از جمله 3 جايزه برای جيمز بروکز به عنوان کارگردان، تهيه کننده و نويسنده را درو کرد. چنين موفقيتی را تنها 4 کارگردان ديگر داشته اند: لئو مک کری در سال 1944، بيلی وايلدر در سال 1960 ، فرانسيس فورد کاپولا در سال 1974 و جيمز کامرون در سال 1997.
در سال 1981 رابرت دنيرو که 4 بار نامزد اسکار بهترين بازيگری شده بود سرانجام اسکارش را برای بازی در چهارمين فيلمی که با مارتين اسکورسيزی کار کرد برای ايفای نقش جيک لاموتای مشتزن در فيلم گاو خشمگين گرفت.

دهه90
اين دهه برای سينمای بريتانيا دهه پرکاری بود. در عرض 7 سال 9 فيلم بريتانيايی از جمله فول مانتی، 4 عروسی و يک تشييع جنازه، رازها و دروغ‌ها و بازی گريستن نامزد دريافت اسکار شدند.
در سال 1999 شکسپير عاشق جايزه اسکار بهترين فيام را برد و نجات سرباز رايان را ناکام گذاشت.
در سال 1991 کوين کاستنر با فيلم با گرگ‌ها می‌رقصد که جايزه اسکار بهترين فيلم را گرفت، به تجديد حيات نوع وسترن دست زد. با وجود محبوبيت نوع وسترن، اين فيلم دومين وسترنی است که اسکار بهترين فيلم را برده است. بعدا در سال 1992 فيلم نابخشوده کلينت ايستوود سومين وسترنی شد که اسکار گرفت.
مارتين اسکورسيزی در دهه 1990 هم ناديده گرفته شد. کارگردان دوستان خوب اين بار جايزه را به کوين کاستنر واگذاشت.
استيون اسپيلبرگ که دست کم از نظر مالی موفقترين کارگردان سينما به شمار می‌رود سرانجام در سال 1994 جايزه اسکار بهترين فيلم را برای فهرست شيندلر گرفت.
تام هنکس خود را به عنوان اسپنسر تريسی نسل خود تثبيت کرد. او در اين دهه 2 اسکار گرفت. يک بار در سال 1994 برای فيلم فيلادلفيا و يک بار هم در سال 1995 برای فيلم فارست گامپ.
در سال 1997 هنگامی که برای نخستين بار هيچيک از کمپاني‌های بزرگ‌هاليوود فيلمی در ميان نامزد‌های جايزه اسکار بهترين فيلم نداشتند، فيلم بيمار انگليسی آنتونی مينگلا مطرح شد، اما باز هم برنده نهايی‌هاليوود بود.
سال بعد، تايتانيک که‌هاليوودی ترين فيلم عالم است اسکارها را درو کرد. اين فيلم در 14 رشته نامزد اسکار بود و 11 اسکار را برد. درست به اندازه اسکار‌های بن هور.

2000
قرن جديد زمان به صحنه وارد شدن تصويرسازی کامپيوتری بود. اين فناوری به استوديوها اين اعتماد به نفس را داد تا بار ديگر به ساختن فيلم‌های عظيم حماسی مانند 3 گانه ارباب حلقه‌ها و گلادياتور که يکی از نخستين برندگان اسکار در قرن تازه بود روی بياورند.
صنعت فيلم باليوود هند نيز بال و پر گشود و با فيلم‌هايی مانند لاگان و دوداس تماشاگران غربی را مخاطب قرار داد.
در مراسم اسکار سال 2001 وقتی گلادياتور جوايز را برد، ريدلی اسکات خاطره بن هور را زنده کرد. اين فيلم در 12 رشته نامزد اسکار بود و 5 اسکار از جمله اسکار بهترين فيلم و بهترين بازيگر (راسل کرو) را گرفت.
ببرخيزان، اژدهای پنهان، موفقترين فيلم غير انگلیسی زبان تاريخ، نيز به اسکار نزديک شد، اما از فيلم گلادياتور که حماسه سنتی تری بود؛ شکست خورد.
در سال 2002‌هالی بری به عنوان اولين زن سياهپوستی که برنده اسکار بهترين بازيگر شد به چهره‌ای تاريخ‌ساز بدل شد.
سيدنی پواتيه اولين سياهپوست برنده اسکار نيز در همان شب يک اسکار افتخاری گرفت.
جوايز بازيگری کم و بيش موفقيت‌های ديگر فيلم ذهن زيبای ران‌هاوارد را تحت الشعاع قرارداد.
در سال 2003 فيلم شيکاگو با بردن 6 اسکار بازگشت فيلم موزيکال را رقم زد. 3 گانه ارباب حلقه‌ها هم در گيشه موفق بود، اما آکادمی ابتدا صبر کرد تا هر 3 فيلم ساخته شود.
در سال 2004 بازگشت پادشاه تمام جوايز از 11 جايزه ممکن از جمله اسکار بهترين فيلم و بهترين کارگردانی (پيتر جکسون) را برد.
2 فيلم قبلی اين 3 گانه در سالهای 2002 و 2003 موفقيت‌های محدودی در مراسم اسکار داشتند و 6 اسکار از 19 اسکاری را که نامزد بردن شان شده بودند، بردند.
در سال 2004 شون پن به خاطر ايفای نقش در رود مرموز جايزه اسکار بهترين بازيگری را برد و شارليز ترون هم به خاطر ايفای نقش يک قاتل در فيلم هيولا اسکار بهترين بازيگر زن را ربود.
در سال 2005 فيلم دختر ميليون دلاری ساخته کلينت ايستوود، بازيگر و کارگردان آمريکايی، اسکار بهترين فيلم را دريافت کرد.
اين فيلم که در 7 بخش نامزد اسکار بود، جوايز بهترين فيلم و بهترين کارگردان را به دست آورد و هيلاری سوانک و مورگان فريمن بازيگر سياه پوست آمريکايی، نيز به خاطر بازی در اين فيلم به ترتيب جوايز بهترين بازيگر نقش اول زن و بهترين بازيگر مکمل مرد را به خود اختصاص دادند.

 

[esfandiyar2002]

خانه هنرمندان كيش ميزبان برگزيدگان نخستين جشنواره زنان فيلمساز خواهد بود. مدير نخستين جشنواره زنان فيلمساز درباره اين همايش گفت: نمايش ده فيلم كوتاه و سه فيلم بلند برگزيده جشنواره و برپايى جلسات نقد و بررسى فيلم ها با حضور فيلمسازان، هنرمندان، اهالى مطبوعات و منتقدان سينمايى از مهمترين برنامه هاى اين همايش سه روزه است.
مازيار رضاخانى همچنين از نمايش ده فيلم كوتاه درباره ميراث فرهنگى و گردشگرى در اين همايش خبر داد و گفت: خانه زنان هنرمند ايران با همكارى معاونت فرهنگى و ارتباطات سازمان ميراث فرهنگى و گردشگرى، در ايام برگزارى همايش مذكور ده فيلم كوتاه با موضوع «ميراث فرهنگى و معنوى ايران» را نيز در سالن سينمايى «خانه هنرمندان كيش» به نمايش مى گذارد.

 

[esfandiyar2002]

سرانجام هفتادو هشتمين دوره مراسم اسكار به پايان رسيد و حالا با به پايان رسيدن آن مى شود گفت اكثر پيش بينى هاى كارشناسان مقرون به حقيقت بود.
جوايز، عادلانه تقسيم شد و هيچ بازنده يا برنده مطلقى در كار نبود. بروز چنين اتفاقى را شايد بتوانيم به متفاوت بودن اسكار هفتادو هشتم با ديگر دوره هاى اسكار نسبت دهيم. «مونيخ»، «كوهستان بروكبك»، «شب بخير و موفق باشيد» يا «تصادف» هيچكدام به اصطلاح «اسكارى» نبودند. امسال، سال فيلمهاى مستقل تر، شخصى تر يا حداقل كم زرق و برق تر بود. اما به هر حال «تصادف» با تصاحب اسكار بهترين فيلم همه را غافل گير كرد.
|||
به گزارش آسوشيتدپرس هفتادو هشتمين دوره اين رويداد مهم سينمايى شامگاه يكشنبه به وقت لس آنجلس در حالى خاتمه يافت كه اثرخوش ساخت «تصادف» با پيشى گرفتن از رقيب سر سخت خود «كوهستان بروكبك» فاتح تنديس اسكار بهترين فيلم سال شد. «تصادف» درامى درباره تناقضات فرهنگى كه تعصبات نژادى را در ميان طيفى از شخصيتهاى مختلف به تصوير مى كشد در ۶ شاخه نامزد اسكار شده بود كه در نهايت در سه شاخه بهترين فيلم، بهترين تدوين و بهترين فيلمنامه غير اقتباسى اسكار گرفت. گمانه زنيهاى پيش از اسكار فيلم «كوهستان بروكبك» را به عنوان فاتح اسكار بهترين فيلم معرفى كرده بود اما در نهايت درام «تصادف» كه برخى ها پيش بينى مى كردند ممكن است در لحظات آخر سرنوشت اسكار ۲۰۰۶ را تغيير دهد اين جايزه را از آن خود كرد. تهيه كننده اين فيلم كتى شولمن از رأى دهندگان بخاطر ارج نهادن به فيلمى درباره «عشق، حقيقت و بردبارى» تشكر كرد و گفت: «ما شرمنده ديگر نامزدهاى اين شاخه هستيم. شما امسال را به يكى از هيجان انگيز ترين، نفس گير ترين و خود مدارترين سالهاى سينماى آمريكا تبديل كرده ايد.» برپايه اين گزارش «آنگ لى»، فيلمساز تايوانى مقيم آمريكا كه ساخت فيلمهايى در ژانر هنرهاى رزمى تا عاشقانه هاى تاريخى را دركارنامه خود دارد اين بار با وسترن «كوهستان بروكبك» اسكار بهترين كارگردان را به دست آورد و بدين ترتيب اولين آسيايى شد كه موفق به دريافت با ارزش ترين نشان افتخار هاليوود براى فيلمسازان مى شود. «آنگ لى» ۵۱ ساله كه فيلم «ببر غران، اژدهاى پنهان» او پنج سال پيش اسكار بهترين فيلم خارجى را گرفته بود به هنگام دريافت جايزه اش گفت: «درست پنج سال پيش بود كه همين جا ايستاده بودم. در فاصله ميان دو فيلم «ببر غران واژدهاى پنهان» و «كوهستان بروكبك» فيلم «هالك» راساختم اما هميشه آن روحيه مستقل فيلمسازى ام را حفظ كرده ام.»
در ادامه مراسم اعطاى جوايز ريز ويترسپون براى بازى در نقش همسر خواننده معروف كانترى «جانى كش» در فيلمى به نام «Walk the line» اسكار بهترين بازيگر زن را گرفت در حاليكه فيليپ سيمورهافمن براى نقش آفرينى در فيلم «كاپوتى» و در نقش نويسنده اى با خلق وخوى عجيب موفق به كسب اسكار بهترين بازيگر مرد شد. ويترسپون يكى از پر درآمد ترين بازيگران هاليوود از زمان اكران فيلم معروفش «قانوناً بلوند» در سال ۲۰۰۱ محسوب مى شود اما بازى در نقش «جون كارتركش» بود كه او را به عنوان بازيگرى مستعد براى ايفاى نقشهاى جدى تر مطرح كرد. فيليپ سيمورهافمن نيز اگر چه تجربه اى چهارده ساله در امر بازيگرى دارد اما با ايفاى نقش در اين فيلم منتقد پسند بنت ميلر بود كه در كانون توجه قرار گرفت. اسكار بهترين فيلم خارجى نيز به فيلم «تسوسى» از آفريقاى جنوبى رسيد كه داستان گنگسترى است كه با يافتن بچه اى در صندلى عقب ماشينى كه به گروگان گرفته است در صدد جبران گذشته تاريك خود بر مى آيد. ديگر برندگان اسكار ۲۰۰۶ عبارت بودند از:


< بهترين فيلمنامه غير اقتباسى: «تصادف» ( پل هاگيس و رابرت مورسكو)
< بهترين فيلمنامه اقتباسى: «كوهستان بروكبك» (لرى مك كارترى و دايانا اسانا)
< بهترين بازيگر زن نقش مكمل: راشل ويز (باغبان هميشگى)
< بهترين بازيگر مرد نقش مكمل: جورج كلونى (سيريانا)
< بهترين فيلمبردارى: (خاطرات يك گيشا)
< بهترين تدوين فيلم: «تصادف»
< بهترين ترانه اوريژينال:
«hustle and flow»
< بهترين موسيقى متن اوريژينال: «كوهستان بروكبك»
< بهترين مستند بلند : «رژه پنگوئن ها»
< بهترين انيميشن بلند: «والاس وگروميت
< بهترين جلوه تصويرى: كينگ كنگ
< بهترين چهره پردازى: ماجراهاى نارنيا، شير كمد جادوگر

 

[esfandiyar2002]

زماني كه نام درام اجتماعي و جاده اي «تصادف» به عنوان بهترين فيلم سال اعلام شد و تهيه كنندگان آن براي گرفتن مجسمه طلايي اسكار راهي صحنه شدند، شايد بسياري از حيرت و تعجب انگشت به دهان شده بودند. اكثر تحليل هاي سينمايي حكايت از اين مي كرد كه «كوهستان بروكبك» اسكار بهترين فيلم سال را دريافت خواهد كرد. اين فيلم نه تنها شيرطلايي جشنواره ونيز را سپتامبر قبل دريافت كرد، بلكه توانست مورد توجه اكثر گروه ها و انجمن هاي منتقدان سينماي يقرار گيرد و به عنوان بهترين فيلم سال ۲۰۰۵ سينماي آمريكا شناخته شود. در اين بين «تصادف» نيز در رشته بهترين فيلمنامه مورد توجه قرار مي گرفت.
اما آكادمي اسكار هميشه استعداد اين را داشته كه تماشاگران و منتقدان سينمايي را غافلگير يا شگفت زده كند و امسال هم يكي از آن سال ها بوده است. اگر چند سال قبل آكادمي اسكار با اهداي جوايز بهترين بازيگران زن و مرد خود به دنزل واشنگتن و هالي بري باعث تعجب همگان شد(آن سال به مراسم اسكار به طعنه و شوخي لقب «اسكار سياه» دادند!) امسال هم اعلام نام «تصادف» به عنوان بهترين فيلم سال - كه در بين بقيه فيلم هاي نامزد شده در اين رشته كمتر اهميت داشت و سر و صدا كرده بود _ يك بازي و حركت تازه را در مراسم سالانه اسكار سامان داد.
قبل از برپايي مراسم اسكار ۲۰۰۶ يك تحليل _ كه البته چندان مورد اهميت قرار نگرفته بود- چنين مي گفت كه آكادمي اسكار حاضر نيست با اهداي اسكار بهترين فيلم سال به «كوهستان بروكبك» سنت شكني و ريسك كند. در عمل هم همين تحليل درست از آب درآمد. درام وسترن آنگ لي مضموني ملتهب دارد كه شايد بسياري از دولت ها و ملت ها حاضر به پذيرش آن نباشند و همين مسأله كار فيلم را براي دستيابي به اسكار مشكل مي كرد.
درام پر بازيگر و پيچيده تصادف، اولين فيلم سينمايي پل هگيس در مقام كارگردان است. او قبل از اين چندين فيلمنامه خوب و معتبر براي صنعت سينما نوشته كه آخرين آنها «دختر ميليون دلاري» به كارگرداني كلينت ايستوود سال قبل جوايز اصلي اسكار را به خود اختصاص داد. فيلم كه با هزينه اي اندك
(۵/۶ ميليون دلار) ساخته شده در كمال تعجب همگان بيش از ۵۵ ميليون دلار در نمايش عمومي خود فروش كرد و تبديل به كاري پرفروش شد. اكثر منتقدان سينمايي هم نقدهاي مثبتي بر اين فيلم نوشتند. فيلم كه چندين قصه مختلف را در هم مي تند، ۳۶ ساعت از زندگي يكي از خيابان هاي شهر لس آنجلس را به تصوير مي كشد. با وقوع يك تصادف، عده اي آدم مختلف كه هيچ آشنايي با يكديگر ندارند درگير اين موضوع مي شوند، مسائل و مشكلات اين افراد با يكديگر گره مي خورد تا درامي سنگين و پيچيده خلق شود، فيلمساز به اين بهانه، نگاهي عميق و متفاوت به مسائل و مشكلات اقليت هاي قومي، اجتماعي، فرهنگي، مذهبي و سياسي موجود در جامعه آمريكا مي اندازد. به اين ترتيب تصادف نقش هاي فرهنگي و نژادي موجود ميان سياهان، آسيايي ها، آفريقايي و چند زبانه ها را مورد بحث و بررسي قرار مي دهد.
در شرايطي كه مراسم اسكار معمولاً جوايز بهترين فيلم و كارگردان را به يك اثر مي دهد، امسال پل هگيس نتوانست اسكار بهترين كارگرداني را با خود به خانه ببرد. اين مجسمه طلايي به آنگلي، فيلمساز آسيايي تبار براي كوهستان بروكبك داده شد. به اين ترتيب او نخستين فيلمساز آسيايي است كه موفق به دريافت اين جايزه شده است. لي كه اهل تايوان است براي فيلم خود ژانر وسترن را انتخاب كرد و يك رومانس تاريخي را در دل آن به نمايش گذاشت. فيلم هاي «عروس بانكت» و «بخوريد، بياشاميد، آقايان، خانم ها» او سال ۱۹۹۴ و ۱۹۹۳ نامزد دريافت اسكار بهترين فيلم خارجي سال شدند و درام تاريخي هنرهاي رزمي او «ببرخيزان، اژدهاي پنهان» وي پنج سال قبل غوغايي در عالم سينما به راه انداخت و راه را براي توليد فيلم هاي «ووشويي» هموار كرد.
ديگر برندگان اسكار ۲۰۰۶ اينها هستند:
* بازيگر مرد: فيليپ سيمور هافمن (كاپوتي)
* بازيگر زن: ريس وتيرزپون (روي خط راه برو)
* بازيگر مرد نقش مكمل: جرج كلوني (سوريانا)
* بازيگر زن نقش مكمل: ريچل ويز (باغبان وفادار)
* فيلمنامه اوريژينال: پل هگيس و رابرت مورسكو (تصادف)
* فيلمنامه اقتباسي: لاري مك مورتي و دايانا اوسانا (كوهستان بروكبك)
* فيلمبرداري: خاطرات يك گيشا
* فيلم خارجي سال: تسوتسي (آفريقاي جنوبي)
* فيلم مستند سال: رژه پنگوئن ها (محصول فرانسه)
* فيلم انيميشن سال: دالاس و گروميت، نفرين خرگوش پوش (محصول انگلستان، توزيع شده توسط كمپاني دريم و مركز)
* موسيقي: كوهستان بروكبك
* طراحي صحنه: خاطرات يك گيشا
* ترانه: هاسل وفلو
* طراحي لباس: خاطرات يك گيشا
* تدوين: تصادف
* گريم: وقايع نگاري نارنيا
* جلوه هاي ويژه: كينگ كونگ
* تدوين صدا: كينگ كونگ
* ميكس صدا: كينگ كونگ
* اسكار افتخاري يك عمر فعاليت پرثمر هنري به رابرت آلتمن

 

[esfandiyar2002]

برپايي مراسم اسكار باعث شد تا جدول گيشه سينماهاي آمريكا در تعطيلات آخر هفته با فروش بالايي روبه رو نشود.حضور ميليون ها تماشاچي در پاي صفحه هاي تلويزيون، فروش فيلم هاي سينمايي را پايين آورد. «اتحاد دوباره خانواده مادآ» در دومين هفته نمايش خود بار ديگر صدرنشين جدول هفتگي فروش شد. با اين حال فروش فيلم در هفته دوم خيلي خوب و بالا نبود. فيلم كه ۱۳ ميليون دلار فروش كرد، فروش كلي خود در ۱۰ روز اول نمايش را به ۴۸ ميليون دلار رساند. تازه ترين فيلم بروس ويليس به نام «۱۶ مانع» با فروش۶/۱۱ ميليون دلاري خود، دومين فيلم جدول هفتگي گيشه است. وضعيت سه فيلم جديد ديگر جدول بدتر از اين فيلم بود. «اولترا ويولت» ، «آكوا مارين» و «جشن سياه» با فروش هاي ۹ ، ۵/۷ و ۵/۶ ميليوني خود مقام هاي چهارم و پنجم جدول را گرفتند. درام ماجراجويانه «هشت درجه زير صفر» با فروش ۲/۱۰ ميليوني خود در رتبه سوم قرار گرفت. فروش كلي فيلم بعد از ۳ هفته به مرز ۵۹ميليون دلار رسيده است. «پلنگ صورتي» ، هم به يك فروش كلي ۷۰ ميليوني _ بعد از ۴ هفته نمايش- دست پيدا كرده است. فروش ۷ميليوني فيلم در ۳ روز آخر هفته، آن را در رديف ششم جدول جاي داد.

 

[esfandiyar2002]

اين بار خود جين آستين سوژه يك فيلم سينمايي مي شود!
اين نويسنده قديمي كه قصه كتابهايش در طول دهه هاي گذشته منبع الهام توليد تعداد زيادي فيلم سينمايي بوده است، كاراكتر اصلي يك محصول تازه صنعت سينماست. شركت مستقل ميراماكس تهيه اين فيلم را- با نام موقت «جين آستين شدن» - به عهده دارد. آن ها ثاوي در نقش اصلي فيلم، جواني جين آستين را بازي مي كند.
قصه فيلم به سراغ دوران بيست سالگي نويسنده رفته و آشنايي او با يك جوان ايرلندي به نام تام لفووي را به تصوير مي كشد.
به گفته منتقدين ادبي، همين آشنايي بود كه علاقه به نويسندگي را در اين نويسنده رمانتيك ايجاد كرد و باعث شد تاوي كار نوشتن را شروع كند. تام لفووي الهام بخش تعدادي از كاراكترهاي قصه هاي آستين- و از جمله «غرور و تعصب» - شد.
جيمز مك آووي، مگي اسميت و جولي والترز هم در «جين آستين شدن» بازي دارند. كارگرداني فيلم را جولين جرولد به عهده دارد.
اين فيلم اولين اثر سينمايي است كه درباره خود جين آستين ساخته مي شود، كتابهاي او هم چون «منطق و احساس» ، «اما» و «پارك مانسفيلد» قبل از اين به صورت فيلم سينمايي درآمده اند.

 

[esfandiyar2002]

مراسم جوايز «زي سينه آواردز» بهترين هاي يك سال سينماي هند را انتخاب و معرفي كرد.
اين مراسم كه توسط شبكه تلويزيوني آسيايي zee برپا مي شود، بعد از مراسم جوايز «فيلم فير» - كه به اسكار هندي معروف است- مهم ترين مراسم سالانه هنري در هند است. داوران اين مراسم هم مثل داوران «فيلم فير» (كه مراسم آن ۳ هفته قبل برپا شد) جوايز اصلي خود را به درام اجتماعي «سياه» دادند. اين فيلم جوايز بهترين فيلم، كارگرداني سانجي (ليلا باشالي)، بازيگر مرد (آميتا باچان)، بازيگران زن نقش اول و مكمل (راني موكرجي و عايشه كاپور) را از آن خود كرد. «سياه» كه سال گذشته ميلادي تبديل به يكي از كارهاي پرفروش سينماي هند شد، قصه آشنايي يك پيرمرد فقير و رنج كشيده با يك جوان كر و لال را به تصوير مي كشد.
آبيشك باچان براي درام جنايتكارانه «سركار» جايزه بهترين بازيگر مرد نقش مكمل را گرفت. رتيش دشموك و نانا پانه كار هم جوايز بهترين نقش كمدي و منفي را به خود اختصاص دادند.
ريشي كاپور و ريكا هم جوايز ويژه يك عمر فعاليت پرثمر سينمايي را دريافت كردند.

 

[hwt]

3 تا خبر اسكار گذاشتيدها.

 

[Behrooz]

ايرج طهماسب گفت: « زير درخت هلو » شبيه كارهاي گذشته‌ي من نيست، شايد كمي جلوتر يا بهتر از بقيه باشد.

وي همزمان با اكران اين فيلم در گفت و گويي كوتاه با خبرنگار هنري ايسنا ضمن بيان اين مطلب گفت: اين فيلم يك نوع كمدي متفاوت است، در اين فيلم مي‌خنديم اما مثل فيلم‌هاي كمدي ديگر نيست كه فقط مي‌خنداند حرفهايي هم براي گفتن وجود دارد كه مخاطب از شنيدن آن لذت خواهد برد.

وي اين پروژه را يكي از سنگين‌ترين و گران‌ترين پروژه‌ي سينمايي دانست كه تا امروز كار كرده است.

طهماسب گفت: حضور خانم شهره لرستاني پس از سالها با اين فيلم، در سينما مغتنم است ايشان در كنار ديگر بازيگران به خوبي از عهده‌ي نقش برآمده‌اند.

به گزارش ايسنا فيلم « زير درخت هلو » از فردا در سينماهاي تهران و شهرستان‌ها به نمايش درمي‌آيد.

نويسنده فيلم‌نامه اين فيلم، حميد جبلي و ايرج طهماسب است كه در خلاصه داستان آن آمده است: در بين افراد يك خانواده‌ي بزرگ شخصيتي وجود دارد كه از هلو بدش مي‌آيد هيچ‌ كس حق ندارد نامي از هلو به زبان بياورد ماجرا از زماني آغاز مي شود كه در بين ميوه‌ها يك هلو وجود دارد اين شروع يك دعواي خانوادگي است.

عوامل زير درخت هلو عبارتند از:

مدير فيلمبرداري:‌ عزيز ساعتي

مجري طرح و مدير توليد: حميد مدرسي

تدوين: هايده صفي‌ياري

موسيقي: محمدرضا عليقلي

بازيگران: حميد جبلي، فاطمه معتمدآريا، ايرج طهماسب، شهره لرستاني، آتش تقي‌پور، پوراندخت ميهمن و ...

تهيه كننده: مجيد مدرسي،حميد مدرسي (موسسه صحرا فيلم)

 

[Behrooz]

علي توكل‌نيا از تهيه‌كنندگان سينماي ايران درباره اكران نوروزي مطلبي را در اختيار خبرگزاري دانشجويان ايران قرار داد.

به گزارش دريافت خبر ايسنا در اين نامه آمده است:

طبق اعلام رئيس محترم شوراي صنفي پرونده اكران نورزوي سينماها بسته شده است سوال اين است كه مگر فيلمي كه پروانه نمايش ندارد مي‌تواند قراردادش را ثبت نمايد؟ مگر يكي از مدارك مربوطه جهت ثبت قرارداد پروانه نمايش نيست؟ مگر با گرو گذاشتن ريش و يا سفارش شفاهي افراد مي‌توان مشكل پروانه نمايش را حل و قرارداد اكران فيلم را در آن شورا ثبت كرد.

وي در ادامه آورده است: مگر طبق قوانين شوراي صنفي فيلمي كه پروانه نمايش آن به روز صادر مي‌شود نبايد در نوبت برنامه آينده و بزودي قرار بگيرد؟ حال حضرتعالي بفرماييد چگونه پرونده اكران نوروزي بسته شده در صورتي كه بعضي از فيلمهاي ياد شده جهت اكران نوروزي زمان ثبت قرارداد پروانه نمايش نداشتند.

تهيه کننده « چندمي گيري گريه کني؟ » مطرح کرده است: آقاي اسعديان طبق قوانين شوراي صنفي نمايش،فيلمي مي‌تواند در نوروز اكران شود كه قبل از جشنواره پروانه نمايش دريافت كرده و يا اينكه در جشنواره فجر حضور داشته باشد. اهالي سينما از شما و همكارانتان در شوراي محترم صنفي نمايش انتظار دارند كه خود قانوني عمل كرده، جلوي بي‌قانوني را بيگريد به سفارشات اين و آن توجه نفرماييد و حق را به حقدار بدهيد نه اينكه با وساطت و يا سفارش مسئولي قرارداد فيلمي را ثبت نماييد كه پروانه نمايش ندارد ، اگر چنين است از شما مي‌خواهيم تا دير نشده جلوي اينگونه رفتارهاي غيرحرفه‌اي و غيرقانوني را بگيريد تا خداي ناكرده حقي از كسي ضايع نشود.

 

[Behrooz]

« مرباي شيرين » به كارگرداني‌ مرضيه برومند پس از پنج سال كه از ساخت آن مي‌گذرد، سرانجام در ادامه نمايش فيلمهاي كودك در تاريخ 23 فروردين ماه سال 85 در سينماها به نمايش درمي‌آيد.

به ‌گزارش خبرنگار هنري ايسنا، « مرباي شيرين » پس از فيلمهاي « شهر موشها » (1363) و « الو الو من جوجوام » (1372) سومين فيلم سينمايي برومند كارگردان موفق سينماي كودك است.

نويسنده فيلم نامه « مرباي شيرين » فرهاد توحيدي است كه براساس داستاني به همين نام از هوشنگ مرادي كرماني به نگارش در آورده است.

ساير عواملي كه در اين پروژه همكاري داشته‌اند عبارتند از:

فيلمبردار: داريوش عياري

تدوين: كيانوش عياري

چهره پردازى: بابك شعاعي، مهين نويدي

طراح صحنه و لباس: سهيلا نعمتي

موسيقى: بهنام ابطحي

بازيگران اين فيلم سينمايي عبارتند از: ماني نوري، ليلا حاتمي، محمدرضا شريفي نيا، گوهر خيرانديش، اميرحسين صديق، ابراهيم آبادي، سيامك انصاري، ليلي رشيدي، ارژنگ اميرفضلي، رامين ناصر نصير، ژاله صامتي، رضا فيض نوروزي.

تهيه كننده: مهدي كريمي.

هم‌اكنون در ادامه نمايش فيلمهاي كودك كه توسط پخش آبي آغاز شده است، « كودكانه » مسعود كرامتي بر اكران سينماها است.

 

[Behrooz]

سيروس الوند، كارگردان سينماي ايران، ساخت فيلم سينمايي « تله » را اواخر فروردين سال ‌٨٥ آغاز خواهد كرد.

وي در گفتگوي كوتاه با خبرنگار هنري ايسنا گفت‌: تا كنون حضور محمدرضا گلزار، مهناز افشار، ماه‌چهره خليلي، سحر ذكريا در اين پروژه به عنوان بازيگر قطعي شده است و بزودي تعداد ديگري، از بازيگران به اين جمع اضافه خواهند شد.

بر اساس همين گزارش‌: نويسنده فيلم‌نامه اين فيلم كه بخش اعظمي از آن در تهران مي‌گذرد، ايرج افشار است.

چندي قبل‌ اين پروژه، با نام « تاوان » پروانه ساخت گرفته بود، كه نام خود را به « تله » تغيير داد.

به گزارش ايسنا، تا كنون حضورعوامل ذيل دراين پروژه قطعي شده است:

طراح چهره‌پردازي: عاطفه رضوي

طراح صحنه و لباس: كيوان مقدم

مدير توليد: شاهين جعفري

تهيه كننده: حسن توكل نيا

سيروس الوند سال گذشته « رستگاري در ‌8:30 » را در اكران عمومي سينماها داشت.

 

[esfandiyar2002]

فيلم «زير درخت هلو» به كارگردانى ايرج طهماسب از امروز روى پرده سينماهاى تهران مى رود. زير درخت هلو از مجموعه فيلم هايى است كه براى اكران نوروز ۸۵ تدارك ديده شده است.
حميدجبلى، فاطمه معتمدآريا، شهره لرستانى و ايرج طهماسب بازيگران فيلم هستند وصحرا فيلم تهيه كنندگى آن را به عهده داشته و عزيز ساعتى نيز مدير فيلمبردارى فيلم بوده است. طهماسب دراين فيلم كه خود و جبلى نويسندگى آن را برعهده داشته اند برخلاف ساخته هاى قبلى شيوه ديگرى دارد و روايت فيلم خود پيش گرفته اند. طهماسب مى گويد: «طبيعى است كه نويسنده ها قصه ها را نمى نويسند، بلكه اين قصه ها هستند كه مى آيند و شكل نوشتارى نويسنده ها را تعيين مى كنند».
او در ادامه مى افزايد: «سال ها بود كه با حميد جبلى درباره دو پرسوناژ نوكر و آقا فكر مى كرديم. به يك نوع ارتباط دوستانه بين آنها كه قصه مرگ پدر آمد وهمه چيز آماده شد». او درباره اينكه تماشاگر دقايقى پس از آغاز فيلم شروع به خنديدن مى كند ادامه مى دهد: «ما هيچوقت قصد خنداندن صرف تماشاگر را نداشته ايم. اين كارها را البته براى كودكان مى پسنديم اما وقتى مخاطب ما بزرگسال است به خود اجازه مى دهيم كه كمى جدى تر صحبت كنيم. اين تصور كه مردم فيلم هاى خنده دار را دوست دارند صحيح نيست.مردم فيلم هاى سالم و قصه هاى پرپيچ وتاب را دوست دارند».
كلاه قرمزى و پسرخاله، كلاه قرمزى و سروناز، دختر شيرينى فروش و يكى بود يكى نبود آثارى بوده اند كه طهماسب جلوى دوربين برده و در زمينه نگارش فيلمنامه نيز آثارى همچون دختر ايرونى و خوابگاه دختران را در كارنامه هنرى خود دارد.

 

[esfandiyar2002]

باپايان گرفتن مراسم اسكار و تمام شكوه و زرق و برق فرش قرمز خيل مصاحبه هاى مطبوعاتى است كه از هر سو برندگان اين تنديس هاى طلايى را هدف قرار مى دهند. آنها «شوك بزرگ» را پشت سر گذاشته اند و با لبى خندان و ذهنى فارغ از دغدغه آماده اند تا در مصاحبه هاى مطبوعاتى شركت كنند و به تمامى سؤالات خبرنگاران اعم از شخصى و غيرشخصى پاسخ دهند. براى آنها پيروزى در اسكار مهم بود و حال كه اين پيروزى نصيب آنان شده است چه فرقى مى كند مطبوعات چه درباره آنها بنويسد.
جورج كلونى از جمله اشخاصى بود كه با پيروزى در اسكار امسال و به دست آوردن تنديس بهترين بازيگر مرد نقش مكمل با آن چهره محبوب و دوست داشتنى ميليون ها نفر خداحافظى كرد تا به استقبال از جايگاه و اعتبار خود به عنوان يك بازيگر واقعى و توانا در فيلم سنگين «سيريانا» برود.
با اين حال او همچنان آن روحيه شوخ خود را حفظ كرده است و به طنز درباره سخنرانى خود به هنگام دريافت اسكارش گفت: «اين همان چيزى بود كه براى مراسم بافتا آماده كرده بودم و چون بافتا را به من ندادند من سخنرانى ام حداقل تلف نشد و توانستم امشب از آن استفاده كنم.»
ريزويترسپون نيز كه كانون توجه خبرنگاران بود، گفت براى مراسم اسكار تدارك چندانى نديده بود و آن روز را خيلى عادى به شب رسانده و بعد در مراسم حاضر شده بود. فيليپ سيمورهافمن كه اسكار بهترين بازيگر مرد را براى ايفاى نقش نويسنده اى به نام كاپوتى دريافت كرد، درباره پيروزى غيرمترقبه اش گفت: «وقتى روى سن بودم خيلى دستپاچه شدم چون جايى نيست كه به آن عادت داشته باشم. اين مراسم واقعاً هيجان انگيز است!»
در اين ميان آنگ لى نيز، افتاده ترين برنده اسكار بود كه به فيلم «تصادف» براى بردن اسكار بهترين فيلم تبريك گفت.

 

[esfandiyar2002]

بهمن قبادى اين روزها مشغول فيلمبردارى فيلم «نيوه مانگ» (نيمه ماه) در روستاهاى سنندج است.
در حالى كه سينماگران به دليل نمايش فيلم هاى مختلف ايرانى در جشنواره هاى جهانى نگران بودند، ايران نماينده اى براى معرفى به جشنواره كن نداشته باشد، بهمن قبادى در تلاش است فيلم خود را براى شركت در اين جشنواره ارسال كند. قبادى همزمان با فيلمبردارى مراحل فنى فيلم را هم در محل سكونت گروه پشت سر مى گذارد. هايده صفى يارى (تدوينگر) و بهمن اردلان (صدابردار) هر يك استوديوهايى در محل فيلمبردارى داير كرده اند و فيلم همزمان مراحل تدوين را پشت سر مى گذارد.
اين فيلمساز «نيوه مانگ» را به مناسبت دويست و پنجاهمين سالگرد تولد موتزارت جلوى دوربين مى برد. قرار بوده قبادى به همراه سه فيلمساز خارجى ديگر كليت اين پروژه را كه به شكل ويدئويى فيلمبردارى مى شده شكل دهند. اما ظاهراً قصه براى قبادى جذاب مى شود و آن را تبديل به يك اثر كامل و بلند سينمايى مى كند.
فيلم درباره يك گروه موسيقى است. هديه تهرانى، گلشيفته فراهانى و حسن پورشيرازى بازيگران فيلم هستند و نايجل بلاگ فيلمبردارى فيلم را برعهده دارند.
طبق توافق طرفين ايرانى و فرانسوى سه نفر از اعضاى گروه مى بايست غيرايرانى باشند كه به غير از بلاگ فيلم بردار هاليوود، يك مستندساز فرانسوى - (كه وظيفه توليد فيلم پشت صحنه فيلم اصلى را برعهده دارد) و صداگذار و ميكسر خارجى اين سه نفر را تشكيل مى دهند. تهرانى علاوه بر نقشى كوتاه كه برعهده دارد يكى از دستياران قبادى است و باقى اعضاى گروه نابازيگران محلى هستند. فيلم به شكل اسكوپ فيلمبردارى مى شود و تاكنون ۵۰ دقيقه از كل فيلم آماده نمايش شده است.

 

[esfandiyar2002]

وزير فرهنگ و گردشگرى سيرالئون در جريان گشايش هفته فيلم ايران در اين كشور، از فيلم هاى سينمايى ايران به عنوان آموزنده، هدايتگر و حاوى فرهنگ ملى و دينى ياد كرد.
به گزارش روابط عمومى سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى، «اوكوره آدامز» گفت: با مشاهده فيلم هاى ايرانى مى توان به توسعه همه جانبه اين كشور بويژه در زمينه هاى فرهنگ، هنرى و صنعت فيلم سازى ايران پى برد.
محمدرضا قزلسفلى وابسته فرهنگى كشورمان در سير الئون نيز در اين مراسم به معرفى سينماى ايران و دستاوردهاى آن بعد از پيروزى انقلاب اسلامى پرداخت.
هفته فيلم جمهورى اسلامى ايران هشتم اسفند ماه جارى با نمايش فيلم مستند «ايران سرزمين آرزوها» در محل سينما اودئون شهر فريتاون آغاز شد.
كشتى آنجليكا، پسر مريم، كانى مانگا، سمند، شير سنگى، مدرسه پير مردها، سناتور، پرنده كوچك خوشبختى، عقابها، سفر جادويى، مادر، گروهبان، مريم مقدس، ميرزا نوروز و جست وجو گر از جمله فيلم هايى هستند كه در طول هفته فيلم ايران صبح ها و بعد از ظهر ها به نمايش گذاشته مى شود.

 

[esfandiyar2002]

شبكه چهارم سيما فيلم سينمايي «آنچه در زير پنهان است» به كارگرداني «رابرت زمه كيس» را با زيرنويس «اين فيلم به افراد زير ۱۲ سال توصيه نمي شود» پخش كرد.
هنگام پخش فيلم سينمايي «آنچه در زير پنهان است» در برنامه «سينما و ماوراء» در شبكه چهار سيما به افراد زير ۱۲ سال توصيه شد كه اين فيلم را نبينند. همچنين تا انتهاي پخش فيلم نيز همانند كشورهاي ديگر عدد ۱۲- بر روي صفحه تلويزيون نمايش داده مي شد كه بيانگر اين بود كه ديدن اين فيلم براي افراد پايين تر از ۱۲ سال ممنوع است. اين اتفاق مثبتي است كه به پيروي از شبكه هاي خارجي هنگام نمايش فيلم با توجه به نوع درجه اكران در شبكه چهار افتاد و اميد مي رود كه ساير شبكه ها نيز هنگام پخش فيلم سينمايي به اين نكته توجه كرده و آن را رعايت كنند. اين فيلم گونه درام و ترسناك و در درجه PGR به تهيه كنندگي مارك جانسون، جان بردشو و استيو استاركي و در كمپاني فيلمسازي دريم وركس ساخته شد.