چه قدر اختلافات بين ما شديده!
از نظر من اينده ي بسيار روشني داره و از كليشي به مراتب بهتره.حالا هي گير بده!
اگه راست ميگي برو والكاتتو جمع كن كه اين فصل هم مثل فصل قبل گند زده رفته پي كارش!
جواب PM ها هم بدي بد نيست!
-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
کلوب هواداران آرسنال
- شروع کننده موضوع soheil_depor
- تاریخ شروع
از نظر من اينده ي بسيار روشني داره و از كليشي به مراتب بهتره.حالا هي گير بده!
اگه راست ميگي برو والكاتتو جمع كن كه اين فصل هم مثل فصل قبل گند زده رفته پي كارش!
جواب PM ها هم بدي بد نيست!
آندری آرشاوین در مصاحبه ای اعلام کرد بازی در لیگ برتر بسیار سخت تر از ان چیزی است که فکرش را می کرده است...
آندری آرشاوین که در زانویه سال پیش پس از کش و قوس های فراوان از زنیت روسیه به توپچی های لندن پیوست در مصاحبه ای با خبرگزاری اسکای اسپورت در مورد سختی های لیگ برتر و تفکر خودش حرف زده است.
آرشاوین که تا به اینجا در 27 بازی لیگ توانسته 12 گل به ثمر برساند نقش بسیار مهمی در رده چهارمی تیم آرسنال در سال 2009 داشته است . به هر حال وی اعلام می کند لیگ برتر بسیار دشوار تز از آن چیزی بوده است که وی قبلا فکرش را کرده بود.
" قبل از آمدنم به انگلیس فکر می کردم اگر شما بازیکن خوبی باشید و اگر در یک تیم بزرگ بازی کنید برای شما بازی آسانتر خواهد بود . ولی در این جا ما حتی بازی هایمان مقابل بارنلی و ولورهمپتون هم بسیار سخت است . این جا شما وقت و فرصت این را ندارید تا بچرخید و دریبل بزنید و اگر در یک بازی دو توپ خوب ( فرصت گل ) به دست بیاورید بسیار خوش شانس هستید . "
آندری از اینکه تیمش در کورس قهرمانی قرار دارد بسیار خوشنود است و امیدوار است در سال جدید بتوانند بهتر کار کنند . هم چنین لازمه قهرمانی را از دست نادن امتیازات می داند .
" تا قبل از این چند فرصت داشتیم تا به صدر جدول برسیم ولی از آن ها استفاده نکردیم . برای همین من کمی ناامید شده بودم . اما الان اگر ما بازی عقب افتاده خود را پیروز شویم در کورس قهرمانی قرار داریم . این بسیار مهم است تا دیگر امتیازی از دست ندهیم . "
هم چنین آرشاوین در مورد رییس این گونه می گوید :
" او به من آزادی عمل م یدهد . او این اختیار را به من داده است تا در صحنه ها و موقعیت ها آن گونه که خودم تصمیم می گیرم عمل کنم . وی این را می خواهد تا همانگونه که دوست داریم بازی کنیم . "
هم چنین وی به تقدیر از هواداران صبور تیم پرداخت :
" خوشحال هستم وقتی آن ها را می بینم . گاهی به این فکر می کنم که آن ها من را بیشتر از آنی دوست دارند که من همسرم را دوست دارم . "
آندری آرشاوین که در زانویه سال پیش پس از کش و قوس های فراوان از زنیت روسیه به توپچی های لندن پیوست در مصاحبه ای با خبرگزاری اسکای اسپورت در مورد سختی های لیگ برتر و تفکر خودش حرف زده است.
آرشاوین که تا به اینجا در 27 بازی لیگ توانسته 12 گل به ثمر برساند نقش بسیار مهمی در رده چهارمی تیم آرسنال در سال 2009 داشته است . به هر حال وی اعلام می کند لیگ برتر بسیار دشوار تز از آن چیزی بوده است که وی قبلا فکرش را کرده بود.
" قبل از آمدنم به انگلیس فکر می کردم اگر شما بازیکن خوبی باشید و اگر در یک تیم بزرگ بازی کنید برای شما بازی آسانتر خواهد بود . ولی در این جا ما حتی بازی هایمان مقابل بارنلی و ولورهمپتون هم بسیار سخت است . این جا شما وقت و فرصت این را ندارید تا بچرخید و دریبل بزنید و اگر در یک بازی دو توپ خوب ( فرصت گل ) به دست بیاورید بسیار خوش شانس هستید . "
آندری از اینکه تیمش در کورس قهرمانی قرار دارد بسیار خوشنود است و امیدوار است در سال جدید بتوانند بهتر کار کنند . هم چنین لازمه قهرمانی را از دست نادن امتیازات می داند .
" تا قبل از این چند فرصت داشتیم تا به صدر جدول برسیم ولی از آن ها استفاده نکردیم . برای همین من کمی ناامید شده بودم . اما الان اگر ما بازی عقب افتاده خود را پیروز شویم در کورس قهرمانی قرار داریم . این بسیار مهم است تا دیگر امتیازی از دست ندهیم . "
هم چنین آرشاوین در مورد رییس این گونه می گوید :
" او به من آزادی عمل م یدهد . او این اختیار را به من داده است تا در صحنه ها و موقعیت ها آن گونه که خودم تصمیم می گیرم عمل کنم . وی این را می خواهد تا همانگونه که دوست داریم بازی کنیم . "
هم چنین وی به تقدیر از هواداران صبور تیم پرداخت :
" خوشحال هستم وقتی آن ها را می بینم . گاهی به این فکر می کنم که آن ها من را بیشتر از آنی دوست دارند که من همسرم را دوست دارم . "
گزارشاتی در روزنامه های عصر لندنی داریم که به آوردن قرضی هانتلار به لندن سخن میگوید !!!
بعد از مصدومیت های سنگین نوک پیکان آرسنال شکی نیست ونگر برای خرید در ژانویه آماده است و همه جوانب را در نظر میگیرد .
آرسنال تابستان برای هانتلار تلاش کرد اما قیمت 14 میلیونی عددی نبود که هیئت مدیره آرسنال را راضی کند !
هانتلار به میلان رفت ، اما انجا به آرزوهایش نرسید ، در حالی که قرار بود گلزن میلان باشد ، تنها یک نیمکت نشین شده و از شرایط اصلا راضی نیست .
کلاس در آژاکس ، میلان و رئال سابقه بازی دارد و با اینکه در جوانی به سر میبرد تجربیات زیادی را به دست آورده است .
او در سن 26 سالگی برای حضور در تیم ملی نیاز به بازی در تیم اول باشگاهش به صورت ثابت دارد تا بتواند مربی تیم ملی هلند را متقاعد کند .
هانتلار از منچستر هم ظاهرا پشنهاد دارد .
بعد از مصدومیت های سنگین نوک پیکان آرسنال شکی نیست ونگر برای خرید در ژانویه آماده است و همه جوانب را در نظر میگیرد .
آرسنال تابستان برای هانتلار تلاش کرد اما قیمت 14 میلیونی عددی نبود که هیئت مدیره آرسنال را راضی کند !
هانتلار به میلان رفت ، اما انجا به آرزوهایش نرسید ، در حالی که قرار بود گلزن میلان باشد ، تنها یک نیمکت نشین شده و از شرایط اصلا راضی نیست .
کلاس در آژاکس ، میلان و رئال سابقه بازی دارد و با اینکه در جوانی به سر میبرد تجربیات زیادی را به دست آورده است .
او در سن 26 سالگی برای حضور در تیم ملی نیاز به بازی در تیم اول باشگاهش به صورت ثابت دارد تا بتواند مربی تیم ملی هلند را متقاعد کند .
هانتلار از منچستر هم ظاهرا پشنهاد دارد .
چند دقیقه در رویا، جایی دیگر...
خورشید بالای آسمان می تابید، در دو قدمی زمین، برف سفید زمین را فرا گرفته بود. هوا آرام و خشک بود، و برف دست نخورده ی روی زمین ها زیر آسمان آبی می درخشید. صحنه ای آرام از یک روز زمستانی.
صدای خش خش پای پسر بچه ای روی برف ها می آمد. پسرک از کنار عمارت بزرگ و سنگی ای عبور می کرد. شالش را دور سرش پیچیده بود و در حالی که سورتمه اش را روی زمین می کشید تلو تلو می خورد. نفس گرمش بخار را به درون هوا می دمید.
ناگهان یک جفت پنجره بالا ی سرش باز شد و برف های جلویش را به درون خیابان پاشید. در حالی که صورتش پر از گرد برف بود از جا پرید.
صدایی از بالای سرش شنید؛ برف ها را پاک کرد تا ببیند این جنجال ها از چه چیزی به راه افتاده! جلوی پنجره آرسن ونگر ایستاده بود، با همان کلاه خواب همیشگی و البته شور و شوق و طراوتی زاید الوصف!
مرد فرانسوی به او گفت:" بگو ببینم، امروز چه روزیه؟"
پسر که گیج شده بود با خنده گفت:" چرا می پرسید؟ روز کریسمسه دیگه آقای ونگر."
ونگر دستهایش را به هم کوبید و با خنده ای از ته دل گفت:" روز کریسمس...روز کریسمس" و در حالی که دست هایش را به سرش فشار می داد، از شادی مثل دیوانه ها شده بود و فقط سعی می کرد خودش را جمع کند. با خودش پچ پچ کنان می گفت:"اون رو از دست ندادم! فرشته ها کار خوشون رو کردند؛ ممنونم خدا!"
پسر که دیگر واقعا گیج شده بود کم کم برای پیرمرد نگران می شد. مدام او را صدا می زد" آقا...آقا..."
"بله پسر عزیزم. تو گوشت فروشی که در این حوالی، در وولفسبورگ زندگی می کند را می شناسی؟"
"بله آقای ونگر."
"عالیه پسر، عالی!" و در حالی که همین طور خوشحال تر می شد ادامه داد:" و اون ظرف مسی با بوقلمون بزرگ بوسنیایی پشت پنجره را هم دیده ای؟"
"بله، تمام لندن به آن خیره شده اند!"
ونگر که چشمانش از خوشحالی و هیجان گرد شده بود ادامه داد:" و اون علاف های میلانی اون رو نخریدند؟"
"فکر می کنم هنوز اون جا باشه، چطور؟"
" عالیه" و در حالی که از جیبش پول در می آورد گفت:" بیا پسر جوان، برو و اون رو برام بیار!"
پسر که مبهوت مانده بود سکه ها را روی زمین ریخت، کمی که به حال آمد دوباره جمعشان کرد و ایستاد ولی هنوز مات مانده بود:"آقای ونگر ولی این دو برابر قیمت آن بوقلمون است!"
"بقیه اش مزد پایت، حالا عجله کن."
پسرک گفت:" ب..بله آقا" و سورتمه اش را برداشت و دوید.
"پسر جان..."
پسرک برگشت:"بله آقا؟"
ونگر که خنده سراسر صورتش را گرفته بود گفت:"کریسمس مبارک!!!"
"کریسمس مبارک آقای ونگر!" و بعد با حداکثر سرعتی که می توانست به راه افتاد.
صدای خش خش پای پسر بچه ای روی برف ها می آمد. پسرک از کنار عمارت بزرگ و سنگی ای عبور می کرد. شالش را دور سرش پیچیده بود و در حالی که سورتمه اش را روی زمین می کشید تلو تلو می خورد. نفس گرمش بخار را به درون هوا می دمید.
ناگهان یک جفت پنجره بالا ی سرش باز شد و برف های جلویش را به درون خیابان پاشید. در حالی که صورتش پر از گرد برف بود از جا پرید.
صدایی از بالای سرش شنید؛ برف ها را پاک کرد تا ببیند این جنجال ها از چه چیزی به راه افتاده! جلوی پنجره آرسن ونگر ایستاده بود، با همان کلاه خواب همیشگی و البته شور و شوق و طراوتی زاید الوصف!
مرد فرانسوی به او گفت:" بگو ببینم، امروز چه روزیه؟"
پسر که گیج شده بود با خنده گفت:" چرا می پرسید؟ روز کریسمسه دیگه آقای ونگر."
ونگر دستهایش را به هم کوبید و با خنده ای از ته دل گفت:" روز کریسمس...روز کریسمس" و در حالی که دست هایش را به سرش فشار می داد، از شادی مثل دیوانه ها شده بود و فقط سعی می کرد خودش را جمع کند. با خودش پچ پچ کنان می گفت:"اون رو از دست ندادم! فرشته ها کار خوشون رو کردند؛ ممنونم خدا!"
پسر که دیگر واقعا گیج شده بود کم کم برای پیرمرد نگران می شد. مدام او را صدا می زد" آقا...آقا..."
"بله پسر عزیزم. تو گوشت فروشی که در این حوالی، در وولفسبورگ زندگی می کند را می شناسی؟"
"بله آقای ونگر."
"عالیه پسر، عالی!" و در حالی که همین طور خوشحال تر می شد ادامه داد:" و اون ظرف مسی با بوقلمون بزرگ بوسنیایی پشت پنجره را هم دیده ای؟"
"بله، تمام لندن به آن خیره شده اند!"
ونگر که چشمانش از خوشحالی و هیجان گرد شده بود ادامه داد:" و اون علاف های میلانی اون رو نخریدند؟"
"فکر می کنم هنوز اون جا باشه، چطور؟"
" عالیه" و در حالی که از جیبش پول در می آورد گفت:" بیا پسر جوان، برو و اون رو برام بیار!"
پسر که مبهوت مانده بود سکه ها را روی زمین ریخت، کمی که به حال آمد دوباره جمعشان کرد و ایستاد ولی هنوز مات مانده بود:"آقای ونگر ولی این دو برابر قیمت آن بوقلمون است!"
"بقیه اش مزد پایت، حالا عجله کن."
پسرک گفت:" ب..بله آقا" و سورتمه اش را برداشت و دوید.
"پسر جان..."
پسرک برگشت:"بله آقا؟"
ونگر که خنده سراسر صورتش را گرفته بود گفت:"کریسمس مبارک!!!"
"کریسمس مبارک آقای ونگر!" و بعد با حداکثر سرعتی که می توانست به راه افتاد.
De Monarch
کاربر تازه وارد
شانس 50 - 50 برای بازی با ویلا
حالا بحث سرعت بود نه چیز دیگه ولی اصولا مقایسه ی ولکات با ترائوره گذشته از تفاوت پست هاشون مقایسه ی درستی نیست . به مراتب سطح ولکات بالاتر از ترائوره ست. بی انصافی نکن دیگه . مصدوم هم بوده تازه این فصل. ترائوره در بازی با چلسی یکی از بدترین بازی های اون سمت از خط دفاع رو انجام داد . فوق العاده بد
جواب میدم . به جان خودم سرم شلوغ هست :دی
خوش برگشتی . 4 روز بن باید سخت گذشته باشه :دی
آره
مخصوصا اگه ناحق باشه.
عکس برو بچ با اهل عیال :دی
سمت راست والكات داستين هافمن اسطوره هاليوود ايستاده!!
Last edited:
مگه اینکه با کامپیوتر درست کنید، تو واقعیت که نمیبینید. دی:
آرسن ونگر معتقد است که جریمه در نظر گرفته شده از سوی FA برای آرسنال،بسیار سخت گیرانه است...
در نیمه نخست بازی مقابل هال سیتی،20 نفر از بازیکنان دو تیم سر صحنه خطای سمیر نصری بر روی بازیکن هال،با یکدیگر درگیر شدند که البته با تشکیل جلسه رسیدگی به وقایع صورت گرفته در روز چهارشنبه، اتحادیه فوتبال انگلستان فقط به جریمه هر دو باشگاه بسنده کرد چون نتوانسته بودند بازیکنان خود را کنترل کنند.
گفتنی است سمیر نصری با خوش شانسی تمام توانست از محرومیتی سه جلسه ای جان سالم به در ببرد.
آرسن ونگر در مصاحبه امروز خود گفت:
"درست است جریمه در نظر گرفته شده بسیار سخت گیرانه است،ولی ما سعی می کنیم تا از خودمان دفاع کنیم.
من فکر نمی کنم این واقعه در مقایسه با اتفاق های دیگری که در فوتبال پیش میاید،چیز مهمی باشد.
شروع واقعه با درگیری نصری شروع شد ولی در ادامه به نسبت بازیکنان آرسنال،تعداد بیشتری از بازیکنان هال سیتی به درگیری اضافه شدند.به همین خاطر است که چرا ما تلاش می کنیم از خودمان دفاع کنیم" .
در نیمه نخست بازی مقابل هال سیتی،20 نفر از بازیکنان دو تیم سر صحنه خطای سمیر نصری بر روی بازیکن هال،با یکدیگر درگیر شدند که البته با تشکیل جلسه رسیدگی به وقایع صورت گرفته در روز چهارشنبه، اتحادیه فوتبال انگلستان فقط به جریمه هر دو باشگاه بسنده کرد چون نتوانسته بودند بازیکنان خود را کنترل کنند.
گفتنی است سمیر نصری با خوش شانسی تمام توانست از محرومیتی سه جلسه ای جان سالم به در ببرد.
آرسن ونگر در مصاحبه امروز خود گفت:
"درست است جریمه در نظر گرفته شده بسیار سخت گیرانه است،ولی ما سعی می کنیم تا از خودمان دفاع کنیم.
من فکر نمی کنم این واقعه در مقایسه با اتفاق های دیگری که در فوتبال پیش میاید،چیز مهمی باشد.
شروع واقعه با درگیری نصری شروع شد ولی در ادامه به نسبت بازیکنان آرسنال،تعداد بیشتری از بازیکنان هال سیتی به درگیری اضافه شدند.به همین خاطر است که چرا ما تلاش می کنیم از خودمان دفاع کنیم" .
با درود بر ارسنالي هاي گل مخصوصا علي كه با اين عكسا ما رو سورپرايز كرد.
عجب عكسايي بود خيلي حال كردم.اون دختره كه كنار زن ونگره دخترشه يا نوشه!!!ارشا هم احساس مي كنم تو هر عكس با يه زنه:دي
وا عجبا!
تو خبر هاي ورزشي وطني دو روزي هست كه رو اين خبر مانور مي دن:اعلام علاقه ي ونگر و فرگوسن براي جانشيني گواردويلا در تيم هاي تحت رهبريشان.تازه گام رو از اين فراتر گذاشته اند و گفته اند كه مسئولان دو تيم در تلاش براي اوردن اين مربي هستند!!!و همچنين مي گويند:گوارديولا قرار دادش رو تمديد نكرده!(حالا به قراردادش نگاه كني مي بيني تا تاريخ 2020 قرار داد داره!!!)
//
دوستان به دليل امتحانات تا مدتي نخواهم بود.شديدا به دعاي شما توپچي هاي غيور و نوع دوست نيازمندي.شدددددددديدا
مخلصم برو بچ
عجب عكسايي بود خيلي حال كردم.اون دختره كه كنار زن ونگره دخترشه يا نوشه!!!ارشا هم احساس مي كنم تو هر عكس با يه زنه:دي
وا عجبا!
تو خبر هاي ورزشي وطني دو روزي هست كه رو اين خبر مانور مي دن:اعلام علاقه ي ونگر و فرگوسن براي جانشيني گواردويلا در تيم هاي تحت رهبريشان.تازه گام رو از اين فراتر گذاشته اند و گفته اند كه مسئولان دو تيم در تلاش براي اوردن اين مربي هستند!!!و همچنين مي گويند:گوارديولا قرار دادش رو تمديد نكرده!(حالا به قراردادش نگاه كني مي بيني تا تاريخ 2020 قرار داد داره!!!)
//
دوستان به دليل امتحانات تا مدتي نخواهم بود.شديدا به دعاي شما توپچي هاي غيور و نوع دوست نيازمندي.شدددددددديدا
مخلصم برو بچ
پیتر هیلوود، رئیس باشگاه آرسنال از تلاش های سران باشگاه بارسا، برای به خدمت گرفتن سسک فابرگاس کلافه شده است...
در نهایت کاسه صبر پیتر هیلوود،رئیس باشگاه آرسنال سرآمده و به نظر می رسد که دل خونی از مسئولان باشگاه کاتالان دارد. او از انتشار شایعات متعدد در مورد ابراز تمایل مسئولان بارسلونا برای به خدمت گرفتن سسک فابرگاس کاپیتان توپچی ها خسته شده و در این رابطه واکنش نشان داده.
سسک فابرگاس بارها و بارها در صحبتهایش اعلام کرده که به آرسنال وفادار است و می خواهد زیر نظر ونگر به فوتبالش ادامه دهد ولی به نظر می رسد که این صحبتها هنوز مسئولان بارسلونا را ناامید نساخته است. هیلوود در گفت و گو با دیلی استار در این رابطه گفته:
« واقعا از دست مسئولان بارسلونا ذله شده ام و این رفتارها واقعا بی معناست. سسک قراردادی طولانی مدت با تیم ما دارد و فکر نمی کنم که تصمیمی برای زیر پا گذاشتن تعهدش داشته باشد. این اولین باری نیست که مسئولان بارسا برای جذب سسک تلاش می کنند که بی احترامی بزرگی است.» هیلوود ادامه داد:
« گاهی وقتها فکر می کنی که اقداماتی وجود دارد که برای مقابله با بارسا می توان به آنها روی آورد ولی فکر می کنم که گاهی وقتها نمی توان جلوی دهان افرادی را بست. موقعیت ما و سسک، بسیار باثبات و مشخص است. او هفت سال در رختکن تیم ما بوده و هیچ دلیلی نمی بینم که بخواهد تیم ما را ترک کند.» او در پایان صحبتهایش گفت:
« فکر نمی کنم که لازم باشد با سسک در مورد صحبتها و اقدامات مسئولان بارسا صحبت کنم، چرا که فکر نمی کنم که او هم تمایلی برای صحبت کردن در این رابطه داشته باشد. صحبتهایی که به گوش ما می رسد حاکی از آن است که سسک کاملا به تیم ما متعهد است و دلیلی نمی بینم که او بخواهد قراردادش را زیر پا بگذارد.» مسئولان بارسلونا مدتهاست که برای جذب فابرگاس تلاش می کنند و هنوز در بازگرداندن این ستاره کاتالان به رختکن تیمشان ناکام مانده اند.
در نهایت کاسه صبر پیتر هیلوود،رئیس باشگاه آرسنال سرآمده و به نظر می رسد که دل خونی از مسئولان باشگاه کاتالان دارد. او از انتشار شایعات متعدد در مورد ابراز تمایل مسئولان بارسلونا برای به خدمت گرفتن سسک فابرگاس کاپیتان توپچی ها خسته شده و در این رابطه واکنش نشان داده.
سسک فابرگاس بارها و بارها در صحبتهایش اعلام کرده که به آرسنال وفادار است و می خواهد زیر نظر ونگر به فوتبالش ادامه دهد ولی به نظر می رسد که این صحبتها هنوز مسئولان بارسلونا را ناامید نساخته است. هیلوود در گفت و گو با دیلی استار در این رابطه گفته:
« واقعا از دست مسئولان بارسلونا ذله شده ام و این رفتارها واقعا بی معناست. سسک قراردادی طولانی مدت با تیم ما دارد و فکر نمی کنم که تصمیمی برای زیر پا گذاشتن تعهدش داشته باشد. این اولین باری نیست که مسئولان بارسا برای جذب سسک تلاش می کنند که بی احترامی بزرگی است.» هیلوود ادامه داد:
« گاهی وقتها فکر می کنی که اقداماتی وجود دارد که برای مقابله با بارسا می توان به آنها روی آورد ولی فکر می کنم که گاهی وقتها نمی توان جلوی دهان افرادی را بست. موقعیت ما و سسک، بسیار باثبات و مشخص است. او هفت سال در رختکن تیم ما بوده و هیچ دلیلی نمی بینم که بخواهد تیم ما را ترک کند.» او در پایان صحبتهایش گفت:
« فکر نمی کنم که لازم باشد با سسک در مورد صحبتها و اقدامات مسئولان بارسا صحبت کنم، چرا که فکر نمی کنم که او هم تمایلی برای صحبت کردن در این رابطه داشته باشد. صحبتهایی که به گوش ما می رسد حاکی از آن است که سسک کاملا به تیم ما متعهد است و دلیلی نمی بینم که او بخواهد قراردادش را زیر پا بگذارد.» مسئولان بارسلونا مدتهاست که برای جذب فابرگاس تلاش می کنند و هنوز در بازگرداندن این ستاره کاتالان به رختکن تیمشان ناکام مانده اند.
سلام چطوری داداش؟
آرشا یه زنه که زن خودشه با آرایش های مختلف :دی
در مورد گوادیولا هم که چرته محضه آخه این اراجیفی که اینا مینویسن ارزش خوندن داره تو میشینی میخونی؟
ایشالا که تو امتحاناتت هم موفق باشی .
جک، از سیر تا پیاز...
برای گرفتن عکس در نمای برفی، آن هم با دمای منهای 2 درجه ی بیرون، جک می خواست یک کلاه قرض کند! بدش نمی آمد کلاه من را بگیرد، یکی از آن هایی که شاید مادربزرگتان برایتان بافته باشد؛ یا مال عکاس را، یک کلاه راه راه که احتمالا باید سر پدرتان دیده باشید. بیرون رفت تا جلوی آینه آن ها را امتحان کند و در نهایت انتخابش این بود: جدال با هوای سرد با سر بی کلاه!! جکی هم مثل هر نوجوان دیگری دوست ندارد لباسش بد به نظر بیاید. مثل همه ی هم سن و سال هایش عاشق پلی استیشن اش است، و البته خرید و شنا در استخر با هم تیمی ها. او به همراه والدینش در یک بن بست کوچک در هیچین، هاتفوردشایر زندگی می کند و یک حس طنز مخصوص سن خودش را دارد. موسیقی دوست داری، جک؟ "اوه-اوه" چه نوعی؟ "جی-ال-اس. یک طرفدار بزرگ جی-ال-اس!" واقعا؟ "نه شوخی می کنم. از وقتی که آن ها را دیده ام، طرفدارهای آرسنال."
هیچ چیز درباره ی جک متفاوت تر از بقیه نیست بجز یک استعداد در فوتبال که باعث شده او بهترین در سن خودش باشد، باشه، حداقل در بریتانیا و شاید تا خیلی دور از این سواحل. ولی در کل او خودش را به خاطر این استعداد فوق العاده جدا از افراد معمولی نمی داند و انتظار رفتاری متفاوت را هم در خیابان نمی کشد؛ این کار(بازی در زمین) برای او مثل فس کشیدن است ولی این را هم می داند که با کار سخت، زندگی سالم و گوش دادن به حرف های آرسن ونگر، می تواند مثل سسک فابرگاس و تئو والکات یک بازیکن استثنایی شود.
جک در روزهای سال نو 18 ساله خواهد شد و فوتبال انگلستان می تواند یک دهه ی آینده برای او باشد! "من کاپلو را دیدم. در یکی از بازی های آرسنال. ما به هم معرفی شدیم ’این جک ویلشایر است’ و این ’بله می شناسم، می شناسم!’" در آگوست بود که پس از درخشش غیر قابل انتظارش در جام امارات کاپلو را وادار کرد که برای جام جهانی به او فکر کند والبته جکی کاملا عاقلانه فکر می کند؛ "بله ولی من در توهم نیستم، خیلی خوب است ولی بازی در تیم انگلیس خیلی هم سخت است. یعنی به آینده نگاه می کنم ولی احمق هم نیستم."
"شما اول باید در تیم باشگاهیتان خوب بازی کنید و من هم قاعدتا در حال حاضر فقط به فکر آرسنالم. واقعیت این است که هنوز نمی توانم به ان جایگاه برسم و بازیکنان بزرگی پیش از من قرار داردند و نرسیدنم به آن(جام جهانی پیش رو) من را دل شکسته نخواهد کرد."
ماجرای جک هیچ چیزی بیشتر از بازی در حیاط پشتی خانه با برادرش تام و پدرش اندی ندارد! دو فوتبالیست آماتور خوب. مادرش کری هم یک فرد ورزشی است و خواهرش رزی هم تنها بازیکن دخترتیم فوتبال مدرسه! ولی وقتی توپ جلوی پای جکی می افتاد، همه چیز طور دیگری به نظر می رسید و به همین خاطر هم پدرش در شش سالگی می خواست او را به تیم زیر 8 ساله های لچ وورث ببرد. بعدا او در 18 سالگی در تیم زیر 16 سال کشورش و در 15 سالگی در زیر 18 سال های آرسنال شتاب گرفت.
"من راگبی و هاکی هم بازی می کردم ولی هیچ چیز به سادگی فوتبال برایم نبود؛ به نظرم یک طور غریزی برایم اتفاق می افتد. از همان سه چهار سالگی هم با برادرم و دوست بزرگترش بازی می کردم و البته با افراد بزرگتر و همواره باید سعی می کردم از لحاظ فیزیکی نبازم و با هر کلکی شده بود آن ها را می بردم! من تمرین می کردم و هر کسی باید بکند ولی مهارت های بازی برایم سخت نبود؛ فقط تلویزیون را نگاه می کردم، فکر می کردم و انجام می دادم؛ مثل پاولو دی کنیو و ضربات والی اش."
او از بچگی طرفدار وستهم و بازیکن افسانه ای اش دی کنیو بود ولی با لوتون آغاز کرد تا یک توپچی شود: "(در بازی با بارنت) داور همان استعداد یاب بود و آن وقت بود که مجبور شدم یکی را بین لوتون و آرسنال انتخاب کنم. احمقانه به نظر می رسد ولی تا روز آخر فکر کردم؛ آرسنال دو قدم جلوتر بود ولی هم بازی هایم در لوتون بودند." او بالاخره توپچی شد و زیر نظر استیو بولد و نیل بانفیلد کار می کرد: "آن ها واقعا اشخاص با اعتباری هستند. مردم می گویند که انتخاب های آرسنال عالی است ولی آن ها هم مربی هایی فوق العاده اند. آن ها روی کار تمرکز می کنند و وقتی با تیم هایی نظیر آزاکس با همان طرز فکر فوتبالی بازی می کردیم رئیس از ما می خواست رو به جلو بازی کنیم و از همان 10 سالگی وقتی توپ به دستم می رسید اول فکر می کردم که راهی برای پاس به جلو هست یا نه و اگر نبود خودم آن را حرکت می دادم واگر نمی شد پاس به کنار."
و این همان روشی است که تقریبا همه ی شاگردان آرسن ونگر تجربه کرده اند. "گل زدن خیلی خوب است، چون شادی پس از آن هست و البته اگر یک پاس به عمق بفرستید و هم تیمی تان گلش کند همانقدر خوب است و البته به همین اندازه هم مغلوب کردن یک نفر و دست به سر کردن یک جمعیت!" و در حالی که می خندید ادامه داد:" رونالدو این را زیاد می کند ولی فکر می کنم من بیشتر از او اهل شانه زدن و رد کردن طرفم باشم!"
بولد درباره ی او می گوید که هیچ وقت آشفته و مضطرب ندیده اش است ولی این بجز یکی از روزهای پس از تولد 15 سالگی جکی است. قرار بود به زمین تمرین تیم اصلی برود. "هانری و پارلر و لیونگبرگ بودند. از ماجرای سه بازیکن جوان تمرین امروز سوال می کردند؛ کمی دست پاچه بودم، وقتی هانری با شما دست داده کمی مات می شوید! در آخر جلسه هم با هم تمرین شوت کردیم؛ توپ را به کنج محوطه برد و یم شوت به گوشه راست بالای دروازه، ووو!" و یک سال بعد، ویلشایر 16 سال 256 روزه جوان ترین بازیکن آرسنال شد!
و این پسر 5 فوت و 8 اینچی..."کوچک بودن کمک می کند، این یک مرکز ثقل پایین به شما می دهد. بعضی بازیکنان لیگ برتر خیلی بزرگ اند ولی نباید به دنبال موقعیت های 50-50 بود، فقط باید دور و بر آن ها بچرخی و زرنگ باشی. البته هیچ وقت مشکل فیزیکی در برابر آن ها نداشته ام و از لگد خوردن هم نمی ترسم، باید به آن هم عادت کرد!"
"در تمرین به آرشاوین نگاه می کنم_و تکنیک عالی اش_ و نصری که کمی شبیه به من است. چیزهای زیادی می شود از نحوه ی کنترل سسک یاد گرفت و تئو. او یک انگلیسی است و برای هوادارها محبوب است. می توانم از او کنترل کردنم در برابر انبوه توجهات را یاد بگیرم، او در 17 سالگی در جام جهانی بود!"
ویلشایر برای کریسمس هم کادوی خودش را می خواهد و البته یک سری فیلم فوتبالی! "فردا برای تمرین خواهیم رفت و بعد در کنار خانواده غذا می خوریم. فکر می کنم برای مشروب باید تا تابستان صبر کنم. هم سن و سال هایم یا سر کار می روند یا در دانشگاه مشغولند ولی من می دانم که اگر می خوام یک بازیکن خوب بشوم نمی توانم هرجا می خواهم بیرون بروم."
ولی با همه و همه جک یک نوجوان است، عاشق پلی استیشن اش و ...."با بچه ها آن لاین بازی می کنیم؛ فوتبال فیفا و کال آف دیوتی. تئو همیشه روی خط است و آرون رمسی هم همین طور؛ اون ها فکر می کنند که خیلی خوب اند......"
و نه بیشتر . . .
هیچ چیز درباره ی جک متفاوت تر از بقیه نیست بجز یک استعداد در فوتبال که باعث شده او بهترین در سن خودش باشد، باشه، حداقل در بریتانیا و شاید تا خیلی دور از این سواحل. ولی در کل او خودش را به خاطر این استعداد فوق العاده جدا از افراد معمولی نمی داند و انتظار رفتاری متفاوت را هم در خیابان نمی کشد؛ این کار(بازی در زمین) برای او مثل فس کشیدن است ولی این را هم می داند که با کار سخت، زندگی سالم و گوش دادن به حرف های آرسن ونگر، می تواند مثل سسک فابرگاس و تئو والکات یک بازیکن استثنایی شود.
جک در روزهای سال نو 18 ساله خواهد شد و فوتبال انگلستان می تواند یک دهه ی آینده برای او باشد! "من کاپلو را دیدم. در یکی از بازی های آرسنال. ما به هم معرفی شدیم ’این جک ویلشایر است’ و این ’بله می شناسم، می شناسم!’" در آگوست بود که پس از درخشش غیر قابل انتظارش در جام امارات کاپلو را وادار کرد که برای جام جهانی به او فکر کند والبته جکی کاملا عاقلانه فکر می کند؛ "بله ولی من در توهم نیستم، خیلی خوب است ولی بازی در تیم انگلیس خیلی هم سخت است. یعنی به آینده نگاه می کنم ولی احمق هم نیستم."
"شما اول باید در تیم باشگاهیتان خوب بازی کنید و من هم قاعدتا در حال حاضر فقط به فکر آرسنالم. واقعیت این است که هنوز نمی توانم به ان جایگاه برسم و بازیکنان بزرگی پیش از من قرار داردند و نرسیدنم به آن(جام جهانی پیش رو) من را دل شکسته نخواهد کرد."
ماجرای جک هیچ چیزی بیشتر از بازی در حیاط پشتی خانه با برادرش تام و پدرش اندی ندارد! دو فوتبالیست آماتور خوب. مادرش کری هم یک فرد ورزشی است و خواهرش رزی هم تنها بازیکن دخترتیم فوتبال مدرسه! ولی وقتی توپ جلوی پای جکی می افتاد، همه چیز طور دیگری به نظر می رسید و به همین خاطر هم پدرش در شش سالگی می خواست او را به تیم زیر 8 ساله های لچ وورث ببرد. بعدا او در 18 سالگی در تیم زیر 16 سال کشورش و در 15 سالگی در زیر 18 سال های آرسنال شتاب گرفت.
"من راگبی و هاکی هم بازی می کردم ولی هیچ چیز به سادگی فوتبال برایم نبود؛ به نظرم یک طور غریزی برایم اتفاق می افتد. از همان سه چهار سالگی هم با برادرم و دوست بزرگترش بازی می کردم و البته با افراد بزرگتر و همواره باید سعی می کردم از لحاظ فیزیکی نبازم و با هر کلکی شده بود آن ها را می بردم! من تمرین می کردم و هر کسی باید بکند ولی مهارت های بازی برایم سخت نبود؛ فقط تلویزیون را نگاه می کردم، فکر می کردم و انجام می دادم؛ مثل پاولو دی کنیو و ضربات والی اش."
او از بچگی طرفدار وستهم و بازیکن افسانه ای اش دی کنیو بود ولی با لوتون آغاز کرد تا یک توپچی شود: "(در بازی با بارنت) داور همان استعداد یاب بود و آن وقت بود که مجبور شدم یکی را بین لوتون و آرسنال انتخاب کنم. احمقانه به نظر می رسد ولی تا روز آخر فکر کردم؛ آرسنال دو قدم جلوتر بود ولی هم بازی هایم در لوتون بودند." او بالاخره توپچی شد و زیر نظر استیو بولد و نیل بانفیلد کار می کرد: "آن ها واقعا اشخاص با اعتباری هستند. مردم می گویند که انتخاب های آرسنال عالی است ولی آن ها هم مربی هایی فوق العاده اند. آن ها روی کار تمرکز می کنند و وقتی با تیم هایی نظیر آزاکس با همان طرز فکر فوتبالی بازی می کردیم رئیس از ما می خواست رو به جلو بازی کنیم و از همان 10 سالگی وقتی توپ به دستم می رسید اول فکر می کردم که راهی برای پاس به جلو هست یا نه و اگر نبود خودم آن را حرکت می دادم واگر نمی شد پاس به کنار."
و این همان روشی است که تقریبا همه ی شاگردان آرسن ونگر تجربه کرده اند. "گل زدن خیلی خوب است، چون شادی پس از آن هست و البته اگر یک پاس به عمق بفرستید و هم تیمی تان گلش کند همانقدر خوب است و البته به همین اندازه هم مغلوب کردن یک نفر و دست به سر کردن یک جمعیت!" و در حالی که می خندید ادامه داد:" رونالدو این را زیاد می کند ولی فکر می کنم من بیشتر از او اهل شانه زدن و رد کردن طرفم باشم!"
بولد درباره ی او می گوید که هیچ وقت آشفته و مضطرب ندیده اش است ولی این بجز یکی از روزهای پس از تولد 15 سالگی جکی است. قرار بود به زمین تمرین تیم اصلی برود. "هانری و پارلر و لیونگبرگ بودند. از ماجرای سه بازیکن جوان تمرین امروز سوال می کردند؛ کمی دست پاچه بودم، وقتی هانری با شما دست داده کمی مات می شوید! در آخر جلسه هم با هم تمرین شوت کردیم؛ توپ را به کنج محوطه برد و یم شوت به گوشه راست بالای دروازه، ووو!" و یک سال بعد، ویلشایر 16 سال 256 روزه جوان ترین بازیکن آرسنال شد!
و این پسر 5 فوت و 8 اینچی..."کوچک بودن کمک می کند، این یک مرکز ثقل پایین به شما می دهد. بعضی بازیکنان لیگ برتر خیلی بزرگ اند ولی نباید به دنبال موقعیت های 50-50 بود، فقط باید دور و بر آن ها بچرخی و زرنگ باشی. البته هیچ وقت مشکل فیزیکی در برابر آن ها نداشته ام و از لگد خوردن هم نمی ترسم، باید به آن هم عادت کرد!"
"در تمرین به آرشاوین نگاه می کنم_و تکنیک عالی اش_ و نصری که کمی شبیه به من است. چیزهای زیادی می شود از نحوه ی کنترل سسک یاد گرفت و تئو. او یک انگلیسی است و برای هوادارها محبوب است. می توانم از او کنترل کردنم در برابر انبوه توجهات را یاد بگیرم، او در 17 سالگی در جام جهانی بود!"
ویلشایر برای کریسمس هم کادوی خودش را می خواهد و البته یک سری فیلم فوتبالی! "فردا برای تمرین خواهیم رفت و بعد در کنار خانواده غذا می خوریم. فکر می کنم برای مشروب باید تا تابستان صبر کنم. هم سن و سال هایم یا سر کار می روند یا در دانشگاه مشغولند ولی من می دانم که اگر می خوام یک بازیکن خوب بشوم نمی توانم هرجا می خواهم بیرون بروم."
ولی با همه و همه جک یک نوجوان است، عاشق پلی استیشن اش و ...."با بچه ها آن لاین بازی می کنیم؛ فوتبال فیفا و کال آف دیوتی. تئو همیشه روی خط است و آرون رمسی هم همین طور؛ اون ها فکر می کنند که خیلی خوب اند......"
و نه بیشتر . . .
ALMANPARAST
Registered User
امشب با یک نتیجه عالی تونستیم رقیب نزدیکمون آسون ویلا رو ببریم قاطعانه3-0.شاه بیت غزل بدون شک سس بود که در کمتر از نیم ساعت حضورش بین دوبار تعویضش 2تا گل زد.باید روش بالای 100میلیون قیمت بذارن.
پ.ن:اه اه!!!!چقدر ازین بچه سیاهها که زن سفید با موی بلوند دارن بدم میاد.کوفت هردوشون بشه والکات و زنش
پ.ن:اه اه!!!!چقدر ازین بچه سیاهها که زن سفید با موی بلوند دارن بدم میاد.کوفت هردوشون بشه والکات و زنش