• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

همه چیز درباره رومن گاری

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
تمدن ما تمدن دست خر پلاستیکی است . هیچ چیزش طبیعی و صادقانه نیست . همه چیزش مصنوعی است و نقش بازی میکند . اتوموبیل،کومونیسم،میهن پرستی،مائو ، کاسترو ، اینها همه همان ذکر مصنوعیند .
کلا از یه چیز رومن گاری خیلی خوشم میاد ، اونم اینه که اصلا وابدا احل خود سانسوری نیست ، حرفشو میزنه ... اگر دوست داشتی میخونی ، اگرم خوشت نیومد که هیچی ... سانسور اصلا چیز خوبی نیست .
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
امروز داشتم یک مطلب میخوندم که توی اون مطلب نوشته بود ... :

رومن گاری نویسنده ای است که کتاب های زیادی به چاپ رسانده و موفقیت خوبی کسب کرده است . او برخی از کتابهایش را با نام مستعار امیل آزار چاپ کرده است که برخی این کار وی راحاصل کمی اعتماد بنفس این نویسنده میدانند . زیرا او مطمئن نبوده که کتابش توفیق یابد و اگر کتاب موفق نشود ، شهرت وی که حاصل از رومان های قبلی او بوده است از بین خواهد رفت ...

فکر کنم پر بی راه نگفته ، چون بلاخره یه دلیل باید داشته باشه که یک نویسنده بیاد و از 2 تا اسم استفاده کنه و داستانهاش رو با دو تا اسم مختلف بکار ببره . شاید فکر میکرده اگر داستان موفقیت چندانی کسب نکنه ، شهرت خوب رومن گاری لطمه میخوره . ولی به هر جهت یکی از زیبا ترین و مشهور ترین داستانهاش با نام مستعار امیل آزار به چاپ رسونده (زندگی در پیش رو )

شاید نویسندگان دیگری هم باشند که از 2 یا چند نام مستعار استفاده کردند . ولی فقط گاری 2 بار جایزه گنکور رو برده ;)
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
داشتم کتاب ریشه های آسمان ر .گ رو میخوندم . کتاب داستان جالبی داره ولی نمیدونم چرا اصلا من رو جذب نکرد .

خیلی آشفته نوشته شده . نمیدونم مشکل ترجمه هست یا مشکل خود کتاب . پیشتر هم در آثار گاری ای آشفتگی رو دیده بودم .

این کتاب جایزه گنکور رو برده ولی فکر نکنم از نظر ادبی زیاد چیز جالبی باشه . من خوشم نیومد خداییش .
 

kakoo

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 می 2006
نوشته‌ها
217
لایک‌ها
1
من که رفتم يکی دو تا از کتابهايش را از کتابخانه امانت بگيرم و ببينم که اين آقا چه ميگويد ؛)

در خصوص گنديدگی تاريخی هنوز مطمين نيستم که کاملا درکش کنم و به همين برداشت نيمبند احساس ميکنم
که با نظرش تا حدی، بويژه در باره آمريکا، مخالفم ولی بايد صبر کرد تا مطمين باشم از حرف ايشان قبل از اينکه
انتقاد و مخالفتی در کار باشد، شايد هم هر دو به نکته اي واحد نظر داريم.

بهر حال مبحث بسيار مفيدی است و لطفا ادامه دهيد.
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
من که رفتم يکی دو تا از کتابهايش را از کتابخانه امانت بگيرم و ببينم که اين آقا چه ميگويد ؛)

در خصوص گنديدگی تاريخی هنوز مطمين نيستم که کاملا درکش کنم و به همين برداشت نيمبند احساس ميکنم
که با نظرش تا حدی، بويژه در باره آمريکا، مخالفم ولی بايد صبر کرد تا مطمين باشم از حرف ايشان قبل از اينکه
انتقاد و مخالفتی در کار باشد، شايد هم هر دو به نکته اي واحد نظر داريم.

بهر حال مبحث بسيار مفيدی است و لطفا ادامه دهيد.
مرسی kakoo عزیز که نظر دادی . کدوم کتابش رو گرفتی ؟
 

به نام عدالت

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آپریل 2007
نوشته‌ها
144
لایک‌ها
0
محل سکونت
هر جا که شما قرار بزارید: یه قرار بزار نَبینمت
اینکه خود کوشی کرده یک خورده عجیب و غریبه و نشات از شکست نویسنده است فکر کنم بشه نوشته هاشو با نوشته های صادق هدایت برابر دانست .
و لی فعلن اندره ژید نویسنده محبوب منه البته در اثار فرانسه و غرب : مائدهای زمینی
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
اینکه خود کوشی کرده یک خورده عجیب و غریبه و نشات از شکست نویسنده است فکر کنم بشه نوشته هاشو با نوشته های صادق هدایت برابر دانست .
و لی فعلن اندره ژید نویسنده محبوب منه البته در اثار فرانسه و غرب : مائدهای زمینی
شاید خود کشی از دید برخی نشانه ضعف و شکست باشه ، از دید من در مورد بعضی ها نیست ، به نظر من رومن گاری یکی از اون افراده . دلیلی نداره که فکر کنیم یک کار همیشه بده ، همونطور که اخلاق نسبیه ، برخی جاها یک چیز بد خیلی خوب میتونه باشه . به نظر من گاری فلسفه خودش رو از زندگی داره ، همونطور که در کتاب زندگی در پیش رو بار ها میگه اصلا خوب نیست آدم پیر بشه و مث گیاه زندگی کنه ، دلیلی نداره آدم به زندگی چنگ بزنه .
من باهاش موافقم . نمیگم خودکشی کار خوبیه ولی ... وقتی دیگه توی دنیا کاری نداشته باشی ، یک کزینه است ، یک انتخابه ... بعضی وقتا میتونه خوب باشه ... خود گاری همونطور که قبلا هم عرض کردم ، میگه بخاطر همسرم خودم رو نکشتم بلکه دیگه کاری نداشتم ...

در مورد کار هاش و مقایسه با هدایت ، به نظرم طنز پردازیش همونقدر عالیه که طنز هدایت عالیه و با هم رقابت میککند توی این موضوع ، ولی گاری آثارش از نظر من با آثار هدایت متفاوته ، شاید نگاهشون به زندگی از جهاتی خیلی به هم نزدیک باشه ولی شکل کار متفاوته .

خوشحالم که مورد توجهتون قرار گرفت جناب Zolghairen . خوشحال میشم نظر دوستان رو هم بدونم
 

به نام عدالت

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 آپریل 2007
نوشته‌ها
144
لایک‌ها
0
محل سکونت
هر جا که شما قرار بزارید: یه قرار بزار نَبینمت
شاید خود کشی از دید برخی نشانه ضعف و شکست باشه ، از دید من در مورد بعضی ها نیست ، به نظر من رومن گاری یکی از اون افراده . دلیلی نداره که فکر کنیم یک کار همیشه بده ، همونطور که اخلاق نسبیه ، برخی جاها یک چیز بد خیلی خوب میتونه باشه . به نظر من گاری فلسفه خودش رو از زندگی داره ، همونطور که در کتاب زندگی در پیش رو بار ها میگه اصلا خوب نیست آدم پیر بشه و مث گیاه زندگی کنه ، دلیلی نداره آدم به زندگی چنگ بزنه .
من باهاش موافقم . نمیگم خودکشی کار خوبیه ولی ... وقتی دیگه توی دنیا کاری نداشته باشی ، یک کزینه است ، یک انتخابه ... بعضی وقتا میتونه خوب باشه ... خود گاری همونطور که قبلا هم عرض کردم ، میگه بخاطر همسرم خودم رو نکشتم بلکه دیگه کاری نداشتم ...

در مورد کار هاش و مقایسه با هدایت ، به نظرم طنز پردازیش همونقدر عالیه که طنز هدایت عالیه و با هم رقابت میککند توی این موضوع ، ولی گاری آثارش از نظر من با آثار هدایت متفاوته ، شاید نگاهشون به زندگی از جهاتی خیلی به هم نزدیک باشه ولی شکل کار متفاوته .

خوشحالم که مورد توجهتون قرار گرفت جناب Zolghairen . خوشحال میشم نظر دوستان رو هم بدونم

ببخش اگر دباره اظهار نظر کردم ولی باور کن اگر به خاطر عشق خودکوشی می کرد نشانه از ضعف وی بود ولی اگر به خاطر این که کاری در این دنیا نداره که انجام بده به خاطر از دست دادن همسرشه و قصد داشته به طور موذیانه این مطلب را انکار کنه مثل دو اسمی بودننش ...شاید اگر می تونست دوباره زنده بشه این مطلب را لو می داد..

موفق باشید
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
ببخش اگر دباره اظهار نظر کردم ولی باور کن اگر به خاطر عشق خودکوشی می کرد نشانه از ضعف وی بود ولی اگر به خاطر این که کاری در این دنیا نداره که انجام بده به خاطر از دست دادن همسرشه و قصد داشته به طور موذیانه این مطلب را انکار کنه مثل دو اسمی بودننش ...شاید اگر می تونست دوباره زنده بشه این مطلب را لو می داد..

موفق باشید
خواهش میکنم ، اینم نظر جالبه و باید روش فکر کنم ...

من فکر میکنم 2 اسمی بودنش بخاطر ضعف اعتماد بنفسش بوده ، شاید فکر میکرده که آثار جدیدش اگر موفق نشوند موجب ضربه زدن به شهرتش مشوند .

به هر حال ممنونم که نظر دادید .
 

ghoghnuse

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 اکتبر 2005
نوشته‌ها
587
لایک‌ها
1
محل سکونت
در قلب کسانی که دوستم دارند
هميشه موج نهم تنهايی، قوی ترين موج، همان که از دورترين نقطه می‌آيد از دورترين جای دريا، همان است که تو را سرنگون می‌کند،از سرت می‌گذرد و تو را به اعماق می‌کشاند، سپس ناگهان رهايت می‌کند، همان‌قدر که فرصت کنی تا به سطح آب بيايی، دستهايت را بالا ببری، و بازوهايت را بگشايی و بکوشی تا به نخستين پر کاه بچسبی. تنها وسوسه‌ای که کسی هرگز نتوانسته بر آن غالب شود وسوسه اميد.
«رومن گاری»
 

ghoghnuse

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 اکتبر 2005
نوشته‌ها
587
لایک‌ها
1
محل سکونت
در قلب کسانی که دوستم دارند
جملات برگزیده من از کتابِ خداحافظ گری گوپر. نویسنده: رومن گاری. مترجم: سروش حبیبی.

:: دانای کل: دیوار زبان وقتی کشیده میشود که دو نفر به یک زبان حرف میزنند. آن وقت دیگر مطلقا نمیتوانند حرف هم را بفهمند.
:: دانای کل: کلنات حکم پول تقلبی را دارند که به آدم قالب کرده باشند. هیچ چیزش نیست که به خیانت آلوده نباشد.
:: ال کاپون: من طرفدار پوسیدگی و هواخواه گندیدگی و مرگم. یعنی دوستدار واقعیت ... برای بارور شدن مردان بزرگ کود تاریخ لازم است ...
:: دانای کل از درون لنی: او به خدا اعتقاد نداشت. اما احساس میکرد به جای خدا کسی یا چیزی هست بسیار متفاوت با خدا که هنوز به داد کسی نرسیده است ... آنها که به خدا معتقدند همه در دل بی خدا هستند.
:: لنی: دختر مثل تو در همه عمر فقط یک بار به تور هر کسی میخوره. وقتی هم خورد باید مواظبش باشی و گرفتارش نشی. آدم اگه مواظب نباشه حالیش نمیشه و دیوونه میشه. دیوونه عشق. ترس منم از همینه.
:: لنی: آزادی از قید تعلق. مشکل همه در پیدا کردن همین است. یعنی چطور نه طرفدار کسی باشی و نه ضد کسی.
:: دانای کل: از اصول زندگی لنی یکی این بود که وقت با چیزی مخالف است بگوید موافقم ... هر قدر عقاید هر کس احمقانه تر باشد کمتر باید با او مخالفت کرد. حماقت بزرگترین نیروی روحانی تمام تاریخ بشر است. باید در برابرش تعظیم کرد، چون همه جور معجزهای از آن ساخته است.
..
==============.

سرانجام وصال

- ولی آخه چرا جدا بشیم؟ ما می تونیم تمام عمر با هم خوشبخت باشیم.
- وقتی دو نفر این جور که تو می گی به هم بچسبن عاقبت کارشون به اونجا می کشه که اتومبیل و خونه می خرن و کار و کاسبی و بچه و این جور چیزها راه می اندازن. اون وقت دیگه رابطه شون عشق نیست. اسمش می شه زندگی.

=============
--برای صداقت هیچ چیز موثرتر از ترس نیست.
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
ghoghnuse عزیز متشکرم ، اگر بازم چیزی تونستی بنویس ، خیلی ممنون که کمک میکنی این تاپیک پربار بشه .
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
من توی کل شخصیت های خدا حافظ گاری کوپر از لنی و باگ مورن خوشم میاد ، حرف های مورن خیلی جالبه
 

ghoghnuse

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 اکتبر 2005
نوشته‌ها
587
لایک‌ها
1
محل سکونت
در قلب کسانی که دوستم دارند
سلام

510Y0BXNWKL._SS500_.jpg


کتاب خداحافظ گری کوپر را دوباره خوندم و این بارشاید خیلی بیشتر از متن لذت بردم . شاید بعضی کتابها در هر سنی یکنوع اثر را روی خواننده بر جای می گذارند . شاید ایندفعه بیشتر می تونستم با شخصیت اول کتاب کنار بیام و باورش کنم . خداحافظ گری کوپر ، خداحافظی با رویای شیرین آمریکا و شاید خیلی کشورهای دیگه است که قسمتی از ادعاهاشون در حد شعار باقی مونده . اوضاع کتاب را میشه با جامعه فعلی خودمون مقایسه کرد . جوانهای آمریکایی کتاب که برای فرار از ویتنام به اروپا پناه آوردند و حاضر نیستند زیر بار هیچ نوع مسوولیتی برند خیلی شبیه جوانهای فعلی جوانهای خودمونند و اینه که شاید کسی با سن و سال حدود 30 خیلی راحت با شخصیت اصلی هم ذات پنداری می کنه . شاید شعارهای دوره بچه گی ما هم مانند رویای گری کوپر داره از بین می ره ...
وقتی به لنی نگاه می کنم خودم و خیلی از دوستانم را مثل لنی و در جایگاه اون احساس می کنم . شاید بسیاری از ماها هم مثل لنی که به کوهستانهای پربرف فرار کرده به دنیای مجازی اینترنت پناه آوردیم و آزادی از قید تعلق را در اینجا جستجو می کنیم . جوانهایی که هر روز بیشتر از تعلقاتی مثل کار ثابت ، ازدواج و ... فرار می کنند و ...

در آخر اینکه کتاب شرح حال جوانانی است که به شعارهای پدرانشان بی اعتماد شدند و از نظر نویسنده فقط عشق می تونه اونها را نجات بده . شاید اگر کتاب 4 یا 5 سال بعد از پایان کتاب را هم به تصویر می کشید اینقدر برای ما شیرین نبود و لی الان شاید امیدی هرچند کمرنگ به نجات جسی و لنی داشته باشیم .

موفق باشین
بدرود .
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
ghoghnuse عزیز ، خیلی زیبا توصیف کردی ؛ مخصوصا پناه بردن به ارتفاع رو خیلی جالب با پناه بردن ما به به اینترنت ، مقایسه کردی ... واقعا بهات موافقم ، فکر کنم ما هم میایم اینجا تا آزادی از قید تعلق داشته باشیم ... تو اینترنت کسی به کسی کاری نداره و این خیلی خوبه ...

دمت گرم
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
راستی از عکسی هم که گذاشتی ممنونم ...
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
دارم کتاب اعجوبه قرن نوشته دومنیک بونا رو میخونم ...
کتاب یه مدلی نوشته شده از یک سری مسایل براحتی و سریع میگذره و یه سری مسایل رو خیلی بهش بها میده ...

البته ترجمه خوبی داره به نظرم .

یه شرح حاله دیگه ... در ضمن فهمیدم زندگی خصوصی گاری همچین هم معمولی نبوده ...


پیشنهاد میکنم بخونیدش .
 

Romain_Gary

Registered User
تاریخ عضویت
23 فوریه 2005
نوشته‌ها
1,801
لایک‌ها
6
سن
39
یکی از کتابهای رومن گاری رو پیدا کردم که برای آشنایی بیشتر با این نویسنده میتونید از روی وب بخونید .

این آدرس کتاب پرندگان میروند در پرو میمیرند است


امیدوارم که مفید واقع بشه .
نمیدونم کسی اینو خوند یا نه ! ولی یه نفرو پیدا کردم توی انقلاب که متن اصلی داستان رو داره اگر گیرش آوردم ، سعی می کنم تایپش کنم :)
 
بالا