:king:
ملحق شدنمون به ارسنال در کلوپ شادمانی نقل و انتقالات رو به دوستان تبریک میگم:hmm:
واقعا موندم این دو باشگاه مشکلشون چیه که خرج نمیکنن
آرسنال به خاطر تبدیل ورزشگاهش و هزینهٔ وحشتناکی که به خاطرش کرد سالها مشکل بدهی داشت. الان نمیدونم بدهیشون در چه وضعیتیه اما این تغییر و افزایش قابل توجه صندلی، موجب میشه که در آینده آرسنال به جرگهٔ تیمهای پولدار بپیونده :king: اتفاقا چیزی که موجب میشه، هر آرسنالی تا آخر عمرش باید ممنون آرسن ونگر بمونه، همینه که توی این سالها، آرسنال عملا بدون خرید (و اتفاقا با فروش) گذران کرد و با اینهمه موقعیتش چندان فجیع نبود.
یک مقایسهٔ ساده بکنید مورینیو و نحوهٔ بدست آوردن جامهاش رو. کافیه شاه لولهٔ تزریق پول رو ازش بگیرن و اونوقت خواهیم دید که اینهمه نخوت و هارت و پورتش چی خواهد شد

uke:
وای نمیتونم بگم که روزهایی که شایعات حضورش تو اولدترافورد مطرح بود (و حتی بعضی دوستان
توی همین صفحه هم ازش حمایت میکردند) من چه حالی داشتم :cigar: رسما میخواستم با منچستر یونایتد، تیم محبوب سی و اندی سالهام خداحافظی کنم. یعنی این کار رو که نمیتونستم بکنم، میخواستم اصلا با فوتبال خداحافظی کنم

hno:
و اما این که چرا تیم خودمون این روش رو در پیش گرفته من چند تا نظر (همزمان) دارم.
یکی اصول منچستر هست. اما فکر میکنم توی این زمینه کمی اغراق شده. منچستر همین الان هم دستمزدش به رونی و فنپرسی و چند تای دیگه، رقمی نجومیه. همون اولین قراردادی که منچستر برای خرید رونی از اورتون پرداخت کرد، سرسام آور بود. پس اینجوریهام نیست که منچستر ارزون بخره و بعد گرون بفروشه. این البته جزو اصولش هست، اما خط قرمزی توی این زمینه وجود نداره.
دوم سوءاستفاده از قدرت سازماندهی سر الکس بوده. این نابغهٔ همیشهٔ تاریخ موفق شد کاری بکنه که به جرئت باید گفت اصلا نشدنیه. او جایگاه منچستر رو با نصف هزینهٔ تیمهای دیگه، به این جایگاه رسوند :wub: ولی این مطلب کمی خود سر الکس رو هم به سوءتفاهم انداخت. به این معنی که فکر کرد این فرمول همیشه جواب میده ولی اینطور نبود. در عمل دیدیم که منچستر در زمانهایی توی اروپا به تیمی معمولی تبدیل شد. اما این موضوع ادامه پیدا نکرد فقط و فقط به خاطر شخص سر الکس؛ و اشتباه خطرناکیه که بخواهیم فکر کنیم با نبودش (با همهٔ احترامم برای سرمربیمون دیوید مویس) قابل امتداده :exclamati
سوم من فکر میکنم منچستر هیچوقت نتونست از زیر ضربهای که رفتن پیتر کنیون بهش زد خلاص بشه. :eh:کنیون مدیری عجیب بود و همکاریش با سر الکس عالی بود. در زمان کنیون، روش مذاکرات (یا تحتنظر گرفتن بازیکنهای آینده دار) خیلی به آرومی و سکوت پیش میرفت. بعد خریدی انجام میشد و سال بعد همه میفهمیدند که منچستر چه شاهماهی شکار کرده بود. دقیقا رفتن کنیون مصادف شد با بهم خوردن قرار خرید آریل روبن. چلسی (به عبارتی مافیای روس :skull

یکدفعه برای خرید روبن رقم منچستر رو تقریبا دو برابر کرد (همون موقع فرگوسن این کار رو مسخره خوند). خوب چه کسی به چلسی چنین شاهشکاری رو پیشنهاد کرده بود؟ پیتر کنیون. بعد از اون هم دیگه مدیرای منچستر بیشتر بار کاریشون رو انداختن روی شونهٔ فرگوسن که با کاریزمای جادوییش کارها رو پیش برد، اما البته هیچ وقت فرگوسن نتونست توفیق دوران همکاریش با کنیون رو به تنهایی تکرار کنه.
و در پایان همهٔ اینها موجب شد که جانورانی به نام گلیزرها :cowboy: (که فکر نمیکنم تا الان حتی یک بازی از منچستر رو دیده باشن) فقط برای کاسبی و پول پارو کردن کارها رو یکجورایی پیش بردن که کج دار و مریز بتونن همه رو تا حدودی راضی نگه دارند. اما من جدا فکر میکنم که هواداران (در منچستر منظورمه) لازمه نهضت شال گردنهای زرد و آبی رو دوباره راه بندازن. باید به این دو تا حیوان :evil: بگن که اونا فقط پول خرید تیم رو دادن ولی صاحب تیم، هوادارها هستن :heart:
وای چقدر زیاد نوشتم. ببخشید :blush:
پ. ن. این
کلوپ شادمانی نقل و انتقالات رو خیلی باحال اومدی :thumbsup: