Khepele Sibilo
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 2 ژانویه 2008
- نوشتهها
- 1,693
- لایکها
- 16
- سن
- 44
خوب حدس می زنم از اون زیر میرا یک تاپیکی پیدا بشه این باهاش ادغام بشه ! ولی من چیزی شبیه این پیدا نکردم.
راستش توو فیلمها معمولا مده یک سری اتفاقا بیفته که فقط برای فیلمه ! بیرون کم میبینیم !این تاپیک رو زدم از این چیزها بنویسیم !
منظورمم اون تاپیک های طنز که میگن مثلا همیشه جای پارک پیدا میشه اینها نیست ! اونها با اینی که من می گم فرق داره، منظورم کارهای جدا الکیه !
مثلا :
توو فیلمها معمولا کسی که محققه، همیشه یک میکروفن داره که تووش حرف می زنه ! توضیح میذه، هدف اینه که تماشاچی بفهمه قراره چی بشه یا دارن مثلا چیکار می کنن !
نمی گم توو آزمایشگاها محقق ها توو میکروفن ضبط حرف نمی زنن، اما خوب دیگه اینجوری تابلو ...
یا یکی از چیزهایی که همیشه من رو می خندونه این هست که کسی که مسئول کاریه، برای انجام شدنش می ره میشینه پای کامپیوتر، بعد تند تند دکمه های کیبورد رو می زنه ! حالا به فرض هدفش اینه که یک اتفاقی بیفته که 4 تا دکمه براش کافیه ! اما این هی تند تند این دکمه های بی صاحاب رو می زنه ! انگار داره برای انجام اون کار از صفر برنامه می نویسه !
یکی دیگه از موضوع ها اینه که توو فیلمها معمولا یک آدم خوبه هست یک آدم بده ! آدم خوبه که معمولا مامور پلیسی چیزیه، برای رسیدن به آدم بده خیلی راحت و در جا می زنه زیر دست های دون پای آدم بده رو بدون محاکمه اینها می کشه تا بتونه بده رو دستگیر کنه !
اما وقتی بده رو میگیره، عمرا بزاره مو از سرش کم بشه ! تازه کلی ازش محافظت می کنه تا به زور برسونه دادگاه با این عنوان که همه آدم بدها باید حتما اول محاکمه بشن ! حالا این کار رو به قیمت به خطر افتادن جون مردم تمام دنیا انجام می ده ! خوب اگر قراره محاکمه بشن، چرا اونقدر راحت دورو بری هاشو کشتی ! اگرم نه، اینکه اینهمه جنایت کرده رو خوب بکش دیگه !
راستش توو فیلمها معمولا مده یک سری اتفاقا بیفته که فقط برای فیلمه ! بیرون کم میبینیم !این تاپیک رو زدم از این چیزها بنویسیم !
منظورمم اون تاپیک های طنز که میگن مثلا همیشه جای پارک پیدا میشه اینها نیست ! اونها با اینی که من می گم فرق داره، منظورم کارهای جدا الکیه !
مثلا :
توو فیلمها معمولا کسی که محققه، همیشه یک میکروفن داره که تووش حرف می زنه ! توضیح میذه، هدف اینه که تماشاچی بفهمه قراره چی بشه یا دارن مثلا چیکار می کنن !
نمی گم توو آزمایشگاها محقق ها توو میکروفن ضبط حرف نمی زنن، اما خوب دیگه اینجوری تابلو ...
یا یکی از چیزهایی که همیشه من رو می خندونه این هست که کسی که مسئول کاریه، برای انجام شدنش می ره میشینه پای کامپیوتر، بعد تند تند دکمه های کیبورد رو می زنه ! حالا به فرض هدفش اینه که یک اتفاقی بیفته که 4 تا دکمه براش کافیه ! اما این هی تند تند این دکمه های بی صاحاب رو می زنه ! انگار داره برای انجام اون کار از صفر برنامه می نویسه !
یکی دیگه از موضوع ها اینه که توو فیلمها معمولا یک آدم خوبه هست یک آدم بده ! آدم خوبه که معمولا مامور پلیسی چیزیه، برای رسیدن به آدم بده خیلی راحت و در جا می زنه زیر دست های دون پای آدم بده رو بدون محاکمه اینها می کشه تا بتونه بده رو دستگیر کنه !
اما وقتی بده رو میگیره، عمرا بزاره مو از سرش کم بشه ! تازه کلی ازش محافظت می کنه تا به زور برسونه دادگاه با این عنوان که همه آدم بدها باید حتما اول محاکمه بشن ! حالا این کار رو به قیمت به خطر افتادن جون مردم تمام دنیا انجام می ده ! خوب اگر قراره محاکمه بشن، چرا اونقدر راحت دورو بری هاشو کشتی ! اگرم نه، اینکه اینهمه جنایت کرده رو خوب بکش دیگه !