دیروز فاطمه گودرزی و دوستش ساناز شقایقی را مقابل زندان اوین دیدم در حالیکه یک چرخ خیاطی کاچیران هم دستشان بود
محمد رضا عارف - انتخابات - رییس جمهور
سیـــر (خوراکی) - شیر ( جانوری از گونه گربه سانان) - قیر (از مشتقات نفت!!!)
کوچه ی محله مان را تازه با قیر آسفالت کرده بودند، با اینکه دهانم بوی سیر می داد ولی مثل یک شیر رفتم به مهمانی!
اصلاح طلب ، برنده ی انتخابات ، روحانی
دوستان خواهش میکنم تو جمله هایی که می سازید و واژه هایی که به کار می برید دقت کنید.
خواهش میکنم جمله های سیاسی نسازید الان نزدیک انتخابات حساسیت های بیشتره و اگر به خاطر چندتا جمله کل تاپیک (به خاطر تذکر کمیته فیل تر ینگ ) پاک بشه کاری از دست من ساخته نیست
پس لطفا رعایت کنید! تا من مجبور به پاک کردن پست ها نباشم.
مورچه از خیابون رد میشه جوجه خانوم رو که میبینه میگه جیگرتو , موریانه که با موتورش گشت میزد زنگ میزنه صدو خورده ای تا حالش رو جا بیارن .
خوشمزه ....... بوسیدن ..... فیلیپس
تو مسابقه "با فیلیپس عکس بگیرید"(مثل "با لادن عکس بگیرید") خیلی خوشمزه بازی و جفنگ بازی در آوردم قابلمه داغ فیلیپس رو بوسیدم.خدا رو شکر جایزه گرفتم وگرنه خود فیلیپسو میزدم توی صورت داور.
هوا کره/نیازمند/اوزون
لایه ازون در بخش استراتوسفری هواکره نیازمند یاری سبز شماست ؛ با استفاده از یخچالهای امرسان ، از ورود سی اف سی ها به این بخش میتونیم کمی جلوگیری کنیم.
فلش/نپش/نبضش
دیروز تو بیمارستان داشتم فلشی که راه اتاق عملو نشون میده دنبال میکردم،میخواستم بدون آخرش به کجا میرسه که یکدفعه یه زنبور ویز ویز کنان دورم چرخید منم از بس ترسیده بودم خودمو پرت کردم تو اتاق جراحی.اینقدر نبض و فشار خونم(!)رفته بود بالا که روی تخت جراحی بیهوش شدم،وقتی به هوش اومد دیدم جراحیم کردن و پانکراستمو برداشتن!!
اندرستند(به معنای فهمیدن)/مورچه/کلاه قرمزی
تپش رو بکار نبردی!
نبضش بود نه نبض!
کلاه قرمزی : آقای راننده یالا بزن تو دنده ، میخوام برم تلویزیون..
در همان حال مورچه ای گفت : I do not understand your lyrics
قاضی/تازی/راضی
اضافه میکنم:همراه با فشار خون تپش قلبم هم بالا بود و سیاهرگم نبضش بیشتر از قرمزه میزد
روزی یک ترک تازی رفت پیش قاضی گفت از زندگی ام شدم راضی
قاضی بدستورید که بزنید گردن این مختلص رو که رازیست اندر بازی
طرقبه(شهری تفریحی در حوالی مشهد،محل صفا سیتی)/جاغرق(ایضا همچنین)/غورباقه
تازی یعنی عرب!
جاغرق قورباغه می پرد اندر طرقبه!
زابل/کاکول/دُهُل
خودت فهمیدی چه جمله ای ساختی؟
در ضمن این ترکه یکم عرب هم میزده(از نظر بـــــــوق)
کاکول نمیدونم چیه ولی شاید منظورت کاکل(زایده بالای سر پرنده) بوده
میزند دهل خوروسی با کاکلش،،نپرسید چگونه که او اهل زابل است
تیشه/ریشه/بیشه
تیشه به ریشه میزند مرد جاهل *** کنام او جز صحرا و بیشه نیست
غرض/حبس/نجس
با کار لامپ را قاچ کردم و او سوسو کنان گریه کرد:دی
پنیر/دمپایی/آیفون 5