• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

نمایش احساس خود با عکس - قوانین در پست اول

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
33
محل سکونت
shangri
نمی دونم چرا یاد تو افتادم -- مثه اون لحظه ها که پیش هم بودیم

مثه وقتیکه عشقی بود و حرمت داشت -- برای هم عزیز و محترم بودیم

هواتو دارم و فکرت نمیذاره -- روزای زندگیمو سرکنم بی غم...



 

hoorsa

کاربر ویژه گفتگوی آزاد
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2011
نوشته‌ها
2,505
لایک‌ها
1,705
کسی میدونه چرا من نمیتونم هیچ عکسیو لاایک کنم ؟
 

FERI KHAN

Registered User
تاریخ عضویت
6 سپتامبر 2011
نوشته‌ها
986
لایک‌ها
3,164
محل سکونت
Heaven
13407787871.jpg
 

arameshsahel

Registered User
تاریخ عضویت
8 فوریه 2012
نوشته‌ها
103
لایک‌ها
92
محل سکونت
zamin
پرنده کوچولوی من امروز مادر شد!
96660959297159988414.jpg


امروز صبح از پشت شیشه یه نگاهی بهش انداختم و دیدم داره نوکش رو می کشه به زیر بدنش. اول فکر کردم داره پرهاش رو تمیز می کنه، ولی دقت که کردم دیدم انگار یه موجود کوچولوی دیگه زیر پرهاش داره تکون تکون می خوره! دقت کردم دیدم بله، دو تا جوجه خیلی کوچک زیرش هستند!
23t06dg.gif


دوربین رو برداشتم و رفتم توی بالکن ازشون عکس گرفتم. طفلی هنوز هم با این که جوجه هاش از تخم در اومدند باز هم هر چقدر نزدیک میشی از روشون بلند نمیشه (فکر می کنم هنوز بچه هاش کرک و پر حسابی ندارند و می ترسه اگه از روشون بلند شه سردشون بشه).

این هم عکس:




اون موجود فسقلی کرک و پری که از اون زیر پیداست کوچولوی مورد نظر هستش (اون یکی شون اون طرفه و زیاد پیدا نیست). خلاصه که من نمی دونم از تخم در اومدن دو تا جوجه چه اثری داره، ولی از صبح تا حالا که این صحنه رو دیدم کلی ذوق کردم و خیلی شارژ هستم!
81753768437530812980.gif


این گل مال همه مادرهای خوب که مدتها از جون مایه می ذارن تا یک (یا دو یا چند) تا کوچولو به دست بیارند:

سایز کامل عکس رو هم روی این کلیک کنید می گیرید:


مبارکه!
 

silverstar292

Registered User
تاریخ عضویت
7 فوریه 2012
نوشته‌ها
732
لایک‌ها
1,898
سن
37
محل سکونت
kashan
99486531821845074733.jpg


نگران من نباش...من آنقدر امروز و فردا های نیامده را دیده امکه دیگر هیچ وعده ی بی سرانجامیخواب خیال آرزوهایم را آشفته نمیکند...یاد گرفته ام...که از هیچ لبخندیخیال دوست داشتن به سرم نزند...یاد گرفته ام که...بشنومبه روی خودم نیاورم...حالا فهمیده امکه فردا هیچوقت نمی آید...!!!
 

silverstar292

Registered User
تاریخ عضویت
7 فوریه 2012
نوشته‌ها
732
لایک‌ها
1,898
سن
37
محل سکونت
kashan
Photo-skin_ir-Light308.jpg


لــیــاقــتــ مــیــخــواهــد...
بــودن در شــعــرهــایــــی
کـــه بــا تــمــام عــشــق ، نــبــودنــتـــ را اشـــک مــیــریـــزد...!!!
تــعــجــب نــــکـــن...!!!
در بـــی لــیــاقــتــی تــو شــکــی نــیــســتـــ...!!!
ایــنــجــا...
دلــیــل بــودنــت مــیــان بــغــض هــایــم...
فــریــب خــودم اســــتـــــ...
نــه لــیــاقــتـــ تــــــــــــــو...!!
 

silverstar292

Registered User
تاریخ عضویت
7 فوریه 2012
نوشته‌ها
732
لایک‌ها
1,898
سن
37
محل سکونت
kashan
0901Dokhtar.jpg

از نردبان ِ موهایت که پایین می آیم،
در حیاط خلوت شانه هات ...
مهمانم کن به نوشیدن ِ یک فنجان
لبریز از شراب سرخ لبت !
و راهی ام کن ...
راه ِ زیادی نمانده
مقصد بعدی:
" ایستگاه اول قلب تو"
 
بالا