مارادونا:
دست خدا را هیچ کس ندید!
اسطوره فوتبال،جادوگر توپ،بازیکنی که دنیای فوتبال مانند او را تا به حال به خود ندیده است....
صحبت از"دیگو آرماندو ماردونا"است،بازیکنی که به عقیده بسیاری از کارشناسان بهترین بازیکن تاریخ فوتبال جهان بوده و هست! اوامروز میهمان مجله FourFourTwo است.با او درمورد جام جهانی 1986،دست خدا،بهترین گل دوران فوتبالش، فینال جام جهانی و....صحبت کردیم.
او صادقانه وصریح با "گری لینه کر"مهاجمی که در جام جهانی 1986 آرژانتین با 6گل زده،بهترین گلزن مسابقات شد، سخن گفت. با هم مصاحبه این دو مرد افسانه ای را می خوانیم...
لینه کر:برمی گردیم به جام جهانی 1986 آرژانتین،جایی که شما با ما بازی می کردید(آرژانتین-انگلستان)در آن زمان به خاطر جزایر"فالک" کشمکش ودرگیری زیادی وجود داشت.اما گفته می شد که این موضوع برای دوتیم زیاد مهم نبود.تو این گفته را قبول داری؟
مارادونا:به نظر می رسدکه درآن زمان، هر کسی درموردجزیار فالک صحبت می کرد،اما ما فقط می خواستیم فوتبال بازی کنیم.من از تو می پرسم،چیزی مهم تر از پیروزی در این بازی وجود داشت؟پیروزی بر انگلستان....
...وآن دست تو بود یا دست خدا؟
دست من بود.من قصد هیچگونه بی احترامی به تماشاگران انگلیسی نداشتم،اما این چیزی بود که اتفاق افتاد!ما از این کار استفاده کردیم،من توانستم با دستم برای آرژانتین گل بزنم.همیشه "شیلتون" آنجا بود،ینابراین من نمی توانستم بلندتراز او بپرم و سر بزنم،پس من آن کار را کردم(اشاره به گلی که با دست زد)درآن لحظه من سرم راعفب انداختم و به سرعت دویدم.وقتی شروع به دویدن کردم،"شیلتون" نتوانست زمانی که من به توپ می رسم را تشخیص دهد.تنها کسی که می توان گفت مرا دید،یکی از مدافعان بود(تری فنویک)او دست مرا هنگام بلند شدن دید ومن به توپ ضربه زدم.زمانی که کمک داور را دیدم که به سمت مرکز زمین می دود،من فریاد زدم"گل"!سپس به پشت سرم نگاهی کردم تا ببینم داور مسابقه چه تصمیمی می گیرد.او گل گرفته بود،پس توپ، گل شده بود!بله، گل!
آیا هم تیمی های تو می دانستند که آن توپ با دست گل شده است(نوعی هندبال اتفاق افتاده است!)؟
بله آنها می دانستند،چرا که برای جشن گرفتن به سمت من آمدند.من می گفتم:"بیایید،بیایید، مرا در آغوش بگیرید تا همه فکر کنند که گل به درستی زده شده،تمام زمین رابه دنبال من بیایید تا همه بدانند گل زده شده صحیح است."خدا خواست آن اتفاق بیفتد!
درانگلستان همه تقلب شما را دیدند،این موضوع راچطور می بینی؟
من فکر نمی کنم،تقلب باشد.آن زیرکی بود.آیا با دست به توپ ضربه زدن نوعی تقلب است؟ اوه ، نه، نه ، نه ،تقلب نیست!نوعی زیرکی است.شاید ما (آمریکای جنوبی ها)باهوش تر وزیرک تر ازاروپایی ها باشیم!اما آن اتفاق به هیچ وجه تقلب نبود!
چرا تو می گویی که آن دست، دست خدا بود؟
چون خدا به من دست داده است!و چون خیلی مشکل است که دونفر اتقاق به این مهمی را نبینند،داور و کمکش! این دلیلِ حرف من است. آن دست، دست خدا بود!
من احساس می کنم که شاید گل دوم تو در آن زمان بهترین گلی بود که در تمام دوران فوتبال من، اگر خودستایی نباشد،زده شده است.این یک نظر است.آیا آن گل،بهترین گل توست؟
آن گل، یک گل رویایی بود!فوتبالیستهای حوزه آمریکا همیشه از آن گل،به عنوان بهترین گل تاریخ یاد می کنند.ما آن را در اذهان خود داریم وخاطره اش همواره با ماست.حقیقت این است که آن گل برای من یک گل عالی و خارق العاده بود ودر جام جهانی، گلی بی نظیرو باورنکردنی!
وحتی خیلی بهتر، چون به انگلستان زده شده است!؟
وقتی شما درمورد تیم هایی مثل ایتالیا یا برای مثال، اوروگوئه ویا برزیل صحبت می کنید،خیلی پیچیده و مشکل است که نوعی از گل بزنید،ولی چون بازیکن انگلیسی کمی بیشتر نجیب و"اشراف زاده"است،صادقانه است که بگویم گل زدن به این تیم-آن هم به این شکل-احساس بهتری دارد!
تودرمورد آن گل حرف زدی،اما من فکر می کنم آنها سعی می کردند تا تو رابا لگد بزنند،آنها حتی نمی توانستند تو را بگیرند!
البته!"پیتر رید" نبود؟او می خواست مرا بزند!شما دیدید که چنین تلاشی می کرد،اما نتوانست تلاشش را کامل کند!وسپس وقتی من با مدافع آخر انگلستان،"فنویک"روبرو شدم، به راحتی فریبش دادم واو اصلاً نمی دانست که چه کاری انجام می دهد!سپس "شیلتون"از دروازه خارج شد ومن او را نیزگول زدم و اوبه پای راستم ضربه ای زد،اما من توپ را به سمت دروازه فرستادم.....
یک گل خارق العاده بود،حتی بیشتراز یک موقعیت خطرناک وهر زمانی که تو پابه توپ می شدی،گویا چمن می خواست حرکت کند.....
بد بود،خیلی بد!ما تقریباًبه بازی هوایی عادت نداشتیم وخیلی خیلی مشکل بود که توپ را حمل کنیم،بگیریم و آن را اطراف زمین حرکت دهیم.اما همه عوامل درکنارهم جمع شدند.اگر توپ اشتباه حرکت می کرد،من آن اشتباه را تصحیح می کردم و همه چیز خیلی سریع اتفاق می افتاد و به وقوع می پیوست.من تا حدممکن پاس می دادم وادامه می دادم،برمی گشتم و....خیلی خوب....تو می دانی!
آیا قهرمانی جام جهانی 1986 آرژانتین بهترین خاطره زندگی توست؟
می توان گفت این قهرمانی انتهای موفقیت بود!یک لحظه باشکوه کامل!یک جام جهانی که ما بی صبرانه در انتظارش بودیم. ما قوی تر شدیم وروز به روز پیشرفت کردیم.من کاپیتان بودم،بنابراین برای من این قهرمانی انتهای موفقیت بود.زمانی که آلمان درفینال به تساوی 2-2 رسیده بود،من به خودم گفتم:"جام درحال ترک کردن من است،لطفاً نه، نه!"سپس زمانی که جشن قهرمانی را همراه "بروچاگا" برپا می کردم،به او گفتم:"توجام را به من بازگرداندی،متشکرم!"