Last monarch عزیز
اول گفتی اسم نویسنده رو بگین
بعد گفتی کاشکی اسم کتاباشون رو هم بگین
پست بعدی گفتی یه خورده در مورد کتاباشون توضیح هم بدین.
آقا تکلیف ما رو همون اول مشخص کن (شوخی
دی جی سلینجر او در سال 1919 در منهتن نیویورک از پدری یهودی
و مادری مسیحی به دنیا آمده است.اولین داستان سلینجر به نام جوانان در سال 1940 در
مجلهی داستان به چاپ رسید و 11 سال بعد رمان ناتور دشت به عنوان اولین کتاب
سلینجر منتشر شد.
آثار : ناطور دشت، فرنی و زویی، نه داستان [در ایران با عنوان دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم
ترجمه شده]، بالاتر از هر بلند بالایی و جنگل واژگون .
نکته: سلینجر در حال حاضر زنده است و ظاهرا در خلوت خود همچنان مینویسد، اما سالهاست
که نه اثری از او منتشر شده و نه خبری دربارهی زندگی خصوصیاش،او سعی کرده که در انزوا باقی بماند.
الیا کازان سعی کرده بود تا فیلمی بر اساس ناطور دشت بسازد ولی در جواب در خواست اون سلینجر
گفت " از هولدون پرسیم خوشش نیومد". پاراگراف اول کتاب ناطور دشت ترجمه نجفی
اگه جدن میخوای دربارهش بشنوی، لابد اولین چیزی که میخوای بدونی اینه که کجا به دنیا اومدهم و بچگی گَندَم چهجوری بوده و پدرمادرم قبل از بهدنیا اومدنم چیکار میکردهن و از اینجور مزخرفات دیوید کاپرفیلدی؛ اما من اصلن حال و حوصلهی تعریف این چیزها رو ندارم. اولن که این حرفا خستهم میکنه، ثانین هم اگه یه چیز کاملن خصوصی دربارهی پدر مادرم بگم هر دوشون خونروش دو قبضه میگیرن. هر دوشون سر این چیزها حسابی حساسن. مخصوصن پدرم
ماریو بارگاس یوسا ، در 28 مارس سال 1936 آرکیپای پرو به دنیا آمد.
او به همراه کورتاسار ، گارسیا مارکز و فوئنتس سبب شکوفایی ادبیات امریکای لاتین شد.
البته نوشتههای او دارای سبک رئالیسم جادویی (سبک کارهای مارکز و فوئنتس ) نیست.
آثار : زندگی واقعی آلخاندرو مایتا، چه کسی پالومینو مولرو را کشت ؟ ، بهشت ، آنجا ، سور بز،
جنگ آخرالزمان، گفت و گو در کاتدرال، خانه سبز، سال های سگی و لیتوما در میان کوههای آند .
آثار پژوهشی او عبارتند از: زبان هیجان ، نامههایی به رماننویس جوان، ماهی در دریا ، واقعیت پوشیده ،
میان سارتر و کامو و چرا ادبیات
نکته : یوسا در سال 1990 نامزد ریاستجمهوری پرو شد. اما از رقیبش آلبرتو فوجیموری
شکست خورد و بعد از آن همه فعالیت ها و برنامههای سیاسی خود را کنار گذاشت.در طی تبلیغات
انتخاباتی، رقیبانش قسمتهایی از کتابهای او را که به شرح بیپرده ی س*ک*س
میپرداخت از رادیو میخواندند تا مردم را قانع کنند به یوسا رأی ندهند.
یوسا و مارکز در گذشته دوستان صمیمی بودند.همسر اول یوسا هم از دوستان صمیمی مارکز و همسرش
بود. بعد از آشنایی یوسا با پاتریشیا (همسر دومش تا به امروز) تصمیم به ترک او می گیره هنگامی که
مارکز این خبر رو می شنوه به دیدن پاتریشیا می ره و حرفایی به اون می زنه که پاتریشیا از ازدواج منصرف
می شه و به سوئد می ره. یوسا چنان از این مسئله بر آشفته می شه که در اولین دیدار خودش با مارکز
مشت محکی به صورت اون می زنه که جاش کبود می شه با این مسئله روابط مارکز و یوسا رو به تیرگی رفت.
تمایلات سیاسی یوسا در ابتدا به نیروهای چپی بود ولی به مرور زمان به نیروهای راستگرا متمایل شد.
ولی مارکز به نزدیکی خودش با نیروهای چپی و کمونیستی ادامه داد و پس از این که یوسا در نمایشگاه
کتاب مارکز رو چاپلوس کوبا خوند روابطشون به طور کامل قطع شد.
یوسا از مدافعان جنگ عراق و امریکا بود ولی بعد از رفتن به عراق و دیدن اوضاع و احوال اونجا
این جنگ رو نقص آشکار قوانین بین المللی دونست ؛ هرچند که دوباره بعدها چرخش موضع داد و
از خروج نیروهای خارجی از عراق به عنوان پیروزی تروریسم یاد کرد. لینک گفتگوی اختصاصی سعید کمالیدهقان با یوسا
نزار قبانی متولد 1923_1998 در دمشق است.عشق دست مایه ی تمامی شعر هاش بود و
بعد از جنگ اعراب و اسرائیل و کشته شدن همسرش در جنگ اشعار سیاسی هم سرود.
در اشعار قبانی تشبیهات و استعاره های زیادی به کار رفته و گاهی اوقات این احساس به آدم
دست می ده که انگار داره یه عکس رو می بینه. ولی به شخصه من بعضی از توصیفات ا*روتیکی
اشعارش رو دوست ندارم .(شرمنده اگه خوب بیان نکردم).
مجموعه ی نثر اون هم سهل و بی تکلف است.
قسمتی از شعر دوستت دارم تا آسمان قدری بلندتر شود
می خواهم تو را دوست بدارم،ای بانوی من...در روزگاری که عشق معلول شده است...و زبان معلول...و کتاب های شعر معلول...نه درختان یارای ایستادن بر پای خود دارند... و نه گنجشکان توان دارند که از بال های خود بهره ببرند...نه ستاره ها می توانند بی روادید جا به جا شوند
قسمتی از نثر او در مورد شعر و شاعر
من نمی پذیرم که مثلث یا مربع یا دایره ای باشم. زیرا شاعر نه شکلی هندسی است که نتواند از شکل خود فراتر برود و نه مجسمه ای است از برنز در بوستان عمومی که نتواند قاعده ی تندیس خود را ترک کند.این نگاه جزئی نگری به شاعر جز درمیان ما متعارف نیست. ما سخت شیفته ی گذاشتن شاعران در شیشه ها و زدن برچسب هایی بر آنها هستیم که نشان می دهد شیشه حاوی چیست.
جعفر مدرس صادقی متولد 1333 در اصفهان و ادبيات انگليسي خونده.
سال 56 اولین مجموعه داستانش به نام "بچهها بازی نميكنند" به چاپ رسيد.
مجموعه آثارش : نمايش، گاوخونی،مجموعه داستان قسمت دیگران ، سفر کسرا ، بالون مهتا ، ناکجا آباد،
مجموعه داستان دوازده داستان ، کله ی اسب، شریک جرم ،عرض حال ، مجموعه داستان کنار دریا
مرخصی و آزادی ، شاه کلید و مجموعه داستان آن طرف خیابان.
مدرس صادقی این کتاب ها رو هم ویرایش و بازخوانی کرده : ترجمهی تفسير طبری ، مقالات مولانا ،
مقالات شمس ، تاریخ سیستان ، سیرت رسول الله ، عجایب نامه ، قصه های شیخ اشراق ، تاریخ بیهقی،
تفسیر عتیق نیشابوری و سرگذشت حاجی بابای اصفهانی.
کتاب "لاتاری چخوف و داستانهای ديگر" در سال 71 ترجمه کرد.
یک نکته : بهروز افخمی فیلم گاوخونی را بر اساس کتاب او با بازی بهرام رادان ساخت. پاراگرافی از کتاب گاوخونی
زد توي گوشام. فرقي نكرد. همانجا بودم. با پدرم. توي خيابانِ لالهزار. لبِ آبِ زايندهرود.
بالاي پلههايي كه شايد چهل سال پيش به يك كافهي زيرزميني ميرفت.بالا و پايين پريدم. باز هم فرقي نكرد. همانجا بودم. پدرم هم بود.خودم را خيس كردم. همان بود كه بود.با شلوار ِخيس همانجا ايستاده بودم و پدرم داشت چرخ ميزد -- چرخ ِپهلواني
سیمین دانشور فکر کنم اون قدر معروف هست که نیاز به معرفی نداشته باشه .
مجموعه آثار: آتش خاموش ، شهري چون بهشت ، به كي سلام كنم، از پرنده های مهاجر بپرس ،
سووشون و جزيره سرگرداني و ساربان سرگردان .
2 خط اول داستان مرز و نقاب از مجموعه داستان از پرنده های مهاجر بپرس
تنهامرزی که حقیقت دارد مرگ است.از ماورا آن خبر نداریم اما کسی که مرد ،مرده.
از سر حد زندگی گذشته.استحاله.
آلبر کامو نويسنده و فيلسوف فرانسوى در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در الجزاير متولد شد.
او به همراه ژان پل سارتر و سیمون دوبوار از پایه گزاران مكتب اگزيستانسياليسم به شمار مى روند.
کامو سال ۱۹۵۷ در سن ۴۴ سالگى پس از روديارد كيپلينگ جوان ترين نويسنده اى بود که موفق به دريافت
جايزه نوبل ادبى شد. کامو در سال 1960 طی یک تصادف رانندگی کشته شد ؛ طنز تلخ در این بود که او از
مرگ در اثر تصادفات رانندگی به عنوان مضحك ترين و بى معنا ترين نوع مرگ یاد کرده بود.
آثار : بیگانه ، طاعون ، نامه هایی به یک دوست آلمانی و نمایشنامه کالیگولا، قبل از مرگ مشغول
نوشتن داستانی تحت عنوان آدم اول بود که هرگز به پایان نرسید
مجموعه مقالات فلسفی به اسم افسانه سیزیف
و یک کتاب بررسی فلسفی از انقلاب و شورش به اسم شورشی
نکته : آلبر کامو از مدافعان حقوق مسلمان الجزایر بود ولی از استقلال الجزایر حمایت نمی کرد.
به دلیل دفاعیاتش از حقوق عامه مردم الجزایر فرماندار الجزایر از او خواست تا آنجا رو ترک کند.
کامو از اعضا حزب کمونیست بود ولی بعدها به دلیل تمایلات تروتسکی از این حزب اخراج شد.
پاراگراف اول دست نوشته آدم اول
برفراز دليجاني كه در جاده ريگزار حركت ميكرد، ابرهاي درشت و پرپشت، تنگ غروب به سوي مشرق روان بودند. سه روز پيش اين ابرها بر فراز اقيانوس اطلس جمع شده و منتظر مانده بودند تا باد مغرب برسد، سپس راه افتاده بودند، نخست آهسته آهسته و رفته رفته تندتر، از فراز آبهاي شبتاب پاييزي گذشته و راست به سوي خشكي رفته بودند، بر قلههاي مراكش نخ نخ شده بودند، بر بالاي بلنديهاي الجزاير باز هم دسته دسته شده بودند و اكنون در نزديكيهاي مرز تونس تلاش ميكردند كه به درياي تيرنه برسند تا در آنجا محو شوند.
گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز (گابو) متولد 6 مارس 1928 میلادی در کلمبیا است .
مارکز پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و اخطار وزارت دفاع کلمبیا در سال 1981 مجبور به ترک کلمبیا
و زندگی در مکزیک شد ولی پس از ابتلا به بیماری سرطان غدد لنفاوی و وخامت حالش به کلمبیا باز گشت.
او سال ها با شغل خبرنگاری زندگی کرد.مارکز در دهه 60 فیلمنامه نویس بود.
مارکز دارای سبک رئالیسم جادویی و این در کتاب صد سال تنهایی و مجموعه داستان ماجرای ارندیرا و مادربرزگ سنگدلاش برجسته تر از همه ی آثارش (نظر شخصی )
آثار : طوفان برگ، پائیز پدر سالار، کسی به سرهنگ نامه نمینویسد،مجموعه داستان زائران غریب ،
مجموعه داستان ماجرای ارندیرا و مادربرزگ سنگدلاش ،سفر پنهانی منگیل لستین به شیلی،
زنده ام که روایت کنم،از عشق و شیاطین دیگر، عشق سالهای و با، ساعت نحس ، خانهی بزرگ،
گزارش یک مرگ ، ژنرال در هزار توی خویش ، خاطرات روسپیان سودازده ی من،گزارش یک آدم ربایی ،
چشمان آبی رنگ سگ ،کارگاه سناریونویسی و فرهنگ جامع اصطلاحات آمریکای لاتین،
سرزمین کودکان و برای آزادی،یاداشتها
نکته : بعد از وخامت حال مارکز او به عنوان اندوخته برای همسر و 2 فرزندش تصمصم به اجازه ساخت
فیلم از کتاب عشق سال های وبا رو داد. برای این اجازه 2 ملیون دلار پول گرفت که گرونترین قیمتی که
برای یک فیلمنامه پرداخته شده هر چند که از نتیجه کار هرگز راضی نشد.
او از طرفداران سرسخت فیدل کاسترو است.
از شاهکار صد سال تنهایی 4 ترجمه در ایران منتشر شده که به نظر من ترجمه بهمن فرزانه
بهترین ترجمه هست.
پاراگراف اول خاطرات رو*سپیان سودازده ی من
در سالگرد نود سالگی ام خواستم شب عشقی دیوانه وار را با نوجوانی باكره به خودهدیه دهم.به یادرُزاكاباركاس افتادم؛ مالك یك خانه مخفی كه عادت داشت هر وقت خبر تازه ای به دستش می رسید آن را به مشتریان خوبش اطلاع دهد.
فئودور داستایوفسکی (1821-1881) متولد مسکو روسیه . داستایوفسکی از طرفداران قانون
لغو بردگی بود. و به دلیل سخنرانیها و مطالبی که بر ضد قوانین سلطنتی ایراد می کرد به مرگ محکوم شد
هر چند که درست در لحضه تیرباران از حکمش از مرگ به تبعید در سیبری تغییر کرد.
تا قبل از بازگشت از سیبری به غیر از اولین داستان خود که در 1649 به نام مردم فقیر نوشت ، آثار
قابل توجهی ندارد. پس از بازگشت کتاب خاطرات خانه ی اموات رو نوشت که سبب شهرت دوبارش شد.
داستایوفسکی اولین نویسنده ای بود که روانشناسی انسان ها رو وارد مقوله داستان نویس کرد.
سبک نویسندگی داستایوفسکی رئالیسم یا واقع گرایی است.
آثار : برادران کارامازوف ،جنایت و مکافات ، ابله ، قمارباز ،تسخیر شدگان،خطابه ی پوشکین ،
خاطرات خانه مردگان ،خاطرات زیرزمینی ، یادداشت های یک نویسنده ، شب های سپید ، همزاد ،
همیشه شوهر.
پاراگراف اول داستان قمارباز
پس از دو هفته غیبت حالا بر گشته ام .کسان ما الان 3 روز است که در رولتنبورگ سکونت گزیده اند خیال می کردم که مرا مانند مسیح انتظار می کشند ولی اشتباه می کردم
از همه بیشتر---->ریچارد باخ : یگانه ،پلی به سوی جاودانگی،جوناتان مرغ دریایی،گریز از سرزمین امن..و خیلی کتاب های فوق العاده ی دیگه.
بعد...
رومن گاری..(یکیش مثلا )لیدی ال
میخائیل بولگاکف ...مرشد و مارگریتا
رضا امیرخانی...من او،از به،ناصر ارمنی
دکتر شریعتی...همه میشناسن دیگه..اما خب یکی از کتاباش : کویر
فاطمه شهیدی..(البته من فقط یه کتاب از ایشون دیدم)خدا خانه دارد.
آندره ژید..مائده های زمینی
دانته..کمدی الهی
کسی از مصطفی مستور کتاب خونده؟ واقعا زیبا می نویسه. من از وقتی باهاش آشنا شدم همه کتاباشو خوندم. روی ماه خداوند را ببوس ,چند روایت معتبر ,استخوان خوک و دستهای جذامی , حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه و ...
کسی از مصطفی مستور کتاب خونده؟ واقعا زیبا می نویسه. من از وقتی باهاش آشنا شدم همه کتاباشو خوندم. روی ماه خداوند را ببوس ,چند روایت معتبر ,استخوان خوک و دستهای جذامی , حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه و ...
فئودور داستایفسکی: ابله و ...
گابریل گارسیا مارکز: صدسال تنهایی و ...
آلبر کامو: طاعون و ...
فرانتس کافکا: محاکمه و ...
رضا قاسمی: همنوایی شبانه ارکستر چوبها و ...
اسماعیل فصیح، صادق چوبک، احمد محمود و محمود دولت آبادی، بزرگ علوی و ...
پل استر: سه گانه نیویورک، مون پالاس
جی دی سلینجر: ناتور دشت، دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم، فرنی و زویی و ...
هاینریش بل: عقاید یک دلقک
جان اشتاین بک: خوشه های خشم
نیکوس کازانتزاکیس: مسیح باز مصلوب، زوربای یونانی و ...
و....
نویسنده هایی هم هستن که فقط یک کتابشون رو دوست دارم، مثل سامرست موآم، جک لندن، ژول ورن، صادق هدایت و ...
ولی کلا رمانای روسی و آمریکای لاتین رو دوست دارم.
رمان نویس خارجی:
کامو:بیگانه، طاعون و یکی دوتای دیگه
کوندرا:بار هستی و یکی دوتا دیگه
کازانتزاکیس:زوربای یونانی، ازادی یا مرگ، گزارش به خاک یونان
کافکا:مسخ و محاکمه و آمریکا و ...
شولوخوف:دن آرام
تولستوی:جنگ و صلح و قزاقان
چخوف:داستانهای کوتاه
هرمان هسه:مسافر یا روزهالده
سارتر:تعداد زیادی از کتاباش
همینگوی:وداع با اسلحه
و چند نویسنده دیگه که اسماشون یادم نیست
از فیلسوفها:
نیچه:چنین گفت زرتشت،فراسوی نیک و بد، غروب بتان و...
شوپنهاور:جهان همچون اراده و تصور
افلاطون:ضیافت
ولتر
برتراند راسل:منطق و عرفان و زناشویی و چرا من مسیحی نیستم، تاریخ فلسفه غرب، کلا انسان فوق العاده ای بود
لاک و هیوم و فروید
از رمان نویس های ایرانی:در صدر صادق هدایت
با ادبیات آمریکای لاتین حال نمیکنم.