عليك سلام عزيز.
دقيقا" همينيه كه شما گفتي.كشوري هاي در حال توسعه بيشتر از هر چيزي به دانش مهندسي نياز دارن البته نبايد از پشتوانه هاي مهندسي مثل علوم پايه و همچنين علوم ديگه كه با فرهنگ ما رابطه ي تنگاتنگ دارن غافل شد.
متاسفانه اون روحيه ي تحقيق و پژوهش بین دانش آموحته گان ما کم شده که به نظر من دو دلیل عمده دار:
1-عدم توجه مسولین از تحقیقات و نبود ارگانهای ویژه برای سازماندهی این کار و علی الخصوص عدم حمایت جدی از بخش خصوصی.
2-عدم خودباوری و کم کاری عده ای از دانشجویان و فارغ التحصیلان.
علت دوم یه جورایی از اولی نشئت گرفته منتهی همیشه هم اینطوری نیست چون به هر حال میزان پشتکار و سعه ی صدر همه به یک اندازه نیست که البته اگه خوب کالبد شکافی بشه ریشه ش همه ی این عوامل به قبل از دبستان بر می گرده و این پوسیده **** آموزشی حجم محور و استعداد ویران کن.
اون عده ای هم که به قول شما خودشونو کشف کردن تو این منجلاب گرفتارن و همون طور کی گفتید روی به مشاغل کاذب میارن که جدا" جای تاسف داره.
من به شخصه وقتی یه مهندس بالفرض عمران رو میبینم که واسه پول تو جیبیش محتاج Ads by Google شده یا مثلا" از رو ناچاری به تدریس در سطوح پایین تر روی آورده کلی تاسف می خورم...
متاسفانه بله اینطوریه....
متاسفانه باید بگم نه اون شرایط براش مهیا نیست.با وجود اینکه خودم مهندسی می خونم اما به واقع اعتقاد خاصی به علوم پایه دارم و به نظرم تو خیلی از پروژه های علمی مهندسی وجود فارغ التحصیلان علوم پایه ضروریه.اما با عرض تاسف این روال فعلی مملکت ماست که همه دوست دارن کارها رو خودشون انجام بدن.حالا علوم پایه که جای خودشو داره الان خیلی از رشته های مهندسی هم این مشکل رو دارن.مثلا" تو خیلی از کارخونه ها کار مهندس صنایع رو به یه مهندس برق-مکانیک یا .... واگذار می کنن و همیناست که باعث شده کیفیت کاریمون پایین بیاد....
به هر حال امیدوارم این مشکلات از سر راه جوونای این مملکت برداشته بشه.البته الان هم عرصه اونقدر تنگ نیست که یکباره گوشه ی خونه بشینیم صم بکم! یا به ممالک دیگه پناه ببریم... اگه کسی بخواد میشه یه حرکتهایی انجام داد ولو اینکه با زحمات طاقت فرسا همراه باشه...
مطمئنا" :
وجود مردم دانا مثال زر طلی است
که هر کجا برود قدر و قیمتش دانند
بزرگ زاده ی نادان به شهروا ماند
که در دیار غریبش به هیچ نستانند!
اما چه بهتر که بزرگزاده ها ی نادان به دیار غریب برن...