برگزیده های پرشین تولز

نظریه‌های آلبرت انیشتین(نسبیت عام و خاص)

Shredder

Registered User
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2006
نوشته‌ها
72
لایک‌ها
3
دلیلتون برای نبود غیر ممکن چیه ؟

تا این لحظه تنها دلیلی که میتونم براتون بیارم تاریخ هست.
در گذشته بسیاری از مسائل غیر ممکن بودن.همونطور که خودتون میدونین چیزهایی مثل:پرواز(که در حال حاظر جنگندهای با چندین ماخ سرعت رو داریم) و سفر به فضا(که اگه اشتباه نکنم سفینه چلنجر هست که منظومه شمسی رو رد کرده و به سمت جهان بیرون رو به حرکت هست) پزشکی(ژنتیک و جراحیهای مهم...) علوم مهندسی(نانو ...)
و... و مسائلی ک ما حتی فکرش رو هم نمیکردیم یا به عبارتی چیزهایی که نمیدانیم که نمیدانیم و من دلیلی نمیبینم که این به عبارتی قانون تا این لحظه بوده و با جهان پس از این ما دیگه صدق نکنه و پیشرفتها و مرز شکنی ها همینجا به پایان برسه.

البته هم.نطور که میدونین بحث ما یه بحث کاملا انتضاعی و ذهنی هست و من شاید.شاید که نه حتما نمیتونم دلیل ریاضی و معادله و فرمول و اثبات برای صحبتهام بیارم.( برای این موضوع البته و اونم تا این لحظه و نه برای همیشه)

خب اگر اینطوری پیش بریم می رسیم به اینکه , آیا مکان مطلق وجود داره ؟!! , اصلا مکان مطلق چه تفسیری داره ؟!!!...
به نظر شما چه جوابی می شه به این جواب ها داد ؟

مکان مطلق همان بحث اتر رو تو ذهن آدم تداعی میکنه.(بزرگترین اشتباه آینشتین به گفته خودش)

البته اینم ما میدونیم که گرانش (پایه و اساس مکانیک و دینامیک)در اصل یه نوع هندسه هست برای فضا و زمان.
تا جائی که ذهن من کشش داره و میتونم فرض کنم من به فضا و موقعیت که اجزائ جهان نسبت به هم دارنکه البته در حال تغیر هست ولی تغیری منظم و قابل پیشبینی(میشه بهش یه صفت قابل پیشبینی . منظم و.. داد که با ایجاد اصلاحات در محاسبات اونرو ثابت یا همان مطلق(چون بین تمام اجزائ جهان هست) فرض کرد)

به نظر من اگر این موقعیت (فضای بین اجزا جهان)موجود فرض کنیم و به اون ماهیت بدیم میتونیم تعابیری مثل خمش در اون موجود (سیاهچاله) و یا جهش از یک مکان موجود به مکان موجود دیگر (کرمچاله) رو بیان کرد.
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
از استاد Huashan درخواست دارم بحث فيزيكي مساله را بيشتر و بيشتر باز كنند تا مساله براي دوستان كاملا روشن شود ( من خودم تصميم به اينكار داشتم اما با حضور Huashan عزيز جايز نمي دانم )
بعد كه مساله روشن و باز شد ؛ بحث فلسفه مربوط را همزمان دنبال خواهيم كرد .

موفق باشيد .

سلام

فرصتی بدست اومد که بنویسم .. امیدوارم که مفید باشه برای شروع

اتر

نیاز به مفهوم اتر و مکان ساکن

نیاز به این مفهوم از زمان نیوتن بوجود اومد , به چند دلیل نیوتن نیاز داشت که از مفهوم مکان مطلق و همینطور اتر ( ماده ای که فضای خالی محیط اطراف مار رو در بر گرفته ) حمایت بکنه

- برای توجیه اثر گرانشی اجسام بر روی یکدیگر

بوسیله ی این مفهوم می تونست نحوه ی وارد شدن نیروی گرانشی به اجسامی که با فاصله از هم قرار گرفتن رو توضیح بده

- و جوابی برای این سؤال که قوانین نیوتن در چه دستگاهی معتبر هستن ؟


چون در تحلیل های حرکتی باید یک نقطه رو به عنوان نقطه ی مرجع به حساب آورد , در چنین شرایطی می شود همه ی حرکت ها نسبی می شوند آیا می شود حرکت یک جسم رو به طور مطلق بررسی کرد ؟

- بعدها این دلیل نیز به برای دانشمندان برای پذیرفتن مفهوم اتر بوجود اومد , چگونگی اتشار امواج الکترومغناطیسی ؟

با توجه به اینکه امواج مکانیکی درشاره انتشار می یابند , امواج الکترومغناطیسی هم در اتر انتشار می یابند

با توانایی در اندازگیری سرعت نور , این ایده ( اتر ) در پیش دانشمندان اهمیت بیشتری پیدا کرد

همان زمان هم این سؤال پیش اومد که سرعت نور نسبیت به چی ثابت هست ؟ به همین علت هم اتر جایگاه بهتری پیدا کرد . چون فرض کردن که درون اتر حرکت می کنه و نسبت به اتر ثابت است .

حتی زمانی که در چند آزمایش سرعت نور برای ناظرهای متفاوت یکسان اندازگیری شد , اتر مفهوم خودش رو از دست نداد

و توسط دانشمندانی همانند لورنتس این نتیجه باز هم اینگونه تعبیر شد که , اجسام با حرکت در اتر تغییر اندازه می دهند ( همان ایده های نسبیتی که عاملش سرعت ناظرها نبود بلکه اتر و تغییرات درونی اجسام در اثر حرکت در درون اتر بود )

تلاش های زیادی هم برای آشکار سازی اتر انجام شد و سعی کردن که خصوصیاتش رو اندازگیری کنن ولی موفق نبودن

حتی اگر اشتباه نکنم اینشتین هم در دوران تحصیلش اقدام به همچین آزمایشی کرده بود که باعث تخریب آزمایشگاه شد .


از طرف دیگه ای بر اساس نظریات نیوتن نمی تونستن مبدا برای جهان در نظر بگیرن تا به این وسیله بتونن حرکت مطلق یک جسم رو بررسی کنن , دلیلش هم این بوده که , خب , اگر مبدا برا ی جهان در نظر می گرفتن در این صورت دیگه جهان نمی تونست بی هایت باشه و اگر هم بی نهایت نباشه به دلیل اینکه همه اجرام به هم نیروی جاذبه وارد می کنن باید همه ی اجسام در نهایت در یک نقطه متمرکز بشن

واما نسبیت ...

نسبیت گفت حالا که اتر مشاهده نشده , پس نیازی هم نیست که بیشتر بهش اهمیت داده بشه , در نتیجه برای توجیه ثابت بودن سرعت نور مجبور شد که مفهوم زمان رو تغییر بده , چون زمان , مکان , سرعت با هم در ارتباط هستن

در اصل , نسبیت در قانون های حرکت نیوتن هم وجود داشته ولی در نظریه اینشتین بروز بیشتری پیدا کردن


خب حالا حرف اصلی ... با توجه به نظریه ی نسبیت عام ... به نظر من مکان مطلق وجود داره ولی در فضا –زمان چهار بعدی ... در این مختصات می شه حرکت مطلق همه اجسام رو بررسی کرد

باز هم متاسفانه به این سؤال ( اینقدر از این سؤال های مفهومی تو ذهنم هست ) بر می گردیم که چرا ما نمی توانیم حرکت اصلی اجسام که طبق نظریه نسبیت در مختصات فضا – زمان صورت می گیره , درک کنیم و چرا ما فقط سایه و تاثیر این واقعیت رو درک می کنیم .

و یه سؤال عیمق تر و خیلی باز عمیق تر اینکه .... برا بعدا, همه رو که ...
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
تا این لحظه تنها دلیلی که میتونم براتون بیارم تاریخ هست.
در گذشته بسیاری از مسائل غیر ممکن بودن.همونطور که خودتون میدونین چیزهایی مثل:پرواز(که در حال حاظر جنگندهای با چندین ماخ سرعت رو داریم) و سفر به فضا(که اگه اشتباه نکنم سفینه چلنجر هست که منظومه شمسی رو رد کرده و به سمت جهان بیرون رو به حرکت هست) پزشکی(ژنتیک و جراحیهای مهم...) علوم مهندسی(نانو ...)
و... و مسائلی ک ما حتی فکرش رو هم نمیکردیم یا به عبارتی چیزهایی که نمیدانیم که نمیدانیم و من دلیلی نمیبینم که این به عبارتی قانون تا این لحظه بوده و با جهان پس از این ما دیگه صدق نکنه و پیشرفتها و مرز شکنی ها همینجا به پایان برسه.

البته هم.نطور که میدونین بحث ما یه بحث کاملا انتضاعی و ذهنی هست و من شاید.شاید که نه حتما نمیتونم دلیل ریاضی و معادله و فرمول و اثبات برای صحبتهام بیارم.( برای این موضوع البته و اونم تا این لحظه و نه برای همیشه)

....

حرف شما کاملا درسته ولی من این موارد رو غیر ممکن نمی دونم ... این ها مشکلات ذهنی بودن پیش پای فیزیک و ذهن بشر که , ذهن انسان در نهایت می تونه براشون راه حلی پیدا کنه ... در اصل اگر ذهن انسان بتونه مشکل رو مطرح بکنه , حتما هم می تونه اون رو حل بکنه

به نظر من غیر ممکنه وجود داره , ولی ذهن انسان به طرف غیر ممکنه نمی تونه بره , چون اگر برای ذهن انسان دست یافتنی بشه پس می تونه به طریقی برای خودش توجیهش کنه و قوانینی براش در نظر بگیره
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
...

مکان مطلق همان بحث اتر رو تو ذهن آدم تداعی میکنه.(بزرگترین اشتباه آینشتین به گفته خودش)

....

منظورتون کدوم اشتباه هست ؟

اینشتین که در نسبیت کلا نیاز به اتر رو از بین برد

اما من دیدم که در بعضی از نوشته , اومده که بزرگترین اشتباه انیشتن به گفته ی خودش وارد کردن ثابت جهانی در محاسبات گرانشی بود , که البته تقصیر اینشتین و محاسباتش نبود بلکه در اون زمان تصور می شد که جهان ایستا هست و اینشتین هم برای اینکه محاسباتش این تجربه رو ارضا کنه اون ثابت رو وارد کرد که بعد هم با مشاهدات هابل و اینکه جهان در گسترش هست , اون ثابت رو برداشتن و اینشتین اون جمله رو گفت .
 

sand-bad

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
5 دسامبر 2007
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
ببخشید من یک سوال داشتم.
من تازه با این مباحث آشنا شدم.
و من این مطلب که هر جسمی که سرعت بیشتری داشته باشه زمان براش کندتر می‌گذره رو نمی‌فهمم.
منظورم همون پارادوکس دوقلوهاست.
اگه ناظر روی زمین باشه و یکی از دوقلوها با سرعت نزدیک به نور یه سفر فضایی انجام بده بعد از برگشتن می‌بینه که هم قلوش (همین طور هم ناظر) پیر شده درسته؟
سوال من اینه که اگه ناظر ما توی سفینه باشه از دید ناظر اونکه تو زمین مونده داره با سرعت بالا از سفینه دور می‌شه حالا پس باید همه چی برعکس بشه و اون که تو زمین بوده زمانش کند بگذره و اونی که تو سفینه است پیر بشه؟
این برای من شده پارادوکس توی پاردوکس.
 

I am a master

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 مارس 2009
نوشته‌ها
42
لایک‌ها
1
محل سکونت
سرزمین آریایی ها
معادل‌بودن جرم با انرژی، یا E=mc2، یکی از مشهورترین معادله‌ها در فیزیک و از مهم‌ترین نتیجه‌ها در نظریه نسبیت خاص می‌باشد. در اینجا m جرم در حال سکون، E انِرژی و c سرعت جهانی نور (سرعت نور در خلاً) می‌باشند. این معادله به ما این نتیجه را می‌دهد که جرم لَختی یک جسم معادل با انرژی درونی آن است. یا به عبارتی انرژی و جرم، قابل تبدیل به یکدیگر هستند.
E = mc2
توجه شود که در نظریه نسبیت عام، جرم لختی و جرم گرانشی با هم برابر هستند، بنابراین این فرمولبندی برای جرم گرانشی نیز صادق است. همانطور که گفته شد، در اینجا m جرم جسم در حال سکون است. اما اگر این جسم با سرعت v در حال حرکت باشد آنگاه داریم:
be8c0e29701800b738c4e5799cbf9438.png

حال اگر سرعت این جسم بسیار کمتر از سرعت نور باشد (v < < c)، آنگاه از معادله بالا به راحتی به دست می‌آوریم:
98cc8e699e8abacfdd0d522b93a662be.png

که نشان می‌دهد، انرژی یک جسم متحرک با سرعت بسیار پایین (که در زندگی روزمره با آنها سر و کار داریم) به اندازه
f20dc33bf1bb330655c2cd846bbb6cac.png
بیشتر می‌شود. که این مقدار برای ما آشنا است و همان انرژی جنبشی می‌باشد که در مکانیک نیوتونی با آن سر و کار داریم.
از این معادله، این پدیده آشکار می‌شود که جرم بسیاری از اتم‌ها یا هسته آنها، از مجموع جرم ذرات تشکیل‌دهنده آنها بیشتر می‌باشد.
 

manimasoud6542

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2009
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
سلام به تمامی دوستان!!!!!
واقعا خوشحال با سایت شما و مهم تر از اون با این مبحث روبرو شدم و امیدوارم به فعالیت خود به صورت مداوم ادامه دهید.
یک سوال داشتم: آقا مگه این آقایه انیشتن نمی گن که: هر جسمی اگر با سرعت نور حرکت کند به انرژی تبدیل می شود و دیگر ماده نیست!!!!!! و در جای دیگر می گوید: اگر جسمی با یک سرعت مشخص به سوی جسم2 در حرکت باشد جسم 2 نیز با همان سرعت به سوی جسم اول در حرکت است!!!!!!!! سوال اینجاست که وقتی نور دارد به سمت زمین با سرعت 300000 کیلومتر در ثانیه حرکت است و خود نور ماده نیست و انرژی است پس بنا به 2 قانون یاد شده باید زمین نیز با همین سرعت به سمت نور در حرکت باشد!!!!!!!!! پس زمین هم باید انرژی باشد و نه ماده!!!!! مشکل اینجاست!!!! توضیحی وجود داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آقا اگه کتاب انگلیسی بزارید ممنون میشم چون می خوام دقیقا منبع رو بخونم .
بازم ممنونم
مخلص تمامی دوستان
مسعود
 
بالا