بوندس ليگا شايسته احترام بيشتر
کوروش فرودیان
وبسایت رسمی کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران- در دنيای فوتبال نگرشی رايج است که فوتبال اروپا را بيشتر به نام ليگ برتر و لاليگا می شناسد. کافی است به شايعه های پيرامون ترانسفر بازيکنانی مانند ماريو گوتزه، ادين هازارد و لوکاس مورا و ديگر استعداد های داغ دنيای فوتبال توجه کنيد. نام چه تيم هايی هميشه به چشم ميخورد؟ رئال،بارسلونا،منچستر يونايتد و سيتی،آرسنال،چلسی، ليورپول و گاهی غول های سری آ شامل ميلان، اينتر و يوونتوس.
اما به ندرت نام بايرن مونيخ يا دورتموند و يا ديگر تيم های آلمانی را در شايعه های مربوط به داغ ترين نقل و انتقالات می شنويد. در واقع وقتی مارکو رويس امثال آرسنال را رد کرد و به دورتموند پيوست اگر چه تصميم بسيار منطقی بود اما بسياری طرفداران فوتبال را شگفتزده کرد.
بوندس ليگا شايد هنوز برای کسب عنوان "بهترين ليگ" اروپا آماده نباشد اما مطمئناً رو به پيشرفت است و شايسته کسب اعتبار و توجه بيشتر نسبت به ميزان فعلی است به خاطر اين دلايل:
1-مسائل مالی
اگرچه بوندس ليگا هنوز بهترين ليگ دنيای فوتبال نيست اما مطمئناً بهترين از نظر اجرا و مطمئن ترين از نظر مالی است. برن گوتزه (ارتباطی با ماريو گوتزه معروف ندارد) اينطور می نويسد:
با وجود درامد متوسط 594 ميليون يورويی نسبت به رقم 1.94 ميلياردی ليگ برتر انگليس از حق پخش تلويزيونی مديريت مالی بوندس لیگا خوب است و درآمد تبليغات،فروش بليت و حق پخش ها ليگ را در وضعيت مالی مناسبی قرار می دهد که اين در جهت مخالف ديگر ليگ های بزرگ است که بدهی های سنگين بالا آورده اند.برای مثال بدهی نا خالص بارسلونا حدود 483 ميليون (364 ميليون بدهی خالص) است، آنها در فصل 2009-2010 ضرر 83 ميليونی و در فصل 2010-2011 ضرر 21 ميليونی را اعلام کردند در حاليکه بايرن مونيخ 19 سال متوالی است که سود ده است.
در جديدترين ليست مجله فوربس شامل 20 باشگاه ارزشمند دنيای فوتبال بوندس ليگا شش نماينده دارد، سه نماينده بيشتر از سری آ و لاليگا و برابر با ليگ برتر، اما با يک فرق بزرگ و اينکه باشگاه های ليگ برتر غرق در بدهی هستند! (برای اطلاعات بيشتر از اين آمار های اين بخش رجوع شود به لينک های مربوطه در پايان)
2-استعداد های جوان
آیا تا به حال فکر کرده ايد که چطور آلمان ها اينقدر بازيکن مستعد جوان به دنيای فوتبال معرفی کرده اند؟ برن گوتزه در اين مورد اينطور پاسخ ميدهد:
يکی از ويژگی های مهم و برتر بوندس ليگا توليد بازيکنان بومی است. يک دهه قبل بوندس ليگا و فدراسيون فوتبال آلمان به تفاهمی رسيدند که باشگاه ها برای ادامه فعاليت مجبور به تاسيس و اداره آکادمی جوانان باشند.نتيجه اين اقدام ديدنی شد، پول کمتری خرج ترانسفر ها شد و انتخاب های زيادی هم برای تيم ملی فراهم شد که منجر به موفقيت آنها در تورنمنت های اخير شده.لازم به ذکر است از 23 نفر عضو تيم ملی در جام جهانی اخير 19 نفر در آکادمی های بوندس ليگا پرورش يافته بودند و چهار نفر ديگر هم از آکادمی تيم های بوندس ليگای دو.
در اين آکادمی ها بايد حداقل 12 نفر از کسانی که هر سال پذيرفته می شوند بتوانند برای تيم ملی آلمان بازی کنند بنابراين آنها به طور مستمر در حال پرورش استعداد های جوان هستند و همه باشگاه ها ارتباط قوی با فدراسيون فوتبال خواهند داشت.
بر خلاف آلمان در انگليس اختلاف های زيادی بين فدراسيون فوتبال، باشگاه ها و سازمان ليگ وجود دارد و با 95 ميليونی که (در بوندس ليگا 80 ميليون) سالانه خرج آکادمی جوانان ميشود تنها يک درصد پسرانی که در سن 9 سالگی عضو آکادمی ميشوند تبديل به فوتباليست های حرفه اي ميشوند.
مارکو رويس، ماريو گوتزه، هولگر بادشتوبر، آندره شورله، لويیس هولتبی، تونی کروس، مارکو مارين و توماس مولر)اين ليست ادامه دارد ( اگر بازيکنان بالای 22 سال را هم اضافه کنيم امثال متس هوملس، مسوت اوزيل و ژروم بواتنگ هم اضافه ميشوند، اگر اينها را در نظر بگيريم شايد هيچ کشوری به اندازه آلمان در پرورش استعداد های جوان موفق نبوده حتی برزيل و آرژانتين که به طور سنتی منبع استعداد های جوان بوده اند به سختی بتوانند برای کسب عنوان بهترين پرورش دهنده استعداد های جوان با آلمان در حال حاضر رقابت کنند.
3- رقابتی بودن ليگ
اگرچه اثبات رقباتی تر بودن ليگ سخت تر از ثبات مالی است اما دلايل خوبی برای اين ادعا هست. باز هم برن گوتزه در اين مورد می گويد:
اگرچه بايرن مونيخ موفق ترين باشگاه بوندس ليگا با 22 قهرمانی است اما باشگاه های ديگر زياد عقب نيستند و معمای قهرمانی بوندس ليگا با حضور باشگاه های موفق ديگر پيچيده شده است. در ده سال اخير شش باشگاه مختلف قهرمان ليگ شده اند. تقريبا تمام باشگاه های بوندس ليگا از نظر مالی با ثبات بوده و رقبات شديدی بينشان وجود دارد که هر مسابقه را به نبردی هيجان انگيز تبديل ميکند.
برای مثال ولفسبورگ که در فصل 2008-2009 قهرمان شد در فصل 2010-2011 پانزدهم شد. در سه سال اخير بوندس ليگا سه قهرمان مختلف در جام حذفی و سه قهرمان ليگ داشته است. در فوتبال موفقيت باعث موفقيت بيشتر ميشود. ثبات مالی منجر به رقابت بيشتر ميشود که معمولاً ثبات مالی بيشتری با خود می آورد. اين در مورد تيم های شالکه،دورتموند،مونشن گلادباخ،هانوفر اشتوتگارت،وردربرمن،لورکوز ن،هامبورگ و بايرن مونيخ صادق است! همه اين تيم ها در طول تاريخ موفق بوده اند و باعث شده اند شاهد عناوينی مانند Big Four يا Top Two در آلمان نباشيم!
4-طرفداران
برای آخرين بار از گوتزه نقل قول مي کنيم:
در آلمان هواداران شور و شوقی دارند که در ليگ های ديگر نظير ندارد. 31 ميليون نفر به طور فعال ورزش را دنبال می کنند و 14 ميليون نفر هفتگی مسابقات را تماشا می کنند، ميانگين حضور تماشاگر در بوندس ليگا 42،673 نفر برای هر بازی در فصل 2010-2011 بوده که تقريباً 14،000 نفر بيشتر در هر بازی برای مسابقات لاليگا است. اين رکورد فقط توسط مسابقات NFL در آمريکا شکست داده ميشود.
اين حضور دلايل خودش را هم دارد، بوندس ليگا برخی از ارزان ترين قيمت بليت ها را در اروپا دارد و بيشتر باشگاه ها اکثريت مالکيتشان را هواداران در اختيار دارند که باعث تضمين ثبات مالی و علاقه طرفداران به باشگاه ميشود. مدل موفقی که شايسته الگو برداری در سراسر جهان است.
5- احترام متقابل ميان باشگاه ها
در ماه فوريه گذشته فاش شد که بايرن مونيخ با قرض دادن 2 ميليون يورو بروسيا دورتموند را از ورشکستگی در سال 2003 نجات داده. آيا ميتوانيد تصور کنيد در ليگ ديگری اين اتفاق بيفتد؟ وقتی باشگاه رنجرز اعلام کرد در بدهی شديد قرار دارد سلتيک و طرفدارانش کنار ايستادند و به وضعيت سخت رقيب فقط نگاه کردند. حتی حالا که يکی از باشگاه های بزرگ تاريخ فوتبال در حال نابودی است اقدامی برای نجاتش انجام نشده.
اين مسئله در انگليس هم اتفاق افتاده،پورتسموث دو بار در سه سال اخير دچار بحران شده اما از طرف باشگاه های انگليس کمکی دريافت نکرده که البته ميتواند به خاطر اين باشد که خود آنها آنقدر بدهی دارند که قادر به کمک نباشند!
به هر حال اين واقعيت که بايرن مونيخ قادر به انجام اين عمل خيريه با کمترين انگيزه و به قصد حفظ کليت و استحکام ليگ بوده مسلما يک امتياز مثبت برای بوندس ليگا است.
6- عملکرد در اروپا
يوفا در نهايت ليگ ها را با عملکردشان در اروپا رده بندی می کند نه اينکه چقدر رقابتی هستند يا طرفدارنشان چقدر هستند و چقدر از نظر مالی مستحکم و در حال توليد استعداد های جوان هستند. اما ظاهراً بوندس ليگا در اين زمينه هم موفق بوده است.بوندس ليگا به سرعت در حال رشد در جدول رده بندی ليگ های اروپا در چند سال اخير است و موفق شده سری آ ايتاليا را از پيش رو بردارد.
در فصل 2009-2010 بوندس ليگا بيشترين امتياز را در بين ليگ ها کسب کرد و امسال هم بد کار نکرده و هنوز سه نماينده از شش نماينده اش در مسابقات حضور دارند. بايد اعتراف کرد بوندس ليگا در توليد مدعی قهرمانی ليگ قهرمانان در سال های اخير ضعيف بوده و تنها بايرن مونيخ به طور مداوم از مرحله گروهی رد شده است. با اين حال با ظهور دورتموند به عنوان يک رقيب قدرتمند داخلی انتظار می رود هر سال بوندس ليگا حداقل دو تيم مدعی در ليگ قهرمانان داشته باشد ضمن اينکه سهميه اضافی کسب شده و حفظ شده در ليگ قهرمانان در پيشرفت ليگ بسيار موثر خواهد بود.
7- تيم ملی آلمان
معمولاً گفته ميشود تيم ملی يک کشور نشان دهنده وضعيت سلامت ليگ داخلی اش است. شواهد زيادی هم برای اين گفته وجود دارد: اسپانيا جام جهانی و يورو را در حالی برد که ليگش در رده دوم دنيا بود، ايتاليای قهرمان 2006 هم يوونتوس را در اوج داشت که برخی از بهترين بازيکنان تاريخ ايتاليا را در خود می ديد، حتی برزيل قهرمان 2002 با 13 بازيکن حاضر در ليگ برزيل جام را برد.
بنابراين با توجه به وضعيت مناسب بوندس ليگا عجيب نيست که تيم ملی آلمان در عرصه های بين الملی موفق است (تيمی که تمام بازی های مقدماتی اش را امسال برد).يواخيم لو مدام با استعداد های جديد در همه پست ها روبرو ميشود و همينطور که تيم ملی آلمان در عرصه بين الملی رو به رشد است انتظار ميرود بوندس ليگا هم در مقايسه با ساير ليگ ها پيشرفت کند.
8-تبلیغات رسانه ها
در نهايت تنها عامل واقعی که باعث ميشود بوندس ليگا توجه و اعتباری را که شايسته اش است دريافت نکند اين است که به اندازه کافی توسط رسانه های انگليسی يا آمريکايی تبليغ نمی شود. درامد کمتر تلويزيونی که ذکر شد در اينجا خودش را نشان می دهد. از آنجا که تعداد کمتری هنرنمايی های ريبری، روبن، گوتزه و ديگران را با استمرار کمتر می بينند در نتيجه در مورد بوندس ليگا کمتر بحث ميشود، بوندس ليگا کمتر محبوب شده و در نتيجه کمتر از شايستگی اش ارزيابی ميشود.
اما در طول زمان اين تغيير خواهد کرد، همانطور که گفته شد با سهميه اضافی ليگ قهرمانان بوندس ليگا حضور موثر تری در اروپا خواهد داشت و با اجرای بازی جوانمردانه مالی باشگاه های غرق در بدهی نخواهند توانست فوتبال اروپا را قبضه کنند. با اين اتفاقات کمپانی های پخش تلويزيونی بيشتری مايل به پوشش بازی های تيم های قدرتمند آلمانی خواهند بود و به اين ترتيب مردم بيشتری در مورد بوندس ليگا صحبت خواهند کرد و در نهايت بوندس ليگا به جايگاه شايسته اش خواهد رسيد و ديگر دست کم گرفته نخواهد شد. اين فرايند طولانی است و سال ها طول خواهد کشيد اما يک چيز انکار ناپذير است: بوندس ليگا رو به پيشرفت است و به اين زودی متوقف نخواهد شد.
ترجمه آزاد از BleacherReport