marzban
Registered User
با سلام
تالار هنر اصفهان طي يك مجموعه اقدام به پخش فيلم هاي سينمائي آخر الزماني نموده است.
روزجمعه دوم ارديبهشت 1383 كه آغاز اين همايش بود فيلم بسيار زيباي نبرد آخر پخش شد كه در ذيل به شرح آن مي پردازم.
آخرين نبرد
Le dernir comb
محصول 1983 فرانسه
مدت زمان:92 دقيقه
زبان:بدون ديالوگ
رنگ:سياه وسفيد
سيستم صدا گذاري:دالبي (نه دالبي ديجيتال)
كارگردان:لوك بسون
فيلمنامه:لوك بسون و پير ژوليوه
مدير فيلمبرداري:كارلو واريني
موسيقي:اريك سرا
بازيگران:
ژوليوه:مرد جوان
ژانبوز:دكتر سالخورده
فريتسوپر:فرمانده يك دار و دسته خطر ناك
ژان رنو:شمشير زن
در اين فيلم چه گذشت:
بعد از يك جنگ هسته اي كه در آن معدودي انسان زنده مانده اند كه بر اثر آلودگي هسته اي اين تعداد اندك قدرت تكمل را بر اثر ايب ديدن تار هاي صوتي از دست داده اند.
در اين ميان مردي كه در بالاي يك ساختمان چند طبقه كه بخش عمده اي از ان در شن فرو رفته است زندگي ميكند.
يك دار دسته خطر ناك قبلا همسر وي را نوش جان فرموده بودند.و اين مرد سعي ميكند تا از ميان آن ها بگريزد و خود را به دكتر سالخورده برساند.سرانجام توسط يك هواپيماي دست ساز موفق به فرار ميشود و در يك هتل زندگي را سپري ميكند.هيچ چيز براي خوردن وجود ندارد فقط يك كپسول گاز.تا اينكه ناگهان از آسمان باران ماهي مي آيد.و غذاي وي محيا ميشود.
شميشر زن كه مت.جه حضور مرد ميشود سعي ميكند تا وي را نابود كند ولي فقط موفق به زخمي كردن وي ميشود و مرد زخمي دكتر را پيدا ميكند و به او مراجعه مي كند.
ازمرد شمشير زن نيز سعي ميكند تا خود را به دكتر سالخورده برساند.
دكتر سالخورده زني را در جائي پنهان كرده است و از او نگهداري كند و با پيدا كردن سوژه مناسب باعث بقاي نسل آدميت شود.
در اينجاست كه مرد جوان سوژخ منابي است.بعد از اينكه دكتر مرد جوان را چندين بار به صورت چپم بسته به پيش زن برد به او اعتماد كرد و متوجه كه اين مرد جوان بر عكس شمشير زن قصد شموي ندارد.
در راه ناگهان تگرگ باريدن ميگرد و دكتر كشته ميشود.در اينجاست كه مرد سعي ميكند تا ان زن را بيابد.
شمشير زن هم توانسته است تا در ها را شكسته و به حريم دكتر واردشود و به سراغ زن برود.
مرد جوان شمشر زن را پيدا مي كند و با او درگير ميشود.......
در اينجاست كه به دليل اصلاحات در فيلم سي دي به پايان ميرسد ماجرا نا تمام ميماند تا زماني كه جناب دكتر احمد اسلتي ماجرا تعريف مي نمايند:
مرد جوان موفق به كشتن شمشير زن ميشود و زن را پيدا ميكند ولي وقتي كه زن را پيدا ميكند متوجه ميشود كه زن قطعه قطعه شده است. در اينجا مرد قصد فرياد زئن پيدا ميكند ولي از عمل عاجز است.
سر انجام مرد به سراغ همان گروه خطرناك ميرود وبا زني پيدا ميكند كه در خدمت همه است.مرد يك لبخند تلخي بر لب ميز ند وفيلم به پايان مي رسد.
فيلم هاي آخر زماني چه هستند:
در اين ژانر فيلم هائي ساخته ميشود كه حوادث بعد از يك اتفاق خيلي بزرگ و تاثير گذار نشان مي دهند.مثلا حوادثي كه بعد از يك انفجار بزرگ،جنگ جهاني، نابودي زمين و... رخ ميدهد.
در اينگونه فيلم ها معمولا سعي عده اي براي نجات بشريت و زمين فعاليت ميكنند.زمين در حال نابودي است.تعداد اندكي زنده مانده اند.افراد شرور منطقي جلوه ميكنند.كمبود لباس و غدا به وضوح قابل مشاهده است.
بسياري از اين فيلم ها بسيار تلخ و ناراحت كننده مي باشند و به همين شكل نيز پايان مي يابند.
انتخاب موسيقي در اين فيلم ها معمولا انسان را به فكر فرو مي برند.
آخرين نبرد آخرين اولين فيلم بلند لوك بسون كه است كه در 23 سالگي ساخته است.
اين فيلم به اين به صورت سياه و سفيد است كه قصد دارد تلخي اوضاع را به خوبي نشان دهد.عدم وجود ديالوگ در اين فيلم كار را براي فيلم نامه نويس و كارگردان بسيار مشكل كرده است كه اين ميتواند درسي باشد براي فيلم سازان ايراني.
اين فيلم اشاراهاي واضح داشت كه قانون جنگل كه هكه قوي تر باشد پيروز تر است در قسمت هاي مختلفي از اين فيلم مي توانستم اين مطلب را مشاهده كنيم.
دكوپاژ بسيار قدرتمندانه سبب شده بود تا مخاطب اصلا وبا پات هاي تكراري مواجه نشود در حالي كه لوكشين زياد هم وسيع نبود.
بازي بسيار قدرت مندانه احساسي گونه پير ژوليوه و ژان رنو كه ديگر هيچ چيزي براي صحبت باقي نمي گذارد.
دوست دارم بقيه نكات ساير دوستان عزيز ارائه دهند
شرمنده از اينكه نتونستم براي اين مقاله عكس پيدا كنم
تالار هنر اصفهان طي يك مجموعه اقدام به پخش فيلم هاي سينمائي آخر الزماني نموده است.
روزجمعه دوم ارديبهشت 1383 كه آغاز اين همايش بود فيلم بسيار زيباي نبرد آخر پخش شد كه در ذيل به شرح آن مي پردازم.
آخرين نبرد
Le dernir comb
محصول 1983 فرانسه
مدت زمان:92 دقيقه
زبان:بدون ديالوگ
رنگ:سياه وسفيد
سيستم صدا گذاري:دالبي (نه دالبي ديجيتال)
كارگردان:لوك بسون
فيلمنامه:لوك بسون و پير ژوليوه
مدير فيلمبرداري:كارلو واريني
موسيقي:اريك سرا
بازيگران:
ژوليوه:مرد جوان
ژانبوز:دكتر سالخورده
فريتسوپر:فرمانده يك دار و دسته خطر ناك
ژان رنو:شمشير زن
در اين فيلم چه گذشت:
بعد از يك جنگ هسته اي كه در آن معدودي انسان زنده مانده اند كه بر اثر آلودگي هسته اي اين تعداد اندك قدرت تكمل را بر اثر ايب ديدن تار هاي صوتي از دست داده اند.
در اين ميان مردي كه در بالاي يك ساختمان چند طبقه كه بخش عمده اي از ان در شن فرو رفته است زندگي ميكند.
يك دار دسته خطر ناك قبلا همسر وي را نوش جان فرموده بودند.و اين مرد سعي ميكند تا از ميان آن ها بگريزد و خود را به دكتر سالخورده برساند.سرانجام توسط يك هواپيماي دست ساز موفق به فرار ميشود و در يك هتل زندگي را سپري ميكند.هيچ چيز براي خوردن وجود ندارد فقط يك كپسول گاز.تا اينكه ناگهان از آسمان باران ماهي مي آيد.و غذاي وي محيا ميشود.
شميشر زن كه مت.جه حضور مرد ميشود سعي ميكند تا وي را نابود كند ولي فقط موفق به زخمي كردن وي ميشود و مرد زخمي دكتر را پيدا ميكند و به او مراجعه مي كند.
ازمرد شمشير زن نيز سعي ميكند تا خود را به دكتر سالخورده برساند.
دكتر سالخورده زني را در جائي پنهان كرده است و از او نگهداري كند و با پيدا كردن سوژه مناسب باعث بقاي نسل آدميت شود.
در اينجاست كه مرد جوان سوژخ منابي است.بعد از اينكه دكتر مرد جوان را چندين بار به صورت چپم بسته به پيش زن برد به او اعتماد كرد و متوجه كه اين مرد جوان بر عكس شمشير زن قصد شموي ندارد.
در راه ناگهان تگرگ باريدن ميگرد و دكتر كشته ميشود.در اينجاست كه مرد سعي ميكند تا ان زن را بيابد.
شمشير زن هم توانسته است تا در ها را شكسته و به حريم دكتر واردشود و به سراغ زن برود.
مرد جوان شمشر زن را پيدا مي كند و با او درگير ميشود.......
در اينجاست كه به دليل اصلاحات در فيلم سي دي به پايان ميرسد ماجرا نا تمام ميماند تا زماني كه جناب دكتر احمد اسلتي ماجرا تعريف مي نمايند:
مرد جوان موفق به كشتن شمشير زن ميشود و زن را پيدا ميكند ولي وقتي كه زن را پيدا ميكند متوجه ميشود كه زن قطعه قطعه شده است. در اينجا مرد قصد فرياد زئن پيدا ميكند ولي از عمل عاجز است.
سر انجام مرد به سراغ همان گروه خطرناك ميرود وبا زني پيدا ميكند كه در خدمت همه است.مرد يك لبخند تلخي بر لب ميز ند وفيلم به پايان مي رسد.
فيلم هاي آخر زماني چه هستند:
در اين ژانر فيلم هائي ساخته ميشود كه حوادث بعد از يك اتفاق خيلي بزرگ و تاثير گذار نشان مي دهند.مثلا حوادثي كه بعد از يك انفجار بزرگ،جنگ جهاني، نابودي زمين و... رخ ميدهد.
در اينگونه فيلم ها معمولا سعي عده اي براي نجات بشريت و زمين فعاليت ميكنند.زمين در حال نابودي است.تعداد اندكي زنده مانده اند.افراد شرور منطقي جلوه ميكنند.كمبود لباس و غدا به وضوح قابل مشاهده است.
بسياري از اين فيلم ها بسيار تلخ و ناراحت كننده مي باشند و به همين شكل نيز پايان مي يابند.
انتخاب موسيقي در اين فيلم ها معمولا انسان را به فكر فرو مي برند.
آخرين نبرد آخرين اولين فيلم بلند لوك بسون كه است كه در 23 سالگي ساخته است.
اين فيلم به اين به صورت سياه و سفيد است كه قصد دارد تلخي اوضاع را به خوبي نشان دهد.عدم وجود ديالوگ در اين فيلم كار را براي فيلم نامه نويس و كارگردان بسيار مشكل كرده است كه اين ميتواند درسي باشد براي فيلم سازان ايراني.
اين فيلم اشاراهاي واضح داشت كه قانون جنگل كه هكه قوي تر باشد پيروز تر است در قسمت هاي مختلفي از اين فيلم مي توانستم اين مطلب را مشاهده كنيم.
دكوپاژ بسيار قدرتمندانه سبب شده بود تا مخاطب اصلا وبا پات هاي تكراري مواجه نشود در حالي كه لوكشين زياد هم وسيع نبود.
بازي بسيار قدرت مندانه احساسي گونه پير ژوليوه و ژان رنو كه ديگر هيچ چيزي براي صحبت باقي نمي گذارد.
دوست دارم بقيه نكات ساير دوستان عزيز ارائه دهند
شرمنده از اينكه نتونستم براي اين مقاله عكس پيدا كنم