اصلاً از این بلاها سر آدم نیاد مرد نمیشه که!

حالا واسه یکی با یه بار رخ دادن باعث میشه طرف دوزاریش تا ته عمرش بیافته وسه یکی هم چندین و چند بار...
این یه نمونه اش که برا خودمه:
من کلاً اهل رفیق بازی نیستم. کلاً 2 تا ، ماکزیموم 3 تا رفیق صمیمی در آن واحد ممکنه داشته باشم. که این 2-3 تا هم انقدر مشغله دارم یه دفعه میبینی 2 ماه میشه نمی بینمشون! :general707:
یه بار یکیشون که مثلاً از همه باهاش صمیمی ترم زنگ زد من گفت امیر من دکترم میتونی 50 تومن بریزی به حسابم بی زحمت؟ منم گفتم خوب دکتره لابد دیگه... به 30 ثانیه نکشید پول حواله کردم به حسابش...
یه ماه بعدش سر سفر رفت و برگشتش به اهواز با هواپیما 300 دیگه بهش دادم. سر این سفرش کلی هم باهاش بحث کردم گفتم خوب دیوانه!!! تو که شیپیش تو جیبت آفتاب بالانس میزنه، با قطار برو! مگه مرض داری؟! تو کتش نرفت، حس شخصیت دیکاپریو تو فیلم wolf of wallstreet بهش دست داده بود میخواست مثلاً با پرستیژ بره!!! قرار بود کلاً یه مدت اهواز بمونه کار کنه پول دربیاره، نگو آقا رفته اهواز سه سوت هوای غربت گرفتش 2 روز نشده برگشت!!!
هیچی دیگه ... 2 ماه پیش روز مقرر ما برای برگردوندن این پول به من بود که هنوزم برنگشته!!!
رفیقه دیگه... چیزیم نمیشه بهش بگی... 350 تومنم احتمالاً هیچ وقت بهم بر نمی گرده... :general602: (فدای یه تار موم

)
الانم سر و مر و گنده، بیکار و بی ار تو خونه و خیابون میچرخه، هر از چندی هم پول شارژ موبایل از مامانش میگیره یکی دو تا اس ام اس بهم میده!
به نظر من این آدما که مثل رفیق منن هیچ وقت تو زندگیشون با این رویه موفق نمیشن! خدا شاهده من بچه بودم، حدوداً 16 سالم بود! 100 تومن از بابام قرض کرده بودم گفته بودم تا فلان موقع پس میدم، نزدیک وقت موعود که رسید دیدم ای دل غافل! زاییدم! اونم دو قلو! برنامه ام درست پیش نرفته بود و سود که تو سرم بخوره! اون 100 تومنم درنیاورده بودم. هیچی دیگه، رفتم سه هفته کار یدی و کارگری و طی کشی کردم پولو درآوردم تا سر موقع تحویل بدم به بابام و سر حرفم بمونم. تازه این بابام بود که باهاش راحتم! کس دیگه باشه که حاضرم دهنم سرویس بشه ولی به هیچ قیمتی حرفم و زیر پا نذارم... کلاً دوست ندارم زیر بلیط کس دیگه باشم!
الان میبینی طرف 25 سالشه، داره کلاً تو دنیای فانتزی و توهم سیر می کنه طرف!!!
فکر می کنه آسمون سوراخ شده ایشون از طبقه هشتم افتاده پایین و فرداش بهش زنگ میزنن میگن بیا از فردا بشو مدیر این شرکت!
این آدما هنوز بچه هستن... مونده تا بفهمن واقعیت چیه و پول درآوردن چقدر همت و زحمت میخواد...
و همین بچه ها هستن که حالیشون نیست واسه اون پولی که از این و اون قرض کردن چقدر زحمت کشیده شده... واسه همین بدقولی می کنن....