• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

مقالات و اخبار مرتبط با فیلم و سینما

marzban

Registered User
تاریخ عضویت
29 مارس 2004
نوشته‌ها
186
لایک‌ها
0
سن
41
محل سکونت
شهر قرض الحسنه ها (نصف جهان)
با سلام
تالار هنر اصفهان طي يك مجموعه اقدام به پخش فيلم هاي سينمائي آخر الزماني نموده است.
روزجمعه دوم ارديبهشت 1383 كه آغاز اين همايش بود فيلم بسيار زيباي نبرد آخر پخش شد كه در ذيل به شرح آن مي پردازم.

آخرين نبرد
Le dernir comb

محصول 1983 فرانسه
مدت زمان:92 دقيقه
زبان:بدون ديالوگ
رنگ:سياه وسفيد
سيستم صدا گذاري:دالبي (نه دالبي ديجيتال)
كارگردان:لوك بسون
فيلمنامه:لوك بسون و پير ژوليوه
مدير فيلمبرداري:كارلو واريني
موسيقي:اريك سرا

بازيگران:
ژوليوه:مرد جوان
ژانبوز:دكتر سالخورده
فريتسوپر:فرمانده يك دار و دسته خطر ناك
ژان رنو:شمشير زن

در اين فيلم چه گذشت:
بعد از يك جنگ هسته اي كه در آن معدودي انسان زنده مانده اند كه بر اثر آلودگي هسته اي اين تعداد اندك قدرت تكمل را بر اثر ايب ديدن تار هاي صوتي از دست داده اند.
در اين ميان مردي كه در بالاي يك ساختمان چند طبقه كه بخش عمده اي از ان در شن فرو رفته است زندگي ميكند.
يك دار دسته خطر ناك قبلا همسر وي را نوش جان فرموده بودند.و اين مرد سعي ميكند تا از ميان آن ها بگريزد و خود را به دكتر سالخورده برساند.سرانجام توسط يك هواپيماي دست ساز موفق به فرار ميشود و در يك هتل زندگي را سپري ميكند.هيچ چيز براي خوردن وجود ندارد فقط يك كپسول گاز.تا اينكه ناگهان از آسمان باران ماهي مي آيد.و غذاي وي محيا ميشود.
شميشر زن كه مت.جه حضور مرد ميشود سعي ميكند تا وي را نابود كند ولي فقط موفق به زخمي كردن وي ميشود و مرد زخمي دكتر را پيدا ميكند و به او مراجعه مي كند.
ازمرد شمشير زن نيز سعي ميكند تا خود را به دكتر سالخورده برساند.
دكتر سالخورده زني را در جائي پنهان كرده است و از او نگهداري كند و با پيدا كردن سوژه مناسب باعث بقاي نسل آدميت شود.
در اينجاست كه مرد جوان سوژخ منابي است.بعد از اينكه دكتر مرد جوان را چندين بار به صورت چپم بسته به پيش زن برد به او اعتماد كرد و متوجه كه اين مرد جوان بر عكس شمشير زن قصد شموي ندارد.
در راه ناگهان تگرگ باريدن ميگرد و دكتر كشته ميشود.در اينجاست كه مرد سعي ميكند تا ان زن را بيابد.
شمشير زن هم توانسته است تا در ها را شكسته و به حريم دكتر واردشود و به سراغ زن برود.
مرد جوان شمشر زن را پيدا مي كند و با او درگير ميشود.......
در اينجاست كه به دليل اصلاحات در فيلم سي دي به پايان ميرسد ماجرا نا تمام ميماند تا زماني كه جناب دكتر احمد اسلتي ماجرا تعريف مي نمايند:
مرد جوان موفق به كشتن شمشير زن ميشود و زن را پيدا ميكند ولي وقتي كه زن را پيدا ميكند متوجه ميشود كه زن قطعه قطعه شده است. در اينجا مرد قصد فرياد زئن پيدا ميكند ولي از عمل عاجز است.
سر انجام مرد به سراغ همان گروه خطرناك ميرود وبا زني پيدا ميكند كه در خدمت همه است.مرد يك لبخند تلخي بر لب ميز ند وفيلم به پايان مي رسد.

فيلم هاي آخر زماني چه هستند:
در اين ژانر فيلم هائي ساخته ميشود كه حوادث بعد از يك اتفاق خيلي بزرگ و تاثير گذار نشان مي دهند.مثلا حوادثي كه بعد از يك انفجار بزرگ،جنگ جهاني، نابودي زمين و... رخ ميدهد.
در اينگونه فيلم ها معمولا سعي عده اي براي نجات بشريت و زمين فعاليت ميكنند.زمين در حال نابودي است.تعداد اندكي زنده مانده اند.افراد شرور منطقي جلوه ميكنند.كمبود لباس و غدا به وضوح قابل مشاهده است.
بسياري از اين فيلم ها بسيار تلخ و ناراحت كننده مي باشند و به همين شكل نيز پايان مي يابند.
انتخاب موسيقي در اين فيلم ها معمولا انسان را به فكر فرو مي برند.


آخرين نبرد آخرين اولين فيلم بلند لوك بسون كه است كه در 23 سالگي ساخته است.
اين فيلم به اين به صورت سياه و سفيد است كه قصد دارد تلخي اوضاع را به خوبي نشان دهد.عدم وجود ديالوگ در اين فيلم كار را براي فيلم نامه نويس و كارگردان بسيار مشكل كرده است كه اين ميتواند درسي باشد براي فيلم سازان ايراني.
اين فيلم اشاراهاي واضح داشت كه قانون جنگل كه هكه قوي تر باشد پيروز تر است در قسمت هاي مختلفي از اين فيلم مي توانستم اين مطلب را مشاهده كنيم.
دكوپاژ بسيار قدرتمندانه سبب شده بود تا مخاطب اصلا وبا پات هاي تكراري مواجه نشود در حالي كه لوكشين زياد هم وسيع نبود.
بازي بسيار قدرت مندانه احساسي گونه پير ژوليوه و ژان رنو كه ديگر هيچ چيزي براي صحبت باقي نمي گذارد.

دوست دارم بقيه نكات ساير دوستان عزيز ارائه دهند
شرمنده از اينكه نتونستم براي اين مقاله عكس پيدا كنم
 

iranvig

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 می 2003
نوشته‌ها
433
لایک‌ها
6
سن
57
افسانه عمر خیام فیلمی مستقل از هالیوود


20050603150604keepercinemanew.jpg

گفتگوي سايت بي بي سي با كارگردان فيلم عمرخيام.

فیلم عمر خیام که در 5 کشور جهان فیلمبرداری شده 10 ژوئن (23 خرداد) بر پرده سینما خواهد رفت. دراین فیلم افسانه و واقعیت با هم آمیخته شده و از دید یک کودک ایرانی مقیم آمریکا زندگی و تفکرات عمر خیام شاعر و منجم قرن 5 هجری ایران به یک ماجرای افسانه ای تبدیل می شه، ماجرای عاشقانه بین حسن صباح و عمرخیام و کنیزی به نام دریا.
دراین فیلم یک هنرپیشه جوان اسپانیائی نقش عمر خیام رو بازی می کنه و داستان دائما از زمان حال به گذشته بر می گرده و بتدریج پیچیده و پیچیده تر می شه. خوشبحتانه چند هفته قبل با خود کیوان مشایخ ( کارگردان فیلم) در لس آنجلس ملاقات کردم و از فیلم و داستان عجیبش پرسیدم. . .

از چهره های معروف سینمای غرب مگی اسمیت هنرپیشه انگلیسی و در این فیلم

خیلی از قسمت های این فیلم به زبان انگلیسيه. چرا به این صورت درستش کردین؟
می خواستم فیلمی درست کنم که بین المللی باشه و در بازار خارج هم پخش بشه و مردم بتونند اون رو درک کنند.

مثل اینکه خیلی از بازیگرها هم ایرانی هستند، درسته؟
بله. اندی، شهراد وثوقی، داریوش ایران نژاد، سپند ریاحی، پویا بهینایی و چند نفردیگه در این فیلم بازی کردند. درست کردن این پروژه تقریبا شش سال و نیم طول کشید و تقریبا چند ماه پیش کار اون تموم شد.

چرا انقدر طول کشید؟
دلایل زیادی داره. این فیلم در پنج شهر مختلف دنیا فیلمبرداری شده و خیلی طول کشید تا بتونیم تمام قسمت ها رو درست کنیم.

گفتی توی پنج تا شهر در دنیا فیلم برداری کردین. مثل اینکه توی لندن هم فیلمبردای شده، اما عمر خیام که اصلاً توی لندن نبوده!
درسته. این داستان از زمان حال شروع میشه و بر می گرده به قرن یازدهم میلادی. داستان در آمریکا و در شهر هيوستون شروع میشه و بعد میره به لس آنجلس، لندن، سمرقند و بخارا که می دونید در قرن یازدهم قسمتی از ایران بوده. چیزهایی که در این فیلم می بینیم کاخ ها و رصدخانه و مدارس قرن یازدهم هستند که خوشبختانه هنوز هم توی ازبکستان خوب نگهداری میشن.

فیلمبرداری توی ازبکستان راحت بود؟
نه! خیلی سخت بود. به خاطر اینکه ما مجبور بودیم همه چیز رو از خارج به اون کشور بیاریم. نه تنها هنرمندان بلکه تمام کسانی که در این فیلم کار می کردند رو هم از خارج کشور ازبکستان آوردیم. ولی خوشبختانه مردم ازبکستان خیلی مهربون بودن و با ما خیلی خوب رفتار کردن. امیدوارم در آینده بتونیم یک فیلم دیگه در اونجا درست کنیم.

موضوع فیلم "عمر خیام" چیه؟
این فیلم در آمریکا و از اونجایی شروع میشه که یک بچه 12 ساله از برادر بزرگش (نادر) که داره از سرطان خون می میره داستانی رو میشنوه. برادر کوچک تر (کامران) بعد از شنیدن داستان میره توی رؤیای خودش و تصور می کنه چه جوری عمرخیام در قرن یازدهم میلادی زندگی می کرده و همین جوری که داستان رو میشنوه اون رو تصور می کنه. در این داستان خیالبافی های کامران زیاده. داستان کلاً از بچگی عمر خیام و دوستی اون با حسن صباح شروع میشه. بعد ها یک مثلث عشقی بین عمر، حسن و یک دختر بندری درست میشه. این سه تا با هم بزرگ میشن و داستان جلو میره.

20050603152007keepermeal.jpg

صحنه ای از فیلم عمر خیام ساخته کیوان مشایخ​

مبنای اطلاعاتت برای درست کردن این فیلم چی بوده؟
دایرة المعارف و کتاب های روایت عمرخیام که از فارسی به انگلیسی ترجمه شده منابع ما بود. البته داستان زندگی عمر خیام رو جوری درست کردیم که تماماً حقیقی نیست بلکه داستانی هست که از یک برادر به برادر دیگه نقل میشه و این داستان در خانواده اونها برای هزاران سال بوده و بیشتر شبیه حدیث هست. بعضی از قسمت های فیلم حقیقت داره و بعضی داستان ساختگی هست.

آیا مثلث عشقی واقعی بوده، یعنی اون دوران وجود داشته؟

نه! ولی خوب فیلم رو جوری درست کردیم که جنبه سرگرم کننده هم داشته باشه. نمی خواستم فیلم رو فقط برای تاریخ شناسان ایران درست کنم!

کیوان همیشه برای من یک مسئله مطرح بوده که فیلم هایی که نیمه مستند هستن و شخصیت های اصلی اون فیلم یک روزی وجود داشتند، اگه بخواهیم نگاه ها و داستان های شخصی خودمون رو مخلوط اون کنیم، از دید من یعنی داریم تاریخ رو بازنویسی می کنیم! نظر تو چیه؟

این چیزی بود که من روش خیلی فکر می کردم. البته داستان این فیلم از دید یک بچه 12 ساله و تخیل اونه. این شخص تمام کاراکترهای فیلم رو در تخیل های خودش عوض می کنه و یک افسانه از عمر خیام میسازه.

از چه موسقی ایرانی توی این فیلم استفاده کردی؟
یک آهنگ از خانم گوگوش که تقریباً 25 سال پیش خوندن توی این فیلم هست به نام "کی میدونه چی پیش میاد". البته موسیقی متن فیلم کار آقای فرخ آهی و استودیوشون هستش.

از خاطرات خودت هم توی این فیلم استفاده کردی؟
خیلی زیاد. از خاطرات بچگیم که توی ایران بوده خیلی زیاد در این فیلم استفاده کردم.

توی این فیلم "اندی" توی چه نقشی بازی می کنه؟
اندی در این فیلم پدر حسن صباحه. در این فیلم وقتی پدر عمر خیام فوت می کنه، اندی به هر دوی اونها یعنی حسن و عمر درس زندگی میده که البته باید بگم اندی این نقش رو خیلی خوب بازی کرده.

"شینی" هم که خواننده پاپ آمریکایی هستش توی این فیلم بازی می کنه، درسته؟
بله. شینی هم یک رقصنده در دربار ملک شاه هست که در این فیلم نقش کوچکی داره. خانم شینی الان یک آلبوم درست کردن که توی اون یک آهنگ درباره این فیلم وجود داره.

حالا دوست دارم با هم درباره فیلم سازی در لس آنجلس صحبت کنیم. میشه اول بپرسم برای این فیلم چقدر خرج کردی؟
بهترین جوری که می تونم بگم بیشتر از یک میلیون و کمتر از صد میلیون (دلار؟) بوده که البته همش پول خودم نبوده. به خاطر همینم بود که ساختن فیلم طول کشید چون باید پول رو از سرمایه گذارهای زیادی جمع می کردیم. اتفاقاً کسانی که در این فیلم سرمایه گذاری کردند ایرانی نبودند (!) و برای من خیلی مهم بود که این فیلم دور دنیا معرفی بشه. به نظر من و جوری که من درست کردم این فیلم درباره ایران خیلی مثبت هست و امیدوارم تمام مردم دنیا بتونند از این فیلم حمایت کنند.

تو چند ساله خارج از ایرانی؟
من 26 ساله که از ایران بیرون اومدم و الان 37 سالمه.

کار فیلم سازی رو در لس آنجلس چطور شروع کردی؟
من اول یک وکیل جنایی در تگزاس بودم. بعد وکالت رو 9 سال پیش ترک کردم و رفتم نیویورک و فیلم برداری خوندم. برادرم که کالیفرنیا زندگی می کنه به من گفت اگر میخوای کار فیلمبرداری رو جدی بگیری باید بری لس آنجلس چون مرکز فیلمبرداريه. بنابراین من هم به اینجا اومدم.

این جا رقابت بین فیلمسازها خیلی زیاده. چطور یک فیلمساز می تونه پا بگیره و این کار چه سختی هایی داره؟
سختی ها همه به خود شما بر میگرده. یعنی هر چی بخواین برای خودتون سختی بگیرین، سختی پیدا می کنید. مهمترین مسئله ارتباط برقرار کردن با عوامل مختلف فیلمسازی هست و باید متقاعدشون کنی که پشت کار شما رو بگیرن. لس آنجلس شهراستودیوهاست پس باید با استودیوها کار کنید. البته برای شروع این کار حتماً باید رابطه داشته باشین.

البته بعضی ها فکر می کنند رابطه یعنی پارتی بازی! اما اینجوری نیست و منظور داشتن رابطه ايه که بتونی از بقیه شاخص تر باشی و وقت بیشتری بزاری تا طرف مقابل متقاعد بشه.
بله درسته. البته بگم که این کار خیلی طول میکشه. اینجا خیلی مهمه که شخص خودش رو مطرح کنه تا مردم بهش اطمینان داشته باشن که میتونه اون کار رو انجام بده.

چطوری میشه این کار رو کرد؟ مثلاً خودت چه کار کردی؟
اولین کاری که من کردم استخدام یک نویسنده بود که به من کمک کنه این داستان رو بنویسیم و بهش ساختار بدیم. با این نویسنده نشستم و تمام درد و دل ها رو درباره خودم گفتم. بعد از چند ماه فکر کردیم چطور میشه به این داستان جذابیت داد تا مردم دنیا جلب بشن. به این نتیجه رسیدیم که قلب این داستان و پیام این داستان باید خیلی رک و راست باشه. قدم دوم این بود که با پول خودم تبلیغ کوچک دو دقیقه ای درست کردیم و بعد از اون تقریباً به هزار سرمایه گذار نشون دادیم تا بالاخره اشخاصی پیدا شدند که پشت کار ما رو بگیرن.

20050603143616keyvan3.jpg

کیوان مشایخ​
 

Pixar

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 اکتبر 2003
نوشته‌ها
1,400
لایک‌ها
19
محل سکونت
َِChocolate's City
_41126321_muslim_clerics_203_bbc.jpg

تلويزيون دولتی ايران برای به چالش گرفتن فرهنگ مسلط غرب به ساخت فيلمهای کارتونی اسلامی روی آورده است و بعضی از اين فيلمها اکنون به کشورهای اسلامی نيز صادر می شود.

در يکی از اين سری کارتونها که زندگی شهدای انقلاب اسلامی برای کودکان را به نمايش می گذارد، روحانيون عبا پوش و عمامه به سر نقش ايفا می کنند.

برای مثال، کارتون شهيد باهنر داستان کودکی يکی از نخست وزيران ايران پس از انقلاب است که قرآن مطالعه می کرد و می خواست در سلک روحانيون درآيد و بعدها در زمان نخست وزيری بر اثر انفجار بمب جان باخت.

فيلم کارتونی ديگری نيز به نام عاشورائيان ساخته شده که داستان کشته شدن امام حسين، پيشوای سوم شيعيان است.

در فيلم کارتونی ديگری که الرشيد نام دارد، مبارزه فلسطينيان از نگاه ايران به نمايش در می آيد.

در اين فيلم يک افسرچاق اسراييلی با يک فلسطينی خبرچين ديده می شوند که درباره پرس و جو از بچه ها و کسب اطلاعات از آنان صحبت می کنند.

پيام سياسی

تهيه اين کارتونها که بوضوح سياسی اند، بر عهده موسسه صبا، وابسته به صدا و سيمای ايران است.

کسی از اين مؤسسه حاضر به مصاحبه با بی بی سی نشد اما نمونه هايی ازساخته های خود را در اختيار بی بی سی قرار دادند.

البته تمام فيلمهای کارتونی ايران سياسی نيستند و بسياری از آنها صرفاً واقعيات زندگی روزمره مردم را منعکس می کنند، مثل مادربزرگی که سر تا پايش را چادرپوشانده، دختران کوچکی که روسری به سر دارند، باغهای سنتی ايرانی و سماور و اسباب چايخوری.

دنيايی که در اين کارتونها به تصوير کشيده شده کاملاً بدور از مراکز بزرگ خريد و زندگی به سبک آمريکايی است که در فيلمهای کارتونی والت ديسنی به چشم می خورد.

به گفته بهروز يغماييان که صاحب شرکت خصوصی ای به نام رسانه فرد و تهيه کننده فيلمهای کارتونی برای شبکه تلويزيونی ايران است، فيلمهای کارتون بالقوه می توانند درتبادل فرهنگ و تمدن نقش بازی کنند و بايد دارای ويژگيهای خاصی باشند که کشورها را ازهم متمايز سازد.

آقای يغماييان می گويد کارتونهايی بر اساس داستانهای عاميانه (فولکلور) ايران ساخته و هم اکنون سرگرم ساخت فيلم بلندی با اقتباس از يکی از اسطوره های ايرانی است.

درشرکت او دختران و پسران جوانی ديده می شوند که پشت رايانه مشغول کار روی جزئيات نهايی شخصيتهای فيلمهای کارتونی نظير داستان زندگی پيامبر اسلام يا شخصيتهای مذهبی ديگری مانند نوح پيامبرند که در تورات هم ازآنها نام برده شده است.

پيام اجتماعی

اين فيلمها به کشور ترکيه نيز فروخته شده اما کشورهای عربی به دليل نشان داده شدن صورت پيامبران که در ميان اهل سنت ممنوع شمرده می شود، حاضر به خريد آنها نيستند.

آقای يغماييان معتقد است که فيلمهای کارتونی علاوه بر اينکه وسيله سرگرمی اند می توانند پيامهای فرهنگی و اجتماعی را نيز ابلاغ کنند.

در ايران، فيلمهای کارتونی برای رساندن پيامهايی نظير حفظ محيط زيست يا احتياط در رانندگی و حتی اخيراً برای ترغيب مردم به شرکت در انتخابات رياست جمهوری ساخته شده است.

برخلاف موضوع، درساخت فيلمها از همان فنونی استفاده می شود که در غرب کاربرد دارد.

به گفته شهرام خوارزمی، هنرمند ايرانی، اساس ساخت تصاويرمتحرک در ايران تقليدی است از فيلمهای کلاسيک والت ديسنی.

شهرام هرچند حرکت دوربين برای ساختن اين فيلمها را از کارتونهای ژاپنی ياد گرفته است اما سعی دارد سبک مستقلی با استفاده از هردو روش برای خود داشته باشد.

او اميدوار است که فنون تازه و پيشرفته تری به وجود بيايد که بتوان با آنها نقاشيهای مينياتوری ايران را به تصوير در آورد و فيلمهايی خلق کرد که در عين مدرن بودن با گذشته ايران همگون باشد.

از : bbc.co.uk/persian
 

Pixar

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 اکتبر 2003
نوشته‌ها
1,400
لایک‌ها
19
محل سکونت
َِChocolate's City
شاید یک حربه خبرنگاری باشه ( تیتر ) چون من هم انیمیشنی در این رابطه ندیدم !
 

Spiro

Registered User
تاریخ عضویت
26 مارس 2005
نوشته‌ها
854
لایک‌ها
6
105.gif

اين ديگه چي بود چقدر ضايع :D
 

Spiro

Registered User
تاریخ عضویت
26 مارس 2005
نوشته‌ها
854
لایک‌ها
6
ممنون از توضيحاتت iranvig جان
من كور چرا اينو زودتر نديدم تازه ديروز تو BBC تيترشو ديدم :D
 

Modi

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 مارس 2005
نوشته‌ها
18
لایک‌ها
0
اگه فيلم را ديده باشيد متوجه ميشيد كه جايزه صد در صد سياسي بوده . چون نقش ايشان تو فيلم خيلي كمرنگ و كم مدت بود .
 

شايان

مدیران قدیمی
تاریخ عضویت
2 سپتامبر 2003
نوشته‌ها
4,814
لایک‌ها
9
من متوجه منظورتون نميشم ! ايشون كه خيلي تو اين فيلم بودن ! ... درسته يه كم قسمتهاي فارسي رو بد بازي ميكردن ! ( كه فكر كنم تو انتخاب ايشون تاثير نداشته چون اونها كه متوجه نميشدن ...) ولي قسمتهاي انگليسي رو به عنوان كسي كه خوب نميتونه حرف بزنه ... خوب بازي ميكرد !
 

travis

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 نوامبر 2004
نوشته‌ها
29
لایک‌ها
0
كسي كه ميخواد حرف بزنه ميزنه. مثل تلويزيون كه همه چيز رو به نفع سياست خودشون و اسلام و ملا ميبينه و تفسير ميكنه و ....

منم با خود فيلم و بازي شهره خيلي حال كردم. خوب بازي كرده بود ولي انصافا نه بهتر از بن كينزلي :blink:
 

rax

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
15 دسامبر 2004
نوشته‌ها
10,526
لایک‌ها
2,351
محل سکونت
تهران
اغداشلو مهمترين جايزه اي كه برده يه شب از مراسم اسكار و جايزه اسكار مستقلهاي هاليود بوده كه تو اون مراسم
هر كس جايزه برد در اسكار هم جايزه برد الاهمين شهره اغداشلو.. :D

به نظر من بازيگر خيلي استثنايي و خوبي نيست..داريم كساني كه تو ايران خودمون بهتر از اين اغداشلو باشن..
هر دفعه فيلم سوته دلان رو با بازي اين زنيكه ميبينم حسرت ميخورم نسبت به بهروز وثوقي :(
 

travis

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 نوامبر 2004
نوشته‌ها
29
لایک‌ها
0
نه اصلا خاص نيست. بازيگر با بازي بهتر و خوشگل تر از اون تو ايران هست. مشخصه شهره اينه كه خارج از ايرانه و راهش رو ادامه داده و جايزه اي رو برده كه ايراني ها دستشون بهش نميرسه.
 

Gt_Max

Registered User
تاریخ عضویت
13 آگوست 2003
نوشته‌ها
1,663
لایک‌ها
80
محل سکونت
In Your Pantz
به نقل از haji gheirat :
شهره آغداشلو، هنرپيشه سرشناس ايرانی به خاطر بازی در فيلم خانه ای از ماسه و مه جايزه بهترين هنرپيشه نقش دوم زن را از اتحاديه منتقدان فيلم لس آنجلس دريافت کرد.
منبع خبر :
bbc

20040111160535shohre-aghdashlou.jpg

متاسفانه من حالم ازش به هم ميخوره... :happy:
 

Spiro

Registered User
تاریخ عضویت
26 مارس 2005
نوشته‌ها
854
لایک‌ها
6
حالا چرا بعد اين همه مدت نظرتو گفتي GT جان
كي بود نبش قبر كرد :blink:
 

Modi

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 مارس 2005
نوشته‌ها
18
لایک‌ها
0
به نقل از Spiro :
حالا چرا بعد اين همه مدت نظرتو گفتي GT جان
كي بود نبش قبر كرد :blink:
بنظرم من بودم :p
 

astm1834

Registered User
تاریخ عضویت
5 مارس 2005
نوشته‌ها
1,217
لایک‌ها
16
محل سکونت
_ _ _
نهمین جشن سینمای ایران پايان يافت / آواز شجريان در مهماني بهترين هاي سينماي ايران

يکشنبه، 20 شهريور 1384 ساعت 12:30




تهران-خبرگزاری سینا
مراسم اهدای تندیس نهمین جشن سینماي ایران شب گذشته در تالار وحدت با حضور جمعی از اهالی سینما و مسولان این عرصه برگزار شد و صاحبان تندیس های این دوره معرفی شدند.
به گزارش سینا ، در این مراسم "محمدرضا جعفری جلوه"، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد مهدی حیدریان، معاون سابق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علیرضا رضاداد، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، سید ضیا هاشمی، مدیرعامل خانه سینما، محمد علی نجفی، رئیس هیئت مدیره خانه سینما و گروهی از دست اندکاران سینما از جمله ناصر تقوایی، خسرو سینایی، کمال تبریزی، سیروس الوند، سعید راد، رضا کیانیان و پرویز پرستویی حضور داشتند.
نهمین جشن سینمای ایران با پخش سرود و تلاوت قرآن آغاز شد و پس از آن کلیپ یک دقیقه ای ساخته شده توسط مهرداد اسکویی که به عنوان کلیپ این دوره از جشن از آن یاد شد به نمایش در آمد. اولین بخش ار مراسم تقدیر مدیرعامل خانه سینما از "محمد مهدی حیدریان" بود. حیدریان پس از دریافت لوح تقدیر خود از " سید ضیا هاشمی" در سخنان کوتاهی اشاره کرد که قصد خروج از سینما را ندارد و افزود: " قصد خداحافظی از سینما را ندارم و امیداورم موفقیت هایی که در این عرصه به دست آورده ایم ، ادامه داشته باشد. قله های رفیعی در انتظار سینماست که باید برای رسیدن به آن ها تلاش کنیم."
مراسم با قرائت بیانیه دبیر نهمین دوره از جشن ادامه پیدا کرد. محمد مهدی عسگرپور در صحبت های خود به طور کلی نگاهی به بخش های مختلف سینمای ایران داشته و به بررسی وضعیت هر یک از این قسمت ها پرداخت.
وی در بخشی از سخنان خود با اشاره با داوری های این دوره از جشن گفت:" در مدت زمانی حدود دو ماه زمینه برای برگزاری نهمین جشن سینمای ایران فراهم شد. در این مدت تلاش کردیم تا به روش تازه ای در داوری ها دست پیدا کنیم. هدف ما این بود که با این شیوه در عین استفاده از تجربیات قبلی به روش نویی در داوری ها برسیم که به این واسطه مشکلات سال های گذشته را نداشته باشیم."
پس از پایان صحبت های عسگرپور اهدای تندیس های جشن آغاز شد. طبق روال هر سال انتظار می رفت امسال هم افرادی مربوط به رشته هایی که تندیس آن ها اهدا می شود روی سن بروند و جوایز را به دست صاحبان خود بسپارند؛ اما در این دوره از مراسم کارگردان جشن شیوه ای تازه برای اهدای تندیس ها انتخاب کرده بود؛ به این شکل که دو دست اندرکار فیلم های مهم سینمای ایران روی سن حاضر شده و جوایز را به برندگان اهدا کردند.
برای اهدای تندیس بهترین فیلم انیمیشن و بهترین عکس شهرام اسدی و علیرضا شجاع نوری به عنوان عوامل "روز واقعه" روی سن حاضر شدند. علیرضا شجاع نوری جایزه بهترین فیلم انیمیشن را به امیر سحرخیز کارگردان "چت ایرونی" اهدا کرد و اسدی تندیس بهترین عکاس را به دستان بابک برزویه عکاس "حکم" به کارگردانی مسعود کیمیایی سپرد. رشته عکاسی تنها رشته نامزدی "حکم" در نهمین جشن سینمای ایران بود که همین تنها کاندیدایی هم به کسب جایزه منجر شد. بابک بروزیه با اشاره به این موضوع که به نظر می رسد "حکم" در جشن دیده نشده است عنوان کرد که این جایزه خود نشان دهنده حکم واقعی است.
پخش کلیپ فیلم سینمایی انیمیشن "جمشید و خورشید" به کارگردانی برادران یغمائیان بخش بعدی مراسم بود. آوازهای این کلیپ توسط امین حیایی و ترانه علیدوستی و اسفدیار قره باغی خوانده شده بود.
برای اهدای تندیس بهترین فیلم کوتاه داستانی و مستند خسرو سینایی و حمید فرخ نژاد عوامل "عروس آتش" روی سن آمدند. جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی به مهدی جعفری برای "کمی بالاتر" توسط فرخ نژاد اهدا شد و مهرداد اسکویی برای مستند "از پس برقع" جایزه خود را از خسرو سینایی که از او به عنوان الگوی اخلاقی و کاری خود یاد کرد، گرفت. همچنین به عنوان بخشی ویژه جهت تقدیر از یک تهیه کننده فیلم مستند تندیس به ارد عطارپور برای تهیه "حلقه گمشده" اختصاص یافت که البته عطارپور در مراسم حضور نداشت.
عوامل "فرش باد" اهدا کننده تندیس بهترین کیفیت لابراتواری، بهترین جلوه های ویژه و بهتری چهره پردازی بودند. فریبا کامران و رضا کیانیان این جوایز را اهدا کردند. در این بخش لابراتوار فیلمساز برای فیلم "خیلی دور، خیلی نزدیک"، محسن روزبهانی برای جلوه های ویژه "دوئل" و محمدرضا قومی برای چهره پردازی "خیلی دور، خیلی نزدیک" تندیس دریافت کردند.
تندیس بهترین صداگذاری و صدابرداری توسط عزیز الله حمیدنژاد و گلشیفته فراهانی عوامل "اشک سرما" اهدا شد. فراهانی جایزه بهترین صداگذاری را به بهمن اردالان برای "دوئل" داد و حمید نژاد نام مسعود بهنام و وحید نقیبی را به عنوان برندگان جایزه بهترین صداگذاری خواند.
سیروس الوند تنها نماینده "برگ برنده" جایزه بهترین طراحی صحنه و لباس را به امیر اثباتی برای "دوئل" اهدا کرد و پس از آن داریوش فرهنگ و مهدی هاشمی به عنوان دست اندرکاران "یک فیلم با دو بلیت" و دوستان قدیمی روی سن آمدند. جایزه بهترین فیلمبرداری به محمود کلاری برای "ماهی ها عاشق می شوند" اختصاص یافت و مصطفی خرقه پوش برای تدوین "دوئل" جایزه بهترین تدوین را دریافت کرد.
با حاضر شدن پرویز پرستویی روی صحنه، صدای تشویق حاضران تالار وحدت را پر کرد. او برنده تندیس بهترین موسیقی را معرفی کرد. احمد پژمان برای ساخت موسیقی "بید مجنون" این جایزه را به دست آورد و تبریزی که به عنوان کارگردان "لیلی با من است" در کنار پرستویی قرار گرفته بود جایزه بهتری فیلمنامه را به فرشته صدرعرفایی (همسر کامبوزیا پرتویی، نگارنده فیلمنامه "کافه ترانزیت") اهدا کرد. صدرعرفایی به جای همسر خود که این روزها در فرانسه به سر می برد این جایزه را دریافت کرد. بهترین فیلم از نظر منتقدان "خیلی دور، خیلی نزدیک" انتخاب شد که محمود گبرلو رئیس انجمن این جایزه را به دستان میرکریمی سپرد.
جایزه بهترین بازیگر زن و مرد مکمل توسط رسول صدرعاملی و ترانه علیدوستی به عنوان عوامل "من ترانه 15 سال دارم" اهدا شد. رسول صدر عاملی نام الهام حمیدی بازیگر "خیلی دور، خیلی نزدیک" را به عنوان بهترین بازیگر زن مکمل و علیدوستی نام محسن قاضی مرادی را به عنوان بهترین بازیگر مرد مکمل برای "ما همه خوبیم" خواندند.
تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد به مسعود رایگان اختصاص یافت که رایگان جایزه خود را از دستان پروانه معصومی گرفت و ناصر تقوایی کارگردان "ناخدا خورشید" جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را به فرشته صدرعرفایی برای "کافه ترانزیت" داد.
جوایز بهترین فیلم و بهترین کارگردانی توسط عسگرپور و محمدعلی نجفی اهدا شد. هردوی این جوایز به رضا میر کریمی برای "خیلی دور، خیلی نزدیک" اختصاص یافت.
پایان بخش مراسم صدای گرم استاد "محمدرضا شجریان" بود، او که به عنوان بانی ساخت باغ بم مهمان اهالی سینمای ایران شده بود پس از مواجهه با تشویق های طولانی حاضران با خواندن تصنیفی نهمین جشن سینمای ایران را به پایان رساند.

http://www.syna.ir/default.aspx?newsid=37684


نامزدهاي بهترين فيلم انيميشن
- « رستوران متروك »، به كارگرداني رامين امين‌كاظمي و مريم عباس‌پور
- « ماهي »، به كارگرداني محمود فخري‌نژاد
- « اتاق جيغ »، به كارگرداني شيدا زرين‌فام
- « نگهدار پياده مي‌شم »، به كارگرداني محمدمعين صمدي
- « چت ايروني »، به كارگرداني امير سحرخيز

نامزدهاي بهترين فيلم‌ كوتاه داستاني
- « كمي بالاتر »، به كارگرداني مهدي جعفري
- « خط آزاد »، به كارگرداني نقي نعمتي
- « پروانه‌ها در برف مي‌ميرند »، به كارگرداني كريم عظيمي
- « آن »، به كارگرداني پوپك مظفري
- « آن دستها »، به كارگرداني آيدا پناهنده
- « قايق‌هاي من »، به كارگرداني صفي يزدانيان

نامزدهاي بهترين فيلم مستند
- « از پس برقع »، به كارگرداني مهرداد اسكويي
- « اينانا »، به كارگرداني سودابه مجاوري
- « حلقه‌هاي گمشده »، به كارگرداني مهرداد زاهديان
- « روز شغال »، به كارگرداني محسن استاد علي مخملباف
- « نفت سفيد »، به كارگرداني محمود رحماني

نامزدهاي بهترين كيفيت لابراتواري در يك فيلم سينمايي
- لابراتوار شركت فيلمساز، براي فيلم « خيلي دور خيلي نزديك »
- لابراتوار صدا و سيما، براي فيلم « بيد مجنون »
- لابراتوار مركز خدمات صنايع فيلم ايران، براي فيلم « دوئل »
- لابراتوار صدا و سيما، براي فيلم « جايي براي زندگي »
- لابراتوار مركز خدمات صنايع فيلم ايران، براي فيلم « مجردها »

نامزدهاي بهترين جلوه‌هاي ويژه
- نجف فتاحي، براي فيلم « جايي براي زندگي »
- عباس شوقي، براي فيلم « پيشنهاد ‌٥٠ ميليوني »
- عظيم محمدي، براي فيلم « طبل بزرگ زير پاي چپ »
- اصغر پورهاجريان، براي فيلم « رستگاري در هشت و بيست دقيقه »
- محسن روزبهاني، براي فيلم « دوئل »- داود رسوليان، براي فيلم « زن زيادي »

نامزدهاي بهترين چهره‌پردازي
- محمدرضا قومي، براي فيلم « خيلي دور خيلي نزديك »
- مصطفي كامياب، براي فيلم « مرزي براي زندگي »
- محسن ملكي، براي فيلم « گرداب »
- سودابه خسروي، براي فيلم « رستگاري در هشت و بيست دقيقه »
- محسن بابايي، براي فيلم « مرثيه برف »

نامزدهاي بهترين صدابرداري
- بهمن اردلان، براي فيلم « خيلي دور خيلي نزديك »
- بهمن حيدري، براي فيلم « خوابگاه دختران »
- محمود سماك‌باشي، براي فيلم « سالاد فصل »
- بهمن اردلان، براي فيلم « دوئل »
- عباس رستگارپور، براي فيلم « ما همه خوبيم »
- اسحاق خانزادي، براي فيلم « زن زيادي »

نامزدهاي بهترين صداگذاري و ميكس
- محمدرضا دلپاك، براي فيلم « بيد مجنون »
- مسعود بهنام - حميد نقيبي، براي فيلم « دوئل »
- اسحاق خانزادي، براي فيلم « مرثيه برف »
- پرويز آبنار، براي فيلم « جايي براي زندگي »
- حسين مهدوي، براي فيلم « بيدارشو آرزو »

نامزدهاي بهترين موسيقي متن فيلم
- احمد پژمان، براي فيلم « بيد مجنون »
- مجيد انتظامي، براي فيلم « دوئل »
- بابك بيات، براي فيلم « به من نگاه كن »
- محمدرضا عليقلي، براي فيلم «خيلي دور خيلي نزديك »
- امير معيني، براي فيلم « زن زيادي »

نامزدهاي بهترين طراحي صحنه و لباس
- امير اثباتي، براي فيلم « خيلي دور خيلي نزديك »
- فرهاد فارسي، براي فيلم « كافه ترانزيت »
- پروين صفري، براي فيلم « جايي براي زندگي »
- پرويز شيخ طادي - بابك پناهي - غزاله معتمد براي فيلم « پشت پرده مه »
- امير اثباتي، براي فيلم « دوئل »

نامزدهاي بهترين تدوين
- مصطفي خرقه‌پوش، براي فيلم « دوئل »
- بهرام دهقاني، براي فيلم « خيلي دور خيلي نزديك »
- داوود يوسفيان، براي فيلم « گيلانه »
- سهراب ميرسپاسي، براي فيلم « طبل بزرگ زير پاي چپ »
- حسن حسندوست، براي فيلم « بيد مجنون »

نامزدهاي بهترين فيلمبرداري
- رضا جلالي، براي فيلم « جزيره آهني »
- حسين جعفريان، براي فيلم « جايي براي زندگي »
- محمود كلاري، براي فيلم « ماهي‌ها عاشق مي‌شوند »
- غلامرضا آزادي، براي فيلم « باغ فردوس ‌٥ بعدازظهر »
- حميد خضوعي، براي فيلم « خوابگاه دختران »

نامزدهاي بهترين بازيگر مرد ايفاي نقش مكمل
- محسن قاضي مرادي، براي فيلم « ما همه خوبيم »
- افشين هاشمي، براي فيلم « خيلي دور خيلي نزديك »
- اسماعيل خلج، براي فيلم « يك تكه نان »
- كامبيز ديرباز، براي فيلم « دوئل »
- بابك حميديان، براي فيلم « طبل بزرگ زير پاي چپ »

نامزدهاي بهترين بازيگر زن ايفاي نقش مكمل
- ليلا زارع، براي فيلم « ما همه خوبيم »
- الهام حميدي، براي فيلم « خيلي دور خيلي نزديك »
- گلشيفته فراهاني، براي فيلم « ماهي ها عاشق مي شوند »
- الناز شاكردوست، براي فيلم « مجردها »
- ژاله صامتي، براي فيلم « گيلانه »

نامزدهاي بهترين بازيگر مرد
- مسعود رايگان، براي فيلم « خيلي دور خيلي نزديك »
- حميد فرخ‌نژاد، براي فيلم » طبل بزرگ زير پاي چپ »
- پرويز پرستويي، براي فيلم « بيد مجنون »
- رضا كيانيان، براي فيلم « ماهي‌ها عاشق مي‌شوند »
- حسين محجوب، براي فيلم « طبل بزرگ زير پاي چپ »

نامزدهاي بهترين بازيگر زن
- فرشته صدرعرفاني، براي فيلم « كافه ترانزيت »- آهو خردمند، براي فيلم « ما همه خوبيم »
- مريلا زارعي، براي فيلم « زن زيادي »
- فاطمه معتمدآريا، براي فيلم « گيلانه »
- رويا نونهالي، براي فيلم « ماهي ها عاشق مي‌شوند »

نامزدهاي بهترين فيلمنامه
- كامبوزيا پرتوي، براي فيلم « كافه ترانزيت »
- رضا ميركريمي - محمدرضا گوهري، براي فيلم « خيلي دور خيلي نزديك »
- مژگان فرح‌آور مقدم، براي فيلم « ما همه خوبيم »
- داريوش مختاري - كاظم معصومي - مسعود صبا، براي فيلم « طبل بزرگ زير پاي چپ »
- پرويز شيخ‌طادي - حسين يادگاري براي فيلم « پشت پرده مه »

نامزدهاي بهترين كارگردان
- رضا ميركريمي، براي فيلم « خيلي دور خيلي نزديك »
- كيانوش عياري، براي فيلم « بيدارشو آرزو »
- احمدرضا درويش، براي فيلم « دوئل »
- بيژن ميرباقري، براي فيلم « ما همه خوبيم »
- سيامك شايقي، براي فيلم « باغ فردوس ‌٥ بعدازظهر »

نامزدهاي بهترين فيلم
- رضا ميركريمي، براي فيلم « خيلي دور خيلي نزديك »
- موسسه فرهنگ تماشا، براي فيلم « دوئل »
- محمدرضا تخت كيشيان، براي فيلم « ما همه خوبيم »
- سعيد سعدي، براي فيلم « گيلانه »
- امير سمواتي‌ - بهروز هاشميان، براي فيلم « كافه ترانزيت »

نامزدهاي بهترين فيلم به انتخاب انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي
- « خيلي دور خيلي نزديك »
- « ما همه خوبيم »
- « بيدارشو آرزو »
- « پشت پرده مه »
- « ماهي ها عاشق مي شوند


دور نهم جشن خانه سينما به پايان رسيد


8 تنديس از 13 نامزدي جشن نهم خانه سينما را «خيلي دور، خيلي نزديك» ساخته «رضا ميركريمي» با تهيه كنندگي «حوزه هنري» از آن خود كرد.


به گزارش سايت سينمايي سوره، دوره نهم جشن خانه سينماي ايران در ميان استقبال چشمگير علاقه مندان و اصحاب سينماي ايران برگزار شد و فيلم «خيلي دور، خيلي نزديك» ساخته ارزشمند «رضا ميركريمي» كه پيشتر نيز شش سيمرغ بلورين فجر را از آن خود كرده بود توانست، 8 تنديس از ميان 13 عنوان نامزدي برترين ها را به نام خود و تهيه كننده اش «حوزه هنري» رقم بزند.
برپايه اين گزارش، فيلم «دوئل» ساخته پرخرج و بزرگ سينماي ايران نيز با پنج تنديس در رتبه دوم اين گزينش ملي كه در روز ملي سينماي ايران برگزار مي شد، قرار گرفت.
همچنين از نكات قابل توجه جشنواره، تشكيل گروه هاي دو نفره از چهره هاي شناخته شده سينماي ايران براي تقديم تنديس بر برگزيدگان جشن بود كه مورد توجه مدعوين و شركت كنندگان قرار گرفت.
از جمله كساني كه در اين گروه ها حضور داشتند مي توان:
شهرام اسدي، عليرضا شجاع نوري، خسرو سينايي، حميد فرخ نژاد، رضا كيانيان، سيروس الوند، داريوش فرهنگ، مهدي هاشمي، رسول صدرعاملي، ترانه عليدوستي، پروانه معصومي، ناصر تقوايي، پرويز پرستويي، كمال تبريزي و استاد محمدرضا شجريان نام برد.
گفتني است، «محمدمهدي عسگرپور» دبير جشنواره، «محمدعلي نجفي» رئيس كانون كارگردانان خانه سينما و «محمدرضا جعفري جلوه» معاونت جديد امور سينمايي سمعي و بصري ارشاد نيز در اين جشن حضور داشتند و لوح تقديري نيز به مهندس «محمدمهدي حيدريان» معاونت سابق امور سينمايي از سوي «سيدضياء هاشمي» مدير خانه سينما اهدا شد.
شايان ذكر است، «ناصر تقوايي» درباره بازيگري گفت: من عاشق بازيگران سينما هستم، بي سبب نيست كه به اينها ستارگان سينما مي گويند، بازيگري يك موهبت است، يكي از شرايط يك بازيگر، نداشتن يك شخصيت ثابت است، بازيگري كه ثابت باشد و روحش متغير نباشد بازيگر نيست. نويسندگان كساني هستند كه ارواح را پيدا مي كند، بازيگري ارواح را بازي مي كنند و اين توانايي خاصي مي خواهد.
در ادامه، «فرشته صدرعرفايي» جوايز بخش بازيگر برگزيده زن جشنواره جايزه شوهرش كامبوزيا پرتوي را كه در زمينه فيلمنامه نويسي به دست آمده بود به نام پرتوي و جايزه 5 ميليون توماني فارابي را نيز به آقاي «شاپور قريب» اهدا شد.
از ديگر نكات جالب توجه، زنده نوازي گروه نوازندگان و نواختن سرود اي ايران بود كه مورد توجه حضار قرار گرفت.
لازم به ذكر است، حضور چهره هاي غيرسينمايي كماكان در اين جشن هم مشهود بود و بسياري از اهالي مطبوعات و هنرمندان ايستاده به سوت زدن هاي اين عزيزان نگاه مي كردند.
شايان ذكر است، تنديس ويژه اي نيز توسط امين تارخ، سيدضياء هاشمي و محمدمهدي عسگرپور به مناسبت اقدام محمد شجريان استاد بزرگ آواز ايران براي همكاري ساخت باغ هنر بم به ايشان اهدا شد.
گفتني است، بخش پايان مراسم با آواز استاد شجريان همراه شد كه مورد استقبال فراوان حضار قرار گرفت
http://www.sourehcinema.com/News/NewsViewer.aspx?NewsId=138406200200
 

tintin

Registered User
تاریخ عضویت
8 آگوست 2004
نوشته‌ها
1,806
لایک‌ها
0
برای درج خبر خیییییییییییییییییییییییلی حیلی ممنون
76.gif
41.gif
20.gif
83.gif
 

mahdi206

Registered User
تاریخ عضویت
12 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
2,362
لایک‌ها
5
سن
42
محل سکونت
Tehran
به نقل از tintin :
برای درج خبر خیییییییییییییییییییییییلی حیلی ممنون
76.gif
41.gif
20.gif
83.gif
یه چند تا عکس هم بذارین خو!
 
بالا