حساس ترين پرسپوليس – تراكتور تاريخ؛خون به پا مي شود
براي بازي فردا شب زياد نبايد دنبال منطق و استدلال رفت.اين بازي ،بازي عجيبي است،از آنهايي كه مي تواند صد هزار نفر را به ورزشگاه بكشاند
سايت گل- قبلا اينطور بوده كه معمولا دو آتشه ترين هوادار پرسپوليس ،استقلال و امسال تراكتورسازي هم از تيم محبوبش توقع نداشته كه همان هفته اول ليگ تيمي در مايه هاي قهرماني ببيند.در واقع فردا شب هيچكس منتظر نيست تا تيمي ببيند كه خيلي روان و سريع بازي مي كند و در دفاع و حمله توازن لازم را ايجاد كرده است.عامي ترين هوادار فوتيال هم مي داند در بازي اول تماشاي فوتبال با طراوت حتي از پرمهره ترين تيم ها هم بعيد است و تقريبا محال به نظر مي رسد كه تيمي براي چند دقيقه متوالي روي دروزاه حريفش يورش بياورد و در پي يك برتري قاطع به نتيجه دلخواهش برسد.
همه اينها را گفتيم تا بگوئيم از بازي فردا شب پرسپوليس – تراكتورسازي نمي توانيم توقع كيفيت فوق العاده اي داشته باشيم حتي اگر بدانيم تيم دايي از 7 خرداد تمرين كرده و ضمن برگزاري اردو و يازده بازي تداركاتي قاعدتا بايد آماده باشد يا تراكتور جلالي هم نزديك به چهل روز در تمرين و اردو بوده و با 4،5 بازي تداركاتي – كه حتما از نظر جلالي كافي بوده – نسبت به خيلي از تيم هاي ديگر ليگ و حتي استقلال مدعي پيش است.
اينها همه حرف هايي منطقي و استدلال هايي درست به نظر مي رسند اما براي بازي فردا شب زياد نبايد دنبال منطق و استدلال رفت.اين بازي ،بازي عجيبي است،از آنهايي كه مي تواند صد هزار نفر را به ورزشگاه بكشاند.از آن بازي هاي شلوغ با كلي عكاس و خبرنگار.با كلي كري خواني و حادثه روي سكوها .با شور و حرارتي كه موقع ورود تيم ها به زمين براي گرم كردن شروع مي شود و قبل از دقيقه صفر به اوج مي رسد.با سكوهاي سرخي كه حتي اگر تراكتوري ها بيشتر از 10 درصد استاديوم را فتح كنند باز هم سرخ خواهد بود! با ماچ و بوسه هاي قبل از بازي يا نگاه هايي از سر خشم و كينه كه از چشم و مغز به پاي برخي چهره هاي داخل ميدان مي رسد و به آنها فرمان حمله مي دهد.
اين بازي بازي بزرگ وحساسي است چون علي دايي را دارد و يك علي ديگر روبرويش ،علي كريمي كه هر چقدر بخواهد جو را آرام كند قطعا تلاشش بيهوده است.قبل از اين نشده ،الان هم نمي شود كه همه بي خيال اين تقابل ها باشند.
اين بازي كريم دارد و كريم ندارد.باقري روبروي تبريزي ها روي نيمكت نمي نشيند اما انصاري فر شايد روبروي پرسپوليس روي نيمكت باشد.راستي پرسپوليسي ها باز هم تشويقش مي كنند؟
جواد كاظميان هست،محمد نصرتي هست،سيد صالحي و دهنوي هم هستند كه مي شود هم تشويق شدن شان را ديد هم هو شدن شان (اميدواريم دومي را نبينيم).كسي چه مي داند؟
هوا تاريك است و نورافكن هاي استاديوم از همان زمان گرم كردن تيم ها روشن مي شود.بازي در شب ،يكي از شب هاي ماه مبارك جو فوق العاده اي درست مي كند.اولين بازي ليگ،يك طرفش پرسپوليس بزرگ ،طرف ديگرش تراكتور پرشور.زمين چمن نو ،تبليغ هاي كنار زمين جديد ،شايد اسپايدر كم برخاسته از خواب چند ماهه،سكوهايي كه جاي سوزن انداختن نيست،اغذيه فروش هايي كه روي پا بند نمي شوند تا ساندويچ و بستني هايشان را بفروشند به خلق الله.تورهاي نو،تيرهاي نو(شايد)،لباس هاي جديد ،اسپانسرهاي تازه ،سرخي چشمگير لباس ها حتي روي رگه هاي قرمز لباس هاي سفيد تراكتور، سرخي سراسري ورزشگاه ،توپ جديد ،تراكتورهاي چوبي كه روي سكوها راه مي رود،بازيكنان تازه ،شماره هاي جديد و هزار و يك جذابيت ديگري كه همين حالا باعث مي شود با خوانمدن اين متن هوس كنيد فردا شب خيلي زودتر از شروع بازي يكي از هزاران تماشاگر حاضر در آزادي باشيد.
اين افتتاحيه ليگ سيزدهم نيست كه شما را به ورزشگاه مي كشاند بلكه حساس ترين پرسپوليس – تراكتور تاريخ است كه باعث شده از حالا نگاه تان به ساعت باشد و انتظار 22ساعت دوم مرداد 92 را بكشيد.همه آن تقابل ها ،بازي اول ،بازگشت دايي به پرسپوليبس ،بازيكنان جديد دو تيم،جلالي و تراكتوري ها و همه و همه اين بازي را به غير از جذابيت هاي بسيار فوق العاده بشدت حساس هم كرده است .نه،اين بازي اصلا مسابقه عادي اول فصل نيست،آخر بازي هم هيچ كس گوشش به اين بدهكار نخواهد بود كه «بازي اول فصل بود،ما تازه از بدنسازي بيرون آمده ايم وبدن هايمان هنوز كار دارد».براي هوادار دو اتشه پرسپوليس و تراكتور انگار اين يك جور فينال است.فينالي در راند اول ؛اگر خون به پا شد تعجب نكنيد .اينجا همه در راند اول ناك اوت شدن حريف را مي خواهند.انتظاري كه منطقي نيست اما وجود دارد.